رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚 سلام ادمین جان میشه خواهش کنم شما حد اقل پیام منو بزارید❤️ خواهش میکنم من 19 سالمه و
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال ❣
سلام
پیشه این پیاممو بزارید چون خیلی ناراحت شدم از بعضی از دوستان که گفته بودن که مگه می خوام با پولش ازدواج کنم😔😭
بخدا من ادم پولکی نیستم اصلا اصلا
با این که تو خانواده کاملا مرفهی بزرگ شدم ولی پدر مادرم جوری بارم اوردن که همیشه خیلی قدر دان باشم و قدر داشته هامو بدونم و اصلا اصلانم ادم نا سپاسی نیستم.
ما خیلی باهم حرف زدیم همه جوره باهم تفاهم داریم .
من خودمم میدونم میشه با 5 ملیون زندگی کرد ولی M (خاستگارم)خودش همش بهم تلقین میکنه میگه حقوقم کمممه و و باید قناعععت کنی و توقعت کم باشه و اینا و منو همش به شبه و نگرانی مبندازه
باور کنید من اصلا ادم پرتوقعی نیستم
ینی اصلا اینطور بار نیومدم برعکس خیلیا که تو شرایط خیلی خیلی بهتری ازم بودن ولی پدر مادرم خودشون خیلی رو این مسایل حساسن.
ایشون خودش خیلی نگرانه که نتونه خاسته های منو عملی کنه .خاسته هامم خیلی معمولیه ولی چون همه مخارج عروسی و اینا تمام و کمال بر عهده خودشه خودش نگرانه اینه که من تو سختی قرار بگیرم و میگه من خودم از بچگی خیلی سختی کشیدم عادت دارم ولی چون تو(ینی من)هیچ وقت مشکل مالی نداشتی نگرانه اینه که من خیلی سختم شه.
هرچقدرم بش میگم که باباهمه چی اوکیه میگه دوستام با ده ملیون ناراصین من که نصفشونم .
منم این پیامو گداشتم که بهش ثابت کنم انقدر نگران نباشه همه جواباتونم براش فرستادم.
هرچند بعصی دوستان کم لطفی کرده بودن😭😔چون واقعا اونطور نیست.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال 🌸🌸🌸
با سلام خانمی هستم ک گفتم با زور میخوام ب بچم سوره یاد بدم خواستم از خانمایی ک با حوصله منو راهنمایی کردن تشکر کنم و خواهش کردن اینکارو نکنم واقعا راهنمایتون خیلی بدردم خورد تونستم سوره رو ب پسرم یاد بدم البته با بازی حفظ حفظ نیست ی جمله بگم جمله بعدیشو بخوبی میگه بعضی وقتا میگم حیف ایین بچه ک خدا بهم داده چون واقعا تواناییش از بچه های دیگه بالاتره مشکل من اطراافیانن ک در حال مقایسه کردنن خواهش میکنم برام دعا کنین بتونیم بچه هامو خوب تربیت کنم چون ی تو راهیم دارم اون خانمی هم ک توهین کردن اصلا از حرفشون ناراحت نشدم چون حقیقتو گفتن واقعا واقعا از حرفاتون انرژی گرفتم که خودش میگه مامان بیا بهم یاد بده خدا خیرتون بده اجرتون با امام زمان ندیده دوستون دارم از شماهم ممنون ستاره جون ک سوالمو تو کانال گذاشتین و دوستان بخوبی راهنمایی کردن......التماس دعاااا🌹
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🌸 #پرسش سلام خواستم ازهمه کسانی که این پیام رو میخونن واسم از ته دل دعا کنن بخدا وقت
