🎀یاست های زنانه🎀👠
#سیاستهای_زنانه
#چقدر_محبت_کنیم؟
🔴دوست عزیز یادت باشه که محبت کردن به معنای #اطاعت مطلق و نادیده گرفتن تمام #حقوق خودت نیست!!!
🔴 محبت بی انتظار خیلی قشنگه و معجزه میکنه، #محبت بی انتظار سنگ سخت و سیاه رو نرم و انعطاف پذیر میکنه.
اما فراموش نکنیم که #سیاست های زنونه رو چاشنی این محبت کنیم تا برای اطرافیان خودمون ایجاد حق نکنیم.
🔴با اون ظرافت های زنونه طوری رفتار کنیم که دیگران #تشنه محبت ما باشند نه اینکه کارهای ما رو انجام #وظیفه بدونن !!!
🔵 واست یه مثال میزنم که بهتر #قضیه رو درک کنی.
❌مثال:
🔹امروز میخوایی خرید خونه رو خودت انجام بدی!
🔴 اول لیست کامل #خریدت رو روی کاغذ بنویس و بزار کنار میز صبحانه،وقتی دارین #صبحانه میل میکنین بگو:
🔵(عزیزم اینم لیست خریدمون ،میدونم زیاده و #خستت میکنه ولی چاره ای نیست دیگه باید انجام بشه😐)
🔴بعد از چند دقیقه
( حالا اشکالی نداره ،عشقم میدونم که کارت خیلی زیاده و #خسته میشی واسه همین این دفعه رو من میرم خرید 😊)
🔵تو این لحن گفتار چند تا نکته رو به صورت #نامحسوس به همسرت گوشزد کردی
❌اینکه خرید کردن #وظیفه شما نیست براش عادت نشه!
❌سختی کار رو یاد اوری کردی که وقتی انجامش دادی ازت تشکر کنه.
❌اینکه دوستش داری و گرفتاری و #خستگیش واست مهمه
❌محبت خودت رو بهش ابراز کردی.
🔵حالا به همین #منوال فکر کن و حتما سیاست ها و ظرافت های گفتاری رو چاشنی محبت بی انتظار خودت کن تا بهتر نتیجه گیری کنی.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
هدایت شده از رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#ترشی_لیمو_فلفلی
سرو ته لیمو رو میگیریم وحلقه حلقه می کنیم وحتما هسته هاش گرفته بشه وگرنه ترشیمون تلخ میشه ردیف به ردیف توی شیشه می چینیم و فلفل قرمز تند نمک کمی هم زردچوبه،وقتی که شیشه پرشد درحد نصف استکان آبلیمو طبیعی می ریزیم روش ودربش رو محکم میبندیم و بمدت دوهفته باید جای گرم بمونه بعد استفاده کنید ....
از این ترشی واشه تزئین مرغ استفاده کنید عالیه
نوش جونتون
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
اخرسر برای برکت غذایی که پختید هفت مرتبه سوره قریش بخونید.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#حدیث_روز 🌷
♦️ رفع #غم و #اندوہ♦️
☘🍀🌿روایت است از اسـمـاعـيـل بـن جـابـر از حـضـرت صـادق (ع ) كه براى رفع اندوہ فرموند ابتداغسل کند و دو ركعت نماز خوانده و بگوید : ☀️يا فَارِجَ الْهَمِّ وَ يَا كَاشِفَ الْغـَمِّ يـَا رَحـْمـَانَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا فَرِّجْ هَمِّي وَ اكْشِفْ غَمِّي يَا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمـَدُ الَّذِي لَمْ يـَلِدْ وَ لَمْ يـُولَدْ وَ لَمْ يـَكـُنْ لَهُ كـُفـُواً أَحـَدٌ اعـْصـِمـْنـِي وَ طَهِّرْنِي وَ اذْهَبْ بِبَلِيَّتِي☀️و آيه الكرسى را بـا دو سـورہ مـعـوذتـيـن يـعـنـى قل اعـوذ بـرب الفـلق و قل اعوذ برب الناس بخواند🍀☘☘
🔸الوافی ج 9 ص 1621 -مرآة العقول ج 12 ص 421🔸
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
🔆 #حدیث_قدسی:
✳️ این ماه رجب را رشتهای بین خودم و بندگانم قرار دادهام. هرکس به این رشته چنگ زند، به من میرسد!
