eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
37هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️🍃 در حاشیه منهاج علامه از مولایمان حضرت علی علیه السلام روایت است که فرموده اند : اگر از ظالم یا ساحری بترسی بعد از نماز شب و قبل از نماز صبح روی به جانب خانه آن ظالم و ساحر کن و هفت نوبت بگو :   بِسمِ اللهِ وَ بِاللهِ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ     📓 منبع : کلیات مفاتیح الحاجات ص 198 و 199 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅ هر روز؛ به همدیگر لذت بدهید.. ازدواج، یعنی کاری کنید که طرف‌مقابلتان احساس خوبی پیدا کند و به صورت روزانه به او لذت بدهید؛ البته همانطور که خودش دوست دارد... همسرتان می‌گوید؛ از گل زنبق خوشش می‌آید، چون خودتان فکر می‌کنید گل رز بهتر و رمانتیک‌تر است، برای او رز نخرید. یاد بگیرید همسرتان چطور دوست دارد به او لذت بدهید؛ چه محبت فیزیکی باشد، چه جملات محبت‌آمیز، چه هدیه دادن، کمک کردن و یا وقت گذراندن با او. عادت کنید این کارها را به صورت روزانه برایش انجام دهید. مطمئن باشید از لذت دادن، بیشتر از لذت گرفتن، لذت خواهید برد. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💜❤️ ☘️فروردین: این فال مسافرتی دلپذیر به مکانی دور ررا پیش بینی می کند. از ولخرجی و اسراف برحذر باشید.. ☘️اردیبهشت: این فال به شما توصیه می کند کاری را بدون فکر انجام ندهید چرا که این فال از مشکلات و گرفتاری ها خبر می دهد. ☘️خرداد: این فال نشان دهنده این است که ملاقات کننده ای خواهید داشت اگر دور از دست باشد : اختلاف با دوستان و نزدیکان است. ☘️تیر: اگر در فکر معامله ای هستید تشویش نداشته باشید و در انجام آن بکوشید که زیان نخواهید دید. ☘️مرداد: این فال نشانه ی آینده ای روشن و دغدغه با اهدافی بزرگ است و همچنین از آمدن یک جو عصبانی خبر می دهد. ☘️شهریور: این فال نشان دهنده این است که قلب شما در حال حاضر به سمت شخص مورد علاقه خود متمایل است و هم اکنون در فکر شخصی هستید که دوستش دارید. ☘️مهر: این فال نشان دهنده خرید خانه ای زیبا و آینده ای خوب در خانواده است. و در انتظار خبرهای خوبی باشید. ☘️آبان: خوش شانسی و بخت و اقبال نیکویی در انتظار شماست هرچند که شاید با سختی به دست آید. ☘️آذر: این فال نشان دهنده دیدار و ملاقات عاشقانه یا دیدار با فردی که به او عشق می ورزید و دائما به یاد او هستید، همراه با شادیهای فراوان قلبی، احساسی می باشد. ☘️دی: صحبت تلفنی با شخصی که مورد نفرت یا انفجار شماست و در واقع شخصی است که شما قبلا با او مشکلی داشته اید یا اصولا به دلایل خاص صحبت نمودن با این شخص خوشایند شما نیست. ☘️بهمن: این فال نشانه ی به دست آوردن ثروت و رونق امور است. تا چشم به هم بزنید این مشکلات کوتاه مدت فراموش می شود. ☘️اسفند: این فال به خوشحالی و لذتهای احساسی از طرف جنس مخالف ( اگر صاحب این فال خانم باشد، از طرف یک آقا خوشحالی های مورد نظر را دارد و بالعکس) اشاره دارد ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 سلام به ادمین عزیز و همه اعضا🌹 دررابطه باخانمی که درمورد سِحر برادرشون و ....صحبت کردن خیلی خلاصه عرض کنم... خانواده یکی از دوستان بسیار نزدیک من چندین سال مشکل پشت مشکل داشتن و عادی نبود گرفتاریشون..