eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.2هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام خوبی فاطمه جون.من خیلی وقت گروه شما رو دنبال میکنم خیلی مطالب مفید خوبی در اختیار ما میذارید ممنون از این کاال خوبی ک دارین.تعریف کانال داشتم برا دوستم میدادم.۳سالشه بنده خدا شونه و کمرش و دوتا بازوهاش جای جوش داره خیلی خجالت میکشه.توی دوران بلوغ و بارداری خیلی جوش میزده الان لکه هاش مونده کمرنگ شده ولی هستش.روی باسنش هم خیلی لکه و جای جوشی خواستم از بچه های کانال کسی تجربه ای داره بگه مشکلش حل بشه. یشتر میخاد لکه ها ک همون جای جوش هستش درمان بشه.پشت گردنش هم چروک و تیره شده بخاطر بارداری اگه تجربه ای برا درمان دارین ممنون میشم.برا سلامتی اقاا مام زمان صلوات. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #گندم جلورفت وبه یکی یکیشون چای تعارف کردبلندشدم به اشپزخونه برم وشام درست کنم
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 واقعاچی شدکه زیورامدشب به محض گذاشتن سرم روی بالش خوابم برد صبح زودباحالت تهوع ازخواب پریدم بدوبدوحیاط رفتم بابابزرگ ومادربزرگ توحیاط بودن چی شدی بابا هیچی خوبم بابابزرگ اروم به مادربزرگ گفت سرحاملگیش باپونه هم بالامی اورد مادربزرگ گفت چندباری اره به نظرت این بچه هم دخترباشه نه فکرمی کنم پسرهست رنگ وروش به پسرمی خوره بابابزرگ گفت هرچی هست خداکنه سالم باشه چیزی نگفتم به صورتم ابی زدم وبرگشتم داخل خونه پونه ازخواب بیدارشده بودودستهای کوچکش داخل دهنش کرده بود صدای ملچ ملوچش به گوش می رسید بادیدن این صحنه خنده به لبم نشست دخترگلم گرسنه ای صبحت بخیرعزیزم اول پوشکش عوض کردم وبعد مشغول شیردادن بهش شدم پونه تندتندمک می زدوشروع به گریه می کرد احساس کردم ضعف دارم فهمیدم داخل س... هام شیرنیست بایدفکری برای پونه بردارم اینجوری نمی شه بعدش من که تصمیم گرفتم بچه داخل شکمم نگه دارم پس نبایداین ظلم در حقش کنم پونه روبرداشتم ووسط پتوپیچیدم و به خونه ی بابابزرگ رفتم بابابزرگ ازبغلم گرفتش وصورت پونه رو بوس بارون کرد چیه باباصدای گریه ش می امد خواستم بیام ببینم چی شده که خودت امدی گرسنه هست شیرم خیلی کم شده مادربزرگ گفت بایدشیرخشک بهش بدی ببرمش دکتروبادکترمشورت کنم تاببینم چه شیری براش مناسبه اره حتماببرش مادر ازپامی افتی هم این بخوادشیربخوره هم اون بچه ی داخل شکمت رشدکنه عصری برو حالاببینم نزدیک اخرهفته هست شنبه میرم پیش خودم گفتم انشاالله که تاشنبه حقوق حسین بدن دستمون خیلی خالیه ... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃💞💞 یه توضیحی بدم درمورد "قهر کردن" بین زن و شوهر؛ ✅قهر(به معنای قطع رابطه از هر لحاظ) کلا ⛔️ به جاش اگر لازمه یه کم سرسنگین تر باشید؛ 👈و در اسرع وقت حتما حتما درمورد که بینتون به وجود اومده باهم صحبت کنید و حلش کنید... قهرید؟ باشه... ولی این قوانینو رعایت کنید: ✅"سلام" و "خداحافظی" را نباید حذف کنید ✅غذا نپختن ممنوع ✅جدا غذا خوردن ممنوع ✅جای را از همدیگه جدا نکنید ✅همچنان احترام همدیگه را نگه دارید ✅نباید همه ی عالم و آدم بفهمن که شما باهم ✅لج کردن به همدیگه ؛ مثلا اینکه چون قهرم خونه ی مامانت نمیام... ✅نذارید عادی بشه براتون میدونستید اگر هی قهر کنید کم کم مدت زمان هر قهر نسبت به قهر قبلی طولانی تر میشه؟ مثلا و که بار اول بیشتر از چند دقیقه طاقت نداشتن که باهم قهر باشن کم کم میبینیم که روزها قهرشون طول میکشه و این خیییلی برای زندگی مشترک... ✅انقدددر موقع تو ذهنتون اتفاقات بد گذشته بین خودتون و همسرتون را مرور نکنید❌ ✅وبهترین کاری که میتونید انجام بدید اینه که: "باهم دیگه حرف بزنید و مشکلتونو حل کنید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام وقت بخیرر بانو جان امروز بازم اشکم در امد ،من 14ازدواج کردم یه دختر داریم شکر خداا ازبیرون که نگاه کنید شکر خدا زندگی خوبی دارمم همه چیز اوکی هست گردش و تفریح نه آنچنانی ولی خوب در حد متوسط ،، مشکل اصلی من از دوران عقد ،تا الان میل جنسی خیلی کم همسرم هست طوری که اگرر چند ماه من بهش پیشنهااد ندم اصلاااااا ( ببخشید رک گفتم)با کادو و بیرون رفتن توجه میکنه ، چند بار دکتر بردمش ولی دیگه خسته شدم با کسی هم نیست ، مرد مثبتی هست ولی بیشتر وقتی میگه اعصابم خورده😔 دوستان اگر تجربه ای دارن کمکم کنن لطفاا زود گروه بزارید عزیزم سپاس از کانال خوبتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 💔 يه دفعه ياد احمد افتادم و قطره اشكى از چشمام جاري شد ...احمد با شنیدن و فهمیدنش از پا در میومد...از تصور فردایی که احمد بفهمه مردم...داشت كم من کار اصلیش رو شروع می‌کرد. از ترس همه‌ی بدنم سفت شده بود. اشكم خشکیده بود و فقط هق‌ می‌زدم. اين ديگه چه جونوري بود..داشتم احساس درد رو تجربه می‌کردم که یکباره صدای نعره و فریاد پدرم تموم چادر رو پرکرد. با شنيدن صداش روحم از تنم جدا شد ..مرد هم رنگ از صورتش پريد و هیکل سنگینش رو از روم برداشت از شرم به خودم پیچیدم. و چشمام رو بستم چون جرأت نداشتم چشمامو باز کنم‌. چند دقيقه بعد حس کردم کسی نزدیک شدو ملافه‌ای رو روی بدنم کشید.چشمامو محکم روی هم فشار می‌دادم تا نبينم كى روم ملافه انداخت ..اما صداها رو می‌شنیدم. صدای مویه‌ی مادرم ميومد كه تو سرش ميزد و بعد صداي ضربه‌ها و مشت‌و لگدایی که کسى به سروصورت اون مرد فرود میاورد. چند دقيقه بيشتر نكذشت كه همه ايل اومدن جلو چادر و صدا هاى پچ پچشون بلند شد ...اما من از بین صداها صدایی رو تونستم تشخیص بدم ..كه باشنيدنش اون لحظه فقط مرگم رو آرزو کردم. احمد بود كه نعره میزد . گریه می‌کردو افتاده بود به جون اون مرد و مردم سعي ميكردن جداش كنن ..همون لحظه پدرم مادرمو صدا زد و خواست که تفنگش رو بیاره تا کار اون حرومزاده‌ رو بسازه. مادر خواست تفنگ رو به پدرم بده كه کسی از اون طرف داد زد، نه نكشيدش اون پسر خانه..با شنيدن اين حرف تمام بدنم لرزيد ... پسر خان همونی بود که آوازه‌ی بی‌رحمی و هرزگیش لرزربه تن هر زن و دختری مينداخت ..بی‌شرف، بی‌همه چیز...چه خونواده‌هایی رو با کاراش ماتم زده نکرده ..سكوت همه جا رو گرفت ..پدرم كه فهميد پسر خان هست فريادى زد و روي زمين نشست ..بعد از يك ساعت مادرم به سمتم اومد و همونطور كه مويه كرد و لباس به تنم پوشوند.. با سر فروافتاده و بدنی خسته و کوفته.کنار چادر روی زمین نشستم احمد ده متر اون طرف‌تر سر روی تفنگش گذاشته بود و حتی نگاهم هم نمی‌کرد. ادامه دارد 🍃🍃🍃🍃🌾🌾 خواندن ادامه داستان روی لینک زیر بزنید❤️ 👇👇 ‌https://eitaa.com/joinchat/2072707419C9e3cc1bf07