📚 الاقبال، ج ۳، ص ۱۷۴
#حدیث
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#تقاضای_همفکری
سلام به فاطمه بانو و همه اعضا👋🏻
من آیدام و یه مشکل خیلی فوری دارم
من مشکلم اینه که نمیتونم صورتمو بند بندازم یا وکس کنم یا حالا هرچی جوش میزنم،برا همین به پیشنهاد یکی از دوستای مامانم برا صورتم از نوره ایتفاده میکنم و چند روز پیش رو صورتم گذاشتم
میخوام بدونم مشکلی برام پیش نمیاد؟برای صورتم از چی بهتره استفاده کنم که جوش نزنم
اینم بگم فرداش سمت چپ صورتم لک دار شده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت شما فاطمه خانم عزیز وهمه دوستان خوبم درکانال
یه سوال که خیلی زود میخوام جواب بگیرم ازدوستان لطفا زودتر در کانال قرار بدین من میخوام توی دو روز آینده ماشین لباسشویی بگیرم حالا نمیدونم چه مارکی خوبه وقیمت مناسب داره از دوستانی که تجربه دارن ومیتونن راهنمایی کنن خواهش میکنم منُ راهنمایی کنن وتجربیاتشونو دراین مورد بیان کنند
ازهمه کسانی که راهنمایی میکنند ممنون ومتشکرم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام، راستش یه سوال داشتم ممنون میشم در کانال قرار بدین
یه دختر 19 ساله مجرد از بچگی تا به الان دندون هاش همه خراب هستن و دائم دندانپزشکی هستش خسته شده همش دندون درد داره دندون هاش میگن جنسش خراب هست خوب نیست
بعد یه نفر میگفت بخاطر خشکی دهنش هست باید زیاد آب بخوره
با اینکه مسواک میزنه، نخ دندون، حتی دهانشوی هم استفاده میکنه اما اصلا فایده نداره به تازگی هم دندونش عفونت کرد
خسته شده اینقدر میره دکتر برای دندون هاش لطفا هرکس همچین موردی داشته چیکار باید کرد خیلی هم ترس داره که بخواد دندون هاش رو بکشه بعد هم آخه سنی هم نداره، خیلی هم می ترسه
لطف کنید راهنمایی کنید و بگید باید چیکار کرد برای سلامت دندان ها
خدا خیرتون بده
ممنونم💐🌹
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من ۳۲ سالمه و همسرم ۳۴ سالشه ،۱۱ ساله ازدواج کردیم دوتا دختر ۱۰ ساله و ۶ ساله داریم شوهرم درون گراس ولی من برون گرام مشکلم اینه که شوهرم هیجایی مارو همراهی نمیکنه به ندرت حتی خرید لباس هم باهمون نمیاد اخلاق های مثبت هم داره خانواده دوسته دست و دلبازه فقط اخلاقش که خونه فامیلام که اینقدر بهش احترام میزارن رو نمیاد فقط شام یا نهار دعوت کنن اونم زور میبرمش مراسم فاتحه فامیلای منو نمیاد ولی مال خودشو گهگاهی میره بهش میگم بیا بریم بخاطر مامانم یا بابام ناراحت میشن میگه اگه بیام یکی منو ببینه به گوش مامان بابام برسونه که مراسم امدن اون موقع اونا گله میکنن بخدا از نظر جنسی مرتب بهش میرسم ادم گرم مزاجی هستن به خودم میرسم ولی مامان باباش نمیزارن من ی شهر دیگه به دور از پدرو مادرش و پدرومادرم زندگی میکنم مشاوره هم رفتم فایده ای نداشت نه عروسی مارو میبره نه مهمانی دلم خوش عروسی که نیست حداقل مراسم فاتحه برم که فامیلامو اونجا ببینم میگه خودت برو ولی من نمیام منم دیگه روم نمیشه همش تنها برم میگه خودم میبرمتون شهرتون فاتحه ولی باهات نمیام تو روخدا بگین چیکار کنم دلم برا دختر بزرگم میسوزه که میگه نه خونه کسی میریم نه کسی میاد خونمون دلم اتیش به ظاهر خودم خوب نشون میدم که شوهرم متوجه نشه وگرنه دعوایی راه میندازه و قهر میکنه جرعت ندارم در رابطه با این چیزا باهاش حرف بزنم زودی قهر میکنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من ۲۵ساله ازدواج کردم بامادرشوهرم زندگی