دریغ از یه اتفاق خوب تو زندگیشون هرچندکوچک.. ازطرفی یه زن عمو داشتن که به طرز عجیبی ۱۵سال باهاشون دشمنی داشت وازهیچچ کاری برای بردن آبرو و خوشحالی اینادریغ نمیکرد..... این خانواده که بسیار معتقد و مذهبی بودن به هیچ وجه طرف دعانمیرفتن اماانقد بدبختی داشت که رفتن پیش دعاندیس...تازه نه هر دعا نویسی..کلی پرس وجو کردن تو قم یه فردی که معتمدبود...خلاصه..... گفته بودیه خانم براتون دعاگرفته که با اخبار اون دعانویس،تطبیق دادن معلوم شد زن عموشون بوده...اینام طلسم شکن گرفتن تا رفع شه اما هیچ مشکلشون رفع نشد..بین خانواده اختلاف افتاد و بسیار بدترازاون اینکه مادرشون که فرد بسیار مومن و سرشناسی بود دست به خودکشی زد 🤭خداخییییییلی رحم کردبهشون که زنده موند..الان خود خانواده وحتی مادر خونواده موندن چطور این اتفاق افتاد...دیگه کلا توبه کردن از دعاگرفتن و گفتن اگه کسی هم برامون دعاگرفته توکل میکنیم به خدا و باتوسل ودعا وقران وصدقه رفع میکنیم.. یه خانومم میشناسم گرفتار مشکلات شدن ورفتن پیش دعانویس و بدترشدن و خلاصه در آخر چله نور گرفتن تا اثر دعانویسی بره..و با چله نور مشکلاتش حل شد....تو اینترنت سرچ کنید روش چله نور هست 📣ایهاالناس...دعانویسا شاید اطلاعات بدن وراست باشه امادلیلش اینه باشیاطین درارتباطن..ضرردعانویساخیلی بدتر از نفعشونه..هرکی رو دیدید نهی کنیدازاینکارا📣 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❤️🍃 سلام نبات جان خداخیرتون بده چقد کانال خوبی دارین شب های طولانی سرگذشت ها رو برای شوهر ودخترام میخونم وبعد نظر میدیم در مووردشون واما مشکلی که دوسال ونیمه داره ازارم میده رو میگم شاید کسی تو نست راهنمایی کنه داداشم یه دختر میبینه و به من میگه که بیا بریم خاستگاری ما رفتیم اون دختر قبول نکردن گفتن میخام برم دانشگاه کاش رفته بود وهیچ وقت جواب مثبت نداده بود این قضیه تموم شد تا اینکه یه شب دادشم بهم زنگ زد صداش گرفته بود خیلی ناراحت بود باهام زیاد درد دل کرد گفت اگه من تو.این خونه بمونم سکته میکنم از دست نامادریمو رفتارای بابام منم گفتم یه دختر برات سراغ دارم انشاالله میریم خاستگاری وجور میشه یه همدم برات پیدا میشه وخلاص میشی از این همه تنهایی اما داداشم گفت من هنوز تو فکر اون دخترم بهش پیام بده ببین رفت دانشگاه یا نه منم که داداشمو خیلی دوست دارمو برام عزیزه و هرچی گفت چشم.بسته قبول میکنم گفتم چشم وپیام دادم ایشون گفتن که دانشگاه نرفتم وقبول کردن که بریم خاستگاری هرجا هم تحقیق کردیم هیشکی چیز بدی درموردشون نگفتن. من از همون شب اول که رفتیم خاستگاری گریه میکردم.میگفتم این دختر برای تو.مناسب نیست اصلا یه جوری بود درست ما رو تحویل نمیگرفت از اول تا اخر خاستگاری اومد نشست همش سرش تو.گوشی بود خیلی بهمون برخورد داداشم.مسخرم میکرد که تو به همه چی گیر میدی همه چیزو سخت میگیری خلاصه کنم که رفتن ازمایش خون روزی که جوابش اومد دختره زنگ زد گفت که فعلا نرین برا جواب من نظرم عوض شده هنوز میخوام تحقیق کنم من باز داد میزدم که این خانم نرمال نیست داداشم هم به غرورش برخورد وگفت باشه به همه میگم خونمون به هم.نخورده اما بابابزرگ دختره باز زنگ زد گفت که جواب رو.بگیر بیا انگا تحقیقاشون تموم شده🤦‍♀ داداشم گفت چکار کنم موندم سر دوراهی گفتم.تو رو خدا قبول نکن شما بدرد هم.نمیخورین اما باز به حرف من اهمیت نداد وحرف خواهر بزرگترم گوش داد که گفته بود اگه بریم.جای دیگه خاستگاری بدتر از این بشه چی😐 خلاصه دیگه باز رفتیمو شد شب بله برون من وابجیم همراه اون دختر رفتیم ارایشگاه که تنها نباشه به خاسته ی برادرم.