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال ❤️
من مامان همون دوقلوها هستم ممنون از کسایی که من راهنمایی کردن یا تجربشونودراختیارمن گذاشتن الان چندروزی هست که به صورت بازی دارم باهاشون کارمیکنم خداروشکرهم اونا خوب یا میگیرن هم اینکه خودم خیلی ارومم.به خدا احساس میکنم دادم افسرده میشم اگه بهتون گفتم دوران مجردی مشکلات خانواده ام باعث این رفتارامه ولی خداروشکر مادرم الان خیلی هوای زندگیمو داره وهمیشه ممنونشم. به نظرمن اگه یه زن توخونه یه هم زبون خوب گیرش بیاد به خدا هیچ چیزی نمیتونه ناراحتش کنه متاسفانه همسر من هیچ جوره نه بامن هم فکر نه
هم صحبته نه هم درده باور کنید تواین ۱۶سال زندگی من نتونستم یه حرفموکامل به همسرم بزنم چون اصلامیبینم اهمیت نمیده ارزش قائل نیست گوش نمیده وقتی باهاش حرف میزنی فکرش همه جا هست اصلا مسولیت پذیرنیست فکروخیال همهچی این زندگی با منه حالاما مستاجربا سه تا بچه حتی تا پول پیش با منه هرچیزی توزندگی فکرشو بکنید خدا امسال دیدم بچه ها کاپشن ندارن انگشترموبردم فروختم که زیاد به اقا فشار نیاد انگارنه انگارحتی خریدکاپشنهاکه رفته بودیم با اخمی اومده به خدا هیچ لذتی ازخرید نبردم اصلا آدم اجتماعی نیست همه جوره بایدحواسم بهش باشه مثل یه بچه خیلی خیلی اگه بخوام بگم که چندروز طول میکشه خانواده شوهرم که پسرشوانداختن سرمن اصلا هیچ کدوم ازمشکلات ما براشون مهم نیست با اینکه خونه سه طبقه دارن منم با سه تا بچه خونه های مردم مستاجر باز میگم خداروشکر خلاصه اینکه آدم الکی الکی افسرده نمیشه من بعد۱۶سال دیدم اینقدر از خودگذشتگی کردم ولی برای همه عادت شد منی که حتی به لباس شوهرم اهمیت میدم برام مهمه ولی من یه لباس اگه ۳ سال بپوشم شوهرم براش مهمنیست اینقدربه خودم اهمیت ندادم براش عادت شده الان برای خودم خیلی غصه میخورم چون فدای این زندگی شدم که اصلا ارزششو نداشت الانم خیلی غصه آینده بچه هامومیخورم ولی بازم به خودخدا سپردم واز همه کسایی که این متن میخونن میخوام برام دعا کنن آدم همه حرفاشونو نمیتونه به خانوادش بگه
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا ❤️ #پرسش سلام به همگی ۲۵ سالمه و۶ ماهه ازدواج کردم. ۲ماه از ازدواجم گذشته بود که ما
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال ❣
اول اینکه با همسرم صحبت کردم خیلی ام دلم پر بود کلی گریه کردم و حرفامو زدم. هیچی نمیگفت فقط پکر شده بود اولش. بعد که رفت سرکار بدون اینکه بش بگم یه ساک لباس برداشتم رفتم خونه بابام ولی به اونا نگفتم برای چی الکی گفتم همسرم ماموریت کاری داره
شب که اومد خونه دید نیستم تماس گرفت بش گفتم اومدم خونه بابام دیگه هم برنمیگردم خسته شدم دیگه از درک نشدن فکر میکردم تو بیشتر از هرکسی درکم میکنی اما نکردی گفت میام دنبالت حرف میزنیم خونه گفتم حرفای بی نتیجه نمیخوام نمیام
