⭕️چهل سال بحث؟
📄سرمقاله روزنامه جوان
✍ #عبدالله_گنجی
1⃣عبارت روحانی در دانشگاه تهران که «۴۰ سال بحث میکنیم و به نتیجه نمیرسیم» اگر با سنجیدن همه جوانب و برداشتهای محتمل از آن عنوان شده باشد، بسیار تأملبرانگیز است و میتوان متناسب با تکثر برداشتها، تنوعی از پاسخها را به آن داد. اولین برداشت این است که ایشان از عدد چهل سال یعنی کل دوران انقلاب شکایت دارد، نه ۱۰ سال، ۲۰ سال یا مثلاً بعد از دوم خرداد ۷۶ یا بعد از رحلت حضرت امام. پس معنای اول حرف ایشان این است که اصلاً چرا انقلاب کردیم، چون بحثها محصول کل عمر انقلاب اسلامی است و خدا رحمت کند حضرت امام را که رفراندومی را برگزار کرد -۱۲ فروردین ۵۸- که میتوانست برگزار نکند، اما اگر نمیکرد امروز مشکلات بیشتری داشتیم.
2⃣ دومین برداشت این که اصل ۵۹ در حیطه مجلس است و ربطی به دولت ندارد، روحانی با طرح آن میخواهد خود را مجری قانون اساسی اعلام کند که طبق اصل ۱۱۳ به جز اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود با ایشان است که البته حرف درستی است. روحانی در این مدل فقط میخواهد از جایگاه خود دفاع کند نه برگزاری رفراندوم، زیرا رفراندوم، اصل ۵۹ در صلاحیت قوه دیگری است.
3⃣سومین برداشت این است که هرچه به سمت انتخابات میرویم نارضایتی از دولت در درون جریان حامی دولت رشد میکند و روحانی رگ خواب و راه سرکار گذاشتن اصلاحطلبان را (مبنی بر کلیشههای آنان) خوب میداند و اینگونه پیشکش خوشایند تولید میکند و اصلاحطلبان را دو، سه هفتهای در رسانه و محافل مشغول میکند.
4⃣چهارمین برداشت که امیدوارم بدفهمی نگارنده باشد اینکه: در وسط معرکه جنگ تمام عیار اقتصادی و روانی، به امریکا پیام میدهد که من و ملتم هرآنچه شما بخواهید موافقیم، اما موانعی وجود دارد. با عرض پوزش این همان سیره عبیدالله ابن عباس در سال چهلم هجری است که سپاه آماده امام حسن (ع) را رها کرد و به دامان معاویه رفت و آن سرنوشت برای امام مسلمین رقم خورد و همین جماعت بعداً امام را «مذلالمؤمنین» نامیدند و به جای سرزنش خود رهبرشان را سرزنش میکردند.
5⃣پنجمین برداشت: روحانی از اول انقلاب پنج دوره در مجلس، چهار دوره در خبرگان و ۲۰ سال در سریترین مرکز امنیتی کشور بوده. چرا ۳۴ سال سال منتهی به ۱۳۹۲ از این عبارات و مطالبات نداشتهاند؟ مگر آن ۳۴ سال بحث نداشتهایم؟ مگر ایشان بحث را ۴۰ سال نمیداند؟ چرا حتی یکبار چنین مطلبی را حتی در یک مصاحبه نگفتهاند؟
علت اینکه چرا روحانی صریحاً مصداق را عنوان نمیکند، چیست؟ شاید میداند وسط جنگ نباید چنین کند و میکند، شاید اگر مصداق را بگوید خروارها مطلب از خودش علیه خودش منتشر میشود و متهم به تناقض و تضاد و ابنالوقتی میشود.
6⃣ششمین برداشت اینکه هر موقع فشاری روی روحانی بوده، مثل دستگیری فریدون، دادگاه اول، دادگاه تجدیدنظر، صدور حکم، رفتن زندان و... ایشان به میدان آمده و نیشگونی گرفته و کلاً نباید مسئله را عمیق برداشت کرد.