میکنم خیلی به من تهمت میزنه پیش همسرم همیشه بدمن وفامیلمومیگه تاحالاهیچی نمیگفتم ولی دیگه کشش ندارم،خودم شدم یه آدم عقده ای وعصبی،یه خواهرشوهرم دارم توزندگیم خیلی دخالت میکنه، الان همسرم چشمش مشکل پیداکرده نمیزاره من باهاش برم دکترمیگه توغریبه ای خواهرم میرم،خواهرشوهرم میشینه پشت سرم حرف میزنه،الان یک ماهه باشوهرم حرف نمیزنم میره دکترمیادنمیتونم حالشوبپرسم چون پیش خواهرش به من گفت زن غربیه هست ولی خواهرازهمه نزدیکتره خیلی بهم برخورده نمیتونم بخاطرحرفش ببخشمش،بنظرشمامنی که۲۵سال ازمادرش حرف شنیدم ولی پیش هیچ کس هیچی نگفتم خداشاهده ناهاروشامشومیزارم توسینی میزارم روتختش میخوره ولی اصلاخوبی نمیدونن،همش مقصرخواهرشوهرمه لطفاراهنمایی کنید ،اگه دعایی بلدیدبه من بگیدمن فقط میخوام زندگیمونجات بدم دوتاپسردارم نمیخوام تواین سن زندگیم ازهم بپاشه،باتشکر
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#همفکری 🌷 من همون شخصی هستم که درجواب خانمی که تو داروخانه از دوتا بی حجاب خواسته عکس بندازه، گفتم
#همفکری 🌷
سلام در رابطه با اون خانمی که گفتن نباید دخالت کنیم درحجاب دیگران وکاری به با حجاب وبیحجاب نباید داشت میخوام بگم امربه معروف ونهی از منکر وظیفه ی همه ی ماست البته شیوه های خودشو داره.در زمان کرونا اگه کسی بدون ماسک میامدبیرون بقیه تذکرنمیدادن؟؟؟کسی بود که بگه بخودش مربوطه که باماسک بخواد بیاد یا بدون ماسک؟؟نه چون این تاثیراجتماعی داره بیحجابی هم همونطور که خلاف قانون رسمی کشوره تاثیراجتماعی داره پس فرد موظفه بیرون از خونه رعایت کنه توخونش لخت بگرده کسی کارش نداره ولی شیوه ی اون خواهرمونم که تو داروخانه انجام دادن اشتباه بوده شما میتونستی کارتون که تمام شد تو داروخانه قبل از خروج خیلی آرام ودوستانه بهش تذکربدین وخارج بشید.وظیفه همه ما تذکردادن هست بعدم رد شیداگه پرخاش کرد فحش دادهرچی شما نمونید رد شید ولی وقتی یه بیحجاب درطی روز بیست تا تذکربگیره ناخودآگاه اعصابش بهم میریره میدونه جامعه با کارش موافق نیست.ضمنا باهمدیگه مهربان باشیم زشته هرکی حرفی میزنه سریع توهین میکنیم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
باسلام خدمت همه اعضای کانال رنج کشیده ها روی صحبتم با خواهرانی هست کا سر موضوع اون خانم که تو داروخونه از چند تا خانم بی حجاب عکس گرفت دارن همدیگر را نقد میکنن اول از همه اگه حرفام ناراحتتون میکنه معذرت میخوام دوستان ما هممون افراد یه جامعه هستیم چرا یه کم مهربونتر با هم حرف نمی زنیم خوب یکی درک وشعور بالایی داره یکی هم سواد بالایی ویکی هم ساده وفارغ ازغوغای جهان ما اینجاییم تا ازتجربه همدیگه استفاده کنیم تا بار مشکلاتمون کم بشه بهتره فکر کنیم که یه خانواده هستیم من نمی دونم کار این خانم اشتباه بود یا درست ودوست هم ندارم وارد این مسائل بشم بنده حقیر از همه خواهر برادرها خواهش میکنم یه کم مراعات همدیگر را کنین اگر هم تذکری میخاین به همدیگه بدید یه کم نرمتر خدای نکرده باعث ناراحتی همدیگه نشیم این که میخایم به بهترین شکل ممکن همدیگر را خورد کنیم خوب نیست والا روح وروان خودتون را هم آزار میدید خدای نکرده ما که با هم دشمن نیستیم به نظر بنده حقیر بهتره از همدیگر معذرت خواهی کنین همدیگر را حلال کنین ببخشید طولانی شد برای ظهور آقا امام زمان صلوات 🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سلام فاطمه خانم
ممنون از کانال خوبتون...