اما اون دختر کوچکترین حرفی با ما نزد وما نمیدونستیم چرا اینقد کم محلی میکنه خیلی بهمون برخورد شب شدو موقع بله برون سر مهریه بحث بالا گرفت ومن دیگه مطمعن شدم که خانواده ها هم اصلا با هم.جور نیستیم به داداشم.گفتم.تو رو خدا تمومش کن اما بازبزرگتر ها پادرمیونی کردن و اون شب هم با هر سختی بود تموم شد اما از اون شب همش با هم دعوا داشتن یک.روز نبود که مشکلی با هم نداشته باشن ومن همچنان پافشاری میکردم که اینا برای هم.مناسب نیستن ولی با این وجود با زن داداشم خیلی خوب رفتار میکزدم اگه میفهمیدم داداشم حرفی بهش زد خیلی دعواش میکردم دریغ از این که نمیدونستیم چقد بی ادبه تا اینکه کاسه س صبر دادشم لبریز شدو تمام حرفایی که درموردمون میزد بهمون گفت من گفتم یا تمومش کن یا اگه ازدواج کردین وبچه دار شدین دیگه هزبلای هم سرت بیاره حق نداری ازش جداشی و یه بچه مثل خودمون بدبخت کنی وعروسی کردن والان یه پسر یک.ماهه دارن اما باز مشکلاا سر جاشونه من از تنها مشکلشون که خبر دارم وا واقعا. وقتی میبینمش به مرز افسردگی پیش میرم حرف نزدنشونه توی این دوسه سالی که ما همو.میشناسیم فقط سلام وخدافطی کرده با مو کوچکترین تعریفی نمیکنه داداشم خیلی ناراحته میگه با این رفتارش هیشکی باهام رفت وامد نمیکنه شاید شما ها بگین این که چیزی نیست ولی بخدا خیلی رومخه خیلی بیش از اندازه وخیلی هم بی ادبه که اگه باداداشم دعواش شد زنگ ماها میزنه وهر حرفی از دهنش در اومد بهمون میگه اما عیبی نداره کاش اجتمایی میشد که داداشم.راضی باشه دو.روز اومده خونمون به اندازه ی یک.ماه تنهایی حوصلم سررفت از بس که فقط نگاه میکنه ونظارت میکنه بعد که رفت خونه هرچی دیده وندیده تو.چشم داداشم.میکوبه اصلا باهامون راحت نیست که حتی نصیحتش کنیم دلیل رفتاراش نمیدونم واقعا مدلشه یا عمدا اینجوری میکنه تو رو خدا یه راهی پیش پام بزارین طوری که ناراحت نشه بهش بفهمونم چقد بیشعوری واجتمایی نبودنش برا دادشم وهممون عذاب اوره من تا قبل از ازدواج همش میگفتم جدا شین اما الان با وجود بچه تمام تلاشم رو.میکنم با خوبی وخوشی کنار هم زندگی کنن چون خودمون بچه ی طلاقیم وبا چه سختی هایی بزرگ شدیم 👇❤️ @nabat1389 : عزیزای دلم لطفا این دوستمونو راهنمایی کنید 😘🙏 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 سلام درباره اون برادر که مادر خانمش دخالت می کنه بگم که آقا ،بردار شما از الان مشکل دارین چه برسه برین تویی زندگی خودتون شما جدا بشین خیلی بهتر هست چون این دختر خانم از الان حرف پدر و مادرش هست چه برسه برین تویی زندگی خودتون هر روز دعوا می کنید با مثلا خانم طلبه هست شما الان جدا شین خیلی بهتره هیچ چیز جایی پدر و مادرتون رو نمی گیره 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خدمت اون خواهری که عقیده دارن جن بهشون ضربه زده عزیزم بجای رفتن پیش دعا نویس به قرآن اهل بیت علیهم السلام مراجعه کن ، دوا و داروی هر درد و مشکلی اینجاست شما هر روز با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط برقرار کن ،زیارت آل یس بخون با حضرت حرف بزن مطمئن باش حضرت کنار شما هستند و حرف های شما رو می شنوند و کمکتون می کنند هر روز سوره ی جن رو تو منزلتون بخونین با صدای بلند یا توسط ضبط صوت تو منزل پخش کنین ان شاالله بزودی مشکلتون بر طرف میشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام ستاره جان ممنونم از زحمات شما مدت زیاد یه که عضو کانال