رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام من ۱۸سالمه بعد زایمانم فقط ۴ماه بچمو شیر دادم بعد ۴ماه دیگه شیر نداشتم بدم بهش
#حرف_اعضا ❤️🍃
راجع به خانمی که بچه ۵و۱ ساله دارن حتماپنج روزروزی سه وعده به خصوص وقت خواب براشون قطره بینی یک قطره هرطرف بریزیدشبها ۵سی سی یک قاشق شربت سیترزین بهشون بدید دمنوش تخم به ودمنوش عناب وانجیرخشک هم بدین بهشون البته امسال سرمای بچه هازوداومدوانفولانزاوسرمای سنگین زیاده حدالامکان جای شلوغ نبریدشون بامتخصص مشورت کنید شربتهای تقویت سیسیتم ایمنی بدیدبهشون بعدبازی وعرق کردن بادنگیردتشون
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
خانمی که دوتا بچه اش خیلی وقته که مریض میشوند نباید فقط به دارو و چرک خشک کن اکتفا کنند
بچه ها طفلکی ها بدنشون ضعیف شده
مادر عزیز شما آنقدر زحمت می کشی خسته میشی ولی یه مدت دیگه هم صبر کن آب سیب و پرتغال و لیمو شیرین بده بخورند
کدو تنبل و به را بپز بده بخورند . تخم به و عناب بسیار عالیه .
میوه به مثل آنتی بیوتیک عمل می کنه
شلغم هم همینطور
با بازی بهشون یاد بده بخور کنند خیلی عالیه
یه مقدار بدنشون قوی بشه زود خوب میشوند البته وقتی که خوب شدند هم اینها را همه خانواده به عنوان میان وعده بخورید .
نباید حتما بیمار بشید
باید با این خوراکیها از بیماری ها پیشگیری کنید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام خواهری که فرزندانتون آنفولانزا گرفتن.پسرمن هم سه هفته طول کشید.اینقدرسرفه میکرد دوتامتخصص بردم..که داروی یکیش عالی بود..شربت پلارژین کیدز.که بیست درصدی ازعسل هست..واقعا موثربود..مواد غذایی ومیوه هایی که ویتامین سی و دی دارن بیشترمصرف کنین
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام سلام وصدتا سلام
وسلام به دختر ۲۲ ساله ای که آرزوش ازدواج بایه طلبه است عزیزم اتفاقا من از نوستل ی شما کلی ذوق کردم که هنوز دخترکانی هستن که به این لباس عشق می ورزند وباعث افتخارشون هست راستش منم یه پسر طلبه دارم که هنوز ازدواج نکرده البته ملبس نیست ولی اگر بخواد اجازه داره تازه سید هم هست اخلاق طلبگی وروحیاتش طلبگی هست ولی عاشق کار ودوست داره خودش زحمت بکشه کاش میدونستم کجای این شهر بزرگی آخه ماهم ساکن تهران والبته پسرم هم قم وهم تهران خلاصه میشد ببینمت وشاید......قسمت شد😉😂خداروچه دیدی ؟
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام میخواستم به اون خانمی که گفتن دوتابچه پنج ویک ساله دارن وخیلی سرما میخورن اگه هرروز صبح یه قاشق کوچیک عسل اصل بهشون بده مقاومت بدنشون بالا میره وبرای سرفه توطب سنتی گفته ده عدد عناب ده عدد انجیر بابرگ خشک اویشن بیست دقیقه بجوشنید وبخورید درمان سرفه میباشد من امتحان کردم خوب بود
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا #مهسا رعشه گرفته بودم ... تمام تنم میلرزید ... خدایا از این همه آدم یه سروان باید
#درد_دل_اعضا
#مهسا
وقتی سینی به دست به سالن برگشتم کمی از چای توی سینی ریخته بود ..
سینی رو مقابل بابا گرفتم که با دست اشاره کرد به مرد مسن و گفت اول به مهمونها بگیر دخترم ..
مرد مسن با لبخند فنجونی برداشت و گفت دستت درد نکنه دخترم ..
مرد جوون کنارش نشسته بود .. هیکل درشتی داشت ..
از لرزش دستهام فنجونها به هم میخوردند و صدا می دادند..
