روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_حساب ✅
خیلی وقتها #مردهایی کاملاً وفادار را دیدهام که فقط بخاطر اینکه #همسرشان بیاندازه آنها را متهم به خیانت کرده است، دست به خیانت زدهاند.
آنها به نقطهای رسیدهاند که فکر کردهاند وقتی اینقدر باید برای کاری که نکردهاند متهم شوند، پس بهتر که آن کار را انجام دهند.
در چنین مواردی خیلی ناراحتکننده است که ببینیم ترس از خیانت همسر باعث شده که بدترین ترس او به واقعیت تبدیل شود.
🔖وقتی اعتمادی شکسته میشود، دوباره اعتماد کردن خیلی سخت است. همه چیز به گرفتن یک تصمیم هوشیارانه از اعتماد به کسی برمیگردد. باید از خودتان بپرسید، شفافیت در یک رابطه به چه معناست؟
🔖 آیا چک کردن گوشیهای همدیگر نشانه شفافیت است یا عدم امنیت؟ این چک کردنهای مضطربانه هیچ جایی در یک رابطه شفاف ندارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه ❤️💚
فروردین
دوستش داری و بهش فکر میکنی، اونم دوستت داره، کمی رابطتون سرد شده برای خانومها رقیب و یا مخالفی دیده میشه که قصد داره بینتون جدایی و یا تفرقه اندازی کنه.
اردیبهشت
بهت فکر میکنه، یه جورایی خوشش میاد ازت و دلتنگی دوطرفه بینتون دیده میشه، اگر از هم دلگیرید باهم آشتی می کنید.
خرداد
بینتون دلتنگی دیده میشه شاید از هم دور بوده باشید ولی به زودی باهم دیدار دارید با یک رابطه ی گرم.
تیر
دوست داشتنتون دوطرفست، یه موفقیت تو این رابطه نصیبت میشه، با عشقت احتمالاً سفر میری و یا بیرون باهم دیدار میکنید.
مرداد
با پیام یا تماسی از طرفش ناراحت میشی، دیدارتون به تاخیر میفته و باعث میشه از هم دور میشید، دوست داره بیاد جلو ولی موضوعی باعث نگرانی و ترسشه.
شهریور
آقا ناراحتت کرده و ناراحتی. یه دوری و یه جدایی دارید ولی به زودی دوباره بهت ابراز علاقه میکنه یا یک پیشنهاد تازه از طرفش داری.
مهر
ازت خواسته ای داره و یا داشته که قبول نکردی و یا نمیکنی و این باعث میشه ناراحتت کنه. مشکلاتی توی این رابطه هست که اگر صبر کنید حل میشه،از طرف آقا انگار کمی ناامید شدی ولی اونم احساس میکنه رقیب داره و کمی شک پیدا کرده.
آبان
دلتنگی بینتونه ولی به زودی از طرفش با پیام یا تماسی خوشحال میشید ولی ممکنه دوباره بینتون یه بحث کوتاه بیفته.
آذر
بهت وفاداره و نسبت به قولی که داده هنوز پایبنده ولی این رابطه در یک دودلی قرار گرفته، دوست داره باهات ادامه بده، اگر قهرید آشتی میکنید.
دی
به قول و قرارش پایبنده اهل دروغ نیست، اگر دورید یا قهر نزدیک میشید و آشتی می کنید.
بهمن
اگر بهت پشت کرده چون ازت دلخوره ولی دوست داشتنتون با اینکه بینتون سرد شده و یا رابطه ای ندارید هنوز دوطرفست.
اسفند
شخصی به رابطتون و دوست داشتنتون حسادت میکنه، احساس تنهایی میکنی تو این رابطه ولی به زودی با پیام یا تماسی از طرفش خوشحال میشید.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 🌸🌱 سلام ستاره خانم حالتون خوبه ببخشید من چند بار یه پیامی هم برای خودتون ارسال کردم و ه
#پاسخ_اعضا ❤️
سلام خانوم گلی که روی پای خودتون وایستادید و پدر و مادرتون هم رحمت خدا رفتند،چقدر شما توان و ظرفیت داشتید که خدا شما رو تو این شرایط قرار داده چقدر عالی که روی پای خودتون هستید،عزیزم چقدر عالی که همه شئونات رو رعایت میکنید،عزیزم چه خوب خواستگار با اون شرایطو رد کردید،باید قوی باشید،ارتباطتونو با خدا محکمتر کنید،خدا برای افراد رنج کشیده راه فرج قرار میده،فقط منتظر فرج خدا باشید،هروقت که خدا خواستگار خوب فرستاد ازدواج میکنید به فضل خدا،اصلا ناامید نباشید،همه چیز رو بسپارید به خدا،بیشتر توسل کنید،با اهل بیت و قرآن انس بیشتری بگیرید،تحت هیچ عنوانی نگذارید ناامید بشید،خدا هست،خدا خیلی بزرگه،خدا از راه بی گمان ما آدما فرج میرسونه،براتون آرزو میکنم هرروز رو قوی تر و با توکل بیشتر سپری کنید تا فرجتون برسه خواهر گلم.