✅اما چاره کار چیست
1⃣چاره اول این است که روحانی اگر میتواند دو سوم نمایندگان مجلس را قانع کند و این مسیر را طی کند. چرا موضوع را مشخص نمیکند یا با مجلس وارد گفتگو نمیشود؟ مگر مکانیسم قانون اساسی برای اجرای رفراندوم اصل ۵۹ روشن نیست؟ چرا طی نمیکنید؟
2⃣چاره دوم اینکه بدانیم سازهای ناهمسو با نظام از درون حاکمیت یا روشنفکران امروز (سیاستورزان دیروز) سرجمع به صد نفر نمیرسند، اما سروصدای آنان بلند است و روحانی معمولاً خود را با آنان تنظیم میکند. نمیتوان کشور ۸۳ میلیونی را برای ۸۰ نفر که ۳۰ نفرشان هم جلای وطن کردهاند به سمت ذلت برد، اما این ذلت را پشت مردم مخفی کرد. این ۸۰ نفر هم اختلافشان ماهیتی/ هویتی است؛ آنان به نوع نظام دیگری رسیدهاند و بارها فریاد زدهاند و اصل ۵۹ مشکل آنان را حل نمیکند.
3⃣چاره سوم اینکه از مردم بخواهید نظرشان درباره رابطه با امریکا در حال حاضر چیست و شجاعانه به مردم بگویید امریکا از ما چه میخواهد؟ این نتیجه با یک سنجش مستقل قابل دسترسی است و لازم نیست تریبونهای رسمی کشور را علاف نمایند. دولت روحانی در بدو ورود به قدرت در شهریور ۹۲ این کار را انجام داد و به کسی هم نگفت. خب الان هم انجام دهید. اصلاً کسی که رفراندوم طرح میکند مگر نباید در سنجشهای اجتماعی حداقل در ۵۰ درصد مردم اعتبار داشته باشد تا نمایندگی اکثریت را بهعهده بگیرد. این الان وجود دارد؟ خود این موضوع قابل رفراندوم نیست؟
اصولاً کدام کشور در هنگامه نبرد همان نبرد را به رفراندوم میسپارد؟ مصداقی یافت میشود؟
◀️اما میتوان صحنه را طور دیگری دید. یک ملت پویا، زنده و رو به جلو باید مملو از اختلاف سلیقه باشد. بحث برای یک ملت زنده نباید معضل محسوب شود.
@ranginkamaneshgh
🔴 تحلیلی متفاوت از انتخابات آمریکا
🖌 #عبدالله_گنجی
🔻 #زمانه| تحلیل انتخاباتها معمولاً از ابعاد سیاسی-اجتماعی و اقتصادی و روابط بینالملل انجام میشود. نقاط ضعف و قوت کمپینها و نامزدها و گفتمانها نیز در تحلیل نتایج انتخابات مؤثر است. اما نگارنده معتقدم ما ایرانیها نمیتوانیم درک اعتقادی خود از انتخابات امریکا را نادیده بگیریم. اینکه چرا ترامپ از دوره قبل رأی بیشتری آورد، اما باخت یعنی چه؟
🔹برای فهم مسئله اجازه دهید چند آورده ترامپ را بررسی نماییم. ترامپ بیکاری در امریکا را در ۴۰ سال گذشته به کمترین رقم رساند. با قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری با سعودیها رونق کسبوکار را به راه انداخت. در همین هفته منتهی به انتخابات ۴۱ درصد امریکاییها اعلام کردند وضع اقتصادیشان در دوران ترامپ بهتر شده است. ترامپ قله دستاوردهای خود را رفع بیکاری میدانست و مرتب از واژه The First America (اول) برای امریکا در همه زمینهها استفاده میکرد. ناسیونالیسم امریکا را تولید و بازتاب میداد و از قضا بزرگترین خدمت را به صهیونیستها با ضمیمه کردن بلندیهای جولان به اسرائیل و انتقال پایتخت به بیتالمقدس انجام داد.