خوب شما هستم درد دل دوستان رو می خونم و راهنمایی دوستان رو و از همه اینا درس می گیرم الهی همیشه دلتون شاد و لبتون خندون باشه خدمت اون برادری که تو عقد با خانمش مشکل دارن عرض می کنم شما که تو دوران شیرین نامزدی و عقد اینهمه بگو مگو و ... داشتین چطور می خوایم برین زیر ی سقف زندگی کنین ؟؟!!! مگر نه اینکه این دوران برای شناخت بیشتر از طرفین هست پس چرا باز هم مصر به ازدواج هستین ؟؟! برادر عزیز دو طرف باید در هر شرایطی مواظب حرمت و احترام فی ما بین باشند و به قول بزرگترها《 روشون تو روی هم باز نشه》 وقتی قبح این مسئله ریخت پرده ها و حریم های احترام بین دو طرف دریده شد ، و خصوصا این مطالبی که شما راجع خانواده این خانم عنوان کردین!! چطور می خواین باز هم ادامه بدین معمولا تو این دوران دختر خانم ها خیلی به اصطلاح سعی می کنن خودشون رو پیش خانواده شوهر عزیز کنن و ... خانم شما که از الان با خانواده ی شما این موضع رو داره پس فردا چطور می خواد با خانواده همسرش کنار بیاد ؟؟ آیا شما می تونی پای خانواده همسرت رو از زندگی مشترک قطع کنی؟؟ یا اینکه باید در تمام عمر چشمتون به دهان خانواده همسرتان باشه ؟؟ و .... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام وعرض ادب خدمت سرکار خانم 💐💐💐 در جواب برادر بزرگوار که نامزد طلبه دارند، بنده به عنوان یک خانم طلبه بسیار بسیار متاسف هستم وشرمنده که یک خانم هم دوره ما، نتوانستند به احکام دین و مذهب عمل کنند وفقط و فقط اسم طلبه رو یدک می کشند. برادر عزیز اطاعت از پدر و مادر بلافاصله بعد از اطاعت ازخدا آمده . اطاعت آنها واجب هست مگر در مواردی که خلاف حرف خدا باشد. 👈👈👈یک ضرب المثل داریم (سالی که نکوست از بهارش پیداست ) خانمی که هنوز وارد زندگی نشده، دارد دنیا و آخرت شما را آتش میزند . امیدوارم با دیدباز بهترین تصمیم رو بگیرید. پیروزو سربلند باشید. یا علی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در جواب اون دختری که 16سالشون هست و خیلی جوش میزنن عزیزم اب بزار توی فریزر تا یخ بزنه بعدبزار داخل یک پارچه نخی بزن به صورتت اولش خیلی جون هات بزگ میشن اما بعدش جوش هات کمتر میشه البته اگر جوش هات عفونی نیست میتونی این کار رو انجام بدی ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✅ وجود چه اختلافاتی می تواند به خوشبختی زندگی زناشویی لطمه بزند؟! 💠 وقتی یکی از طرفین ازدواج پر انرژی باشد و در مقابل همسر او کم انرژی، این افراد با مشکلات عدیده ای برخورد می کنند. اختلاف در میزان انرژی در زمینه های مختلف نمایان می شود، که از جمله می توان به معاشرت های اجتماعی، فعالیت های مذهبی و غیره اشاره کرد. در انجام فعالیت های مربوط به خانه نیز سطح انرژی میان زن و شوهر اغلب مسئله ساز می شود، مثلاً ممکن است زن بخواهد کارهایی را در روزهای تعطیل آخر هفته در منزل انجام دهد و شوهرعلاقه مند باشد که پای تلویزیون بنشیند یاروزنامه بخواند. مثلاً اگر یکی از آنها شیك پوش باشد و به لباس و ظاهر اهمیت دهد و دیگری نه، این اختلاف می تواند در رابطه زناشویی آنها دردسر ساز شود. بسیاری از زوج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالی، دچار مشکل می شوند. یکی به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و دیگری به خرج کردن پول و خوش بودن در لحظه حال علاقه مند است. 💠یکی معتقد به ریسك کردن است و دیگری فکر می کند که باید به تدریج و با ضریب اطمینان بالا بر دارایی های خود بیفزاید. یکی می گوید درآمد را باید خرج فرزندان کرد و دیگری می خواهد پول را نگه دارد. ✅اختلافاتی از این قبیل می تواند شیرازه زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد، به همین دلیل لازم است که قبل از ازدواج در این موارد بیشتر موشکافی شود. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