سرش رو بالا نگرفت و فنجونی برداشت و زیر لب تشکر کرد ..
بعد از پخش چای کنار مامان نشستم ..
پدرها باهم صحبت میکردند و زنها باهم ..
من تو سکوت انگشتم رو روی گلهای چادرم میکشیدم و تو دلم دعا میکردم بابا ازشون خوشش نیاد و خودش جواب منفی بده ..
با سقلمه ی مامان به پهلوم ،
از فکر خارج شدم و نگاهش کردم ..
مامان گفت بلند شو جناب سروان رو راهنمایی کن به اتاقت ..
آروم پرسیدم واسه چی؟
مامان کمی سرش رو نزدیکتر آورد و گفت با هم حرف بزنید ..
بلندشدم و جلوی در اتاقم ایستادم و گفتم بفرمایید ...
اسمم علیرضا امجد .. بیست و نه سالمه و تو اداره ی آگاهی مشغول به کارم ..
همونطور که خودتون هم دیدید یه خانواده ی معمولی و ساده دارم .. یه خواهر و برادر بزرگتر که ازدواج کردند ..
منم یکسالی میشه که قصد ازدواج دارم ولی کیس مورد نظرم رو پیدا نکرده بودم ..
تو زندگیم هم چیزی نمیخوام به غیر از آرامش، که آرامش مستلزم اعتماد و ایمان زن و شوهر به همدیگه است ...
سکوت کرد ولی من نه حرفی زدم نه سرم رو بالا بردم ..
توی جاش جابه جا شد و گفت شما نمیخواهی چیزی از خودتون بگید یا نمیخواهید یکبار نگاهم کنید ..
با همون سر پایین گفتم من ... من احساس میکنم آمادگی ازدواج رو ندارم و هدف دیگه ای تو زندگیم دارم ..
لبخندی زد و گفت اینو بزارم به پای ناز دخترونه یا ...
تند سرم رو بالا آوردم و گفتم نه .. نه.. چه نازی؟ منی که حتی یه املت بلد نیستم بپزم چطور ازدواج کنم .. اصلا دیدید چطور چای آوردم ؟ نصفش ریخته بود تو سینی .. من تا ظهر میخوابم .. همه ی کارهام رو مامانم انجام میده ..
توقع داشتم با شنیدن هر کدوم از حرفهام لبخندش رو جمع کنه ولی همونطور زل زده بود بهم ..
وقتی ساکت شدم گفت مشکلتون ایناس که گفتید ؟؟
چادرم رو کمی جلو کشیدم و گفتم بله .. و خیلی چیزهای دیگه ... مثل درس خوندن .. مثل سرکار رفتن .. مثل ....
جدی شد و گفت من که با حرفهای اولتون هیچ مشکلی ندارم بالاخره مادرهای خودمونم از روز اول کدبانو نبودند کم کم یاد گرفتند ...
در مورد درس و کار من از خدامه که همسرم یه آدم اجتماعی و فعال باشه .. فقط ... میمونه یه چیز که ... منو نپسندیده باشید که ..
سکوت کرد .. نگاهش کردم جور خاصی نگاهم میکرد
دلم لرزید و با خودم گفتم خدایااا چرا این رو زودتر سر راهم قرار ندادی ؟
زودتر از آرش .. قبل از این که ...
پرسید نگفتید .. منو نپسندیدید؟؟
سرم رو پایین انداختم و آروم گفتم نه بابا این چه حرفیه.. خودم مشکل دارم ...
بلند شد و گفت بقیه ی مسایل رو میشه با صحبت حل کرد خودتون رو اذیت نکنید مهسا خانم ...
منم بلند شدم و ایستادم ..
روبه روم ایستاد و آروم گفت مادرم حق داشت ازتون اینقدر تعریف میکرد ..
سرم رو بالا آوردم و نگاهمون بهم گره خورد ..
چرا هر بار که نگاهش میکردم اینطور میشدم
با دست به در اشاره کرد و گفت بفرمایید
+شما بفرمایید
به سالن برگشتیم و مادر علیرضا با نگاهش نظرش رو پرسید.