این متن خیلی زیباست حیفم اومد از دوستان کانال دریغ کنم.
از یه عالمی پرسیدن
ما چطوری آدم ها رو بشناسیم؟؟
عالم جواب داد: از حرف هایی که میزنن
پرسیدن خب اگر حرف نزد و سکوت کرد چی؟؟
عالم گفت: هیچ کس انقدر عاقل و دانا نیست که سکوت کند.
درضمن من همه بچه های گروه رو که گله و شکایت میکنن به صبر و سکوت دعوت میکنم
از قدیم گفتن اگر حرف نقرهست
سکوت طلاست...😊
امیدوارم بتونم کمکتون کنم. یاعلی👋
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سلام فاطمه خانم♦️
روزگارتون بر وفق مراد🍀
خواستم به افرادی که میگن چکار بی خانمای بی حجاب دارید ، هرکسی به دین خود🙄
عرض کنم چقدر راحت درمورد جامعه حرف میزنید.
اگر دقت کرده باشید در اغتشاشات اخیر دقیقا افرادی که بدحجاب بودن حضور داشتن.
همون ارازل اوباش های قدیم بودن ، تو اغتشاشات اسمشون عوض شد ، شدن اغتشاشگران🤔
رهبر عزیزمون در یک سخنرانی فرمودن: ما با پوشش کسی در خونش کار نداریم.
ولی جامعه همگانی هست.
بنده خودم خانم هستم.
دانشجو.
مانتویی.
اتفاقا آرایش هم میکنم.
تیپ هم میزنم.
لباس مد روز هم میپوشم.
ولی وقتی میبینم خانما دیگه از حد گذروندن متاسف میشم.
خوده من تو کلاس بجای توجه به حرف استاد فقط دخترای بزک کرده رو نگا میکنم.
خیلی بی جنبه ایم.
باور کنید.
یعنی که چی اول مانتو جلو باز مد شد.
بعد شلوار کوتاه.
بعد شد بلیز و شلوار.
حالا هم شال و روسری بیفته رو شونه ها🙄
واقعا هم خنده داره هم گریه آوره.
یکی میاد میگه بیجا کردی عکس گرفتی.
دیگری در جوابش میگه شما سرپیازی یا ته پیاز.
دیگری میگه نخود کدوم آشی.
یکی دیگه میاد میگه عفت کلام داشته باش.نمیمیری که🤐
واقعا احسنت.
همتون به همدیگه تشر میزنید.
و از خودتون راضی هستید.
اینجاست که میگن امربه معروف و نهی از منکر شرایطی داره.و باید بلد باشی😏
یک چیزی که خودم بهش رسیدم این هست که: وقتی یکی دوساعت جلو آینه وایمیسم و میرم دانشگاه یا بیرون ، نگاها روم زیاده.
راحت نیستم.
متلک های آقایون بیشتره.
یجور دیگه نگام میکنن و خلاصه آزاد نیستم.