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
سلام خانمی که شوهرش قهر کرده و گفته برو دادگاه تقاضای طلاق بده
دخترم دقیقا همین کار رو انجام بده
برو دادگاه بگو شوهرم من و بچه ها رو ترک کرده و کتکم زده و تایید پزشک قانونی و طول درمان رو هم بگیر تقاضای دیه بکن و مهریه هم بزار اجرا
دیگه نه بهش زنگ بزن نه جواب زنگش رو بده تا احضاریه دادگاه براش بیاد
اگر احضاریه آمد و گفت چرا شکایت کردی بگو مگر خودت نگفتی برو دادگاه شکایت کن ؟
ضمنا ایراد ضرب و جرح مستلزم پرداخت دیه بسیار گران قیمت و در صورت عدم پرداخت دیه زندانی شدن رو در پی داره
حالا که کتک زدی یا دیه میدی یا میری آب خنک میخوری تا دیگه از این غلطا نکنی
هیچ هم نترس اون جربزه زندان رفتن رو نداره و حتما عذر خواهی میکنه
ولی رضایت نده تا مهریه رو پرداخت کنه یا خانه یا ماشین یا ملکی رو بنامت بزنه
خلاصه نترس اقداماتی رو که گفتم انجام بده
من خودم مردم و مردان رو میشناسم کسیکه دست رو زنش بلند میکنه بویی از مردانگی نبرده و با یه دادگاه رفتن و بازجویی شدن خودش رو خراب میکنه مطمئن باش
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
سلام خانمی که کلید ویلا به جاریش نداده
دخترم گذشت از بزرگان است
اونا از شما کوچیکترن و شما باید بزرگوار و با گذشت باشید
اگر کلید رو بهشون بدی هم اونا خوشحال میشن هم مادر شوهرت هم برای خودت ایجاد محبت و دوستی میشه هم از وقوع یک بحران خانوادگی و کینه و نفرتی که ممکنه سالها طول بکشه و به جاهای باریک منتهی بشه جلوگیری کردی
از کثیف کاریشون هم ناراحت نباش
ما بزرگترها همیشه جور کوچیکترها رو کشیدیم
اینم روش
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
پریدم تو اتاق و بشقاب قرمه سبزی رو گذاشتم جلوم و شروع کردم به خوردن که ننم گفت پس تخم مرغت کو اکبر
چند دقیقه ای گذشت و یهو اشکاشو پاک کرد و گفت خاک بر سرم اکبر آقا یه وقت کسی نبینه مارو ؟؟؟
گفتم اینجا که دید نداره . نه که حالا کسی هم نمیدونه؟ دختر همه عالم و آدم میدونن من خاطرتو میخوام . من دیوونتم آذر...
اصلا میخوای خودم داد بزنم همه اهالی رو خبر کنم؟
خندش تموم دنیام بود وقتی میخندید کیلو کیلو قند تو دلم آب میشد یه دونه بود . صاف و ساده و خانوم . لعنت به سربازی...
بارو و بندیلمو جمع کردم و سوار مینی بوس قراضه ی جواد شدم و تو راه یواشکی از دلتنگی آذر کلاهی که آذر داده بود رو میبوسیدم و بغضمو قورت میدادم . کی میتونست سه ماه دوری آذر و تحمل کنه؟؟
سه ماه آموزشیم با بدبختی تموم شد. دوتا رفیق مشتی پیدا کرده بودم و قرار شد یکی دو روزی برم خونه یکی از اونا . تازه رسیده بودم که با اجازه رفیقم گوشی رو برداشتمو زنگ زدم خونه آذر . داش کاظم گوشی رو برداشت . داداش آذر بود ، از جیک و پوک من و آذر خبر داشت ، اوایل غیرتی شد و یکی دو بار با هم گلاویز شدیم اما وقتی فهمید موضوع خاطر خواهیه و ازدواج و دست رو قرآن گذاشتم که دین و دنیام آذره و میخوام بگیرمش. از اونجایی که رفیق چند ساله بودیم و منم خوب میشناخت کم کم نرم شد. ولی گفت دورو برش پیدات نشه تا بعد سربازیت بیای عقدش کنی....
