eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.4هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
7 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸پسر جوانی مریض شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معده‌اش او را معذور داشت. حکیم به او عسل تجویز کرد. جوان می‌ترسید باز از خوردن عسل دچار دل‌پیچه شود لذا نمی‌خورد. حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی معده‌اش عسل را پذیرفت. حکیم گفت: می‌دانی چرا عسل را معده تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟ جوان گفت: نمی‌دانم. حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یک‌بار در معده زنبور هضم شده است. پس بدان که عسل غذای معده توست و همچنین سخن غذای روح توست. و اگر می‌خواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخت گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معده‌اش هضم می‌کند، تو نیز در مغزت سخنان خود سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازدواج‌ دو پزشک‌جوان، در نیمه‌شعبان 💫مهریه عروس خانم💫 ۳۱۳عمل جراحی رایگان برای نیازمندان 🌺اللهم عجل لولیک الفرج.....🌺 این است شأن و منزلت و مقام بلند یک بانوی باعظمت ایرانی..... 🔹دلیل اصلی حمله به مدارس دختران این است که روزی چنین بانویی. پاک و مومن تربیت نشود.که حتی مهریه اش را به فکر هموطنان خود باشد. آری...این است جایگاه واقعی زن ایرانی....که از دامنش مرد به معراج رسد🤗👏👏 @ranggarang
رمان واقعی«تجسم شیطان۲» 🎬: زیور برای چندمین بار شماره شراره را گرفت و باز هم مشترک مورد نظر در دسترس نبود. زیور که دستانش از استرس می لرزید زیر لب گفت: کجا رفتی دختر، آخه تو چقدر کله نترسی داری نمی دونی با دل من چکار میکنی؟! و بعد اسم مادر را لمس کرد و با شمسی تماس گرفت. تماس وصل شد، صدای شمسی توی گوشی پیچید: الو ... زیور با بغضی در صدایش گفت: سلام مادر، حالت چطوره؟! شمسی آهی کشید و گفت: هی میگذره، تو چطوری؟! بچه هات خوبن؟! زیور بغضش را فرو داد و‌گفت: شراره یه چند روزه رفته و نیست، اصلا نگفت کجا میره فقط گفت پیش یکی از استاداش میره، من میترسم این دختر دست به کار خطرناکی بزنه که به قیمت جونش تمام بشه، اونطور که از حرفاش فهمیدم می خواست ابلیس را به استخدام خودش در بیاره، من خیلی میترسم، الانم می خواستم ببینم شما میتونین در بیارین کجاست و.. شمسی اوفی کرد و وسط حرف زیور دوید و‌گفت: انگار وشوشه هام از کار افتادن، نمی تونم چیزی ازشون بپرسم، اما شراره باهام تماس گرفت که با موکلاش به روح الله و زنش حمله کنم ومنم هر وقت سرم خلوت باشه انجام میدم، نگرانش نباش مادر، این دختر اینقدر مار خورده که افعی شده، حقا که دختر همون پدری هست که کلاه همه را برمیداشت و آب از آب تکون نمی خورد.. زیور دندان هاش بهم سایید و‌گفت: اسم اون گور به گور شده را جلو من نیار، تا وقتی خودش بود از خودش می کشیدم و الانم که نیست از دخترش.. زیور توی آشپزخانه مشغول صحبت کردن با شمسی بود که صدای باز شدن در هال بلند شد. گوشی را به گوشش چسپاند و از پشت اوپن سرکی کشید و تا چشمش به شراره افتاد گفت: مامان ببخشید،شراره اومد، من برم ببینم کجا بوده و با زدن این حرف خداحافظی کرد و تلفن را قطع کرد. زیور با شتاب خودش را به شراره که به طرف اتاقش می رفت و هیچ توجهی به مادرش نداشت و حتی سلامی کوتاهی هم نکرد، رفت و پشت سرش ایستاد و گفت: کو‌ سلامت؟! چند روزه کجا غیبت زده؟! یه خبر کوچولو هم نمی تونستی به من بدی؟! حالا هم اومدی،انگار نه انگار که مادری وجود داره . شراره دستش روی دستگیره در بود و گفت: مامان تو رو خدا دست از سرم بردار، خسته ام.. زیور شانه های شراره را در دست گرفت و به سمت خودش چرخاند و گفت: چی چی دست از سرت بردارم، چند شبانه روزه که.... و تا چشمش به صورت شراره افتاد، جیغ بلندی کشید و دوتا دستش را روی سرش کوبید و گفت: خدا مرگم بده، چرا این شکلی شدی؟! شراره همانطور که زیور را به کنار میزد به سمت اتاق برگشت و گفت: دوست ندارم کسی مزاحمم بشه، حق نداری به کسی چیزی بگی، با یه دکتر زیبایی صحبت کردم، با چندتا عمل زیبایی درست میشه و با زدن این حرف داخل اتاق شد و در را پشت سرش بست. زیور در حالیکه گریه می کرد به سمت آشپزخانه رفت، ناخوداگاه گوشی را از روی اوپن برداشت و شماره مادرش را گرفت، تا تماس وصل شد صدای گریه اش بلند شد و گفت: مامان به دادم برس، شراره برگشته، صورتش انگار سوخته، نه مثل سوختگی های معمول که پر آبله باشه، مثل یه سوختگی که خیلی از زمان سوختگیش گذشته باشه، گوشت روی گوشت،از پیشانی تا چانه اش را گرفته، دختر به اون خوشگلی الان مثل یه هیولا شده که نا گاه با صدای جیغ شراره به خود آمد.. شراره مثل یک گراز وحشی به سمت زیور یورش برد و گوشی را از دستش گرفت و همانطور که قطعش می کرد گفت: مگه این هیولا نگفت که حق نداری به کسی بگی؟! مگه نگفتم صحبت کردم با یه عمل زیبایی درست میشه...چرا تو آبروی منو می بری؟! زیور که خیلی ترسیده بود با لکنت گفت: ما...ما..مامان بزرگت بود.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ،عَلَیْکِ التَّحِیَّةُوَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـابِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ خَدیجَةَالْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَاالرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ،فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ،الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اندر رعایت حق والدین امام هادی (علیه‌السلام) فرمودن: « عاق والدین موجب کاهش عمر و مرگ افراد خاندان و ذلّت و خواری در دنیا می‌شود.» بحارالانوار/ج۷۱ همچنین امام صادق (علیه‌السلام) فرمودن: « از جمله پیامدهای دنیوی آزار والدین، مانع شدن از اجابت دعاست و نیز فضای معنوی را تاریک می‌کند.» کافی/ج۲ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دشمنت از تو بدگویی میکند و دوستت خبرش را به تو می رساند، بدان که دشمن و دوستت برای آسیب رساندن به تو همدست شده اند .... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی دکتر الهی قمشه ای برای جوانانی که میپرسند از کجا شروع کنیم؟ دکتر حسین الهی قمشه ای @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ظهورامام زمان 📡فیلم های هالیوود 👤🎥استادرائفی پور @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️أَلاَ وَ إنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ الاْنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا 🟤آگاه باشيد دنيا پشت کرده (و به سرعت مى گذرد) و از آن چيزى جز به اندازه ته مانده ظرفى که آب آن را ريخته باشند بيشتر باقى نمانده است ✍در اينجا دنيا به موجودى تشبيه شده که به سرعت در مسير خود باز مى گردد، اين همان واقعيت حرکت چرخ زمان و گذشت سريع عمر انسانى است، حرکتى که از اختيار انسان بيرون است، و حتى يک لحظه نيز متوقف نمى شود، حرکتى که فراگير است و تمام کائنات، جز ذات پاک پروردگار را بدون استثناء شامل مى شود، زمين و آسمان و ستارگان و کهکشانها و انسان و حيوانات همه در اين حرکت فراگير شرکت دارند، و به سوى فناء و نابودى پيش مى روند، فنايى که دريچه عالم بقا است.نوشيدن باقيمانده ته ظرف دارد، اشاره به عمر کوتاه دنياست که هيچ کس بهره قابل توجهى از آن نمى گيرد، دورانش کوتاه و نعمتهايش زوال پذير و زودگذر و کم دوام است. 📘 @ranggarang
📿أَتَمَّ نُورَهُ، وَ أَکْمَلَ بِهِ دِينَهُ 🟤خداوند به وسيله قرآن، نور خود را (در ميان بندگان) کامل ساخت و دين و آيينش را با آن به حدّ کمال رساند ✍منظور از نور در اينجا همان فيض الهى است که از طريق قرآن به بندگان رسيده و تعبير «أَکْمَلَ بِهِ دِينَهُ» اشاره به آيه (الْيَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِينَکُمْ) است که با نزول قرآن و پيام ولايت، دين کامل شد. 📚 @ranggarang
