#حرف_اعضا 🌸🍃
سلام. میخوام به مادری که دخترش دکتر هستن و الان از قضاوتها ناراحتند بگم.مادر من ،من نمیدونم سن شما چقدره، اگه دخترتون بچه اولتون هست پس سن و سالی ندارید وکم تجربه اید.اصولا نقش مادر توی یک خونه فقط پخت و پز و رفت و روب نیست یک مادر منبع انرژی مثبت یک خونه است که با حرف و نگاهش میتونه همه رو شارژ کنه. هوش.قد.زیبایی هدیه های زیبای خداوند هست که با انسان از بدو تولد همراهه و ما برای بدست آوردنش هیچ تلاشی نکردیم.ولی معرفت.انسانیت.مهربانی،چیز هایی هستند که باید انسان برای بدست آوردنش و نگه داشتنش روح بزرگی داشته باشه. اینکه دختر شما زیبا و تحصیلکرده است و یرای شما عزیزه یک طرف ماجراست و از طرفی دامادی دارید که تنها مشکلی که داره نداشتن پوله که کاش کاش همه ی مشکلات پول باشه. تنها گناهی که داره اینه که توی یک خانواده پولدار به دنیا نیومده.چون چیزی که مشخصه زحمت خودش رو برای بدست آوردن یک شغل آبرومند کشیده.حالا اینکه خانواده اش پولدار نیستن و اون باید حامی مالی مادرش باشه چیزی نیست که بتونه نادیده بگیره. کاش شما دعای یک مادر رو اینقدر دست کم نگیرید.دعای خیر یک مادر برای فرزندش میتونه تاثیر بزرگی توی زندگی بچه ش و حتی نسل اون بچه داشته باشه. اینکه ما داشته های الانمون رو در نظر بگیریم مثل زیبایی و تحصیلات و همه چیز رو از دید مادی نگاه کنیم ظلم بزرگیه به خودمون. داشتن آرامشی که با اخلاق خوب دامادتون نصیب دخترتون میشه با هیچ پولی خریداری نمیشه. دختر شما که ماشالله خانم دکتره و مطمئنا مشکل مالی نداره(اگه هنوز به درآمد هم نرسیده مطمئنا با دعای خیر مادرشوهرش وشما و پشتیبانی همسرش جزو موفقترین ها خواهد شد).فکر کنه سر پرستی یک نفر رو عهده دارند ویا یک فرزند دارن . از نطر من خودتون رو برای مال دنیا ناراحت نکنید.اعصاب راحت،تن سالم.اخلاق خوب ،از بزرگترین موهبتهای الهی است که ندیده گرفتنش کفران نعمته. به جای حرص خوردن و خالی کردن دل دخترتون یک سنگ صبور بزرگ براش باشید که اگه یک روز اومد و از کمک به مادرشوهرش گلگی کرد شما بهش راه و رسم معرفت داشتن رو یاد بدید.پول میاد و میره.کم یا زیاد مهم روح بزرگیه که میشه حتی با دست خالی هم داشت.در پناه خدا باشید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام بانو ممنونم بابت اینکه به سوالم رسیدگی کردید، اجرتون با حضرت زهرا
از دوست عزیز اهوازی تشکرم میکنم ممنونم
برای یه دوست عزیزی هم نوشته بودند یبوست شدید همراه با خونریزی دارند من دوسال اینجوری بودم کلی دارو استفاده کردم ولی جواب نگرفتم یه دوستی بهم گفتند دو هفته غذاهایی بخورم که سبزیجات در آن استفاده شده و بانهار وشام هم سبزی خوردن بخورم شکر خدا 6 ساله خوب شدم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دوستان همگروه ونبات خانم. من امروز از مشکلات فراوانی که دارم چیزی نمیگم. فقط میخام آرزو کنم برای تک تک شماعزیزان زن ومردپیروجوان دختروپسر الهی به حق زهرای مرضیه وبه حق فرق شکافته ای حضرت علی وبه سربریده ی امام حسین خدا همین امشب همتون روحاجت روا کنه ایشالله غماتون بره به کوه سیاه وبجاش خوشی بیاد وایمان بخدا آمین یارب العالمین🙏🙏
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام ، به شما و اعضای گروه
یه راهنمایی یه راه چاره از همه عزیزان
۲۷ سال ازدواج کردم دو پسر ۲۴ و ۱۴ ساله دارم بخاطر اعتیاد شوهرم به شیشه و توهم و تهمت هایی که بهم میزد دوساله ازش جدا زندگی میکنم .
بخاطر بچه ها براش شرط گذاشتم که اگه میخواهی باز با هم زندگی کنیم یه خونه بنامم رهن کن تا برگردم.
فعلا قبول کرده.
وقتی فکر میکنم، میبینم دیگه دوسش ندارم، وقتی می بینمش ، دلشوره می گیرم ،عصبی میشم.
از درون لرز به جونم میوفته.