صداش تو گوشی پیچید سلام اکبر کجایی؟؟ گفتم سلام داداش گلم من خونه ی رفیقمم. گفت اکبر آب دستته بزار زمین برگرد آذر ...
دیگه صداش نیومد داشت حرف میزد ولی من نشنیدم یعنی گوش ندادم دیگه ، همون آب دستته بزار زمین یعنی کار واجبه و چه کاری واجب تر از کاری که به آذر مربوط بشه.
ساکمو برداشتم و خداحافظی سرسری کردم و عذر خواهی کردم و راه افتادم. تو راه فقط به آذر فکر میکردم اینکه شده بود که من باید خودمو میرسوندم، داشتم دیوونه میشدم.
پنج ساعت راه برام شد یه عمر، از مینی بوس که پریدم پایین شب شده بود... با همون لباس و کیف رفتم در خونه آذر... کلی آدم تو خونشون میرفت و میامد . داش کاظمو گیر آوردم و سلام نکرده فقط پرسیدم آذر کجاس ؟
#ادامه_دارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 💚
سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه من کلاس هشتمم و برادرم کلاس هفتم دوتامونم چن روز بعد امتحان ریاضی داریم منو داداشم استرسمون خیلی زیاده البته من از داداشم بد تر شکم درد میگیرم شب نمیتونم بخوابم کابوس میبینم سردرد میگیرم عصبی میشم حوصله هیچکسو ندارم خیلی ناراحتم میدونم برای یه دانش آموز طبیعیه استرس داشته باشه نه در این حد البته من در درسای دیگه ام استرسم کمه ولی چون ریاضی خیلیییی ضعیفه میترسم امسال قبول نشم و خیلی میترسم به خدا خیلی تلاش کردم تا بتونم ریاضیمو قوی کنم ولی اصلا نمیشه ... نمیدونم
چیکار کنم شرایط رفتن به کلاس ریاضی ندارم نمیشه الان امتحانم چن روز دیگس و خیلی نگرانم .../
ممنون میشم راهنماییم کنید تا چطوری ریاضیم قوی بشه یا حداقل استرسم کم بشه😭😭😭
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام خسته نباشبد دوستان عزیز من خواهرانه ازتون کمک میخوام ممنون میشم کمک کنید من دوتا بچه پسر دارم ۴و۶ ساله تمام وقتمو بااونا میگذرونم بازی میکنم غذای مورد علاقشونو درست میکنم البته درحد توان سعی میکنم اصلا داو نزنم کتک که اصلا ولی بچه هام هیچ علاقه ووابستگی بهم ندارن پدرشون تا ۴و۵ عصر بیرون وقتی میاد میخوابه بعدم گوشی اگه وقت بکنه با هااشون وقت بگذرونه ولی اونو خیلی دوست دارن تمام وقتی که خونه نیست منتظرا باباشون بیاد درطول روز چند بار تماس میگیرن باهاش ولی هیچ وابستگی به من ندارن اگه چند روز منو نبینن نه زنگ میزنن نه سراغمو میگیرن البته پدرشونم خیلی خوش اخلاق وصد البته بازی هایی که اونا دوست دارن وانجام میده کشتی میگیره فوتبالبازی میکنه ولی من نمیتونم این بازی ها رو انجام بدم حالا موندم چکار کنم بچه هام به همون اندازه به من وابسته بشن ومنم دوست داشته باشن احساس نا امیدی وپوچی میکنم مخصوصا وقتی مشکلی با پدرشون پیدا میکنم وبچه هام طرف اونو میگیرن 😔😔😔
🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡
سلام خوبین میشه سوالمو بذاربن توگروه خیلی ضروری ونیازبه کمک دارم😭