خلاصه کنم راضیم کرد برگردم و به خانوادم گفتم ماموریت کنسل شده بعد زنگ زدم به جاریم که باهاش از بقیه صمیمی ترم بش گفتم خسته شدم لطفا خواهری کن برام و با همسرت صحبت کن گفت باشه
با برادرشوهرم اومدن خونه پدرشوهرم بقیه رو هم گفتن بیان اونجا برادرشوهرم گفت دستت درد نکنه این مدت خیلی رسیدگی کردی ولی ازین به بعد همه باید سهیم و شریک باشن میخوایم تقسیم وظایف کنیم
همون اول جاریام به جز همسر خودش گفتن ما خودمون زندگی داریم کاری نمیکنیم حتی نمیایم غذا درست کنیم نمیتونیم و همسراشونم پشتشون بودن حسابی و حتی یکی از برادرشوهرام به طرفداریه زنش به من گفت تو اینجایی وظيفته کار کنی تمام کارا هم با خودت باشه به کس دیگه ربطی نداره
(این در حالیه که این واحد مال همسرمه مال پدرشوهرم نیس که مثلا بگیم خونه در اختیارمون گذاشتن پس من بیشتر وظیفه دارم)
اینو که گفت شوهرم یهو گر گرفت و ناراحت شد توپید به برادرش گفت حرف دهنتو بفهم زن من هرکاری کرده از لطفش کرده نه از وظیفش. جای تشکرت میگی وظیفه بود؟ کسی بخواد توقع بیجا کنه ماهم از اینجا میریم جای دور تا دیگه صدای کسی درنیاد
خلاصه که کسی کارو گردن نگرفت و رفتن خونه هاشون. من موندم و جاریم که باهاش تماس گرفته بودم و برادرشوهرم.
قرار شد که هیچ کدوم به نظافت خونه دست نزنیم کارگر بیارن برای نظافت برای غذاهم ناهار پدرشوهرم رو جاریم بپزه براش. شامش رو هم من بفرستم براش پایین یا گاه گداری با همسرم کنارش شاممون رو بخوریم.
در مورد بچه هم بگم برادرشوهرم دوباره بهم گفت از کی میتونی بچه رو نگه داری؟ گفتم بعید میدونم بتونم
دیگه نه اون ادامه داد من ولی همسرم هنوز برای نگهداری بچه پافشاری میکنه میگه گناه داره نه نگو
فعلا ۶۰ درصد مشکلم حل شد مونده بچه که هنوز تکلیف روشن نیست با اینکه نه گفتم فکر نمیکردم به یک روز نکشه که همسرم بیاد دنبالم و چشمش بترسه از رفتنم و پشتم وایسه. اما خب تصمیم دارم برای بچه محکم و قاطع دوباره بگم نه.
از همه دوستای عزیزی که راهنمایی کردن خیلی خیلی ممنونم
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚 سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه من کلاس هشتمم و برادرم کلاس هفتم دوتامونم چن روز بع
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال ❤️
ستاره جون به ون دوست عزیزی که گفتن من همزمان بادونفردوست بودم بگین.من اصلا اونموقع باشوهرم دوست نبود،دوست من با پسرعمه شوهرم دوست بودن خب یه قراری گذاشتن هممو ببینن دوستم گفت بیاباهام بریم رفتم واونجاشوهرموبرااولین باردیدم واصلا بهش توجه نمیکردمم اماخب چرخ روزگار طوری شد اومدخواستگاریم.اونروز که بادوستم رفته بودم دوست پسرم زنگ میزد باهم حرف میزدیم منم به اوناگفتم فلانی فقط عشقمه واینا.