چون خیلی اذیت میشدم نه شب داشتم نه روز ،مثل جنازه میافتاد رو مبل خودشو به خواب میزد منو میپایید
یواشکی ازم فیلم می گرفت. جرات نداشتم از خونه بیرون برم،تعقیبم میکرد. گذشته از یادم نمیره .
الان دوساله راحتم از کارایه کثیفش از سیگار کشیدناش . برایه همه خوبه ،فقط تمرکزش رویه من و کارامه به اصطلاح یه نفس راحت نمی تونستم بکشم.
🌸 حالا من چیکار کنم؟؟
🌸یه راهنمایی لطفا.
🌺با تشکر از ادمین گروه.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقتتون بخیر خوبید الحمدلله 🌺
ممنون بابت کانال خوبتون خسته نباشید 🙏
لطفا این سوال من رو بزارید کانالتون دوستان راهنمایی کنند..
من امسال مجازی آموزش خیاطی ثبت نام کردم دوره نازک دوزی کاملا یاد گرفتم ولی چون مجازی بود دیگه مدرک نداده واگه بخوام کار خیاطی شروع کنم میتونم تواناییش دارم
ولی چون مدرک ندارم ی حس بدی بهم دست میده که نمیتونم کار کنم
اگه بخوام برم فنی حرفه ای ثبت نام کنم آیا آزمون میگیره و
آیا مدرک میدن ؟
اگه بله به جز امتحان عملی چه کتابی باید بخونم برا امتحان کتبی که قبول بشم
لطفا هرکس از دوستان که آزمون داده اسم کتابش یا از جزوه هاش اگه داره بفرسته
خیلی نیازه ممنون 🙏🙏🌺🌺
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقت بخیر
میخواستم از خانمای عزیزه گروه بپرسم تاحالاشده ک البته شده ولی تاحالاشده ک باشوهرتون بدترین دعواها وبی احترامی هایی بکنید و بعد مدتی حل بشه مسئله.
یعنی ب جایی برسید ک کلا شوهرتون شمارو بیرون کنه فوش بده تحقیر کنه بی محلی کنه و.......
بعد بخودتون بگید اینجا دیگه ما عین قدیم نمیشیم. ولی بعده یه مدت خوب بشه رابطتون.
آخه من تمام امیدم ب خداست خیلی دارم زجر میکشم نمیدونم تاوان چیو پس میدم. من همون خانومیم ک صداشوهرمو ضبط کردم. خیلی اشتباه کردم ک این کارو کردم من ک میدونستم این خیانت میکنه چرا علنیش کردم ک راست وایسته بگه من همینم طلاق میدم مهریتم میدم ایشالا زودتر ازشرت خلاص شم. خونوادمم میگن اگه طلاق بگیری شب اول طلاقت میکشیمت
ترس از مردن ندارم بخدا روزی 10 بار ازخدامیخوام جونمو بگیر حتی چندبارم میخواستم خودمو بکشم ولی بخاطره دوتا بچه هام خفه خون گرفتم بعضی شبا ب بهانه اینکه مسافر داره خونه نمیاد چندباری ب باباش گفتم میگه گفته مسافر میبره تربت یا بجنورد.
تنها امیدم خداست فک میکنم خداهم بخاطره اینکه از حقم گذشتم خیلی جا دیگه کمکم نمیکنه.
بهم بگید لطفا تادلم آروم شه تا حالا شده بقیه دلتونو بشکونن بعد تاوانشو ببینن و تا چه مدت بوده.
واقعا باید صبر کرد یا تلافی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام ستاره جون ممنون ازکانال خوب ومحتوای عالی,خدا اجرت بده عزیزم
غرض از مزاحمت؛یه سوالی داشتم ممنون میشم تو کانال بزارید من یه پسر 24ساله ام دراثر تصادف که ترک موتور دوستش بود هردو شب نیمه شعبان در دم جان باختند😭😭سه ساله که دیگه ندارمش که هیچ حتی خوابش رو هم نمیبینم فقط یکی دوبار اوایل دیدم دیگه ندیدم خواستم از دوستان بپرسم دعایی کاری هست که انجام بدم تا حتی یکبار خوابشو ببینم 😭😭آخه خیلیییییی دلم تنگه براش ببخشید طولانی شد🌺😥
#ایدی_ادمین 💜👇
@nabat1389
#ستاره : عزیزای دلم لطفا سوالات رو بی پاسخ نزارید😘🙏
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#فال_روزانه 💜❤️
•┄┅🕵️ متولد فروردین ┅┄•
🚨 برای انجام کار یا ماجرایی عاشقانه به سفر خواهید رفت. باید تصمیم خود را بگیرید و تردید را کنار بگذارید و به سوی آمال و آرزوهای خود گام بردارید.
•┄┅🕵️ متولد اردیبهشت ┅┄•
🚨 فرد جدیدی وارد زندگیتان می شود. گرفتار عشق می شوید. زندگیتان دچار تغییر و تحول می گردد.
•┄┅🕵️ متولد خرداد ┅┄•
🚨 در کار و شغل خود پیشرفت می کنید و ارتقاء مقام می یابید. موقعیت حرفه تان مستحکم تر می شود.