▫️وَأَنْتُمْ طُرَدَاءُالْمَوْتِ، إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ، وَإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ، وَهُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيکُمْ، وَالدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُمْ 🟤شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد (و صيد شدگان به وسيله آن) اگر بايستيد شما را دستگير خواهد کرد و اگر فرار کنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما با شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت در هم پيچيده مى شود (و پايان عمر دور نيست) ✍تعبير به «طُرَدَاءُ الْمَوْتِ» يکى از معانى آن، صيدى است که صياد به دنبال آن مى رود و مفهومش اين است که اين صياد به قدرى چيره دست است که انسان ها که صيد او هستند چه بايستند و چه فرار کنند آنها را خواهد گرفت و احدى از چنگال او رهايى نمى يابد. همان گونه که در قرآن مجيد آمده است: «(أَيْنَما تَکُونُوا يُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِي بُرُوج مُّشَيَّدَة); هرجا باشيد مرگ شما را در مى يابد، هرچند در برجهاى محکم باشيد». 📘 @ranggarang
🟤خداوند در هر نعمتى حقى دارد. كسى كه حق آن را ادا كند، آن نعمت را بر او افزون مى‌كند و كسى كه در آن كوتاهى نمايد آن نعمت را در خطر زوال قرار مى‌دهد»؛ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود، ثروتمند مغروری به او رسید و با تکبر گفت: بکار، که از تو کاشتن است و از ما خوردن! کشاورز نگاه معناداری به او انداخت و گفت: دارم یونجه میکارم...! @ranggarang
به یک زن نگو......! تو که خانه بودی چه کار کردی ؟ خسته گیت واسه چیه؟ باید دقیق تر نگاه کنی ! ریز بین باشی ! او هیچ کاری هم نکرده باشد ...... "امیدت" رادراین خانه "زنده" نگه داشته است......!!! @ranggarang
💠 👈 در تنگنای سخت 🌴ابو هاشم می گوید: یک وقت از نظر زندگی در تنگنای شدید قرار گرفتم. به حضور امام هادی رفتم، اجازه ورود داد. همین که در محضرش نشستم، فرمود: ای ابو هاشم! کدام از نعمتها را که خداوند به تو عطا کرده می توانی شکرانه اش را به جای آوری؟ من سکوت کردم و ندانستم در جواب چه بگویم. 🌴آن حضرت آغاز سخن کرد و فرمود: 1️⃣خداوند ایمان را به تو مرحمت کرده به خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام کرد 2️⃣ و تو را عافیت و سلامتی داد و بدین وسیله تو را بر عبادت و بندگی یاری فرمود 3️⃣و به تو قناعت بخشید که با این صفت آبرویت را حفظ نمود. 🌴آنگاه فرمود: ای ابو هاشم! من در آغاز این نعمتها را به یاد تو آوردم، چون می دانستم به جهت تنگدستی از آن کسی که این همه نعمتها را به تو عنایت کرده به من شکایت کنی. اینک دستور دادم صد دینار (طلا) به تو بدهند آن را بگیر و به زندگی ات سامان بده! شکر نعمتهای خدا را بجای آور! 📚 بحار ج 50، ص 129 @ranggarang
💠 طوف دل کن که حرمخانه دلدار اینجاست به کجا میروی آرامگه یار اینجاست گوهر خویش مکن عرضه به هر کس ای دوست بازآر از سر بازار خریدار اینجاست رشته دل به همان نرگس بیمار ببند تا ببینی که شفای دل بیمار اینجاست چند با سرزنش خار مغیلان سازی راه خود دور مکن آن گل بی خار اینجاست شمع محفل نشدی درس زپروانه بگیر تا بسوزد همه هستیت بیا نار اینجاست نه سوی دیر برو نه ره بتخانه بگیر زائر کعبه دل باش که دلدار اینجاست روز و شب بر سر بازار جهان گردیدیم یوسفی را که ندیدیم به بازار اینجاست سجده باید به خم ابروی دلدار آورد تا ابد قبله دل های گرفتار اینجاست فیض از نخل پر از میوه میثم گیرید که تجلیگه صد میثم تمار اینجاست سازگار @ranggarang