eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
34.8هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔑توصیه حضرت زهرا(س)👇👇 🍒شرح برخی از فوائد و خواص مهم دعا🔑 🌼حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از بانو فضه خاتون نقل شده است که نقل کرده که روز جمعه بر خانه ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وارد شدم ، متوجه گردیدم آن بزرگوار ظرف آبی بدست مبارک گرفته و دعائی می خواند و به آن ظرف می دمد . عرض کردم فدایت گردم سبب خواندن و دمیدن دعا چیست ؟ حضرت بعد از فراغت یافتن از دعا پاسخ دادند : 💐 فضه این دعای چهل کلید است هرکه این دعا را در روز جمعه بخواند و غسل کند و آب پاکی آورد و این دعا را بخواند و بر آن بدمد و بخورد بخت 50 ساله اش باز می شود 🌹و اگر در بین زن و شوهر الفتی نباشد و این دعا را بر آب بخواند و آن را در طعام ریزد و آن را بخوراند به قدرت حق تعالی به محبت یوسف و زلیخا رسد 🍂 و جهت جادو آن را به گلاب و زعفران و نبات بخواند و بخورد و با آبی که این دعا را خوانده غسل کند به فرمان حق تعالی بازگردد 🌷و اگر کسی نزد سلاطین رود و این دعا را بر گلاب بخواند و بر روی خود بمالد با حرمت گردد  و اگر در آبش غسل کند حق تعالی او را از جمیع بلیات حفظ کند و از مکر مکاران و سحر ساحران و شر جمیع خلقلان در امان باشد ثبت کد سند📚شفاخانه ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ⚫️ در مسیر بیابان الشمس که بودیم، میدیدم که کاروان های زیادی دارن به اون طرف میروند... خیلی وحشت کرده بودیم... از موج جمعیتی که همه مسلح و صورت پوشیده در بیابان الشمس جمع شده بودند... این جمعیت انبوه، تدریجا و خیلی حساب شده وارد شهرها و روستاها شدند... 🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #حیفا ⚫️ در مسیر بیابان الشمس که بودیم، میدیدم که کاروان های زیادی دارن به اون طرف
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 - ⚫️ در مسیر بیابان الشمس که بودیم، میدیدم که کاروان های زیادی دارن به اون طرف میروند... خیلی وحشت کرده بودیم... از موج جمعیتی که همه مسلح و صورت پوشیده در بیابان الشمس جمع شده بودند... این جمعیت انبوه، تدریجا و خیلی حساب شده وارد شهرها و روستاها شدند... فقط همین را بهتون بگم که ظرف مدت یک روز، شاید یک روز هم نشد، فلوجه سقوط کرد... فلوجه جلوی چشم ما سقوط کرد و ما هم هنوز منتظر تعیین تکلیف از مثلا رجال سیاسیمون بودیم... ⚫️ فلوجه نقطه ثقل بغداد به اردن هست... اصلا به خاطر همین بیشتر کسانی که میخواستند به هر بهانه ای از عراق فرار کنند، به اردن میرفتند... این شهر به شهر مسجدها شهرت داره... چون حدودا 200 تا مسجد با رونق و قدمت تاریخی داره... اما متاسفانه همون مسجد ها به عنوان کندوی تروریست ها در کمتر از دو سه ماه تبدیل شد و تا حالا هم ادامه دارد... ⚫️ در زمان حکومت صدام حسین، فلوجه از مناطق اصلی پشتیبان رژیم او بود. در این دوران، بسیاری از افراد ارشد حزب بعث از اهالی فلوجه بودند و صدام به صنعتی کردن منطقه اقدام کرد و کارخانه‌های زیادی را در اطراف فلوجه بنا کرد... ⚫️ مسیر بزرگ‌راهی که صدام حسین برای گذر از این شهر در نظر گرفته بود در جریان جنگ آمریکا با عراق تغییر کرد و باعث افول اهمیت آن شهر شد...