•┄┅🕵️ متولد تیر ┅┄•
🚨 به مال و ثروت زیادی دست پیدا می کنید. نباید از این همه نعمت و مال دچار خودباختگی و تکبر بشوید. آن را در راه صحیح به کار بندید و اسراف نکنید.
•┄┅🕵️ متولد مرداد ┅┄•
🚨 با اقوام و نزدیکان خود دیدار خواهید داشت. درمورد معاملاتی که در پیش دارید محتاط باشید. قبل از هرگونه تصمیم گیری باید جوانب مسئله را با دقت بسنجید.
•┄┅🕵️ متولد شهریور ┅┄•
🚨 با تلاش و سختکوشی می توانید زندگی خود را اداره کنید. به اتکای استعدادها و لیاقتهای خود قادر خواهید بود به ثروت و رفاه برسید.
•┄┅🕵️ متولد مهر ┅┄•
🚨 برنامه ریزی شما ثمر می دهد و بالاخره به موفقیت می رسید. در معامله ای که سرمایه گذاری کرده بودید شانس می آورید و سود خوبی نصیبتان می شود.
•┄┅🕵️ متولد آبان ┅┄•
🚨 شما از عقل و هوش و دانش برخوردار هستید که دیگران را رهبری کنید. به قدرت می رسید و به اتکای استعدادهای خود موفق می شوید.
•┄┅🕵️ متولد آذر ┅┄•
🚨 به زودی صاحب بچه می شوید. یا یکی از حیوانات خانگی تان بچه می زاید. احتمالا یک مسافرت دریایی در پیش دارید که به سرزمینهای دوردست است.
•┄┅🕵️ متولد دی ┅┄•
🚨 از چاپلوسی و ریاکاری بعضی از دوستان خود بهراسید. آنها با چرب زبانی و زرنگی می خواهند از شما سوء استفاده کنند. اگر مراقب نباشید به دردسر و گرفتاری می افتید.
•┄┅🕵️ متولد بهمن ┅┄•
🚨 خبر جدیدی دریافت می کنید یا هدیه ای شگفت انگیز از کسی می گیرید. صاحب همسری می شوید که کمتر با شما ناسازگاری می کند.
•┄┅🕵️ متولد اسفند ┅┄•
🚨 به خانه و خانواده خود وابستگی زیادی دارید و در کنار آنان احساس آرامش بیشتری می کنید. احساس مادرانه در شما قوی است. فرد سودمند و مفیدی برای جامعه خود هستید.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#طب_سلامتی 🍎
🔸 خواص درمانی برگ #جاوشیر :
✔️برای درمان سیاتیک از عصاره حاصل از برگ ها استفاده نمایید. (ضماد)
✔️ ده گرم از آن را در آب انگور مخلوط کرده و پس از بیست روز صاف کنید، برای استسقا و طحال نافع است.
✔️خوردن آن با سرکه و مالیدن آن برای ورم طحال مفید است و ضماد آن برای تسکین درد پهلو موثر می باشد. (سمت چپ شکم)
✔️برای ضد عفونی کردن جای دندان سگ هار دم کرده ی آن را با روغن زیتون در حدی که به صورت مرهم در آید، بر محل آن بگذارید، مفید است.
🔸 گياه #جاوشير در تسكين دندان درد و درمان بيماری های كليوی موثر است.
🔸 مقوی اعصاب ضعیف می باشد و در عین حال چون اعتدال دهنده است، مضعف اعصاب قوی نیز خواهد بود، ضد سم است، برای بیماری سرد بلغمی خصوصا بیماری های اعصاب و بیماری های دماغی نظیر سردرد، فلج، لقوه، صرع، صرع کودکان، رعشه ی حاصل از کثرت جماع و برای درد مفاصل، کوفتگی و درد استخوان شکسته و ترمیم آن، درد پهلو، رفع خون ریزی و تسکین سرفه های بلغمی نافع است.
🔸اگر قدری از آن در دندان پوسیده گذارده یا مالیده شود برای تسکین #درد_دندان نافع است، مالیدن آن به چشم برای افزایش بینایی مفید است.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا یه شب منتظر حسین نشسته بودم که با قیافه ی خسته برگشت خونه...! به استقبالش رفتم و بهش
#درد_دل_اعضا
لبخندی بهم زدو گفت: سلام... من همسایه طبقه پایینتونم الهام...
دیروز دیدم اسباب آوردید.. گفتم از آشی که پختم براتون بیارم بهونه شه باهم آشناشیم...
با خوشحالی آش و ازش گرفتم گفتم: منم نگینم.. خوشبختم از آشناییت...
و تعارف کردم بیاد داخل ولی قبول نکردو گفت سر فرصت مناسب و رفت!
با ذوق درو بستم و اومدم داخل، خیلی خوشحال بودم که تونستم دوست پیدا کنم و دیگه تنها نباشم!
برای ناهار همون آشو گرم کردم و خوردم و تصمیمگرفتم فردا شله زرد درست کنم و بریزم تو کاسه ای که برام توش آش آورده بودو براش ببرم!