بعدم فکرنکنم راحت باشه این حرف.خودمم پشیمونم اماخب من الان راه حل خواستم چکنم ازسرشوهرم بپره ای موضوع واینکه بفهمه من اصلا ذره ای به اون اقا فکرم نمیکنم🙏لطفا بذارید گروه
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🌸 #پرسش سلام. من ۴۲ سالمه و ۱۰ ساله که ازدواج کردم و همسرم فقط یه برادر ۳۵ ساله دار
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال 💚
سلام عزیزم
من وقتی پیام هارو خوندم دیدم ۹۹ درصد گفتن کلیدو نده. من چون خیلی محتاط عمل می کنم و نمی خوام کسی ازم دلخور بشه چغولی مادرشوهرمو نکردم. به شوهرم گفتم فلانی زنگ زده کلید خواسته درجا گفتم نه. شوهرم چون ازشون دلخوره درجا دو تا فحش به اونا داد گف خوب کردی😄
بعد هم گفتم ولی مامان دوست نداره بینتون دلخوری باشه دوست داره پسراش با هم خوب باشن واسه همین ازم خواسته من حتی شده یواشکی کلیدو بدم بهشون
خداروشکر شوهرم اصلا از مامانش دلخور نشد و گفت خودم یه جوری که مامان ناراحت نشه حلش می کنم اما کلیدو نمیدم
این دو سه روزه هم خبری ازشون نبوده حتی منم از شوهرم نپرسیدم چی شده که حساس نشه.
خیلی خیلی خیلی از همه دوستانم ممنونم به خاطر وقتی که گذاشتین و منو از بلاتکلیفی نجات دادین😍
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🌱 #پرسش من مجرد بودم و همسرم یه ازدواج ناموفق داشتن. ده ساله ازدواج کردم و خودم سه
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال 🌸
سلام عزیزم پیام ها رو خوندم گفتن تو براش بگیر منم همین کارو کردم چون همسرم شهر دیگه سرکار هست تولدش کیک گرفتم رفتم پیشش، ولی از بعد اینکه گفت تو نمیزاری بابام بهم پول بده با اینکه هر ماه پدرش غیر نفقه خرجای دیگه هم میکنه، من احساس کردم دیگه دوست نداره مارو ببینه، هر مناسبتی که باشه بهش زنگ میزنم، درضمن مادرش گفته خودش میدونه و دخالت نمیکنه اونجوری نیست که بگه من بدم ولی خب متاسفانه دختر خانوم چون عمه هاش هرچیزی بخواد براش می خرن میچسبه به اونا، حتی مادرش بارها گفته این وسایل رو نخرید اما خب اونا از لج میگیرن
مرسی عشقم ممنونم ازت تا همینجا هم خوندم تصمیم گرفتم مثل قبل باشم، میدونی خانواده همسرم بزرگتری نکردن شاید اگه درست رفتار میکردن همسرم جدا نمیشد، اما من از 6 سالگی این دختر کنارش بودم، من همیشه بهش میگم ایشالله خواهر برادرت از هوش به تو برن درس خون بشن، مثه تو آروم و خانوم باشن، با اینکه خانواده همسرم همیشه جلو من میگن چرا برادرمون باید خرجش کنه نداره خودش سه تا بچه داره ولی هرگز بد نگفتم چون حقیقت همینه اون بچه اولشه مگه میشه خرجش نکنه وظیفه شه حالا حرفامو چی بهش برگردوندن خدا میدونه
امیدوارم زودتر متوجه بشه، اینم بگم من از اونا انتظار ندارم براش جشن بگیرن اونا فقط برا اینکه پدرش رو خراب کنن اینکارا رو میکنن همسرم خیلی خوبه، و هرکاری میکنم تا خوشحال باشه.
ممنونم ازت که باعث کار خوب شدی
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 🌸 سلام منم داستان زندگیمو براتون میگم که هم سبک شم هم راهنمایی بگیرم. ۲۵ سالمه شوهر
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال ❤️
سلام گلم ببخشید من دير جوابو براتون میفرستم
بعد اینکه حرفای اعضا رو خوندم بدون هماهنگی رفتم خونه مادرم، گوشیمو روی حالت ضبط صدا گذاشتم انداختمش تو کیفم از در که وارد شدم گفتم مامان چرا اون حرفا رو به دروغ زدی ارواح خاک بابا قسمت میدم چرا دروغ گفتی
گفت تا تو باشی در مورد چیزایی که نباید به اونا حرفی نزنی. گفتم چرا دروغ گفتی گفت خو هرچی بازبون خوش بهت گفتم زن این پسره نشو گوش نکردی
گفتم داره طلاقم میده گفت میدونم! خشکم زده بود پرسیدم از کجا؟؟؟؟؟ گفت خودم زنگ زدم بهش گفتم سریع تر طلاق دخترمو بده یه مورد خوبی براش سراغ دارم خودشم راضی میخوام شوهرش بدم به یه آدم با اصل و نسب و با پدر مادر.