من قبل اینکه ازدواج کنم باکسی دوست بودم خب بعدش باشوهرم آشناشدم ازطریق دخترهمسایمون ,بعدیه مدت باهم تلفنی حرف زدیم ونمیدونستم قراره شوهرم بشه بهش میگفتم دوست پسردارم وال وبل حالابعد ۷سال زندگی درمنطقه ای ازقضاخونه اون پسره نزدیک خونمون وفروشگاه زده تومنطقه میچرخه، شوهرم چندباردیده اونشب بهم گفت کیه همیشه میبینم ودنبالم هرچی گفتم نمیدونم به من چه باورنمیکنه میدونه هاا اماخب زندکی به کامم زهرکرده طرز حرف زدنشم بدشده اونشب ایقد دادوهوارکرد اذیتم کرد خواستم سم بخورم نذاشت بنظرشمادوشتان چکنم باور کنین دیگه بریدم ازطعنه هاش دیگه سردشدم اززنده بودن خیلی بی رمق شدم بخداقسم بعد نامزدیم تاالان باهاش درارتباط نبودم نمیدونم چراای شوهرم باورنمیکنه 🙏😔😭
ایدی ادمین❣👇🏻
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نکته_ی_روز 🌱
💕به خلوت کردن همسرتون احترام بزارید
🏷 زن ها باید به این موضوع توجه کنند و بدانند در مواقعی که مرد حرفی درباره مطلبی نمی زند به این معنی است که هنوز پاسخ آن را پیدا نکرده
ولی درباره اش مشغول فکر است و منظورش اصلا بی اهمیتی و کمی علاقه به زن نیست
🏷 ولی آقایان باید بدانندکه همین سکوت و حرف نزدنشان به تنهایی برای زن ایجاد نا امنی کرده و زن در تخیلات خود عواقب بدی را پیش بینی می کند
🏷 زنان باید بدانند که هر وقت مردی کم حرف و به لاک خود فرو می رود زیر فشار روحی است و مساله ای دارد بادر خود فرو رفتن دنبال راه حل است
هرگز در این حالت به درون لاک ذهنی مرد سرک نکشد و سکوت او را بر هم نزند.
🏷 زن نباید با آن روشی که خودش آرام می شود در صدد آرامش مرد برآید
مرد هم همینطور
این اشتباه بزرگی است
🏷 مرد سکوت می خواهد
پس سکوت را به او هدیه دهید
🏷 زن دلجویی،توجه و صحبت کردن می خواهد .پس کنارش باشید و توجه را به او هدیه دهید
🏷زن و مرد باید بدانند با روش های متفاوتی از یکدیگر دلجویی کرده و از هم حمایت و پشتیبانی کنند.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚 سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه من کلاس هشتمم و برادرم کلاس هفتم دوتامونم چن روز بع
#پاسخ_اعضا ❤️
خانمی که قبلا با شوهرت دوست بودی و بهش گفتی دوست پسر داری،عزيزم سم خوردن و خودکشی آخه چرا؟؟خربزه خوردی پای لرزش بشین،بگو نادون بودم واشتباه کردم حالا هم توبه کردم و هیچ مردی بجز شوهرم واسم مهم نیست،با تشر وخیلی جدی به شوهرت بگو دیگه درباره ی اون زمان باهات صحبت نکنه چون شان شوهرم خیلی بالاتر از مرداي دیگه است
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
درمورد چالش بعضی دوستان گفتن عرضه اولیه وبورس میتونن دربارش توضیح بدن چون خودم معلم هستم وحقوق خیلی کمه خواستم پس اندازکنم کجا برم ثبتنام کنم برای بورس و عرضه اولیه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام اون خانومی که گفتن پسرشون از حواب میپرن عزیزم ی چاقو بزار زیز دوشک یل زیر تختش یا یک سنجاق قفلی بزن به لباسش ذیکه این اتفاق نمیفته شما باید از مادرتون یا ی بزرگترن باشه بهشون بکوهمین کارو بهتون میگن انجام بدین انشالا که مشکلتون حل شه ممنون از برنامه ی خوبتون
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#سیب 🍎
درمان #ریزش_موی_سکه ای(آلوپسی)
این بیماری در اثر سردی و غلبه آن بر بدن اتفاق میفتد که معمولا در زنان بیشتر است.
در این بیماری و البته همه بیماریها اولویت با اصلاح تغذیه و متعادل خوری هست.