🔹 از سوی دیگر نگارنده معتقد نیست که ترور حاجقاسم سلیمانی بر رأی مردم امریکا مؤثر بود. اول اینکه رأی ترامپ نسبت به گذشته رشد داشت. دوم اینکه مردم امریکا سیاسی نیستند و سیاست خارجی مسئله اصلیشان نیست. سوم اینکه رسانههای استکباری و صهیونیستی از حاجقاسم تصویری مشابه بنلادن یا بغدادی مخابره کردهاند؛ لذا نمیتوان گفت، چون ترامپ فرمان ترور حاج قاسم را صادر کرده بود مردم به وی پشت کردند. پس منظور از تحلیل اعتقادی چیست؟ ترامپ از جایی خورد که به مخیله هیچکس نمیرسید.
🔹 ۴۵ روز بعد از شهادت حاجقاسم خداوند متعال ناگهان علل و اسبابی را فراهم کرد که قلههای دستاوردهای ترامپ را یکی پس از دیگری منهدم کرد. کرونا گرچه جهانی است، اما امثال کشور ما، چون در تحریم بود تکانههای حداکثری نخورد، اما The First America ناگهان به اول شدن در مرگومیر و بیماری، رشد بیکاری، درگیریهای نژادی، سرگردانی کشتیهای نفت در سواحل، رفتن قیمت نفت به زیر منفی و ناتوانی دولت در کنترل بیماری و مواجهه سطحی رئیسجمهور با مسئله (مثل خوردن وایتکس) باعث شد که همه نقاط قوتی که ترامپ روی آن مانور میداد خاکستر شود و نه اقتصاد دیگر سر جای خودش بود و نه سلامت مردم.
🔹از سوی دیگر رسانههای امریکا اجماعی علیه ایشان ساختند که حتی سخنرانی مستقیم وی در انتخابات را قطع کردند یا توئیتهای وی را مخفی میکردند. نخبگان دو حزب به این جمعبندی رسیدند که ترامپ مأمور افول امریکاست، بنابراین حتی جمهوریخواهان پشت ایشان را خالی کردند، رسانهها علیه وی شدند و شد آنچه باید میشد.
🔹به تعبیر رهبر انقلاب، بولتون، پمپئو و ترامپ رفتند، اما انقلاب اسلامی ماند. اما شاید هیچ عاملی مانند پیدایش ناگهانی کرونا و پیامدهای آن به وی ضربه نزد و این هم دست غیبی است که هیچکس گمان نمیکرد امریکای اول در همه چیز را به امریکای اول در هیچ چیز تبدیل کند. ترامپ اینقدر بیدستاورد شده بود که میگفت ایرانیها منتظرند من رأی بیاورم و بیایند مذاکره کنند و...، اما آنچه را نباید در تحلیل اعتقادی دور از ذهن داشته باشیم، مقاومت ملت ایران بود. اگر ترامپ بعد از ۴۲ سال توانسته بود این مقاومت را بشکند حتماً بزرگترین برگ برنده را در انتخابات داشت، اما مقاومت و همراهی ملت با مسئولان کشور این دستاورد را به خواب تعبیر ناشدنی تعبیر کرد. تیم بایدن نیز این چهار سال را دیده است و به قول جان کری: «پادشاه عمان به من گفت اگر ایرانیها سر میز مذاکره احساس بیاحترامی کنند و از موضع بالا با آنان صحبت کنید مذاکره را ترک میکنند و من در تمام دوران مذاکره این موضوع را مدنظر داشتم.»
🔹لذا ما میدانیم مشکل ما با امریکا ماهیتی و وجودی است، اما آبدیدگی ملت ایران در کوران حوادث آنان را مجبور خواهد کرد مسیر خود را از جاده فعلی جدا کنند.
🔴 #تحلیل| این غرور نباید شکسته شود.
🖌 #عبدالله_گنجی
🔻 بعد از ترور شهید فخریزاده، آنچه از تریبونهای دولتی به گوش میرسد تحلیلهایی است که واکنش ما را به صفر میرساند و وحشت از پاسخ مجدد دشمن «عقلانیت ترس» را به کار انداخته است
1⃣ تحلیل اول: مهمترین تحلیل این است که ما «در چاله صهیونیستها نخواهیم افتاد». در تفسیر این حرف معتقدند در روزهای پایانی ترامپ که وی چیزی برای از دست دادن ندارد، صهیونیستها میخواهند با این ترور، جنگی راه بیندازند و ما باید هوشمندانه عمل کنیم. معنای این هوشمندانه یعنی هیچ اقدامی نکنیم تا جنگ نشود. مگر دانشمندان قبلی را ترور کردند، هدفشان جنگ بود؟ خیر.