ولی وقتی ساده تر بیرون میرم واقعا آزادم و نگاهی روم نیست😊
چقدر باید خون ریخته بشه بخاطر این مثلا آزادی کثیف؟
چقدر؟
یک جمله از یک شهید شنیدم و تصمیم دارم باهمین مانتوم باحجاب بشم: گفته بودن من یقه بی حجاب ها رو تو اون دنیا میگیرم. . .
دیگه حرفی ندارم.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
انتشار قسمت های 49 و 50
مستند داستانی 《کف خیابون》
👈 یکی از بزرگترین مشکلات بچه مذهبی ها، عدم آگاهی از کار تیمی و تشکیلاتی است.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#کف_خیابون 49
سه شنبه 25 فروردین 88 قرار شد اولین جلسه تیمم را داشته باشم... اینا را نمیگم که کاغذ پر کنم... این توضیحات را از عمد دارم میدم چون متاسفانه اصلا در فیلم ها و سخنرانی ها و شب های یادیاران و شب های خاطره و این جور جلسات، و حتی در کتاب های مستند و خاطرات واقعی شخصیت ها، از فرایند پروژه ها و جلسات و روال مرسوم و معمول کارها حرفی به میون نمیاد. به خاطر همین، مخاطب همیشه فکر میکنه اصل مطلب، مربوط به درگیری ها و هیجانات و برخوردها و تعقیب و مراقبت ها و... است و هیچ وقت از مقدمات و پازل چینی ها اطلاع پیدا نکرده و همیشه در صنف مخاطبان هیجانی میمونه و ارتقاء پیدا نمیکنه.
خلاصه... میگفتم... سه شنبه 25 فروردین 88 اولین جلسه تیم عملیاتیم را گرفتم. روز به روز داشت اوضاع و احوال رسانه ها و جراید و ... به تب و تاب نزدیک تر میشد. به خاطر همین، تیم های زیادی تشکیل شده بود و اون تیم ها هم درگیر پرونده های خودشون بودن و حسابی با کمبود نیرو مواجه بودیم و نمیتونستم بیشتر از دو سه نفر درگیر پرونده خودم کنم.
حتی مایل بودم عمار را هم از شیراز بیارم تهران تا بخشی از کارها را به اون بسپارم... اما نگو که اوضاع شیراز هم اگر نگیم از تهران بدتر بود، خیلی هم بهتر نبود! به خاطر همین عمار سرش خیلی شلوغ شده بود و حتی جور عدم حضور منم در شیراز میکشید!
تیمم را چیدم... یکیش ابوالفضل بود که معرف حضورتون هست... نوکر شماست... نه بهتر از خودم، اما پسر آقا... گل... بلکه گلاب!
یکی دیگه هم به نام عبداللهی... خانم مهندس عبداللهی... مهندس مخابرات... ارشد IT از دانشکده خودمون ... با حدود 10 سال سابقه کار و خدمت ... هر روز صبح به مدت چهل دقیقه میرفت باشگاه تیراندازی و میگفتن بین بچه های خودمون در مسابقات سالانه مقام داره ... اهل یکی از روستاهای اطراف ایذه ... شوهرشون فرهنگی ... با سه تا بچه...
یکیش هم که حاجیتونه... صاف و ساده و بی زبون!
موند یه نفر دیگه... گفتم کی بیارم که هم بتونم روی تواناییاش حساب کنم و هم بیگانه با پروژه نباشه... خب معلومه دیگه... همونطور که خودتون هم حدس زدید، فقط یه نفر میمونه... اون هم شخص شخیص مامور 233 هست!
با لابی که داشتم، ظرف مدت چند ساعت، سریعا اقدامات قانونی اون دو نفر انجام شد اما برای انتقال و تثبیت برگه ماموریت 233 از یگان پیاده بانوان به بخش خودمون، حدودا یک روز طول کشید.
خب طبیعیه! چون اگر موافقت میکردند و بهش ماموریت سه ماهه میدادند به بخش ما، قانونا دیگه از اون بعد تا آخر خدمتش (البته به شرطی که زنده بمونه و قادر به ادامه حیات کاری باشه) نمیتونه برگرده به قسمت قبلیش و کلا فازش میشه یه چیز دیگه!