چرا که در روایت داریم:
((معده خانه همه درد ها و بیماریهاست))
در درمان😍 این بیماری علاوه بر رفع مشکلات تغذیه از روغن کنجد،روغن کندش،ماساژ سر،بیداری بین الطلوعین و کندر بعد از نماز صبح استفاده میکنیم.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا 🌸
مشکل من از مهربونی بیش از حدمه...از عشق و محبتی که به خانواده خودم داشتم... من یه خواهر دارم که پنج سال ازم بزرگتره... من انقدر دوسش داشتم که وقتی حتی اسمش میومد اشک تو چشمام حلقه میزد به حدی که همه میگفتن این دوتا خواهر چقدر همو دوس دارن(من قلبی و از ته دلم دوسش داشتم ولی اون همیشه تظاهر میکرد)
وقتی خواهرم باردار بود من یک سالی بود که ماشین داشتم و البته مجرد بودم...هر وقت میخواست بیاد خونه مادرم میرفتم دنبالش هر وقت دلش میگرفت میبردمش بیرون بهش بستنی ساندویچ و هر چی میخواست تهیه میکردم چون نمیخواستم ذره ای ناراحت باشه. روزی که فهمیدم دارم خاله میشم انگار دنیاااا رو بهم دادن هر روز لحظه شماری میکردم برای دیدن خواهرزادم محبتم بهش بیشترم شده بود...
من اون موقع درآمدی نداشتم چون رشتم هنر بود هنرجو قبول میکردم و به بچه ها نقاشی یاد میدادم...پولامو همون مقدار اندکو جمع میکردم حتی پولایی که پدرم بهم میداد برای پول تو جیبی دانشگامو جمع میکردم تا بتونم برای خواهرزادم چیزی بخرم.
مادرم برای خواهرم سیسمونی نخرید وقتی من فهمیدم تنها کاری که از دستم برمیومد خریدنه یه پکه کامل لباس نوزادی بود وقتی به خواهرم نشون دادم وقتی ذوقشو دیدم انگار دنیارو بهم دادن اشتیاقم برای سوپرایز کردنش بیشتر شد. پولامو جمع میکردم و حتی تو دانشگاه چیزی نمیخوردم میگفتم خواهرم مهم تره...
وسطای بارداریش توی دهنش یه غده دراومد به چه بزرگی طوری که خونریزی میکرد اما برای شوهرش فقط بچه مهم بود و خواهرمو درمون نمیکرد. یه روز من به زور بردمش دکتر و مداواش کردم...
انتظار به سر اومدو خواهر زادم ب دنیا اومد. اون شبی ک معمولا زن باردار باید بمونه تو بیمارستان من میگفتم من میخوام بالا سرشون باشم ولی بزرگترا بیشتر پا فشاری کردنو موندن. یک ماه تمام من پرستاری خواهر زادمو کردم با عشق...یه جشنی گرفتن و من با پولی که جمع کردم براش شمائل طلا خریدم...
#ادامه_دارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🌸 مشکل من از مهربونی بیش از حدمه...از عشق و محبتی که به خانواده خودم داشتم... من یه
...خواهر زادمو با عشق میبردم بیرون طوری ک ب ماشینم میگفت دَ دَ.
وقتی خواهر زادم سه ساله شد من ازدواج کردم و اخلاق خواهرم از همون موقع عوض شد ولی من همچنان محبتم کم نشد...توی عقدم خواهرم ب مدت زیادی با من قهر کرد ولی بعد اون آشتی کردیمو خوب بود
بعد عروسيم من يكبار باردار شدم و متاسفانه سقط شد...این بین من ب شدت افسرده شدم و هیچ چیزی خوشحالم نمیکرد خواهرم بعد سالها صاحب خونه شدو من ارزوی اینو داشتم ک خواهرم روزی خونه بخره...اما به من نگفت بعد ماه ها که از خرید خونش میگذشت ب من گفت چون تو حسودی بهت نگفتم...بخدا من به دشمنم هم حسادت نمیکنم چ برسه ب اینکه یه تیکه از وجودم صاحب خونه شد...
