🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
✳️ در مجلس امام حسین، در محضر امام حسینیم!
🔻 اگر انسان با این نگاه به مجلس «امام حسین» (سلام الله علیه) ورود پیدا کند [که خود ایشان در مجلس حضور دارند] حال او حال «مراقبه» و حال «توجه» است. اگر واقعا امام حسین (ع) را با بدن مادی میدیدیم، چطور با مراقبهی بیشتری ورود پیدا میکردیم! حتی اگر به «کربلا» مشرف شویم و به ضریح مبارک و مطهر ایشان وارد شویم، چقدر حالمان منقلب است! خود ایشان فرمودند ما این حضور و ارتباط مستقیم را به مجالس هم توسعه دادهایم لذا مجالس امام حسین (ع) ورود بر امام حسین (ع) است.
🔸 وارد شدن به مجالس امام حسین (ع) وارد شدن و همراه شدن با کاروان امام حسین (ع) است. اگر این احساس به ما دست داد، آن موقع میبینیم که ورود به مجلس امام حسین (ع) مراقبهی ویژهای برای انسان ایجاد میکند. ما واقعاً چقدر در مجلس اهل بیت علیهم السلام مراقب هستیم؟ چقدر حقیقتاً خود را در محضر ایشان میبینیم و «ادب حضور» در محضر اهل بیت را رعایت میکنیم؟
📚 ادب عاشقی، ص ۴۶
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#چارلى_چاپلين میگوید:
پس از كلی فقر
به ثروت وشهرت رسیدم.
آموخته ام كه:
باپول
میتوان ساعت خريد، ولى زمان نه
ميتوان مقام خريد، ولى احترام نه
ميتوان كتاب خريد، ولى دانش نه
ميتوان دارو خريد، ولى سلامتى نه
میتوان رختخواب خرید، ولی خواب راحت نه.
میتوان قلب را خرید، اما عشق را نه.
ارزش آدمها به دارایی نیست
به "معرفت " آنهاست.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
☽︎دلبرم ☾︎
بهعـشق ِبودنت:💋
‹عشقرادوستدارم ›❣
بهِعشقِبودنت:😍
‹باتوبودنرادوستدارم ›
بهِعشقِبودنت:😍
‹فریادزدنرادوستدارم ›❣
میخواهمفریادبزنمکِهتادنیاٰدنیاٰست؛
به☽︎عـشقِتو...𔘓☾︎🥰
زندگیکردنرادوستْدارم...❤️
🍃🍃🍃🌾💞💞
بهم پیام بدین😊
@Roza113
لینک کانال 👇
https://eitaa.com/joinchat/339280200Ce2c4533c9a
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی
گاهی می بینید انسان نماز می خواند، امّا برای اینکه در رسالهها نوشته اند نماز بر انسان بالغ واجب است، و اگر بخواند بهشت می رود، و نخواند جهنّم می رود؛ می خواند. این کار، کار خوب است؛ امّا این پیاده رفتن است! یک وقت است انسان دوستِ نماز است؛ چرا دوست نماز است؟ برای اینکه نماز یک گفتمان و گفتگو و مناجات است که معصوم (علیه السّلام) فرمود: (انّ المصلّی یناجی ربّه)، نمازگزار با خدای خود مناجات می کند. این می داند الآن که وضو گرفته، کجا می خواهد برود، به حضور چه کسی می خواهد برود، با چه کسی می خواهد حرف بزند؛ آن هم دوست دارد و آن خداست، که به او می گوید: (ایّاک نعبد و ایّاک نستعین)
مردادماه ١٣٨٠
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#تجربه_اعضا🌺
باسلام ب ادمین نارنین واعضای کانال تمام بچه ها چ پسر چ دختدممکن دچارخودارضاعی بشن ازپوشیدن شلوارهای خیلی چسب خوداری کنیدحتمابرای کودکان ازلباس زیرگشادراحت استفاده کنیدموقع خواب حتماکنارشون باشیدباخواندت کتاب ذهن شون درگیرکتاب کنیدممکن ناخودآگاه موقع خواب بااعضای خصوصی شون بازی کنن ولذت ببرن وعادت کنن.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
38.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
✔️درمان خانگی سنگ کلیه
✅️امشب در مورد درمان عمومی سنگ پستمون مخصوص خانمهای باردار هست😊
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
امروز قراره جواب ام آر آی بگیریم چند روزه که بیکارم و پس انداز ناچیزم داره تموم میشه
ولی نگران نیستم به روزی رسان بودن خداوند اعتقاد راسخ دارم
این دوروز که با آقا محمدصحبت کردم دوبار باهام تماس گرفته و قرار شده شنبه باهم بریم شرکت دوستش
از اونجایی که سابقه کار تو هیچ آزمایشگاهی ندارم کمی استرس گرفتم
لباس پوشیده آمادهایم فاطمه بیاد و باهم بریم جواب بگیریم بعد از ظهرم به دکتر نشون بدیم
فاطمه میخاس خودش تنهایی بره ولی به اصرار من اومده دنبالم
میخوام اگه راضی باشه باهم بریم آدرس مهری خانم
اون حق مادری داره گردن من
گوشیم زنگ خورد
_بله
_الی بیایین پایین دم درم
_باشه اومدیم
لباسایی خوشگل آیسو رو تنش کردم شبیه ملکه ها شده
کاش یه روزی مامانمم نوه شو ببینه
_مامانی قشنگ شدم
_عین ماه شدی عزیزدلم
این لباسا خیلی بهت میاد
آیسو یه دور چرخید و خندید
_دست عمو درد نکنه اینارو خریده برات
باهم پایین اومدیم و سوار ماشین فاطمه شدیم
_سلام فینگلی خانم چقد خوشگل شدی
_ممنونم خاله
_خواهش میکنم پرنسس
سرفه ای کردم
_اهوم منم اینجاما
_خوب که چی
_حال منم بپرس دیگه یعنی چی
_آخه تو همچنین گلی ببینی یادت میمونه حال دیگران بپرسی
_بعله دیگه حالا من شدم دیگران
فاطمه خندید وبا خنده گفت
_حسووووود
بعدش دوباره با خنده گفت
_میگم الی یه سوال تخصصی برام پیش اومده از وقتی پیدات کردم همش میخوام بپرسم
یعنی چی میخاد بپرسه
شاید راجب ابراهیم
_بپرسم؟؟
_بگو
_ناراحت نشیا
دیگه از فضولی داشتم میمردم
_بپرس دیگه چی میخای بگی
با خنده ی کنترل شده گفت
_ببین الی تو که چنگی به دل نمیزنی شوهرتم که هیچ خوشگلی نداشت
_خوووب؟؟
_خوب دیگه
پس این بچه چرا اینقد خوشگل و دوس داشتنی از آب در اومده
وبعد قهقه ای سر داد
آیسو هم از خنده فاطمه خندش گرفته بود
کیفمو سمت فاطمه پرتاب کردم گفتم
_خودت چنگی به دل نمیزنی من خیلیم خوشگلم
فاطمه دوباره با خنده گفت
_آخه مثل تو خنگ و بی سرزبونم نیس ماشاله عشقم خیلی باهوش و سرزبون داره هزار ماشاله
_فاطمه میزنمتا داری هر چی دلت میخاد به من میگی
_ببین الی غریبه که نیس خودمونیم دیگه راست میگم دیگه
نمیدونستم بخندم یا ناراحت بشم
با خنده گفتم
_یکی طلبت فاطی خانوم
بعد گرفتن جواب ام آر آی به سمت آدرس مهری خانم راه افتادیم
دلم یجوریه همه اون روزای سخت که با نوزاد کار میکردم جلو چشمم ظاهر شد
وقتی در زدم و دختر مهری خانم درو باز کرد زودی منو شناخت
حیاط کوچیک و با صفاشون که پر از گلای رنگارنگ و گل یاس بود دلمو شاد کردی و پر از آرامش شدم
مهری خانم پاشو دراز کرده بود و روی تخت سنتی زیر درخت آلبالو نشسته بود
_مامان یه مهمون عزیز اومده
_کی دخترم
_مامان حدس بزن
_آخه چی بگم من نمیدونم
آروم آروم جلو رفتم
مهری خانم از دیدنم چنان خوشحال شده بود که اشک میریخت
_دختر عزیزم
بغلش کردم و عطر مادرمو ازش گرفتم دلم پر شد امروز دوبار یاد مامانم افتادم
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#حدیث
✅ امام علی علیهالسلام:
📍 مَنِ اقتَصَدَ فی الغِنى والفَقرِ فَقَدِ استَعَدَّ لِنَوائِبِ الدَّهرِ؛
📌 هر که در توانگرى و تهیدستى میانه رو باشد، براى [مقابله با]حوادث روزگار آماده شده است.