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ‍ ‍ 💚قال امام السجاد علیه السلام: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ مِنَ الْمُؤمِنينَ كانَ في كَنَفِ اللّهِ وَأظَلَّهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ في ظِلِّ عَرْشِهِ وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْيَوْمِ الاْكْبَرِ: مَنْ أَعْطي النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ ورَجُلٌ لَمْ يَقْدِمْ يَداً وَرِجْلاً حَتّي يَعْلَمَ أَنَّهُ في طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها أَوْ في مَعْصِيَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ يَعِبْ أخاهُ بِعَيْب حَتّي يَتْرُكَ ذلكَ الْعِيْبَ مِنْ نَفْسِهِ🍃 💚امام سجاد ع می فرمایند : 🍃سه حالت و خصلت در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش الهي مي باشد و از سختي ها و شدايد صحراي محشر در امان است: اوّل آن كه در كارگشائي و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد. دوّم آن كه قبل از هر نوع حركتي بينديشد كه كاري را كه مي خواهد انجام دهد يا هر سخني را كه مي خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودي خداوند در آن است يا مورد غضب و سخط او مي باشد. سوّم قبل از عيب جوئي و بازگوئي عيب ديگران، سعي كند عيب هاي خود را برطرف نمايد.🍃 📚بحارالأنوار، جلد 75، صفحه 141، حدیث 3 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #از_زبان_ایل_آی❤️ 🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 لباسمو عوض کردم به خاطر بحثم با خانم بهرامی هیچ انرژی برام نمونده اومدم بیرون هیش کدوم متوجه من نشدن سارا_دروغ نگو محمد امروز خانم حسنی بهم بیوه هستش محمد_پس یادم باشه به کیارش بگم که به خانم حسنی تون تشویقی بده چون وظایفش بیشتر شده آمار کارکنان به جنابعالی هم میده _نمیفهممت محمد قصدت چیه چرا با من اینکارو میکنی _ول کن سارا من حوصله ی این بحث تکراری ندارم محمد چرخید سمت آزمایشگاه و منو که بغضم بزرگتر شده بود دید ولی سارا پشتش به من بود برا همینم عصبی و با صدای بلند گفت _چطوریه که حوصله ی بیوه هارو داری و چرخید سمت محمد که چشمشش به من بارانی افتاد عصبی سمتم اومد و بدون اینکه چیزی بگه رفت آزمایشگاه محمد اومد سمتم _شنیدی همرو _با چشمای به اشک نشسته جواب دادم بله _بریم تو ماشین صحبت میکنیم _بمونه برا بعد _لطفا گریه نکن و بیا بریم اومد نزدیکتر خیلی نزدیک ‌کیارش داره از پنجره ی اتاقش نگامون میکنه بیا بریم ماشین برات توضیح میدم باشه نگاش کردم چشماشو روهم گذاشت و باز کرد لبخند کوچیکی زد و گفت _بیا مثل جوجه اردک زشت که دنبال مادرش بره و هیچ شباهتی بین اون و مادرش نباشه دنبال محمد راه افتادم در جلورو باز کرد و من سوار ماشینش شدم سوار شد و کلافه نفس داد بیرون روشن کرد و با آرامش به راه افتاد ولی من از این آرامش حرص میخوردم پلی پخشش زد و آهنگ آرومی در حال پخش بود 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔆معجزه هاى پيامبران الهى   متوكل عباسى خليفه وقت از هر راه ممكنى امام هادى را اذيت مى كرد، گاهى به بعضى از اطرافيان خود دستور مى داد كه پرسشهاى دشوار بكنند تا شايد او را مغلوب سازند. روزى به ابن سكيت) گفت : در حضور من ، سؤالهاى دشوارى از ابن الرضا (حضرت هادى ) بكن ! ابن سكيت هم از حضرت پرسيد: چرا خداوند موسى عليه السلام را با عصا و عيسى عليه السلام با شفا دادن كر، كور، پيس و زنده كردن مردگان و حضرت محمد صلى الله عليه و آله را با قرآن و شمشير به رسالت برانگيخت ؟ امام فرمود: خداوند موسى عليه السلام را در زمانى با عصا و يد بيضا فرستاد كه علم سحر در ميان مردم رونق داشت ، موسى نيز معجزاتى از همان نوع برايشان آورد تا بر سحرشان پيروز گردد. و عيسى عليه السلام را با شفا دادن كره ، كورها، پيسها و زنده كردن مردگان به رسالت برانگيخت كه در آن زمان مردم از لحاظ علم و طب نيرومند بودند و حضرت عيسى با اين معجزات بر آنها به اذن خدا غالب شد. و محمد صلى الله عليه و آله را در زمانى به قرآن و شمشير به پيامبرى مبعوث كرد كه عصر شعر و شمشير بود و پيامبر گرامى با قرآن تابناك و شمشير بران بر شعر و شمشير آنها پيروز گرديد. سپس ابن سكيت پرسيد: اكنون بر مردم حجت چيست ؟ امام فرمود: عقل انسان ، كه به وسيله آن ، كسى را كه به خدا دورغ مى بندد، مى توان شناخت و تكذيبش نمود. همچنان كه راستگو را نيز به وسيله عقل مى توان شناخت . 📚 بحار: ج 50، ص 164. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ فاطمه جون این سوال منم میزارید عزیزی گفتن ترنجبین برای بچه های بیش فعال خوبه بچه من بیش فعال نیست ولی شیطنت داره استرس داره ترنجبین برا بچه های معمولی هم آیا خوبه یا ندیم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🌸🍃 ❣اگر نمی‌توانید دیگران را ببخشید هنوز از اصل جاودان حیات و مقام خود بی‌خبر هستید 🌸و این چنین روایت شده که دو رفیق در دل کویری راه می‌رفتند. در میانه سفر ، بر سر موضوعی جدالی میانشان درگرفت و یکی از آن دو سیلی محکمی بر صورت دیگری زد. رفیقی که سیلی خورده بود بی‌هیچ حرفی بر روی ریگ‌های روان نوشت: "امروز بهترین دوستم سیلی محکمی به من زد" 🌸آن دو به راهشان ادامه دادند. رفیقی که سیلی خورده بود در باتلاقی گرفتار شد که دوست دیگر به کمکش آمد و نجاتش داد . سپس روی تخته سنگی نوشت: "امروز بهترین دوستم مرا از مرگ نجات داد" 🌸رفیق سیلی خورده به دوستش گفت: " وقتی کسی ما را می‌آزارد باید آن را بر روی ریگ‌های روان بنویسیم تا بادهای فراموشی بتوانند آن را با خود ببرند و از یادمان دور بسازند ، اما وقتی کسی کار نیکی برایمان انجام می‌دهد باید آن‌را بر روی تخته سنگی حک کنیم که حتی با باد هم به دست فراموشی سپرده نشود و از یادمان نرود." ❣بیاموزیم دلخوری‌ها را بر روی ریگ روان بنویسیم و نیکی‌ها را بر سنگ حک کنیم. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 تیپ زدن برای هم مخصوصا وقتی همسر میاد منزل شما 😉 هر شبی که میاد ترجیحا یه تیپ باحال ، چون تازه به هم رسیدین هر تیپی بزنین جذابه..👗👠 فقط یادتون باشه مردا مرض ندارن که زن بگیرن😐 زن می گیرن که دوزار محبت و عاطفه و شیطنت و احساس و زیبایی و اندام 😜و ...ببینن. الانم چون تازه زن گرفتن واستون میمیرن...😋 پس عزیز دلم درست رفتار کن لطیف باش مهربون باش تا تصویر اول خوبی تو ذهنش ازت بمونه👌☺️ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df