اون روز مکالمه ما تموم شد تا ماه ها بعدش که من باردار شدمو انتظار داشتم وقتی به گوشش میرسه اونم خوشحال بشه مثل من برای خواهر زادم...اما زنگی نزد. ماه ها گذشت و اون حتی خبری ازم نگرفت...روزا دلم میگرفت اما چیزی نمیگفتم...شب قبل زایمانم با هق هق گریه میکردمو میگفتم نه به منی ک برای هر ثانیه موندن پیش خواهرم با عالم و آدم میجنگیدم نه به منی ک فردا زایمانمه و تنهاترینم
زایمان کردم و فقط یه زنگ زدو گفت تبریک میگم و قطع کرد...بازم میگفتم حتما بعد چند روز میاد پیشم نه بخاطر من بلكه بخاطر خواهرزادش اما نیومد
الآن بچم یک سالشه هنوز ندیدش...این چند روز مثل دیوانه ها با خودم حرف میزنم میگم کاش خوب نبودم...کاش خوبی نمیکردم... مگه نمیگن تو خوبی کن خدا یه جایی جبران میکنه؟ بخدا من از خدا انتظار جبران ندارم ولی فقط یه سوال ذهنمو درگیر کرد مگ من با اون خواهر نیستم؟ چطور من اینهمههههههه عاشق خودشو بچش بودم اما اون انقدر بی احساسه؟
چون خونه خرید و فکر کرد من حسادت کردم؟ بخدا وقتی بعد ماه ها بهم گفت خونه خریدم گفتم شکر خداااا. کجاش حسادت بود؟
دوستان لطفاااا راهنماییم کنین دارم دیوونه میشم از اونهمه محبتم از اونهمه بدون هیچ منتی عشق دادن بهشون ولی دریغ از ذره ای محبت دیدن از طرفشون...من چیکار کنم اروم شم؟
و این هم بگم که من به گوشم رسیده استوری های نفرین میزاره...ولی چرا نفرین؟مگ من چیکارش کردم جز خوبی؟ اینا چجور میخوان جواب خدارو بدن؟
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 🌸
سلام ستاره خانم لطفا پیام منو داخل کانال بگذارید، تا دوستان راه حل بهم بدن.
مشکل منو همسرم با خواهرم و شوهرش هستش ، اول اینک خانواده خواهرم اصلا رهبری رو قبول ندارن و این باعث میشه ما هر سری بریم خونه خواهرم همسر هامون با هم دیگ بحثشون بشه.
دوم اینک با کارهایی که من برای خواهرم انجام میدم انگار اصلا ب چشمش نمیاد مثلا وقتی حامله بود من کلی کمک حالش بودم حتی الان ک دخترش ۲سالش شده هنوز هم حتی اگه بخواد بره ارایشگاه بیرون دکتر یا چیزهای دیگ من دخترشو نگه میداره یا موقعی ک با شوهرش دعواش میشه بازم بعضی موقعها قهر میکنه میاد خونه ما همسر من چقدر نصحیت میکنه خواهرمو اما انگار اصلا اینا ب چشمشون نمیاد.
حتی یکبار ب همسر من تهمت بدی زدن ک منو همسرم یکسال باهاشون قطع رابطه کردیم با اینک اونا این تهمت و ب همسر من زده بودن یکبار معذرت خواهی نکردن با این حال باز ما گفتیم عیب نداره دوباره رفت و امد کردیم اما ن مثل دفعه قبل
ی مدت هم اینقدر دخترش و میداد دست من تا ب کاراش برسه یا اینقدر ب من زنگ میزد هی میگف بیا خونمون ک صدای همسرم در امد گفت اخه منم زندگی دارم چرا خواهرت دست از سر ما برنمیداره
جدیدن هم شروع کردن ب مسخره کردن منو همسرم مثلا ی روز زنگ ک دوباره بیا خونمون گفتم نمیام همسرم از سرکار بیاد غذا میخواد منم بدون اون غذا نمیخورم خواهرم برگشت گفت ب مسخره تو بخور اونم میاد میخوره دیگ یا مثلا منو همسرم هر هفته جمکران میرم دوباره خواهرم و شوهرش برگشتن به مسخره گفتن این همه جمکران ان میرید امام زمان هم دیدین اگر دیدن سلام مارو برسونید یعنی چی واقعا😔 الان همسرم خیلی ناراحت شده گفته دوباره قطع رابطه کنیم. لطفا راهنمایی کنید جواب این همه محبت اینه؟؟ من ۱۹ساله هستم
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
سلام به همهی خواهر های گلم ، میخواستم بدونم دعای سورهای چیزی است بخونیم که کسی برامون دعا نوشته باطل بشه و ازتون خواهش می کنم برای منم دعا کنید مشکلاتم حل بشه به دعاتون محتاجم برای همه تون آرزوی سلامتی و خوشبختی میکنم پیشا پیش هم برای جواب هاتون متشکرم🙏
ایدی ادمین❣👇🏻
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••