اولین روز حضور 233 در مرکز ما هم جالب بود... با پوتین زنونه ... مسلح ... بدون کیف و بار و بندیل زنونه ... چهره و برخورد بسیار فوق جدی ... ینی ظاهرش قشنگ معلوم بود که نیروی کف خیابون هست اما لب به سخن که باز میکرد، مشخص بود که میتونه جای دیگه هم خدمت کنه.
جلسه را سر ساعت 9 صبح شروع کردیم. همشون با نامه معرفی و برگه ماموریت به یگان اومده بودند. سریع پارتیشن ها را عوض کردیم و یه اتاق عملیات 30 متری تشکیل دادیم.
بعدش نشستیم و تقسیم کار کردیم:
عبداللهی بخش مخابرات و امور مربوط به سیستم های رایانه ای ...
233 پرونده و اقدام و عملیات مربوط به کورورش و باشگاه و مزونش...
ابوالفضل پرونده و اقدام و عملیات مربوط به خانواده افشین و جرائم سازمان یافته از دل کارمندان دانشگاه...
خودمم طرح و اقدام و عملیات پرونده تاجزاده و پیگیری اوضاع و برنامه های عفت و فائزه و ندا و زهره!
حواستون هست یا نه؟ همین حالا و تا همین جاش، حدودا سه تا پرونده در یک پروژه داره بررسی میشه! ضمن اینکه، سر هر پرونده فقط یه نفر داریم و مجبوریم با هم دنبال کنیم.
بسم الله گفتیم و کار را شروع کردیم...
ادامه دارد...
#نویسنده:محمدرضا حدادپور جهرمی
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#تقاضای_همفکری سلام فاطمه جان خداقوت میشه پیام منم بزارید دخترم امسال کنکور رشته ریاضی هست به دنبا
#همفکری
شما خیلی گلی فاطمه خانم جواب همه رو میدین پیاما ب این زیادی!! نشون از صبر و دل مهربونتونه ❤️❤️
موضوع : نورو فیبرو ماتوز
ممنون از همه دوستای عزیز بابت راهنماییتون ❤️
در جواب دوست عزیزم گفتن چ علائمی داشتم راستش من خودم دوساله فهمیدم این بیماریو دارم .این بیماری از بچگی بروز میکنه علائم نشون میده ب شکل لکه های قهوه ای ب اصطلاح میگن لکه شیر قهوه ای .البته برا هر کسی یه جوره بعضیا شدیده استخون وبینایی و جاهای دیگه هم درگیر میکنه بعدا لکه ها تومور میشن میشه با لیزر رفع کرد اما احتمال داره عود کنه. ممکنه توده تو جمجمه ،پا ،همه جا دربیاد .من خودم از ۱۲ سالگی شروع شد وصورتم ودرگیر کرد دوران دانش آموزیم همش برام خاطره بد شد چون خجالت میکشیدم از صورتم .بعدا ب قفسه سینم زیر بغل کشاله ران کمر پراکنده همه جا غیر از هر دوپام رسید. دونه های چربی اندازه عدس زیر پوستی متحرک هم هستن رنگ هم دارن.خودتون گوگل سرچ کنین کامل توضیح داده.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سلام روزتون بخیر راجع به اون دخترخانم 17ساله برای افزایش قدراهنمایی خواستن بگین حتما به دکترتغذیه ورشدمراجعه کنن دارومیده من دخترم بااینکه قدش زیادکوتاه نبودولی بردم قرص ژل آرژنین وکلسیم داد ویه جورحرکات ورزشی واقعا تاثیرگذاربود الان اینقد علم پیشرفت کرده که قرارنیست کسی رنج ببره واعتمادبنفسش بیادپایین حتما به پزشک مراجعه کنن ممنون از لطفتون 🙏🙏🙏
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سلام برای اون خانمی که یه دختر 4 ساله دارن و الان باردار نمیشه