نمیدونم علیرضا چی گفت یا چه عکس العملی نشون داد که مادرش لبخند عمیقی زد و گفت خب انشاله ما کی جواب میگیریم ؟
بابا گفت اختیار داری حاج خانم ما که شیفته ی شخصیت و منش حاج آقا و شما شدیم ولی مهم خود دختر و پسرن ...
انشاءلله من با مهسا خانم حرف بزنم ببینیم جوابش چیه
بعد از رفتنشون بلافاصله به اتاقم برگشتم و خودم رو به خواب زدم تا کسی باهام حرف نزنه .
مامان و بابا بعد از بدرقه ی مهمونها ، در حالیکه صحبت میکردند به سالن برگشتند
مامان صدام کرد ..
فوری پتو رو روی سرم کشیدم ..
در اتاقم باز شد و مامان گفت مهسا الان چه وقت خوابه .. بیا بابات میخواد باهات حرف بزنه ..
جوابی ندادم .. که بابا گفت ولش کن بزار واسه فردا...
تا نیمه های شب خواب به چشمهام نمیومد
علیرضا تمام فکر و ذهنم رو در گیر کرده بود ولی حیف.. حیف که این وصلت شدنی نبود..
نمیخواستم کس دیگه ای رو درگیر مشکل خودم کنم ..
دلم برای خودم سوخت و چشمهام اشکی شد ..
زیر لب گفتم خدایا عاقبتم چی میشه ؟ چه بلایی قراره سرم بیاد..
اینقدر با خدا حرف زدم و اشک ریختم که نفهمیدم کی خوابم برد..
با صدای آب چشمهام رو باز کردم نگاهی به ساعت انداختم ظهر شده بود ..
مطمئنن بابا اجازه نداده بود از خواب بیدارم کنند ..
از کنار پنجره حیاط رو نگاه کردم
بابا باغچه ی کوچیک کنار حیاط رو آب داده بود و با شلنگ حیاط رو میشست ..
با دیدنم شلنگ رو یه لحظه به طرف پنجره گرفت و گفت چه عجب خانم بیدار شدی ..
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
#پرسش
سلام خدمت شما من از همه ی دوستان کمک میخام ممنونم ازتون من ۱۵ ساله ک عروسی کردم تو زندگیم خیلی مشکلات بوده و هست هم از لحاظ روحی و هم جسمی تو ۲۰ سالگی دخترم بدنیا اومده و الانم ۳۳سالمه متاسفانه دخترمو تو ۸سالگی از دست دادم از اون موقع تا حالا افسردگی ناراحتی اعصاب گرفتم الان دوتا پسر دارم دوتا هم بچه بعد اون اتفاق از بارم رفت واقعا بعضی موقع ها خیلی خسته میشم شوهر ک کلا ی ادم کم حرفیه با من زیاد حرف نمیزنه دوست دارم بام درد دل کنه ولی کم حرف میزنه دوست دارم با حرف بزنه از مشکلاتمون تو زندگی اصلا اونطوری هم نیست ک بخاد ناراحتی های بیرونو تو خونه بیاره اون منو خیلی دوست داره اینو بارها ثابت کرده من از اینکه بام زیاد صمیمی نیست رنج میبرم چیکار کنم ی مادر شوهرم دارم ک الان نزدیک ۸ماهه ک زمین گیر شده و پیش خودمه چهارتا پسر دیگه هم داره و چهارتا دختر برادر شوهر قبل اینه مادرشوهرم زمین گیر شده گفت ک ما چهارتا هر کدوممون یکی از دخترا پیشمون باشه منظورم از ارثیه پدرشونه مادرمونم پیش ما باشه و کسی ادعای حق ازش نکنه خلاصه ک اون چهار خواهر شوهرم ک هرکدوم حقشون گرفتن و رفتن موند مادر شوهرمن ک پیش ما موند و کسی از ما چیزی نخاست حالا ک نزدیک ۸ ماهه و زمین گیر شده و من ازش نگه داری میکنم واقعا خسته شدم کلافه شدم من از خودم ناراحتم من چون اعصابم ضعیفه واقعا بعضی موقع ها کم میارم دوست دارم ازش نگه داری کنم ولی رواعصابمه هی نق میزنه همیشه ناراحته منم اعصابم خورد میشه و ازاون ورم بعد پشیمون میشم و از خدا میخام ک ی تحملی بم بده واقعا بقیه برادرا شوهرم درحق من ک زن داداششون هستم ظلم میکنن اونا پیش خودشون نمیگن اینم گناه داره نمیتونه با دوتا بچه مادرمون نگه داری کنه اونا درک نمیکنن منم هرچی کنایه میزنم اونا و زناشون خودشون میزنن ب اون راه و ب طور غیر مستقیم میگن خودت باید ازش نگه داری کنی چون حقش پیش خودتونه منم میگم تو این تقسیم بندی منو شوهرم هیچی نقشی نداشتیم نمیدونم چیکار کنم من همیشه میگم خدا ی تحملی بم بده حالا ک کاری از دستم بر نمیاد حداقل از رو ناراحتی کاری نکنم ک همه ثوابی ک کردمو خداقبول نکنه بم بگین چیکار کنم ممنونم از همتون ببخشید طولانی شده😔
#ایدی_ادمین ❤️👇
@nabat1389
دوستان عزیزم لطفا سوالات رو بی پاسخ نذارید💜🙏
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#حرف_حساب ✅
برای همسرت مادری نکن!!اشتباه نکن عزیزم!