☀️🍃 🌹 ‏امام صادق علیه السلام‏ انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ أَقْنَعُ لَكَ بِمَا قُسِمَ لَكَ. همیشه به آن‌ها که از مقام از تو پائین ترند نگاه کن و هرگز به بالاترها نظر نکن، اگر چنین کنی از زندگی راضی خواهی بود. 📓 الکافی، ج ۸، ص: ۲۴۴ ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 سلام ممنون از کانال خوبتون عزیزی که از استان فارس دعانویس خواستین اصلا پیش دعا نویس نرین بدتر میشه اونا بواسطه موکل جادو میکنن موکل هم عاشق شما نیس که مفتکی کارتونو درست کنه درقبال باید چیزی قربانی کنین بدون اینکه بفهمین خدای نکرده عزیزی از دست میدین پس بیخیال دعا نویس و فالگیر ایتا سرچ کنین mehasee دوتا خانوم هستن که یکیشون مدیومه اذکار قرآنی میدن خودم برام سحر گرفته بودن همین خانوما باطلاسحر دادن ۴۰ روز خوندم منم مشکلم مثل شما بود کسی سحر گرفته بود که منو شوهرم ارتباطمون با خانواده من قطع بشه دوماه قهر بودم با مامانمینا با اینکه پدر مادر زحمت کش و بی آزاری دارم انگار یکی در گوشم میگفت برو پدر مادرتو بزن تو خیالم میزدمشون همین عید امسال خدا نگذره از کسی که سحر میکنه برای سلامتی امام زمان صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام نبات جان در جواب اون اقایی که خانومشون ماشین ازشون میگیره بخدا من که غریبه هستم ونمیشناسم ایشون رو چقد از رفتار خانوم واینکه مدام ماشین رو ازشون میگیره عصبی شدم چه برسه به خانواده ی اون اقا حق دارن که این خانم رو به عنوان عروس نپذیرن .اقای محترم شما وارد زندگی هم که بشین احتمالا خونه یا هرچیزی که با زحمت به دست اوردین میخاین بزنین به نام خانومتون و با تعریفایی که من شنیدم.ازتون ایشون لطف میکنن وشما رو با لباس تنتون بیرون میکنن پس غرور مردانتون کجا رفته انشاالله موفق وپایدار باشین 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت اقای ۲۶ساله ک بانامزدشون به مشکل برخوردن،برادر من عرض کنم خدمتتون که شمااقتدار مردانه ندارید و میترسید؛ببینید من نمیکم برید طلاق بگیرید و فلان،ولی وقتی طرف مقابلتون اینقد اذیت میکنه واینقدر اصرار به رفتن داره لزومی نداره نگهش دارید چون دوستش دارید!!!اجازه ندید قلبتون به عقلتون حاکم بشه،یادتون نره(البته اینو نه به شما بلکه به همه ی خاهرا و برادرای عزیز کانال میگم)ازدواج کردن چیزیه ک همه چی باید متقابل باشه،احترام متقابل درک متقابل اگ غیراین باشه مطمعن باشید برده شده اید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام.خانم ها طلاق نگیرید مثل من بی چاره و بدبخت میشوید گور بابای مهریه .این تجربه منه طلاق گرفتم.حتی خواهرم با اکراه منو تو خونه خودش قبول میکنه تو چشم من نگاه میکنه میگه زیاد نیا اینجا شوهرم تحریک میشه یا شغلمو از دست دادم تا همکارام فهمیدن که من طلاق گرفتن بی خود و بی جهت به من محبت میکردند و پیشنهاد رابطه جنسی به من دادند و یکی دیگه در حالی که زن داشت پیشنهاد صیغه به من داد.اصلا تو اجتماع امنیت ندارم.خانواده ام طوری رفت و امدم را زیر نظر دارند انگار اسیرآوردند.نگران آینده خودم هستم دوست دارم مادر شوم.به دوستانم که همگی مادر شدن بد جوری حسودیم میشه.به خدا مرد مثل یک بچه میمونه فقط بهش محبت کنی و مطیعش باشی غلامت میشه طلاق باشه آخرین راه کمی صبر کنید ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا تا وارد خونه شدیم مشغول شام درست کردن شدم... بعد شام چای ریختم و کنار حسین نشستم... ه