برای شام هم زرشک پلو با مرغ درست کردم، غذای مورد علاقه ی حسین...
میخواستم یه جوری ازش تشکر کنم بابت این خونه که انقدر خوشگله...
انگار با دیدن این خونه روستا و دلتنگی برای خانوادم و فراموش کرده بودم...!
شب که حسین اومد با مهربونی به استقبالش رفتم...
اونم لبخندی زدو گفت: به به... چه بوی غذایی راه انداختی...
کتشو ازش گرفتم و گفتم: تا تو دستو صورتتو بشوری منم سفره رو میندازم...!
بعد شام از اومدن الهام بهش گفتم...
حسینم چشماش برقی زدو گفت: خیلی خوبه دوست پیدا کنی و دیگه تنها نباشی...!
لبخندی زدم و چیزی نگفتم... ولی برام عجیب بود که انقدر خوشحال شد..!
صبح روز بعد زود بیدار شدم و مشغول پختن شله زرد شدم...
نزدیکای ظهر بود که کارم تموم شدو ریختمش تو ظرف...!
چادرمو سرم کردم و رفتم طبقه ی پایین... در زدم و منتظر وایسادم... الهام با تاپ و شلوارک بدون چادر اومد درو باز کرد...
با دیدنش تو اون وضع تعجب کردم ولی سریع به خودم اومدم... لبخندی زدم و گفتم: دستتون درد نکنه... آش خیلی خوشمزه بود...!
کاسه رو ازم گرفت و گفت: وای عزیزم... چرا زحمت کشیدی...!
و بعد با مهربونی نگاهی بهم کرد و گفت: اگه کار نداری بیا داخل...!
آروم گفتم: نه کارم ندارم ولی مزاحم نمیشم...!
الهام خنده ی شیرینی کرد و گفت: چه مزاحمتی... بیا تو.. اگه نیای ناراحت میشما....!
دیگه مخالفت نکردم و وارد خونشون شدم...
خونه ی قشنگی داشتن... ولی کسی بجز الهام خونه نبود...!
رفت چای دم کردو اومد کنادم نشست....
شروع کرد به سوال پرسیدن راجبم...
منم یه چیزایی از خودم و زندگیم بهش گفتم و بعدش ازش پرسیدم: ازدواج کردی؟؟
رنگش پرید و بریده بریده جواب داد: نه... ازدواج نکردم... پدرمادرم یه مدت رفتن شهرستان... چند روز دیگه برمیگردن...!
لبخندی زدم و گفتم: پس توهم فعلا تنهایی.. منم شوهرم صبح میره و شب میاد... راستی چند سالته که هنوز ازدواج نکردی...؟
لبخند تلخی زد و گفت: ۲۴ سالمه...!
برام عجیب بود... الهام مثل قرص ماه بود...!
چشمای رنگی و موهای روشن...!
چجوری تا الان ازدواج نکرده بود؟؟
تا نزدیکای غروب پیشش بودم و غرق حرف زدن بودیم که یهو صدای در اومد...!
با تعجب بهش نگاه کردم.. مگه نگفته بود تنهاس...!
با هول به سمت در رفت... جایی نشسته بودم که به در دید نداشتم ولی صدای پچ پچ میشنیدم...
بعد یک دقیقه یهو صدای بلند پسری اومد که داد کشید: داری چه غلطی میکنی؟؟؟
از جام پریدم و به سمت در رفتم... با دیدن یه پسر غریبه که یقه ی حسینو گرفته بود با بهت بهشون زل زدم...
الهام جیغ میزدو چیزیو تند تند تکرار میکرد... با دیدن من رو به اون پسره گفت: سامان... داداش... نگاه کن... ایشون نگینه... همسایه جدید... خونمون بود...
شوهرش الان اومد دنبالش....!
سامان با دیدن من یقه ی حسینو ول کردو گفت: معذرت میخوام... نمیدونستم همسرتونن... بعد روبه حسین ادامه داد: ببخشید داداش... و بعد رفت داخل خونه...
با الهام خداحافظی کردم و با حسین راه افتادیم سمت خونمون...
تا خونه فکرم درگیر بود...
حسین روزای قبل دیرتر میومد... امروز چجوری دم غروب اومد خونه؟!
از کجا میدونست من پیش الهامم...!