#شما همسر او هستی نه مادرش!!او همسر شماست نه بچه ی شما!دلسوزی اگه "به اندازه" و "به موقع" باشه پسندیدست ولی اگه خدای نکرده حالت کنترل پیدا کنه و به اصطلاح خیلی از آقایون تبدیل به گیر دادن بشه، نه تنها پسندیده نیست بلکه مخرب و بد هم هست
#مثلا....
"لباست کمه؛ سرما می خوری ها"
"حتما ناهارت رو بخوری ها"
"مواظب باش خواب نمونی"
"کلید رو حتما ببری؛ پشت در میمونیا"
"تاریخ چک مال امروزه؛ یادت باشه"
و ....
درست مثل حرفهای مامانا میمونن!!
#صبوری کردن، زیاد حرف نزدن، دخالتهای بیجا تو کارای شخصی نکردن تو روابط همسرانه واجبه. مادری کردن های خودت رو بنویس و سعی کن ترکشون کنی.
به جای همسرت فکر نکن!
به جای همسرت نگران نباش!
به جای همسرت حرص نخور!
اینجور لطفهای بی جا و مکرر، از او یه آدم حواس پرت و متوقع درست میکنه!که بعدها حتی نمیتونه جورابشو پیدا کنه!
خانم عزیز،خواهرم گلم شما همسر شوهرتون هستید باید باظرافتها و سیاستهای زنانه باید براش همسری کنید و مرد ضعیف و ناکارآمد عملا دیگه مرد نیست. بچه ای می شه که فقط باید بهش سرویس داد.
ولی یه مرد که فرمانروای قلب همسرشه همواره سعی می کنه قوی تر و بدون اشتباه تر پیش بره و همواره پشت و پناه همسر و بچه هاش باشه."انتخاب با خودته بانو!"
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام من ۱۸سالمه بعد زایمانم فقط ۴ماه بچمو شیر دادم بعد ۴ماه دیگه شیر نداشتم بدم بهش
#حرف_اعضا 🌻🍃
سلام در جواب دخترخانم عزیزی که آرزو دارن بابک طلبه ازدواج کنن بایدبه عنوان خانمی که همسر یه طلبه بوده بگم
عزیزم منم مثل شمافکرمیکردم و همیشه میگفتم همسرم طلبه باشه ولی بعداز ازدواج به شدت توذوقم خورد بخاطر اینکه انتظار داشتم همسرم«خدا»باشه وهیچ عیب وایرادی نداشته باشه ولی متوجه شدم که یه طلبه هم ممکنه به اندازه ی یه انسان غیر طلبه خطا و اشتباه کنه و شاید بخاطر دیدم نسبت به طلبه ها هر خطارو بیشتر از حجم واقعیش میدیدم
این مسایل رو بامشکلات مالی که جمع کنی تحملش سخت ترم میشه
منم وضع مالی پدرم خوب بود الحمدلله ومیگفتم همسرم اخلاق وایمان داشته باشه کافیه ولی بعد مدت طولانی زندگی مشترک متوجه شدم وضع مالی هم خییییییلی مهمه
تا چندبارمیشه چیزی رو بخوای ونداشته باشی.به نظر من یه نظامی یاسپاهی هم میتونه آدم خیلی خوب وباایمانی باشه ودرامدش هم نسبتا قابل قبول
عزیزم خواهرانه بهت میگم خودتو محدودبه طلبگی نکن که چند کلاس درس خوندن انسانیت ودین و اخلاق نمیاره
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام نبات جون، وقتتون بخیر عزیزم، در مورد مشکل اون خانم ۲۰ ساله که گفتن تو عقد هستن و ...