2⃣ تحلیل دوم: دستهای دیگر معتقدند هدف این ترور به واکنش واداشتن ما است تا بایدن نیز به برجام بازنگردد.
🔻 اما تحلیل تفکر انقلابی چیست: ما بر این باوریم که محاسبات دشمن در ترور این است که ایران در شرایطی نیست که واکنش نشان دهد و از قضا این بهترین زمان برای ترور است. متأسفانه ما نتوانستهایم این محاسبه دشمن را تغییر دهیم و خودمان تغییر کردیم. تحلیل اصلی ما این است که صهیونیستها درصدد خدشه به افتخار راهبردی «در سوریه میجنگیم تا در همدان و کرمانشاه نجنگیم» است، درصدد هستند امنیتی که در بیرون مرزها برای آن جنگیدهایم و پیاده نظام آنان را به عقب راندهایم را در قالب «ناامنی» به درون کشور بکشانند. بدون تردید باید اولویتهای امنیتی را عوض کنیم، نه نظامی. نباید ملت ما به این باور برسد که «خانه امن» در فیلم، قصه و کتاب است، اما در کف خیابان نیست.
🔹در واکنش به اقدام صهیونیستها ظرفیتهای زیادی داریم که باید به کار بگیریم. البته نباید با احساسات یا فشار اجتماعی شتابزده تصمیم گرفت. نباید به مسیری برویم که توابین کربلا را به عین الورده برد و بدون برآورد نظامی تلف شدند و از سوی دیگر نباید سلطان حسین صفوی باشیم که با دست خود تاج را بر سر جوان ۲۶ ساله گذاشت و گفت: «فرزندم خداوند این گونه مقرر کرده است و ما با امر خدا مخالفت نمیکنیم.»
🔻 امروز یاران انقلاب اسلامی در سه جبهه در مرزهای صهیونیستها هستند. سرزمین اشغالی فلسطین فاقد عمق استراتژیک جغرافیایی است، عرض آن به ۲۰۰ کیلومتر هم نمیرسد. در جنوب حماس، در شمال حزبالله و در شرق سوریه قرار دارد. روشهای نوین سایبری و... نیز مهم است.
🔹 برخی از سیاسیون مستقر در دولت ما بارها گفتهاند صهیونیستها را باید از امریکا جدا کرد یا جدا ببینیم. این تحلیل غلط باعث شده است که کمکهای مالی و تسلیحاتی غرب برای حفظ برتری نظامی صهیونیستها هر روز بیشتر شود. احتمالاً دولتمردان ما میدانند که دانشمندان هستهای مصر و عراق نیز توسط صهیونیستها ترور شدند و مراکز هستهای عراق، سوریه و سودان نیز توسط صهیونیستها بمباران شد، اما هیچکس در جهان سخن نگفت. در این جهان کفر و بربریت دانشمند علمی ما را در قلب کشور ترور میکنند و جهان غرب خفه است، اما یک دیپلمات ایرانی که به ادعای آنها قصد بمبگذاری در جلسه تروریستهای منافق را داشته و انجام هم نداده است، خبر اول جهان است.
🔹 اگر هزینه اقدامات صهیونیستها بالا نرود، جلوتر خواهند آمد، از قضا صهیونیستها واقعگرا هستند. اگر احساس برتری طرف را لمس کنند، هرگز اقدامی نمیکنند. به تعبیر مقام معظم رهبری راهی جز قوی شدن نداریم و به تعبیر امام «راهی جز مبارزه نمانده است»، بنابراین هر تحلیلی که ما را به سکوت بکشاند، غرور ملت بزرگ و کهن ایران را شکسته است. غرور ایرانیان به حدی است که بعضاً به آن «سندرم امپراطوری» میگویند. این غرور نباید شکسته شود.