#ادامه_دارد
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#درد_دل_اعضا 🌸🍃
#پرسش
سلام. من فرزند یه خونواده ی معمولی هستم. مادرم زن قوی ای هستش. توی مشکلات تا جایی که میتونه خودشو کنترل میکنه تا راه حل مناسب رو پیدا کنه. ولی پدرم نه! برعکس! روحیه ی ضعیفی داره. خیلی زود ناامید میشه و به قول خودمون پنجر میشه! پدر و مادرم خیلی به هم علاقه دارن. پدرم یه مرد احساسی هستش. همیشه با عزیزم و جونم و… با منو خواهرم حرف میزنه اما مشکل من روحیه ی ضعیفش هست! که متاسفانه من و خواهرم هم شبیهش شدیم! وقتی مشکلی پیش میاد خیلی بهم میریزه( منظورم مشکلات بزرگ هستش. مثلا خواهر من رماتیسم داشت. بعد از ۶ سال معالجه، همه ی علایم بیماری از بین رفت ولی الان دوباره عود کرده و پدرم خییییییییلی خسته و عصبی به نظر میرسه) تو خونه راه میره آه میکشه یا مثلا به خواهرم میگه تو باید خوب شی. نباید همش مریض باشی. مگه من چقد پول دارم که هی خرج دکتر کنم! مطمئنم که قصدی از این حرفش نداره و فقط بخاطر تحت فشار بودنش این حرفا رو میزنه.ولی خب… خواهر من با این حرفاش گریش میگیره و لب به غذا نمیزنه پدرم همیشه رفتارش خوبه و تا جایی که میتونه هرچی که لازم داریم رو برامون فراهم میکنه. ولی امان از وقتی که یه مشکلی توی زندگی ما وارد بشه… با این که دوسش دارم و میدونم که ته دلش چیزی نیست ولی بازم وقتی اینجوری رفتار میکنه خیلی ناراحت میشم و از شدت بغض سر درد و گلو درد هم میگیرم حتی! خب اون پدر خونوادس! باید بتونه به بچه هاش انرژی بده! ولی توی بحران ها نمیتونه وظیفشو انجام بده. کم میاره به عنوان دختر بزرگ خونواده خودمو مسئول میدونم که به مامانم کمک کنم که این بار رو تنهایی به دوش نکشه. الان تنها کسی که به همه ی خونواده روحیه میده مادرم هستش ولی خب آدم یه حدی داره! میترسم از روزی که مادرم از این شرایط خسته بشه! بگید من توی این موقعیت بهتزین کاری که باید انجام بدم چیه؟؟ هم برای پدرم هم مادرم هم خواهر کوچیکتر و مریضم خواهش میکنم کامل جوابم رو بدین ممنونم ازتون
#ایدی_ادمین ❤️👇
@nabat1389
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#دل_نوشت ❤️🍃
بخواه که وابسته نباشی؛ به هیچ چیز و به هیچ کس!
اشیاء و آدم ها را فارغ از سهمِ خودت بودن، بپذیر؛ جسم ها و شئ هایی جدا از تو که برای بودن ؛ نیازی به تعلق داشتن، ندارند!
که نیامده اند سهم کسی باشند!
و هستند برای زیبایی و تکامل جهان و مقصد و هدفی که برایش آمده اند.
اما وابستگی، یک مانع است،
وابستگی و اصرار برای داشتن ها، لجاجتِ بی حاصلی ست که نظم جهان را به هم می ریزد!
پس هیچ چیز و هیچ کس را برای خودت نخواه!
تو نیامده ای که کیسه ی دارایی ات را پر از چیزها و آدم ها کنی، وقتی خودت در این مسیر، رهگذری و قرار نیست تا همیشه بمانی!
تو نیامده ای که این فرصت کوتاهِ حضور را به اندوهِ نداشتن ها و از دست دادن ها بگذرانی،
بخواه که رها باشی...
چونان رهگذری سرخوش و آرام، زیبایی های مسیر را ببین، لذت ببر و برای زیباتر شدنش بکوش،
و عبور کن...
وقتی به هیچ چیز و هیچ کس تعلق نداشته و وابسته نباشی؛ آرامی!
که اندوهِ بی پایانِ آدمی از همین ناشیانه خواستن ها و اجبار برای داشتن هاست...
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#حرف_اعضا 🌸🍃
سلام، خانم 27 ساله ای که 2 ساله از همسرت جدا شدی
عزیزم توصیفی که از شوهرت کردی، همون خوب که جدا شدی
چرا میخوای دوباره برگردی؟؟؟؟؟
میدونی اگه برگردی فشار و ظلمش بر روی شما بیشتر میشه؟
چون میدونه مجبوری بخاطر بچه هات برگردی بیشتر اذیتت میکنه
خوبه حالا بچه هات بزرگ شدن و خوب و بد رو ازهم تشخیص میدن
اگر شرایطشو داری از بچه ها بخواه بیان با شما زندگی کنن
ولی شما به هیچ دلیلی دیگه وارد اون زندگی نشو
تازه داری روی آرامش میبینی
ولی با بچه هات همش در تماس باش، مثل مادر دلسوخته از زندگی، راهنماشون باش، بهشون محبت کن تا از شما ناراحت نباشن و دور نشن، اظهار دلتنگی آنها رو بکن همش بیان به دیدنتون
این سیم ارتباطی با بچه هاتو هیچوقت قطع نکن
ولی بازم میگم ؛ به اون زندگی برنگرد
