#عشقولانه
#نامه
#دلتنگی
ایده نامه دلتنگی👇👇
آروم نمیکنه منو ؛
این دوستت دارم تایپ کردن ها،
این استیکرای بوس و گیف های بغل،
دلتنگیمو درمون نمیکنه چک کردن عکس پروفایلت و دیدن عکسامون،
باید تو بغلت باشم،
بعد بهم بگی دوستم داری نه یه بار،هزاربار،
باید زل بزنم به چشمات و هی نگات کنم و سیر نشم ازشون،
باید غرق شم تو جزئیات صورتت یه جور که حفظشون بشم،
دوای درد من حرف زدن باهات تو این صفحه ی چند اینچی نیست،
یا حتی گفتن دلتنگیم و به رو آوردن جای خالیت که بدجور میزنه تو ذوق،
دوای درد من شنیدن بوم بوم قلبته،
گرفتن دستت یه جور که خطای کف دستتو از بر بشم،
دوای درد من نفساته که بخوره به صورتم،
دوای دردم دستته که بره لای موهام،
دوای دردم بودنتِ همین الان، همینجا،
پیشم.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#نامه #نخ #سوزن #صلوات
🌷یکبار سربازی نزد من آمد و گفت: حاجی لباسم پاره شده و لباس دیگری ندارم که بپوشم. رفتم و بین هدایایی که بچههای دبستانی برای رزمندگان فرستاده بودند را گشتم.... در میان نامهها یک سوزن و مقداری نخ پیدا کردم که همراه با یک یاداشت بود؛ نامه را دختر بچهای هشت_نه ساله فرستاده بود؛ با خط خودش نوشته بود:
🌷:"رزمنده عزیز، من ارادت خاصی به رزمندگان دارم؛ امیدوارم دشمن را شکست بدهی؛ برایت سوزن نخ فرستادم تا اگر لباست پاره شد آن را بدوزی و یک صلوات بفرستی." گریهام گرفت و سوزن و نخ را به آن سرباز دادم؛ او هم لباسش را دوخت و صلواتی فرستاد و به طرف سنگرش به راه افتاد.
#راوى: سيد حسين عليخوانى (يكى از همان پيرمردهاى باصفاى ايستگاه صلواتى)
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df