تازه اونجا یه بخش ماجرا رو فهمیدم گفتم من عاشق خودش بودم تو چه کار کردی با زندگی دخترت؟ گفت دهنتو ببند به قدر كافی ابروی ما رو بردی مادرشوهره که انگار چیزی به خوردت داده بود هر کاری میکردم چسبیده بودی بهش نوکری شو میکردی .. داداشتم گفت یه وکیل براش بگیریم بدون قسط بندی مهرشو بگیره خیلی پول لازمم.
از اونجا اومدم بیرون فقط خدا خدا میکردم خوب ضبط کرده باشم دیدم واضح ضبط شده، سریع برای مادر شوهرمو، شوهرم فرستادمش. به مادرشوهرم ویس دادم این مدرک بی گناهی من هرچند شما باورم نداشتی اما حلالم کن.
به شوهرم گفتم خیلی بد دلمو شکستی مدرک برات فرستادم من از چیزی خبردار نبودم سریع تر کارای طلاقو انجام بده برگه هارو بیار امضا کنم هرچی حق و حقوق دارم میبخشم وسایلمو هم جمع میکنم از خونتون میرم.
رفتم وسایلمو جمع کردم رفتم خونه دوستم سربار اون شدم جایی نداشتم برم. فرداش شد آیفونو زدن دوستم دید شوهرمه گفتم بگو اینجا نیست. دوستم جواب داد گفت زنت اینجاس بیا بالا ... هرکاری کرد نيومد من رفتم پایین با اصرار سوار ماشین شدم حرکت کرد چون حالتای عصبی داشت ترسیده بودم گفت تو ویس گفتی عاشقت بودم ینی دیگه نیستی؟ میگی دیگه دوسم نداری؟
زدم زیر گریه شوهرمم بغضش ترکید. گفت مامان دلش برات تنگ شده. ما تورو میشناختیم نمیدونم چی شد تحت تاثیر حرفای اون زن قرار گرفتیم نباید باور میکردیم گفت ببخشید فرصت بده جبران کنم.
مستقیم منو برد پیش مادرش انقد محکم بغلم کرد و ماچم کرد خیلی خوشحال شدم
مادرشوهرمم گفت ببخشید من اشتباه کردم میشناختمت و...
بعدم رفتیم خونه دوستم شوهرم ازش تشکر کرد وسایلمو برداشتم رفتم خونه خودم مادرشوهرمم بردیم شب خونه خودمون شام چیزی که من دوست داشتم سفارش داد برام آوردن کلی هم بهم رسیدن
به مادرمم پیام زدم گفتم بخاطر تهمت و دروغ دارن برات پرونده تشکیل میدن حواست باشه بیشتر نشه دیگه دخترت مرد اسم منو نیار. هر چقدر هم زنگ و پیام زد بدون اینکه بخونم پاکشون کردم
بازم ببخشید من باید زودتر میگفتم. مرسی از همه دوستان که کمک کردن ایشالا از خدا هرچی میخوان بهشون بده ممنون از شما خانم خوش قلب و مهربون که تو ناامیدی بهم کمک کردید💐💐❤️
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 🌱 سلام عزیزم من تولد دخترم بود و کلی تدارکات چیدم و شام مهمان داشتم هم از سمت خودم و هم
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال💙🍃
سلام به همه دوستانم ادمین عزیز
من با مشورت و همراهی شما تصمیم گرفتم کانون خانواده رو بهم نریزم و آشتی کنم.