الهام جواب داد: آخه نیومدی پیشم... همیشه همه چیو بهم میگفتی و بعد لباشو آویزون کرد و زل زد بهم...! با دیدن قیافش زدم زیر خنده و یه لحظه تمام دلخوریام ازش یادم رفت و گفتم: سوپرایزه... مطمئن شدم بهت میگم...! با شک بهم نگاهی کردو گفت: باشه... هرطور راحتی...! صبح روز بعد لحظه شماری میکردم تا ساعت زودتر بگذره و برم جواب آزمایشو بگیرم... خودمو با کارای مختلف سرگرم کردم تا زودتر بگذره...! نزدیکای ساعت ده بود که از خونه زدم بیرون و با سرعت به سمت آزمایشگاه رفتم...! وقتی نتیجه رو گرفتم از کسی که اونجا بود خواستم بهم بگه مثبته یا منفی...! برگه آزمایشو ازم گرفت... بعد از چند ثانیه لبخندی زد و گفت: مبارک باشه... جواب آزمایشتون مثبته....! با شنیدن این حرف بی اختیار اشکم جاری شد و بعد از خریدن یه جعبه شیرینی راه افتادم سمت خونه الهام اینا...! وقتی دررو باز کرد با دیدن جعبه شیرینی لبخندی زد و گفت: به به... خیر باشه... چیشده؟ سریع گفتم: نمیزاری بیام تو بعد بگم؟؟ از جلوی در کنار رفت منم سریع رفتم داخل.. بعد از احوال پرسی با نوری خانوم با ذوق گفتم: یه خبر خوب دارم...! نوری خانوم لبخندی زد و گفت: خیر باشه دخترم...! لبخند دندون نمایی زدم و گفتم: دارم مامان میشم...! نوری خانوم با ذوق اومد سمتم و بغلم کردو تبریک گفت ولی الهام با بهت بهم خیره شده بود! از دیدن واکنشش تعجب کردم... فکر میکردم خیلی خوشحال شه...! وقتی نگاهمو رو خودش دید سعی کرد خودشو جمع کنه و لبخندی که شبیه همه چی بود جز لبخند رو لبش نشوند و زیر لب تبریک کوتاهی گفت...! از دیدن واکنشش خورده بود تو ذوقم و بخاطر همین بعد از چند دقیقه خداحافظی کردم و رفتم واحد خودمون...! هرچه قدر فکر کردم متوجه این نشدم که الهام چرا خوشحال نشد... بیخیال شونه ای بالا انداختم و با خودم گفتم: شاید چون هنوز ازدواج نکرده به من که ازش کوچیکترم و باردارم حسودی میکنه..! تا شب کلی تدارک دیدم... شام و دسر و کیک و هرچی که فکر میکردم حسین دوست داره درست کردم و جواب آزمایشو کنار میز گزاشتم تا حسین اومد ببینه‌‌...! اون شب حسین دیرتر از همیشه اومدو خیلی خسته بود... به محض وارد شدن گفت: شام و حاضر کن خیلی خسته ام...! و بعد رفت لباس عوض کنه...! میزو چیدم و برگه آزمایشو هی جا به جا میکردم تا کامل تو چشم باشه... حسین اومد سر میز نشست و با دیدن برگه آزمایش با تعجب برش داشت و گفت: این چیه...؟ بازش کرد و چند دقیقه مات و مبهوت بهش نگاه میکرد... برای اینکه به خودش بیاد بلند داد زدم: بابا شدنت مبارک....! یه باره با این حرف من صورتش قرمز شد و زل زد بهم و با لحن سردی گفت: مگه من‌ نگفته بودم بچه نمیخوام...!؟ با شنیدن این حرف با قیافه ای که از ناراحتی جمع شده بود لب زدم: ولی من فکر میکردم خوشحال بشی...! فریاد کشید: غلط کردی جای من فکر کردی... من تو خرج خودمون موندم... چجوری خرج یه بچه رو بدم...؟ با غم زل زدم بهش و شروع کردم به هق زدن و دوییدم تو اتاق... نشستم رو زمین و زانوهام و بغل گرفتم... نمیدونم چقدر تو اون حال موندم که خوابم برد...! صبح که بیدار شدم تو جام بودم... بلند شدم و رفتم تو سالن... با دیدن میزی که دیشب چیده بودم یاد واکنش حسین افتادم... باز حالم بد شد... نشستم رو زمین و زدم زیر گریه‌... نمیدونم چقدر گریه کرده بودم که با صدای در بلند شدم و در رو باز کردم... الهام پشت در بود... با دیدنم تو اون وضع شوک زده نگاهی بهم انداخت و پرسید: چیشده نگین...! دوباره بغضم ترکید.. الهام بدون تعارف وارد خونمون شد... جیغ زدم: میگه چرا باردار شدی... بچمو دوست نداره...! آخه مگه من چه گناهی کردم...! با شنیدن این حرفم نمیدونم چرا حس کردم چشماش از خوشحالی برق زد ولی زود لحن ناراحتی به خودش گرفت و گفت: عزیزم... ناراحت نباش... مطمئن باش زود کنار میاد با این قضیه...! خودمو انداختم تو بغلش و زمزمه کردم: امیدوارم...! ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 سلام ستاره جان وعزیزانی که متن منم می خونید🙋‍♀️ چه خوب که میتونم دردلم رو اینجا بگم ستاره گفتم که یعنی روبه آسمون حرف میزنم آخه وقتی خیلی دلم به درد میاد وقتی برم زیر آسمون خدا وبه بالا نگاه کنم ودرد دل کنم کلی ۰سبک میشم البته وقتی توروستا باشم حالا درددلم👈پسری دارم که دیگه ۱۵ سالشه توبچگی وقتی دو روزش بود تشنج کردوبه عصب چشمش آسیب رسید ویه چشمش خیلی دید نداره اون یکی چشمش هم بیناییش زیاد نیست ولی خداروشکر میبنه ومشکل الانش تشنجهاش هست 😔 خیلی درمانده شدم اصلا با اینکه از بچگی تحت نظر بوده ولی الان خیلی حالش بدتر شده تشنجش تبدیل به صرع شده همش تو خونه اضطراب دارم که حالش بدنشه داروها اصلا جواب نمیده دکترسنتی طب اسلامی پزشک متخصص دکتر اشرفی اصلا هیچ فایده ای نداره میخواستم دکترشو عوض کنم ببرم دکتر حسن خویی اونم اصلا جواب تلفنشو نمیده خیلی مستاصل شده خیلی دعا وو.....ولی انگار دارم درجا میزنم کسی بوده بچه اش تشنج داشته باشه خوب شده باشه ؟یعنی میشه امیر عباس منم خوب بشه😭😭😭😭 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خسته نباشی من ۴۵ سالمه دوتا دختر ۱۲و۷ ساله دارم شوهرم معتاده الانم کمپ دنبال یه کاردرمنزل میگردم ولی پیدانکردم خیلی در عذابم حتی بعضی وقتها برا خورد خوارکم پول کم میارم قرض زیاد دارم کسی رو ندارم کمکم کنه شهرستانمون کوچک کارپیدا نمیکنم تورو خدایه کار در منزل بهم معرفی کنید خیلی بی پولم هرجاهم رفتم کمک نکردم به خاطر بچه هام کمک کنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام و عرض خسته نباشید من پسری ۲۱ ساله و دانشجو هستم ۳ سال است که یک فکر ذهن منو مشغول کرده و عذابم میده من چند ویژگی نامطلوب دارم که والدین من هم ان ها رو دارند و به نوعی در خون من تزریق شده اون ویژگی ها شامل: عدم عزت نفس …عدم اعتماد به نفس…ترس…مقایسه خود با دیگران و حسادت…بدبینی شدید…خود کم بینی…تنفر از خود و والدین…مردم پرستی خانواده مادری من هم این صفات رو دارند و پدرم بخاطر داشتن این ویژگی ها قرص مصرف میکند بنده کیلومترها از خانواده دورم و از این بابت خوشحالم چون والدینم دین خودشان رو بیشتر از من دوست دارند من به شدت تنهام و رفیق و والدین و همسر و دوست دختر و خدا وهم کلاسی و… ندارم و روابط اجتماعی من واقعا افتضاحه برنامه من برای آینده دوری از خانواده و زندگی در تنهایی است و هرگز ازدواج نخواهم کرد و این رو همه میدانند و فکری که من را عذاب میدهد تنهایی در آینده است چند ماهی است که افسرده شده ام و قرص فلوکستین مصرف میکنم و فقط منتظر مرگ هستم چون از هیچ چیز لذت نمیبرم خواهش میکنم من رو درک کنید و راهی عاقلانه و قابل اجرا پیش روی من بگذارید باتشکر ❤️👇 @nabat1389 : عزیزای دلم لطفا سوالات رو بی پاسخ نزارید😘🙏 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام ستاره جان وعزیزانی که متن منم می خونید🙋‍♀️ چه خوب که میتونم دردلم رو اینجا بگم