اما از زمان حملات آمریکایی ها به عراق، این شهر از مراکز عمده نبرد با آمریکایی‌ها بوده‌است و درگیری افراد مسلح این شهر با نیروهای نظامی آمریکایی با سرکوب شدید آمریکاییان روبه‌رو شده‌است... ⚫️ خلاصه ملت عراق، هیچوقت از فلوجه و اهالی فلوجه و فلوجه جماعت خیری ندیده و نخواهد دید... الان هم یهو سر و کله رباب پیدا شده و میگه که کجایید که دارن در فلوجه دور هم ارتش تشکیل میدهند... ⚫️ دیگه این مسئله، مسئله ای نبود که بپرم وسط و مثلا فقط بخوام از اون انبار باروت، حفصه و ابومحمد را تور و ترور کنم... دیگه مسئله به صورت واضح، به یک مسئله امنیت ملی تبدیل شده بود و باید از بالا دستور میگرفتم... ⚫️ اما در این بین که ما درگیر استعلام و استخبار و کسب تکلیف بودیم... تروریست ها با خیال بسیار آسوده حتی موصل در استان نینوا را هم پوشش دادند... مدام اخبار نگران کننده از خریدن خانه ها و مزارع و مراتع استان نینوا به گوش ما میرسید... اما کاری از دستمان بر نمی آمد... ⚫️ حال کسی را داشتیم که جلوی چشمم، عزیزانش را داشتند به یغما میبردند اما نمیداند چه کند و به چه کسی پناه آورد... فقط یک مامور امنیتی میفهمد که توطئه یعنی چه؟ ... فقط یک مامور امنیتی و استراتژیک میداند که مثل موریانه، از درون تهی شدن و خیانت یعنی چه؟ ⚫️ چرا این حرفها را زدم؟ ... چون مثلا موصل دومین شهر بزرگ عراق- همسان با بصره- در شمال غرب این کشور است که بیش از چهارصد کیلومتر با بغداد فاصله دارد. این شهر که مرکز استان نینواست و اهالی آن را اعراب سنی، اقشار مختلف شیعه و اکراد تشکیل می دهند، طی رویداد مشکوکی (در خرداد 1393) توسط داعش اشغال شد که در همان زمان بسیاری از جمله نوری مالکی نخست وزیر وقت را باور این بود که موصل نه به دلیل برتری نظامی داعش ، بلکه بر اساس توطئه از پیش طراحی شده سقوط کرده است. سقوط موصل که موجب شد تجهیزات نظامی و وجوه نقدی فراوانی نصیب داعش شود ضربه بزرگی به عراق بود و پس از آن شهرهای مهم دیگری به جرگه متصرفات داعش اضافه شد. این شهر در کنار شهر رقه سوریه، یکی از دو مرکز تجمع تروریست های داعش است و بازپس گیری آن ضربه مهلکی بر پیکر داعش خواهد بود. ⚫️ و یا مثلا همین فلوجه، لانه داعش و تروریست های وابسته به آن است که طی سالها کنترل بر آن و اخراج شهروندان عادی، آن را به مرکز عملیات خود تبدیل کرده اند و تمام فعالیت های تروریستی که طی سالهای گذشته در بغداد و کربلا رخ داده ، در فلوجه طراحی و تامین امکانات شده است. ⚫️ الان پس از گذشت ماه ها، برخی از فرماندهان نظامی عراق فلوجه را به مثابه سر مار توصیف می کنند و معتقدند اگرچه موصل شهر مهمی است، اما فلوجه به دلیل نزدیکی به بغداد و اهمیت نمادین آن برای تروریست های داعش، باید در اولویت آزادسازی قرار گیرد و سخن گفتن از آزادی موصل و فراموش کردن فلوجه ، بی توجهی به امنیت بغداد و شهرهای مذهبی است... ادامه دارد... :محمدرضا حدادپور جهرمی ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 جایگزین قند برای افراد دیابتی🌺 ‼️مقدار مصرف توت خشک : مصرف بیش از حد توت خشک باعث افزایش قند خون بدن می شود، روزانه ۱۰ عدد توت خشک میتوانید استفاده کنید❗️ ‼️ مقدار مصرف خرمای خشک/رطب خوردن مقدار زیادی خرما مطمئناً سطح قند خون را بالا می برد. شما میتوانید میوه های حاوی حداکثر 15 گرم کربوهیدرات استفاده کنید. روزانه 3 عدد خرما مصرف کنید❗️ ‼️ مقدار مصرف کشمش و مویز : شما میتوانید ۵ عدد الی ۶ عدد کشمش را در رژیم غذایی روزانه خود قرار دهید. برای مویز هم میتوانند در هر وعده تنها حدود ۲ قاشق غذاخوری مویز بخورند❗️ افرادی که قند نرمالی دارند، میتوانند روزانه حدود 2 الی 3 عدد انجیر خشک مصرف کنند ولی بیشتر از این مقدار قندخون را افزایش میدهد. ‼️ لطفا توجه کنید که مصرف زیاد این موارد باعث بالا رفتن قندخون میشود، لطفا زیاده روی نکنید. ‼️ ‼️ این مقدار ها برای افرادی هست که قند کنترل شده دارند، افراد دیابتی لطفا برای مصرف این موارد حتما از ما کمک بگیرید چون باید برنامه غذایی مخصوص داشته باشید. ‼️ بهترین گزینه مصرف کلوچه، خرما، نوشیدنی و عسل دیابتی هست که در پژوهشکده گیاهان دارویی تولید شدن و با گیاه استویا شیرین شدن 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 با اين روش كه ميگم ترشي درست كن اصلا تغيير رنگ نميده و كپك نميزنه😍😋 كلم بنفش متوسط ١ عدد نمك ٢ قاشق غذاخوري شكر ١ قاشق غذاخوري سركه ١ ليوان آب جوشيده سرد شده ١ ليوان فلفل و سير (دلخواه) ✅ابتدا كلم رو بشوريد،خشك كه شد،خرد كرده و توي ظرفي بريزيد.روش دو قاشق نمك بريزيد و مثل فيلم حسابي ماساژ بدين و بذاريد يك ساعت تو محيط آشپزخونه بمونه.بعد از يك ساعت،آب بنفس كلم هارو بگيريد و توي ظرف ديگه اي انتقال بدين.ترشي رو توي ظرف تميز و خشك بريزيد و توي يخچال قرار بدين دقيقا بعد از يك روز آماده ي مصرفه 👩‍🍳 یک هنره,کدبانوی هنرمندخونت باش😌 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✔️فوروارد واسه کدبانوها یادت نره 😍
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#تقاضای_همفکری❓ سلام خدمت فاطمه بانو جان و دوستان من عقد کردم شرایط خانوادگیم هم اصلا خیلی طبیعی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 سلام خانمی که راهکارخواستیدواسه عروس قشنگت😊😊عزیزدلم همه چی راه داره من خودم ازوقتی یادم میادتپل بودم وهردفعه رژیم میگرفتم اتفاقااراده قوی داشتم ولی بازخودم شروع به خوردن میکردم پارسال ازطریق دوستم بایه خانمی اشناشدم که خداروخیلی وزن کم کردم ا۱لاهم سخت نیست همه چی توش هست واینکه بستگی به اراده عروس قشنگتون داره من موفق شدم وهمچنین به همه اونایی که شماره این خانم عزیزرودادم اگه دوست داشتیدشماره خانم روبهتون میدم تاعروستون روراهنمایی کنه شماره روازادمین عزیزبگیریدانشالاموفق باشیدواسه منه دلشکسته هم دعاکنید/راستی مادرانه باعروستون صحبت کنید😊😊🙏🙏 ۰۹۳۰۱۴۰۶۸۴۳خانم پورحسن حتمایاتوواتساپ واسش پیام بزاره یاایتا فاطمه خودم خودم نزدیک به ۱۶کیلوودوستم بالای بیست کیلوکم کردیم من هنوزم هوای دستم رودارم مثلاسوتین میگرفتم شماره ۹۰این روزها۷۵میزارم😍ومانتوهم سایز۴۸بودم الان ۳۲ویل۳۴میپوشم 🍃🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃🍃 سلام دوستی که درباره فلافل پرسیدن من نخود را 24 ساعت خیس کرده در این مدت ابش را چند بار عوض می کنم میشه این ابش را نگه داشت بعد با چرخ گوشت دنده ریز چرخ می کنم بعد از اب خود نخود یا آب شیر بسته به مقدار نخود اضافه می کنیم می توانیم از پیاز چه همراه با برگش در نخود بریزیم که جنوبیها اینطوری درست می کنند من بگین پودر نمی زنم اما مغازه ها برای ترد وپوک شدن فلافل می زنند البته ادویه فلافل ونمک هم یادتون نره تقریبا عین بیرون میشه آب را که اضافه می کنم ترد وپوک میشه ان شاءالله کسب وکارتون پر رونق باشه یه کم این مدل درست کنید اگه دوست داشتید وخوب شد شروع کنید به کسب وکار 🍃🍃🍃🍃🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 ✨برای اتفاق خوب زندگیت منتظر باش هر قدر که لازم است اصلا هر روز خودت را برایش آماده کن هر لحظه دنبالش بگرد ✨روزی نرسد که اتفاق خوبت لا به لای مشکلات و مسائل روزمره گم شود و دیگر هر چه بگردی پیدایش نکنی ✨یا اینکه هی بیاید پشت پنجره اتاقت ، هی بنشیند روی یقه پیراهنت ، هی خودش را روی میز کارت برقصاند و تو نادیده اش بگیری و بعدها در آلبوم های جوانی ات به دنبال یافتن اثری از اتفاق خوب به چشم هایت توی عکس ها خیره شوی و ... ✨نکند که دیر شود نکند که فکر کنی اتفاق نمی افتد زندگی پر از اتفاق های خوب ریز ریز است فقط باید نگاهشان کنی ...