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام دوست عزیزی که صدای شوهرتون ضبط کردید سوره مزمل روزی ۳باربه شربت بخونید باهمسرتون بخوریدخیلی مجرب کلاخانم هامداومت درسوره مزمل برای مهرومحبت
دوم به طلاق فکرنکن خیلی ارتباط باخدانزدیک کن فقط برای خدابه همسرت محبت کن ودرجبهه خداباش ببین زندگیت وشوهرت چطورخواستنی میشه ایناحرف هامن نیست حرف هااستادنیلچی زاده درارتباط باهمسرهایی که خیانت میکنن یه روزی میادتوآغوشت ومیگه ببخشیدخداهمیشه حق به حق دار میده بعدم شب که میره بیرون بدرقه اش کن بگونمیخابم منتظرت هستم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام ستاره خانم برا دوست عزیزی که فرزندشون. از دست دادن خدا رحمت کنه پسرتونو. با علی اکبر حسین محشور بشن منم ی مادرم مثل شما پسرم دوسال نیمه از دست دادم ناشکری نمی کنم ولی هنوز باور ندارم سخترین امتحان خدا داغ میوه دل انسان که که رو جیگر آدم می مونه وهیچ وقت خوب نمیشه عزیزم شما برا پسرتون هرشب قرآن بخونین زیارت عاشورا بخونین صدقه به نیابتش به فقرا بدین من که گاهی خواب پسرم می بینم حتی وقتی چیزی می خاد. میاد به خوارزم بهم میگه حتی ی بار آمده بود می گفت مامان پول بده که من پرسیدم گفتن براش صدقه بده آن شا الله شما هم خواب پسرتونو. ببینین. التماس دعا
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#حرف_اعضا 🌸🍃
سلام خداقوت خدمت ادمین جواب خواهر عزیزی که با شوهرش تامرز طلاق رفتی برای من هم پیش اومد چند سال قبل سریه جریانی ولی من به خدا توکل کردم خانواده اون پشتم بودن ومن برگشتم به خونه فقط به خاطر یه سوع تفاهم هروقت چیزی باعث ناراحتم میشدبه خدا میگفتم واقعا معجزه دیدم چون اگه من بازبون خودم میگفتم عذاب وجدان میگرفتم باگناه غیبت بدونه که من بگم خودش متوجه میشد خیلی بهش محبت و احترام میکنم نیتم برام به خاطر رضای خداست سوره نور حتی شده یه صفحه بااین ۳۹روروی غذا بدم شوهرت بخوره هرشب سوره مزمل برای جلب محبت سوره نور قلبت آروم میکنه کانال همسران خوب هنر زن بودن خیانت طلاق عاطفی فایلشون بگیر هروقت داشتی میتونی ۳۰تومان واریز کنی هنوز پول ندادی برات باز میشه حتما گوش کنید واقعا آرامش بخش انشالله که مشکلت حل میشه به نماز من برای سلامتی امام زمان هدیه به اموات دورکعتی هم خیلی خوبه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام
در مورد خانمی که صدای شوهرشو ضبط کرده بود.
🌸بوده کسایی که تو زندگیشون دعواهای شدید داشتند حتی تا پای طلاق رفتند .بعد ش همه چیز خوب شده .
بخواه
هرچی که در ذهنت میگذره یا به زبون میاری همون اتفاق میوفته پس بخواه و شک نکن .
رویه خواستت تمرکز داشته باش مطمئن باش همه چی درست میشه.
اینم بدون هر کس هر کاری تویه این دنیا انجام بده ، چه خوب چه بد ، به خودش بر میگرده.
شده حتی چندییین سال طول بکشه. 🌺
زندگی خیلی زیباست.
شاد باش و زندگی کن.
در هر شرایطی شاد باش و همه کارها رو به خدا بسپار.💐
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام، وقت تون بخیروخوشی 🌸
خانمی که دوست داره بره شلمچه از بسیج محلشون بپرسه.
هر سال کاروان میبرن شلمچه 🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام
خانم گلی که دوره خیاطی گذروندی و گواهینامه نداری
اگر شما به مرکز فنی و حرفه ای مراجعه کنی و در کلاس خیاطی ثبت نام کنی،
میتونی در کلاسهای رایگان شرکت کنی،،مربی شما به شما جزوه و کتاب معرفی خواهد کرد و در آزمون پایان دوره شرکت میکنید و گواهینامه می گیرید..
اگر مرکز فنی و حرفه ای نزدیک شماست، بهترین کار این بود که از اول از همین کلاسها استفاده کنید..
یه مطلب دیگه
اگر شما خیاط خوبی شدید، خودتون را درگیر مدرک نکنید،با اعتماد به نفس کار کنید و البته در فرصت مناسب مدرک هم بگیرید..
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
وقتی که رفتن خونشون زنگ زدن به مرتضی که مرتضی یه دختر خوب مذهبی و خانوادشم مذهبین و پدرش روحانیه و
بعد رفتن مرتضی و مادرش من کلا نظرم به مرتضی شد وادیگه اصلا به اون طلبه فک نمیکردم به مامانم گفتم مامان این از اون یکی بهتره مامانم گفت خودت میدونی قراره خودت باهاش زندگی کنی
شبای محرم بود منم میرفتم مسجدمون هیات داشتیم و زیارت عاشورا میخوندم .