خواستم بگم اگر این خانم میخوان در آینده زندگی راحت توأم با آرامش و از همه مهمتر اعتماد داشته باشن دور این آقا رو یه خط قرمز پررنگ بکشن.
اینو به این دلیل میگم که اطرافم چنین کسانی رو دیده م. و جالب اینکه خانم هرچی تلاش میکنه که اعتماد شوهرش و جلب کنه این رفتار خودش بیشتر باعث ایجاد بی اعتمادی میشه. بعضی آقایون رفتارهای درست در مقابله با مشکلات و یاد نگرفتن، مثلا میگن هر جا هرکی اذیتت کرد یا متلک انداخت یا اشاره ای کرد به من بگو خیالت راحت بی سروصدا ادبش میکنم در حالیکه اینطور نیست، و حتی اگر به روی خودشون نیارن ولی ذهنشون خیییلی درگیر میشه تا حدی که فکر میکنن حتما تو یه حرکتی کردی که چنین اتفاقی رخ داده. عزیزم، زندگی ای که توش اعتماد نباشه و طرف مقابل شما رو یه آدم دست و پا چلفتی ببینه و فکر کنه شما ساده ای و نمیتونی از خودت مراقبت کنی مفت نمی ارزه. یعنی شما دائما باید دنبال اثبات خودت و تواناییهات باشی و این زندگی رو برای شما زهر میکنه.
بنظرم چنین آدمایی بسیار بدبین هستن و ارزش نداره عمر و جوانی خودتو صرف چنین کسانی کنی.
ان شالله موفق و عاقبت بخیر باشی❤️❤️❤️
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام گلم
خانمی ازمحصولات نیوشاپرسیده بودبرای لاغری تاثیری نداره هیچ پولت دورریختی باشگاه ورژیم خودت بگیرنیوشااثری نداره بعدازفروش جوابت رانمیدن یابهانه میارندودستت به هیچ بنده
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام و عرض ادب
خدمت آن خانمی که در روستا زندگی می کنند و می خواهند برای دخترشچن معلم خصوصی بگیرند ولی امکانش نیست من دبیر ادبیات سال هفتم هستم.
می توانم اشکالاتش را برطرف کنم
اون خانمی که در مورد محصولات نیوشا گفتند من چند سال پیش استفاده کردم و اصلا نتیجه خوبی نداشت .
متاسفانه لاغر که نشدم هورمونهام به هم ریخت و کلی دردسر داشتم .
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام من ۱۸سالمه بعد زایمانم فقط ۴ماه بچمو شیر دادم بعد ۴ماه دیگه شیر نداشتم بدم بهش
#پاسخ_اعضا 🌻🍃
سلام نبات خانم گل خدا قوت 🌺
خواهر محترمی که گفتید دخترتون پایه هفتم هستن و از عزیزان در گروه میخواهید که در درس ها کمکش کنن عزیزم پایه هفتم چندتا درس مختلف داره و هر کدام آموزشش فرق میکنه بهترین کار اینه که تو اینترنت به قسمت آپارات برو ودر اونجا پایه هفتم و اسم درس و شماره صفحه کتاب رو وارد میکتی و به راحتی میتونه دخترت از آموزش ها استفاده کنه و دیگه اینکه براش کتاب کار خیلی سبز رو تهیه کنید هم آموزش داره و هم تمرین و اینکه تو روستاتون دختر خانمی که پارسال پایه هفتم رو با نمرات خیلی خوبی گذرونده ازش خواهش کنید که در درس ها بهش کمک کنه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خدمت ستاره خانم و اعضای محترم کانال.
خانمی که بچتون هفتمه و تو روستا هستی و معلمش بهش خوب یاد نمیده.