هفته قبل مادرشوهرم مهمونی به پا کرد که ما آشتی کنیم. من و خانوادم رفتیم اونجا واسه شام از ساعت ۸ تا ۱۲ شب بودیم
هر بار مادرشوهرم به پسرش زنگ زد که چرا نمیاین پس. یه بهانه ای آورد و آخر هم نیومدن.
جاری من مريض روانیه. به حدی خانواده شوهرم ناراحت شدن که گفتن دیگه نمیخواد محلش کنی و باهاش قطع رابطه کن و من الان هم وجدانم راحته هم حمایت خانواده شوهرمو دارم.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا 🌸🍃 سلام ...اولا ممنونم از ادمین محترم ک این کانال را ایجاد کردند تا مشکلاتمون رو بیان
#پاسخ_ارسال_کننده_سوال ❤️🍃
سلام وقت بخیر نبات خانم بزرگوار و خدمت اعضا محترم ...
خدمت دوستان عرض کنم که داستان زندگی بنده به اینجا رسیده که ما تصمبم گرفتیم که زندایی خانمم را بفرستیم خونشون ببینیم تصمیمش چیه و اگ طلاق هست بیاد توافقی تموم کنیم ک دیشب هماهنگ کردیم رفتن منزل خانمم اینا ک بلافاصه بعد از اینک زنداییشون میرسه خونه خانمم اینا خانمم با مادرم تماس میگیره هر چی از دهنش در میاد بار مادرم میکنه و با داد و بیداد میگه ک چی میخواید از جون من ، به پسر بیشرف و بی همه چیزت بگو دست از سر من برداره ، میدم .... و تا قرون آخر مهریه ازش میگیرم خلاصه مادرم زنگ زد بمن گفت خانومت اینطوری میگه
گفتم بیخیال بعد دیدم یهو دوتا ماشین پیچیدن جلوم پیاده شدن شوهر خواهراش بودن خلاصه درگیری و دعوا زدم اومدن جداکردن گفتم تنها گیر آوردید اشکال نداره بزنید چون به نفعه منه وقتی اونا دعوا راه بندازن
خلاصه زنداییش زنگ زد بمن گفت بیا خونمون رفتم گفت آقا فقط برو کارتا قانونی پیش ببر میگفت خانومت دیوونه شده اصلا تو نمیتونی دیگ بااون ادامه بدی زنداییش گفت هر چی از دهنش دراومد بهش گفته بود میگفت واقعا خانومت را اینطور نمیشناختم ک به منه زنداییش هرچی از دهنش دربیاد بگ منم گفتم باشه پس میخوان اینطوری پیش بریم مشکلی نداره اینقدر میبرم میارم آخر خودش میگ آقا مهرم حلال جونم آزاد اونموقع باز طلاق نمیدم من میخواستم خدا پسندانه برم جلو ولی اینا نخواستن ....منم تصمیم گرفتم وکیل بگیرم و کل کاراما بسپرم به وکیل و هرچی براش خریدم و اون پول و ماشین را بکشم از حلقومشون بیرون و اینقدر اذیت کنم ک آخر بگ مهرم حلال جونم آزاد وکیل گفت اونموقع تو طاقچه بالا میزاری میگی خسارت منو بدید من طلاق بدم من طلاق نمیدم و از دادگاه نامه میگیرید و میرید برای ازدواج مجدد ....دوستان و بزرگواران بازهم نیاز به راهنمایی های شما دارم ممنون میشم راهنمایی کنید
و اینک دعا کنید این قضیه ان شاء الله ختم به خیر بشه ب امید خدا.... ۱۳ آذر اولین جلسه رسیدگی داریم دادگاه.....
بازهم از نبات خانمبابت این کانال خوبشون ممنونم....
#ایدی_ادمین 👇❤️
@nabat1389
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"