🍀 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 📚خدا رو چ دیدی شاید شد... دوم راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم تیکه کلامش این بود «خدا رو چه دیدی شاید شد». یادم میاد همون سال یکی از بچه ها تصادف کرد و دیگه نتونست راه بره... دیگه مدرسه هم نیومد. فقط یه بار اومد واسه خداحافظی که شبیه مراسم عزاداری بود. همه گریه می کردیم و حالمون خراب بود. گریه مون وقتی شروع شد که گفت به درک که نمی تونم راه برم، فقط از این ناراحتم که نمی تونم بازیگر بشم. آخه عشق سینما بود. سینما پارادیزو رو صد بار دیده بود. سی دی ۹ تایتانیک رو اون برای همه ی ما آورده بود. معلم ریاضی مون وقتی حال ما رو دید اون تیکه کلام معروفش رو به اون رفیقمون گفت... « خدا رو چه دیدی شاید شد ». وقتی این رو گفت همه ی ما عصبی شدیم چون بیشتر شبیه یه دلداری مزخرف بود برای کسی که هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوش نداره. امشب تو پیج رفیقم دیدم که برای نقش اول یه فیلم با موضوع معلولیت انتخاب شده و قرارداد بسته... مثل همون روز تو مدرسه گریه م گرفت. 👈فکر می کنی رسیدن به آرزوت محاله؟! «خدا رو چه دیدی شاید شد》 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔵 من اون روز نتونستم نه رباب را پیدا کنم و نه حفصه و ابومحمد... ظرف مدت سه چهار روز، یکی یکی شهرها داشت سقوط میکرد... موصل... فلوجه... گرمه... کم کم استان نینوا ... کم کم استان الانبار... 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #حیفا 🔵 من اون روز نتونستم نه رباب را پیدا کنم و نه حفصه و ابومحمد... ظرف مدت سه چها
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 - 🔵 من اون روز نتونستم نه رباب را پیدا کنم و نه حفصه و ابومحمد... ظرف مدت سه چهار روز، یکی یکی شهرها داشت سقوط میکرد... موصل... فلوجه... گرمه... کم کم استان نینوا ... کم کم استان الانبار... 🔴 یک سوم خاک عراق در طول کمتر از یک هفته به فنا رفت ... اتفاقی که نباید می افتاد به همین راحتی رخ داد... هنوز خبری از رباب و حفصه و ابومحمد نداشتم... از وضعیت آن یک هفته و رویدادهایی که به چشم خودم دیدم در اینجا صرف نظر میکنم... اگر یک روز به آخر عمرم مونده باشه، تشریح میکنم که چه اتفاقاتی در اون هفته رخ داد که کل ملت عراق به خاک سیاه نشستند... فقط و فقط به خاطر مصلحت اندیشی و اختلافات شدیدی که در سطوح عالی رجال سیاسی عراق وجود داشت... ⚫️ داعش شکل گرفت... داعش ابتدا در آن سوی مرزهای عراق برنامه ریزی شد... سپس عناصرش در افغانستان و لیبی و ترکیه، تربیت نظامی شدند... به زندان رفتند و توسط امثال حفصه و امثال خواهران پلیدش تربیت شدند... توسط مفتیان وحشی رژیم سعودی، از اهل سنت به وهابیت تکفیری تغییر ایدئولوژی دادند... و نهایتا به جان و مال و ناموسمان افتادند... ⚪️ دکتر، اشکهایش را که جاری شده بود، از گوشه چشمش جمع کرد و پس از چند لحظه سکوت و آه های داغی که از نهادش بلند میشد گفت: محمد جان میدونی از چی بیشتر از همه دلم میسوزه؟! 🔵 از اینکه دشمن، «بچه های خاک خودمان» را برداشت و اینگونه سفاک و خون خوار تربیت کرد و انداخت توی دامن خودمان... تکرار میکنم: بچه های خودمون! ... اگر از جای دیگر اومده بودند اینقدر آتش نمیگرفتم و دلم نمیسوخت... بچه های خودمون را بر علیه خودمون شوراندند.... جوری شوراندند که بچه های گول خورده خودمون، همه بچه های بد جهان را به عراق دعوت کردند... کم کم عراق و سوریه شد محل اجتماع همه مسئله دارها و جانیان و تروریست های کل جهان... با لباسی کوتاه و تا سر زانو... الله اکبر بر لب... خنجر در دست... کینه در دل... جهل در سر... 🔴 کم کم منطقه غرب آسیا تبدیل به انبار باروتی شد که فقط ظرف مدت سه ماه، در عراق و سوریه منفجر گشت و یک نسل و نیم از مسلمانان را در طول سه چهار سال نیست و نابود و آواره کرد... شهر زیبای حلب... شبهای قشنگ دمشق... شکوه تاریخی بغداد... پیشرفت و صنعت فلوجه... مراتع سرسبز خان طومان و شیخ مسکین... آثار اسلامی نینوا و موصل و... همگی به کوهی از خاک و خاکستر تبدیل شدند... ⚫️ در این وسط، حرفهای بانو رباب خیلی جای تامل داشت... بانو رباب در آن مدت، مثل سایه اما به روش مادر مجاهدش، از فرسنگ ها فاصله آنها را دنبال میکرد... من گزارشی که رباب پس از این جریان نوشته بود را مطالعه کردم... گزارش مفصل جالبی بود... ⚪️ رباب میگفت: شبی را که حفصه بر دوش داشتم و داشتم طعمه ام را از مهلکه کسانی که در برنامه نبودند(همان موتور سوارهای مسلح) دور میکردم، میدانستم که تا به هوش بیاید، به اولین کسی که شک خواهد کرد به من است... حفصه دختر بچه ای نبود که بشه گولش زد و با دو تا کلمه خامش کرد... 🔵 فکری به ذهنم رسید... وقتی رسیدم به صحن کنه مسجد، با هزار مکافات بردمش داخل و در یه جای مناسب که بتونند راحت پیداش کنند ولش کردم... دلیلی نداشت حفصه بمیره... یه کم بهش رسیدم تا خون ریزی نکنه و مشکل ناگواری پیش نیاد ... در دوره هایی که پیش ............. ایران و لبنان دیده بودیم یاد گرفته بودیم که بین جاسوس و مامور خیلی متفاوته... 👈 حفصه مامور بود... ماموری که کارش را تا اینجا خوب انجام داده بود اما فکرش نمیکرد که ردّ نامه های یعکوف را خیلی اتفاقی بتونیم بزنیم و از وجود زنی با این ماموریت و حساسیت در ابوغریب مطلع بشیم... لذا به هیچ وجه من الوجوه حفصه نه تنها حالا حالاها نباید بمیره بلکه باید تلاش کنیم تا جایی که لازمش داریم زنده بمونه... 🔴 من دو تا کار کردم... اول اینکه باید حرکت و مکان بعدی این تیم را حدس میزدم... با توجه به آنالیز محتوای صحبت هایی که در طول این چند روز شنیده بودم و مطالب نامه های ماموران بومی خودمان استفاده کرده بودم که بالاخره همه چیز در عراق به فلوجه ختم نمیشود... یکی از آن نشانه ها که سبب تقویت این احتمال شد این بود که علاوه بر نامه ها و صحبت های روزهای گذشته، میشنیدم که یکی از دختران ابومحمد به خواهرش درباره سفر به الرمادی و دیدن یکی از دوستان پدرش سخن میگفت... این صحبت کودکانه، احتمالی که در ذهن داشتم را تایید میکرد.. 🔵 و دومین کاری که کردم این بود که نشانه ای از زنده بودن خودم به بچه های عملیات میدادم... لذا بخش مرکزی سینه ریزم را جا گذاشتم که بتونید پیداش کنید... ادامه دارد... :محمدرضا حدادپور جهرمی ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🍃🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃🍃 💠 علیه السلام 🔹لاَ تَدَعْ طَلَبَ اَلرِّزْقِ مِنْ حِلِّهِ فَإِنَّهُ عَوْنٌ لَكَ عَلَى دِينِكَ 🔸از طلب روزىِ حلال دست مكش؛ زيرا طلب روزى حلال تو را در دينت يارى مى رساند 📗 وسائل الشیعة ج17 ص34 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