eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7هزار ویدیو
10 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خدا بدبین نباش ... در حديثى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: «وَ احْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَانَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ: انَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِى الْمُؤمِنِ بى‌ انْ خَيْراً فَخَيْراً وَ انْ شَرّاً فَشَرّاً؛ نسبت به خداوند حسن ظن داشته باش، چرا كه خداوند متعال مى‌فرمايد: من در نزد گمان بنده مؤمن خويشم (و با آن همراهم) اگر گمان خير داشته باشد به نيكى با او عمل مى‌كنم و اگر گمان بدى داشته باشد به بدى». 📚اصول كافى، جلد 2، صفحه 72، حديث 3 @ranggarang
🍀پندانه 🌹 رو هر بندش 1 دقیقه فکر کن ! ۱ . دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه ۲. تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، می گذرد. ۳ دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری. ۴. اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش بنده من ، این فقط یک پیچه نه پایان. ۵. وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او از توانایی های تو خبر داره...!!! ۶. هیچوقت باکسی که دوستش داری طولانی قهر نکن چون بی تو زندگی کردن رو یاد میگیره.. @ranggarang
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حواسمون باشه با بعضی مغالطه ها گولمون نزنند . @ranggarang
💠 👈ملاقات آخوند ملاقاسمعلی رشتی با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ( قسمت اول ) 🔸علامه مير جهاني نقل مي كنند: در زمان مرحوم حاجی کلباسی و مرحوم سید رشتی (اعلی الله مقامهما) بین دو نفر از بزرگان اصفهان اختلافی پیدا شده بود. آخوند ملاقاسمعلی رشتی که از علمای نامی تهران بود برای اصلاح این اختلاف به اصفهان آمدند و در منزل حاجی کلباسی وارد شدند. بعد از آن که اختلاف آن دو عالم را بر طرف کردند در روز سه شنبه برای زیارت اهل قبور به تخت فولاد رفتند. ملاقاسمعلی اهل کشیدن قلیان بودند و به همین جهت به مستخدم خودشان گفتند: به قهوه خانه برو و یک قلیان بگیر. مستخدم رفت و پس از لحظاتی بر گشت و گفت: قهوه خانه بسته است و فقط روزهای پنجشبه و جمعه که مردم برای زیارت اهل قبور می آیند باز است. ملاقاسمعلی از بس به قلیان علاقمند بود می خواست به منزل برگردد ولی با خودش مجاهده کرد و با خود گفت: نباید به خاطر یک قلیان از این همه فیوضات محروم شوم. به هر حال ایشان از قلیان صرفنظر کرد و در تکیه میر وارد شد. در زاویه تکیه یک نفر به سیمای جهانگردان و سیاحان نشسته بود. ملاقاسمعلی به آن شخص اعتنایی نکرد و کنار قبر میر آمد و فاتحه خواند. وقتی ملاقاسمعلی فاتحه را تمام کرد، آن شخص برخاست و آهسته آهسته به او نزدیک شد و گفت: «چرا شما ملاها ادب ندارید؟! » ملا قاسمعلی یکه ای خورد و گفت: « چه بی ادبی از من سر زده است؟! » آن مرد گفت: « تحیت اسلام سلام است، چرا وقتی وارد شدی سلام نکردی؟ » ملاقاسمعلی دید مطلب عین واقعیت است و راست است بنابر این عذر آورد و گفت: متوجه نبودم! آن شخص گفت: « نه! اینها بهانه است. شما ادب ندارید! شما ادب اسلامی ندارید! » سپس به ملاقاسمعلی فرمود: چنین می فهمم که قلیان می خواهی؟! ملاقاسمعلی عرض کرد: بله قلیان می خواستم ولی اینجا پیدا نشد. آن شخص فرمود: در این چنته من قلیان و تنباکو و سنگ چخماق و زغال هست. پنبه سوخته هم برای روشن کردن آتش هست. برو و قلیان درست کن. ملاقاسمعلی به خادمش گفت: برو قلیان درست کن. آن شخص گفت: نه، خودت باید بروی! ملاقاسمعلی آمد و در چنته نگاه کرد و دید فقط در این چنته یک قلیان ویک سر تنباکو و قدری زغال مو و پنبه سوخته و سنگ چخماق هست. قلیان را درست کرد و آورد و در خدمت آن شخص گذاشت. او فرمود: من نمی کشم، خودت بکش! ملاقاسمعلی قلیان را کشید و حظ نفسش به عمل آمد. سپس آن شخص فرمود: خوب، حالا آتشهایش را بریز و قلیان را ببر و سر جایش بگذار. ادامه 👇
💠ملاقات آخوند ملاقاسمعلی رشتی با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ( قسمت دوم ) 🔹ملاقاسمعلی قلیان را تمیز کرد و برد و در چنته گذاشت و بازگشت. چون آن شخص گفته بود: چنین می فهمم که قلیان می خواهی، ملاقاسمعلی با خود اندیشید: معلوم میشود او از مرتاضین و دارای علوم غریبه، است بنابر این وقتی برگشت عرض کرد: «آقا! یک زاد المسافرینی به ما بدهید» منظور او از « زادالمسافرین» علم کیمیا و طلاسازی بود. آن شخص فرمود: «زادالمسافرین برای چه می خواهی؟! دنیا ارزش این چیزها را ندارد. من چیزی به تو تعلیم می کنم که از زادالمسافرین بهتر باشد». ملاقاسمعلی عرض کرد: بفرمایید! آن شخص فرمود: بر این ذکر مداومت کن: « یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی» ملاقاسمعلی