یه دکتر طب اسلامی میشناسم تو شوش دانیال خوزستان خیلی کارش خوب و خیلی از موارد ناباروری که پیشش رفتن با یکی دو دوره مصرف دارو گیاهی باردار شدن.بعضی هام حتی دکترا نا امیدشون کرده بودن
یکی هم تو اهواز هست
این شماره دکتر طب اسلامی شوش هستش. آقای احمد مریدی
نام:خانه سلامت سلامت( مریدی)
تلفن همراه:0916 640 7168
نام:خ وطن پرست
تلفن همراه:0936 819 5515
اینم دکتر اهواز خانم وطن پرست
لطفا برای کسانی که دکتر طب اسلامی میخوان معرفی کنید بنده 6 سال دیگه دکتر شیمیایی مراجعه نمیکنم همش زیر نظر این دکترا هستم
هر دوشون هم تو ایتا و واتساپ و اینستگرام گروه دارن و اگه امکان مراجعه حضوری ندارن از طریق پیام ویزیت میکنن و دارو براشون پست میکنن
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
📚 داستان کوتاه
در روزگاران قديم دو دوست بودند که کارشان خشتمالي بود . از صبح تا شب براي ديگران خشت درست مي کردند و اجرت بخور و نميري مي گرفتند.
آنها هر روز مقدار زيادي خاک را با آب مخلوط مي کردند تا گل درست کنند ، بعد به کمک قالبي چوبي ، از گل آماده شده خشت مي زدند .
يک روز ظهر که هر دو خيلي خسته و گرسنه بودند ، يکي از آنها گفت : " هرچه کار مي کنيم ، باز هم به جايي نمي رسيم . حتي آن قدر پول نداريم که غذايي بخريم و بخوريم .
پولمان فقط به خريدن نان مي رسد . بهتر است تو بروي کمي نان بخري و بياوري و من هم کمي بيشتر کار کنم تا چند تا خشت بيشتر بزنم . " دوستش با پولي که داشتند ، رفت تا نان بخرد . به بازار که رسيد ، ديد يکجا کباب مي فروشند و يکجا آش، دلش از ديدن غذاهاي گوناگون ضعف رفت .
اما چه مي توانست بکند ، پولش بسيار کم بود . به سختي توانست جلوي خودش را بگيرد و به طرف کباب و آش و غذاهاي متنوع ديگر نرود .وقتي كه به سوي نانوايي مي رفت ، از جلوي يک ميوه فروشي گذشت . ميوه فروش چه خربزه هايي داشت! مدتها بودکه خربزه نخورده بود . ديگر حتي قدرت آن را نداشت که قدم از قدم بردارد .
با خود گفت : کاش کمي بيشتر پول داشتيم و امروز ناهار نان و خربزه مي خورديم . حيف که نداريم . تصميم گرفت از خربزه چشم پوشي كند و به طرف نانوايي برود. اما نتوانست. اين بار با خود گفت: اصلا ً چه طور است به جاي نان، خربزه بخرم.
ادامه در پست بعد...
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#ارسالی_اعضا 🌷 #درد_دل_اعضا🌱 سلام .. من21 سالمه و شوهرم 22 سه ساله ازدواج کردیم و یه بار سقط داشتم
#همفکری 🌷
سلام و خسته نباشید
(در مورد اون خانم۲۱ ساله که از پدر شوهرش ناراضی هستن....)
عزیزم من به اقوام مون مشاوره میدم
شماهم مثل خواهرخودم...
دقیقا خواهر بنده و یک خانمی از اقوام نزدیک ما هردوتا همین مشکل شما رو داشتن و از پدرشوهرشون ناراضی بودن...
عزیزم با غر زدن و دعوا کردن هیچی رو درست نمیکنی
چون از چشم شوهرت میفتی
سعی کن سکوت کنی و اصلا پیش شوهرت بدی
خونوادش رو نکنی..
وقتهایی که تنهایی توی خونه آشپزی کن و به خودت برس
بگوبخند و شوخی وو... فراموش نکن
اگه پدرشوهرت اومد و خیلی
حرفایی زد که ناراحت شدی
اصلا با پدرشوهرت دهن به دهن نشو و
اصلا جوابشو نده
و سعی کن بهش احترام کنی تا بره..