📚 تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۳۵۴، ح۸۰۷۰
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#حدیث
✍امام على عليه السلام: استمرار در عبادت، نشانه دستيابى به خوشبختى است
📚غررالحكم حدیث ۵۱۴۷
امروز دوشنبه
۸ مهر ماه
۱۴ ربیع الاول ۱۴۴۵
۳۰ سپتامبر۲۰۲۳
🍃🍃🍃🌾💞💞
لینک کانال 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/339280200Ce2c4533c9a
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
_ایلای دخترم باورم نمیشه یهو کجا رفتی
وقتی آقای الوندی گفت تورو پیدا کرده نمیدونی چقد خوشحال شدم
فین فین کردمو گفتم
_بخدا منم دلم براتون تنگ شده بود ولی گرفتار بودم نمیتونستم بیام
مهری خانوم دستشو رو شونم گذاشت و گفت
_میدونم دخترم
بهت تسلیت میگم شنیدم که همسرت فوت کرده
خدا از سر تقصیرات هممون بگذره
_ممنونم
فاطمه به صورت نمایشی سرفه ای کرد
_اهوووم
ببخشید که مزاحم خلوت مادردختریتون میشم
سلام من فاطمه هستم دوست ایلای
مهری خانم که بخاطر درد زانوهاش نمیتونس پا بشه همونجور نشسته دستشو به سمت فاطمه دراز کرد تا اونم بغل کنه
آیسوو از پشت فاطمه آروم آروم بیرون اومد و مثل یه خرگوش سردرگم هممون نگاه میکرد
مهری خانم مثل دخترای جووون ذوق زده شد و کفت
_وای خدای من این همون فینگلی که تو بیمارستان بغل من بود
آیسو ناز منه پرستو نگاش کن همون نوزاد کوچلوی بانمکه ها بیا ببینم
آیسو اومد جلو ومهری خانم بغلش کرد بوسیدش
_عزیز دلم
فاطمه بازم نمایشی ضربه ی کوجیکی به آیسو زد و گفت
_بچه حالا نمیتونستی یه دقیقه دیر بیای بیرون
مهری خانم تازه داشت تحویلم میگرفتا
هممون خندیدیم
دختر مهری خانم گفت
_خیلی خیلی خوش اومدین مهمون ایلای مثل خود ایلای برا ما عزیزه بفرمایید بشینید برم براتون شربت بیارم
گفتم
_زحمت نکشید خواهش میکنم
_چه زحمتی بعد چند سال بالاخره اومدین اینجا
نمیدونید مامان چقد دل نگرونتون بود بخدا همیشه حرفتون بود همیشه به یادتون بود
_مهری خانم لطف دارن منم دلتنگ بودم
فاطمه_الی مثل اینکه تو خیلیارو بیخبر گذاشتیا نمیدونم چجوری میخای حلالیت بگیری
مهری خانم_پس بالاخره دوست جون جونیتم پیدا کردی مادر
فاطمه_نه مهری خانم من الی پیدا کردم به اون میبود که تا آخر عمرتون گمشده بودیم
مهری خانم چه حیاط باصفایی دارین
مهری خانم_حیاط دخترمه آره خیلی خوشگل ولی من تو خونه ی خودم راحتترم نمیزاره که برم
گفتم
_زانوتون دردش بیشتر شده
_آره مادر امونمو بریده دکتر میگه باید کاسه ی زانوم عوض کنم جراحی لازمم
_ایشاله که بهتر میشین به نظرم حتما برین عمل
_پرستو هم همینو میگه ولی راستش میترسم
فاطمه_ترس چی مهری خانم شما ماشاله هنوزجووونید نمیتونید همیشه اینحوری خونه نشین بشین
_نمیدونم که مادر ببینیم چی میشه
_اگه خواستین من یه دکتر خیلی خوب میشناسم آدرس میدم برین اون عملتون کنه کارش حرف نداره
مهری خانم بازم سر آیسورو بوسید و نوازشش کرد و گفت
_عزیزم ماشالله چه بزرگ و خانوم شدی
آیسو که بین منو مهری خانم نشسته بود گفت
_شما مامان بزرگ منی
مهری خانم لبخندی زدو گفت
_بعله تو میتونی مامان بزرگ صدام کنی
بعد با حالت ترحم به من نگاه کرد
_هنوز خبری از خانوادت نشده
سرمو پایین انداختم
_بمیرم برات که همه روزای سختت تنها بودی
دخترمهری خانم اومد و شربت تعارف کرد
نزدیک دوساعت نشستیم و باهم صحبت کردیم
مهری خانم همش بهم میگفت مادر
کی میشه مادرمو ببینم خدایا
خداحافظی کردنی شمارمو دادم که با مهری خانم در تماس باشیم آخه اون خیلی به گردن من حق داشت
دو ساعتی که امروز خونه مهری خانم بودیم حس خوبی داشتم ولی الان که راهی مطب دکتریم استرس همه وجودمو گرفته حسی بهم میگه خبرای خوبی در راه نیست
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df