🌸🍃 سلام در جواب به خانومی که پسر ۱۵ ساله دارند و مشکل تشنج ...اصلا نگران نباش یکی از پسر عمو های من هم دقیقا همینطور بود توی همین سن صرع داشت بخصوص زمانی که از خواب یک دفعه بلند میشد ما از اصفهان هستیم ایشون را بردند چند جلسه پیش آقای دکتر مهدی شکیبا پور دوبار نوار مغزی گرفتند و دارو تجویز کردند طول درمان دوسال بود خدا را هزاران هزار مرتبه شکر آخرین نوار مغزی وضعیتشون نرمال بود و دیگه مشکلی براشون پیش نیومد ما هم مثل شما بسیار مستاصل و نگران بودیم انشالله زود اقدام کنید برای درمانش 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام علیکم می خوام در جواب اون خانمی که بچه شون تشنج می کنن عرض کنم عزیزم شما تو شرایط سختی قرار گرفتی می دونم ی مادر حاضره خودش فدا بشه اما فرزندش آسیب نبینه ، اما چه میشه کرد؟؟ توکل بر خدا کنید و توسل به بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها شفای فرزندتان رو بخواهید در ضمن پرس و جو کنید برای یافتن پزشک حاذق و درمان بهتر ان شاءالله نتیجه می گیرید عزیزم اگر شما سالم و سر حال باشین می تونین دنبال دوا و درمان فرزندتان باشین ... یک مادر استرسی و افسرده که خودش بیماره طور می تونه دنبال معالجه فرزند بیمارش باشه پس ابتدا روحیه خودتون رو بالا ببرید و قوی باشید سپس به دنبال درمان فرزندتون عادت کنیم (همه ی ما ) برای همیشه فرزندانمان که امانتهای الهی هستند را به دست مولا و آقای عالم امیرالمومنین بسپریم اونوقت می بینیم که مولا خودش چطور مواظب شون هست. ان شاالله بزودی پزشک حاذق برای درمان عژیزتون پیدا میشه و به امید خدا شفای کامل و عاجل حاصل میشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای اون خانم که پسرش تشنج میکنه بخور حضرت مریم را امتحان کنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی ک پسرشون تشنج میکنه عزیزم برادره منم همین مشکلو داره البته توی 13 سالگی دعوا میکنه چوب برمی‌داره میخواد ب دوستش بزنه میخوره تو سره یه پیره زنه. ازسره پیره زنه خون میاد و همه دادوقال میکنن ک باباشو بگین بیاد زنه مردو فلانو اینا خلاصه داداشه من خیلی می‌ترسه بابامم میاد یکم دعواش میکنه زنه رو میبرن بیمارستان بدون اینکه بخیه ای بخوره فقط پانسمان میکنن تمام شب ک میشه داداشم خواب میشه صبح میبینم مامانم داره جیغ میکشه گریه میکنه همه بیدارشدیم می‌بینیم داداشم عین ی چادر سیاه شده خر خر میکنه. بابام بلندش کرد بردش بیمارستان وقتی آوردنش خوب شده بود انقدم می‌خندید. دکتر گفت ی مدت اینجوریه ولی خوب میشه تا سه چار سالی روزی 4بار تشنج می‌کرد حتی یبار سوار موتور بود خدارحم کرد کاری نشد. اونجابود ک دیگه بردیمش آزمایش سرو نمیدونم تو بیمارستان رضوی فیلمبرداری کردن از سرش اینا... دکتر گف هیچ مشکلی نداره فقط باید قرصاشو بخوره قرص توپیرامات و کاربامازپین. الان خیلی بهتر شده یعنی روزی یه باره اونم فقط شبا ک خوابه فقط خواهشا نذارین ناراحت بشه یا عصبانی چون بیشتر میشه. ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