چون دورازجون اگر خانواده شوهرت حیوون هم هستن باز خونوادشه و دوست نداره تو بهشون بی احترامی کنی
اگه خیلی از پدرشوهرت ناراحت شدی
اگه میتونی به روی خودت نیار...
اگر نمیتونی خودتو کنترل کنی بعد اون که رفت یه جوری برخورد کن که شوهرت بفهمه تو ناراحتی بعد بگو
من خونواده تو رو مثل خونواده خودم دوست دارم ولی نمیدونم چرا پدرت یه جوری رفتار میکنه انگار منو دوست نداره
خیلی دلم میخواد از پدرت بپرسم چرا اینجوری بامن برخورد میکنه؟؟
میشه ازتو بپرسم پدرت اخلاقش اینطوریه
یا بامن مشکلی داره؟؟
بعد بگو من بخاطرتو همش سعی میکنم بیشتر بهش احترام کنم و سکوت کنم...
اصلابه شوهرت نگو، برو این چیزو به خونوادت بگو چون احتمالاشوهرت نمیگه و کلا زشته...
حالا اینم نصیحتانه دارم به خودت میگم
این روزات میگذره، شوهرت هم اونا رو رها میکنه اگه دعوا کنی پشیمون میشی.
الان همون خانمه اقواممون میگه اگر عقل الانم رو داشتم بخاطر پدرشوهرمم یه بار باشوهرم دعوا نمیکردم
فقط الان اول زندگی شماست سعی کن صبرو سکوت داشته باشی
اکثر دعواهایی که زوج ها مجبور میشن برن پیش مشاوره
سالهای اول زندگیه... دقیقا مثل شما....
اصلا غصه نخورید میگذره
ببخشید طولانی شد، حلال کنید
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
📚 داستان کوتاه در روزگاران قديم دو دوست بودند که کارشان خشتمالي بود . از صبح تا شب براي ديگران خشت
خربزه هم بد نيست، آدم را سير مي کند. با اين فکر ، هرچه پول داشت، به ميوه فروش داد و خربزه اي خريد و به محل کار ، برگشت.
در راه در اين فكر بود كه آيا دوستش از او تشکر خواهد کرد؟ فکر مي کرد کار مهمي کرده که توانسته به جاي نان، خربزه بخرد.
وقتي به دوستش رسيد ، او هنوز مشغول کار بود . عرق از سر و صورتش مي ريخت و از حالش معلوم بود که خيلي گرسنه است .
او درحالي که خربزه را پشت خودش پنهان کرده بود ، به دوستش گفت : " اگر گفتي چي خريده ام؟
"دوستش گفت : " نان را بياور بخوريم که خيلي گرسنه ام . مگر با پولي که داشتيم ، چيزي جز نان هم مي توانستي بخري؟ زود باش . تا من دستهايم را بشويم، سفره را باز کن.
"مرد وقتي اين حرفها را شنيد ، کمي نگران شد و با خود گفت: " نکند خربزه سيرمان نکند. "
دوستش که برگشت ، ديد که او زانوي غم بغل گرفته و به جاي نان ، خربزه اي درکنار اوست.در همان نگاه اول همه چيز را فهميد .
جلوي عصبانيت خودش را گرفت و گفت:" پس خربزه دلت را برد؟ حتما ً انتظار داري با خوردن خربزه بتوانيم تا شب گل لگد کنيم و خشت بزنيم ، نه جان من ، نان قوت ديگري دارد .
خربزه هر چقدر هم شيرين باشد ، فقط آب است. "آن روز دو دوست خشتمال به جاي ناهار ، خربزه خوردند و تا عصر با قار و قور شکم و گرسنگي به کارشان ادامه دادند .
از آن پس ، هر وقت بخواهند از اهميت چيزي و درمقابل ،بي اهميت بودن چيز ديگري حرف بزنند ، مي گويند : " فکر نان کن که خربزه آب است . "
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"