به دوست صمیمیم طاهره عکسشو نشون دادم طاهره هم هر روز ازم می پرسید چی شد
تقریبا یکروز در میان شبا وقتی که میرفتم هیات زنگ میزد به بهانه ی میگفت که الان میخواید برید هیات منم میگفت بله و یه چیزای می پرسید مثلا میگفت اگه من بیام همه چی تموم میشه منم میگفتم مونده به بزرگترامون
بهش گفتم که یک جلسه کافی نیست برا اشناییمون قرار شد وقتی که اومد یک جلسه هم با هم حرف بزنیم
شب عاشورا بود که بهم اس عاشورایی داد منم جوابش اس عاشورایی دادم
انگار اون شب مرتضی نخوابیده شب ساعت۴ بود که بهم اس زده بوده ترو قسم به مادرت زهرا دعا کن خدا یه حالی بهم بده دارم دغ میکنم
که من اسش رو صب خونده بودم با خودم میگفتم این شبو بیدارمونده و احیا کرده و منم خوابیدم برا خودم افسوس خوردم که چرا شب عاشورا رو احیا نکردم....
وقتیکه مرتضی اومد قرار بود که باهام یه جلسه هم حرف بزنیم
زنگ درو زدن خواهرم جواب داد مرتضی بود اومد خونه تنها بود اومد تو اتاق منم رفتم بعد چای و میوه اوردم
بعضی از صحبتهامون یادم رفته ...
یادمه در مورد مهریه حرف میزدیم مرتضی بهم گفت مهریه ۱۴ سکه باشه من تو بیت رهبری آشنا دارم تا عقدمون رو آقا بخونه
منم گفتم ۱۴ خیلی پایینه مرتضی گفت اونایی که ۱۴هستن زندگیشون یک برکت خاصی داره خواهرم ۱۴ هست زندگیش خیلی خوبه
منم گفتم ما هم استادی داریم که میگه اصلا ۱۴ نزدید تو این زمانه خوب نیست
مرتضی گفت که اگه ۱۴ رو نمیخواید بشه ۱۱۴ تعداد سوره های قرآنه
منم گفتم منو خواهرم قبل ازدواجش باهم میگفتیم که مهریمون۳۱۳ باشه منم میخوام مهریه ام ۳۱۳ باشه
گفت نظر حاج اقا چیه ؟منم گفتم حاج اقا میگه هر چی دخترم بگه من نمیتونم اجباری بهش بگم هرچی نظرش باشه منم راضیم
به توافق نرسیدیم رفت و زنگ زد شبش .بهم گفت من از شما انتظار نداشتم شما ازم هیچی در مورد مادیات نپرسیدید.حالا هم به تعداد مهریه اهمیت میدید گفت شما که به ۱۴ راضی نیستید لااقل به ۱۱۴راضی باشید منم گفتم فک میکنم بهتون میگم تو اتاق اون ور حیاطمون تنها بودم که باهاش حرف میزدم و قرار شد بهش جواب بدم راستش با حرفش بخودم اومدم انگار تلنگری بود برام یه نیم ساعت یداشتم فک میکردم بلاخره خودم به ۱۱۴ راضی شدم رفتم پیش مادرم گفتم که میخوام مهریه ام ۱۱۴ باشه مامانم گفت هرجور خودت میدونی بعد چند ساعت بهش گفتم که ۱۱۴ باشه اونم خوشحال شد قرار شد یک شبی خانواده اونا بیان و حرفامونو بزنیم
پدر ومادر و خواهر وبرادرش و زنداداشش اومدن
منم تو یه کاغذ داشتم مینوشتم که مهریه من اینا باشه نوشتم: ۱۱۴ سکه+سفر زیازتی مکه+کربلا. که مامانم گفت چون ماه محرمه به تعداد۷۲ تن شهید کربلا ۷۲تا گل رز بذار منم خیلی خوشم اومدنوشتم۷۲تا گل رز به نیت۷۲تن شهید کربلا دادم دست حاج آقا که اونجا بخونه و بگه که دخترم نظرش اینه
#ادامه_دارد
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#دل_نوشت 💜🍃
یه رفیقی داشتیم قدیما که هیچوقت نمیذاشت براش تولد بگیریم، خودشم تولد خودشو جشن نمیگرفت حتی! بدش میاومد از این بند و بساطِ سورپرایز کردن و کادو گرفتن و تولد بازی...
میگفت از سر اجبار به دنیا اومدن و زندگی کردنِ زوری، ارزش جشن گرفتن نداره!
تا اون سنشم کسی حریفش نشده بود برای تغییرِ عقیده و یه عمر با همون افکارش زندگی کرده بود...
تا اینکه یه بار زد و در عینِ ناباوری ما، یه مراسمِ مفصل برای تولدش تدارک دید و همهرو هم دعوت کرد، اونم نه توی روزی که به دنیا اومده بود، یه چند ماه بعد ترش...
رفتم، دوست و آشناها همهمون رفتیم، از سرِ کنجکاوی، از روی تعجب! کاشف به عمل اومد دل لاکردار رفیقمون رفته و بدم رفته! برای یه آدمِ معمولی، مثلِ خیلیای دیگه...