عرض کرد: این کاش قلم و کاغذ داشتم و این ذکر را می نوشتم تا فراموش نکنم. فرمود: در چنته (همان چنته ای که در آن قلیان بود) قلم و کاغذ هست برو بیاور. ملاقاسمعلی آمد و دید قلیان در چنته نیست! فقط یک صفحه کاغذ و یک قلم و یک دوات است، آنها را برداشت و آورد. آن شخص املا فرمود و ملاقاسمعلی می نوشت: « یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لاتهلکنی ». وقتی به «ادرکنی» رسید ملاقاسمعلی دست نگهداشت و ننوشت! آن شخص فرمود: چرا نمی نویسی؟! عرض کرد: مخاطبین چهار نفر هستند: محمد، علی، فاطمه و صاحب الزمان پس « ادرکنی» در اینجا غلط است و باید به صیغه جمع مذکر «ادرکونی» گفته شود. آن شخص فرمود: نه غلط نیست، بنویس. امر و تصرف با امام زمان است، آنها هم که بخواهند کاری انجام دهند باز امر و تصرف با امام زمان است. بنویس « ادرکنی و لا تهلکنی » ملاقاسمعلی نوشت. وقتی ملاقاسمعلی به منزل حاجی کلباسی آمد و قضیه را تعریف کرد، مرحوم کلباسی برخاست و به کتابخانه اش رفت و نوشته ای را که همین ذکر به آن نوشته بود و به خاطر همان شبهه که در ذهنش آمده بود «ادرکنی و لاتهلکی» تبدیل کرده بود، آورد و کلمه ادرکونی و لاتهلکونی را پاک کرد و آن نوشته را اصلاح کرد. بالاخره ملاقاسمعلی از اصفهان خارج شد و به طرف تهران حرکت کرد و یک شب در کاشان ماند و در منزل یکی از علمای کاشان میهمان شد. آن عالم کاشانی پس از صرف شام دو رختخواب برای خودش و مهمانش در اتاق انداخت و چراغ را خاموش کرد و هر دو به رختخوابشان رفتند و در این هنگام آن عالم کاشانی صدا زد: آخوند ملاقاسمعلی! اگر آن روز اصرار کرده بودی آقا زادالمسافرین هم به تو می دادند! ملاقاسمعلی گفت: کدام روز؟ آن عالم گفت: آن روزی که در تخت فولاد در تکیه میر بودی! ملاقاسمعلی پرسید: مگر آن شخص که بود؟ آن عالم گفت: آقا امام زمان بودند. پرسید: شما از کجا می دانید که او امام زمان بود؟! آن عالم گفت: هفته ای یک شب اینجا تشریف می آوردند منبع:نرم افزار افلاکیان @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی حاج آقا دانشمند 🎥موضوع: آقای خونه خوش اخلاق باش 🌷 السلام علیک یا اباعبدالله🌷 @ranggarang
✨﷽✨ 📔داستان کوتاه و پند آموز ✍روزی حاکمی به وزیرش گفت: امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند. وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند. چند روز بعد حاکم به وزیر گفت: امروز میخواهم بدترین قسمت گوسفند را برایم بیاوری و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند. حاکم با تعجب گفت: یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟ وزیر گفت: "قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست" قدر 4 چیز را پیش از از دست دادن بدان : ۱ـ ثروت را قبل از فقر ۲ـ سلامتی را قبل از بیماری ۳ـ جوانی را قبل از پیری ۴ـ زندگی را قبل از مرگ @ranggarang
🍃🍂ســرگذشـــت ارواح ســــــرگردان بــــ😱ـــرزخ🍂🍃 〖هشتم〗 🔴 گفتم: حالا یادم آمد که همین تفصیل در اخبار وارد است، ولی دهشت (حیرت) و وحشت هنگام سؤال آن را از یادم برده بود و تو به یادم آوردی، خدا مرا بی‌تو نگذارد! حالا بگو تو از کجا با من آشنا شدی؟ و حال آنکه من با تو سابقه‌ای ندارم و با این‌همه عشقِ مُفرطی که به تو دارم، فراق تو را مساوی با هلاکت خود می‌دانم. گفت: من از اوّل با تو بوده‌ام و مهربانی داشته‌ام ولیکن محسوس تو نبوده‌ام؛ چون دیده تو در جهان مادّی چندان بینایی نداشت. من همان رشته محبت و ارتباط تو با علی بن ابی‌طالب و اهل بیت پیغمبر علیهم السلام هستم و سوره هُدایِ تو هستم که از او به قدر قابلیت تو در تو ظهور دارد. از این رو اسم من هادی است ولی نسبت به تو، امیر المؤمنین‌علیه‌السلام هادی پرهیزکاران است. «ذلِکَ الکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدیً لِلمُتَّقِینَ»؛ این کتاب که تردید در آن نیست، هدایت برای پرهیزکاران است. من همان تمسّک و وابسته تو هستم به آن عروة الوثقی که: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالعُرْوَةِ الوُثْقی لَا انْفِصامَ لَها»؛ پس هر کس که به طاغوت [و تمام معبودهای دروغین غیر خدا] کفر ورزد و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است که هیچ گسستن و تَرَکی برای آن نیست. [من] از تو هیچ جدایی ندارم، مگر اینکه تو خود را به هوس‌هایی از من دور داری و وجه اینکه کنیه من «ابو الوفا و ابوتراب» شده، آن است که تو غالباً و حتّی الامکان بر طبق اقوال و وعده‌هایت رفتار می‌کنی و برای مؤمنین تواضع و فروتنی. ⏮ادامه دارد ... @ranggarang
🤲خـدایا شب را 🕊✨ در سکوت و تاریکی آفریدی تا همه 🕊✨ از هیاهو و شلوغی روز در دامنش به آرامش برسند خــدایـا آرامشی راستین🕊✨ خیالی آسـوده و خوابی آرام نصیب همـه بگردان🕊✨ 🕊✨ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا