eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
38هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾ 🔸 ای اهل ایمان، بر شما هم روزه واجب گردید چنانکه امم گذشته را فرض شده بود، و این دستور برای آن است که پاک و پرهیزکار شوید. 💭 سوره: بقره 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 روایت واقعی 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌱 تو همین هنگام دکتری قد بلند با موهای سفید و قیافه ای درست شبیه به سبحان ولی پخته تر از سبحان وارد اتاق شد صدای خندتون تا استیشن پرستاری میاد حدس زدم دوستای سبحان باشند سبحان که از نیومدن کیمیا دلگیر بود ولی سعی می‌کرد خودش رو شاد نشون بده گفت _بچه‌ها بابام بابا بچه ها همه خندیدن و دکتر دقیق مثل سبحان دستشو پشت گردنش برد و نوازش بار کشید و گفت _این از نحوه معرفی دکتر آینده این کشور بچه ها بابا بابا بچه ها پسر این چه جور معرفی کردن همه سلام دادن و دکتر بهشون خوش آمد گفت من پدر سبحان م از دیدنتون خوشبختم دکترای آینده و بعد انگار که دنبال کسی بگرده دختر ها رو نگاه کرد جعبه شیرینی را از توی یخچال درآورد و داد دست ایلیا و گفت تو از همه خودی تری بیا شیرینی تعارف کن یکی از بچه ها گفت _آقای دکتر باعث افتخار ماست که شما را از نزدیک می بینیم دکتر با خنده و ته مایه غرور گفت _ متشکرم و به سمت در رفتت همزمان گفت _ ممنون که تشریف آوردین سبحان سریع گفت پس من مرخصم دیگه دکتر واستاد سمت سبحان برگشت و نگاهی چند ثانیه‌ای کرد و گفت _ خودت دکتری به نظرت میشه الان شمارو مرخص کرد _آره میشه من حالم خوبه باید جایی برم ترخیص مو بنویس بابا دکتر از اتاق خارج شد و حرفی نزد سبحان_ این دکترا چقدر ظالمن بابا حالم خوبه دیگه مگه زور میخوان منو اینجا نگه دارن ایلیا_حالا کجا میخوای بری وقتی دکتر میگه باید تحت نظر باشی.... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 زن‌ها وقتی احساسی درون‌شان فوران کند باید حرف بزنند حالا فرقی ندارد فوران غم باشد یا شادی؛ خوشی یا ناخوشی... آنها باید آنقدر از تمام جزییات ریز تا کلیات را بگویند تا حس کنند آرام گرفته اند! مردها اما... چه در اوج شادی باشند چه اوج غم ترجیح‌شان این است که در گوشه‌ای خلوت به اتفاقاتی که افتاد فکر کنند و نهایتا لبخندی بزنند لبخندی گاه تلخ و گاه شیرین... تفاوت‌های همدیگر را بفهمیم تا رنجش و تنش بی‌جا پیش نیاید 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 رمضان المبارک ماه رمضان آمد،نور دل و جان آمد ❤️ 🌙 حلول ماه رمضان بر مهمانان ضیافت الهی فرخنده باد. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃 🍃 یک نوازش ساده برای آرامش همسرمان وقتی که او نگران است 🍃 یک گفت و گوی صمیمی و خوردن یک فنجان چای کنار یکدیگر باعث می شود پایه های زندگی مشترک ما محکم تر شود. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
‌ ❤️ کتاب الله الناطق 💢 خورشیدِ وجود، کتاب خدا است. خدا دو کتاب دارد: یک کتاب تدوینی که قرآن مجید است و یک کتاب تکوینی: یعنی آن کسی‌ که قرآن در او تجسّم پیدا کرده و تمام حقائق قرآن -از باطن تا ظاهر قرآن- و تمام معارف قرآن در عقل او متمرکز است. تمام اخلاق قرآنی در صفات او مجسّم است، تمام احکام قرآن در اعمال او منعکس است و او «کتاب اللّٰه الناطق صاحب العصر و الزمان» است.. 🎙 بیانات آیت الله معظم حاج شیخ حسین وحیدخراسانی 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 می دانید وقتی مرد می بیند همسرش با نوشیدنی مورد علاقه اش به او می آید؛چقدر آرام می شود و انرژی میگیرد؟ پس دریغ نکنید ☺️ ‎ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام فاطمه جان.ممنون بابت کانال فوق العادتون.من ی سوال داشتم اگه میشه پیامم را بزارید گروه ببینم کسی راه چاره ای داره. دختری دارم حدود چهار سال خدا را هزاران مرتبه فوق العاده باهوش و سخنور ولی متاسفانه حدود یک ماهی میشه ک ببخشید تا بره دستشویی یکم شلوارش را خیس میکنه و این منا خیلی نگران کرده چون یکدفعه ای اینجوری شده حتی دوبار شب و امروزم تو مهد کامل خودشا خیس کرده.میخاستم ببینم کسی کمکی میتونه بهم بکنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🍶🍃خواص شیرین بیان: 🍃از بین بردن سوزش سر دل 🍃 درمان سوء هاضمه مزمن 🍃رفع ریفلاکس اسید و زخم معده 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🙏🤍 ✨﷽✨ ✍️ در هر صورتی به تعهدات خود عمل کنید 🔹یک روز خانواده لاک‌پشت‌ها تصمیم گرفتند که به پیک‌نیک بروند. از آنجا که لاک‌پشت‌ها به‌صورت طبیعی در همهٔ موارد آهسته عمل می‌کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشان آماده شوند! 🔸در نهایت خانوادهٔ لاک‌پشت، خانه را برای پیداکردن یک جای مناسب برای پیک‌نیک ترک کردند. 🔹در سال دوم سفرشان بالاخره جای مناسب را پیدا کردند. حدود ۶ ماه محوطه را تمیز کردند، سبد پیک‌نیک را باز کردند، و مقدمات را آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاورده‌اند! 🔸پیک‌نیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود و همهٔ آن‌ها با این مورد موافق بودند. 🔹بعد از یک بحث طولانی، جوان‌ترین لاک‌پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد. 🔸لاک‌پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالاوپایین پرید؛ اما به هر حال در خانواده او سریع‌ترین لاک‌پشت بود. 🔹او قبول کرد که به یک شرط برود؛ اینکه هیچ‌کس تا وقتی او برنگشته چیزی نخورد. 🔸خانواده قبول کردند و لاک‌پشت کوچولو به‌راه افتاد. سه سال گذشت و لاک‌پشت کوچولو برنگشت. پنج سال، شش سال... گذشت. 🔹در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک‌پشت دیگر نمی‌توانست به گرسنگی ادامه دهد. او اعلام کرد که قصد دارد غذا بخورد و شروع به بازکردن یک ساندویچ کرد. 🔸در این هنگام لاک‌پشت کوچولو ناگهان فریاد‌کنان از پشت یک درخت بیرون پرید و گفت: دیدید، می‌دانستم که منتظر نمی‌مانید. منم دیگر نمی‌روم نمک بیاورم! 💢زندگی بعضی از ما نیز صرف انتظارکشیدن برای این می‌شود که دیگران به تعهداتی که دارند، عمل کنند. 🔺آن‌قدر نگران کارهایی که دیگران انجام می‌دهند، هستیم که خودمان هیچ کاری انجام نمی‌دهیم. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🔆شيعه واقعى محمد بن ابى عمير از پرورش يافتگان مكتب اهل بيت عليهم السلام و از روات مورد وثوق و اعتماد است . او مدتى بشغل بزازى اشتغال داشت و داراى تمكن مالى بود ولى بر اثر پيش آمدهائى اموالش از دست رفت و به فقر و بى چيزى مبتلا گرديد. از مردى ده هزار درهم طلب داشت . مديون براى آنكه بدهى خود را بپردازد خانه مسكونى خويش را به ده هزار درهم فروخت و با پول آن روانه خانه ابن ابى عمير شد. در را كوبيد، ابن ابى عمير از منزل بيرون آمد. مديون ، پولها را تسليم وى نمود و گفت اين مبلغى است كه از شما به ذمه من است . پرسيد اين پول را چگونه بدست آوردى ؟ آيا از كسى ارث برده اى ؟ گفت نه ، آيا شخصى بتو بخشيده است ؟ جواب داد نه ، آيا متاعى داشتى كه فروخته اى ؟ باز هم پاسخ نفى داد و گفت خانه مسكونيم را براى اداء دين خود فروخته ام و پولش را براى شما آورده ام . ابن ابى عمير گفت : ذريح محاربى از امام صادق عليه السلام حديث كرده كه فرموده است : مرد مديون بجهت اداء دين ، از منزل مسكونيش رانده نميشود. سپس گفت بخدا قسم با آنكه هم اكنون آنقدر در مضيقه مالى هستم كه حتى به يك درهم احتياج دارم اما اين پول را نميگيرم . 📚جواهر الكلام ، جلد 25، صفحه 234 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c