اما خاص برای رفیقِ ما!
هرکی ازش میپرسیدچی شد پس؟
اصلا چرا این موقع؟ تولدت که امروز نبود تو!
میگفت نمیدونم! ولی حالا زندگی ارزششو داره! اجباری نیست، زوری نیست...
حالا عشقو داره، ذوقِ دیدنشو داره، شوقِ داشتنشو داره، میارزه هر لحظه ی این زندگی رو جشن بگیرم...
حالا که به باهم بودن میگذره!
میگفت مهم نیست آدم توی شناسنامه چه روزی به دنیا بیاد، مهم اینه که زندگیش برای خودش از چه زمانی معنادار شده، خواستنی شده، با ارزش شده...
اون روز، روزیه که اون آدم واقعا به دنیا اومده!
زندگی منم از امروز شروع شده، آغازِ بودنِ من همین امروزه، روزی که عشقو پیدا کردم...
روزی که دلیلِ زنده بودنمو پیدا کردم!
اگه قرار به جشن گرفتنم باشه، وقتش همین روزیه که بهترین بهونه رو پیدا کردم...
برای زنده موندن و زندگی کردن؛
و روی حرفشم موند!
از اون به بعد هرسال جشن گرفت، مفصلتر از سالِ قبلش، با کلی مهمون و دبدبه و کبکبه...
روز تولد عشقشو!
ما هم عادت کردیم به دیوونه بازیاش، به عاشقیت بی حد و مرزش، به فلسفه ی زندگیش...
خیلی سال میگذره از این جریان ولی من گاهی توی دلم، برای همه ی آدمهای دنیا آرزو میکنم، یه دیوونه ی عاشق، از جنس رفیقمو!
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا 🌸🍃 سلام ...اولا ممنونم از ادمین محترم ک این کانال را ایجاد کردند تا مشکلاتمون رو بیان
و خانومم مجددا ماشین زو تحویل داد من سوار شم خلاصه ما داشتیم زندگی میکردیم ک قرار بود ۱۵ مهرماه عروسی بگیرم بدون حضور پدر ومادرم ک دوباره مادر خانومم و خواهر بزرگش شروع کردن دخالت کردن و دوباره میانه ما شکر آب شد و باعث شد من مریض بشم و سرکار نتونم برم ولی من باز تمام تلاشما کردم ک زندگیم را حفظ کنم ولی نشد خلاصه دوباره ایشون ماشین را از دست من گرفت و قهر شروع شد الان من هر کاری میکنم پدر ومادرم راضی نمیشن برن جلو چون میگن نمیتونید باهم زندگی کنید چون حرمت ها از وسط برداشته شده واقعا هم تو این مدت بحث و دعوا خانومم هرچی ک تونستن بار من کردن و توهین های نابجا به خودم و خانوادم و خواهرم ولی من چون دوستش داشتم به دل نمیگرفتم....
الان بازهم تلاش کردم ک نزارم بره ولی ۴ جلسه بابت مهریه رفتیم شورا ایشون راضی نشد ک رضایت بده گفته قانونی بریم جلو چون پدر ومادرت نمیان جلو قانونی پیش بریم.. واینک خانومم و افراد خانوادشون خانواده ای هستن ک حال به حال هستن و یهو خوبن یهویی اعصابشون بهم میریزه....بعد خانومم یک هفته پیش بامادرشون اومده بودن خونه صابخونه پدرم اینا ک آبروشون بازی کنن منم گفتم پس پا روی خط قرمز من گذاشتید منم همین کارو میکنم ولی باز چون خانومم را دوست داشتم فراموش کردم و اینک الان چند روزه پیام میدم ب ایشون معذرت خواهی کردم و گفتم ک واقعا دوستشون دارم ولی جواب ندادن متاسفانه حتی گفتم هرچی نو بگی قبوله یا اینک بیا بریم مشاوره بعد تصمیم بگیریم ولی جواب ندادن . چون واقعا دوستشون دارم ولی ظاهرا ایشون دیگ منو دوست نداره چون قدمی برنمیداره... ولی خدایی من بااین حال ک به طور غیر منصفانه کلا خانوادم را مقصر میدونم هر کار منطقی و غیر منطقی ک فکرشا بکنید کردم تا زندگیم خراب نشه و اینک مشکلات خیلی حادتر بود من خلاصه گفتم و الان بااین شرایط کلا دوستان و فک و فامیل و هرکسی ک خبر داره بما فقط میگ جداشدن بهترین راهه ...
الان بااینهمه مشکلات من واقعا تو دو راهی بدی گیر کردم ک خانوادم را انتخاب کتم یاخانومم رو
واقعا اگ کسی میتونه راهنماییم کنه چی کار کنم ممنون میشم؟ ؟؟
#ایدی_ادمین 👇💜
@nabat1389
#ستاره : دوستان عزیزم لطفا این برادرمونو راهنمایی کنید منتظر پاسخ های شما هستن🙏❤️
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"