یعنی چی که نمیشه باهاش حرف زد؟
من و امثال من با لیسانس و فوق لیسانس موندیم بیکار.
بعد امثال معلم دخترتون به اسم معلم استخدام میشن ولی حتی نمیشه دانش آموزا باهاش حرف بزنن؟🙄
پس موقع حقوق گرفتن هم عصبانی باشه دیگه😒
شما بجای اینکه دنبال فردی باشه که به دخترت رایگان درس بده پاشو برو آموزش و پرورش و از معلمش شکایت بکن.(به فرض اگه فردی هم پیدا شد تا کی میخواد آموزش بده به دخترت؟
تمام مباحثو که نمیشه بهش یاد داد.
بالاخره اون نصف روز مدرسه هس و اصل کار اونجاس.
برو بذار اگه صلاحیت ندارن اخراجش کنن و نیروی تازه کار و تازه نفس بفرستن.
بنده خدا اگه وقت بازنشستگیش هس و حوصله نداره بره بشینه خونش.
والا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام علیکم در جواب خانمی که درس بچه شون ضعیفه ( البته برای همه مادرهایی که بچه شون میره مدرسه)
شبکه آموزش تدریس همه دروس ابتدایی رو داره دبیرستان هم قراره شروع بشه
واقعا تدریس هاشون عالیه از ساعت دو شروع میشه هر پایه ۲۰ دقیقه حتما حتما استفاده کنید .قول میدم بچه ها دوست داشته باشند
یکی دو روزه دستتون میاد که درسهای پایه بچه شما چه ساعتی هست.با این کلاسها اصلا معلم خصوصی لازم نیست.
اگه به درد کسی خورد برای مامان دوستم که مریضه دعا کنه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام...
وقتتون بخیر...
ببخشید در جواب اون خانومی که گفته بودن دخترشون کلاس هفتمه و در روستا هستند و معلمشون درست درس نمیده،معلم خصوصی هم نیست که بهشون مراجعه کنند بگید که من میتونم در درس فارسی و عربی بهشون کمک کنم البته اگه در این دو درس مشکلی داشته باشند...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام وقتتون بخیر
خانمی که روستا هستن و دخترشون کلاس هفتم معلمشون باهاشون خوب کار نمیکنه و دنبال کلاس خصوصی اند براش،
الان اینترنت پر از کلاس های آموزشی برای همه پایه های تحصیلیه هر درسی رو که میخوان توی اینترنت جست و جو کنند و فیلمش براشون میاد دخترشون ببینه و یاد بگیره
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#درد_دل_اعضا 🌸🍃
#پرسش
سلام وعرض ادب
من مشکلم رو فرستادم ک بذارید کانال اما کسی جواب نداد فقط یکنفر لطف کرد و گفت عزت نفست پایینه خوب چجوری میشه عزت نفس رو بالا برد این برام مهمه
من اینستا ندارم دسترسی هم به روانشناس واینجور جاها ندارم اما شدیدا از این مشکل رنج میبرم ای کاش یکی میتونست برام کاری کنه همیشه دعاش میکنم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وقتتون بخیر لطفا پیاممو بزارین توی گروه تا از مشورت هم گروهی های عزیز استفاده کنم
من ۲۴سالمه وشوهرم۲۸ سالشه ۶ساله ازدواج کردم ۱۷سالم بود که نامزدشدم درزمان نامزدی ۳بارشوهرم بهم خیانت کرد البته فقط تلفنی متاسفانه چون سنم کم بود در زمان نامزدی بکارت رو از دست دادم بخاطرهمین نتونستم جدابشم واینم بگم شغل شوهرم جوری هست که ۲ماه خونه نیست ۱هفته خونه هست تا اوایل زمستان
عروسی که کردم ۲ماه بعد باردارشدم اما در ماه سوم بچه هام رو ازدست دادم وبعد از چند ماه مجدد باردارشدم اخرای بارداری متوجه شدم شوهرم با دوستم بهم خیانت کرده الله اعلم که تا چه حد بود رابطشون
اما دیگه برای طلاق اقدام کردم وتا مراحل اولیه پیش رفتم ولی مشاورباعث شد که طلاق نگیریم
توی این سالها بازبهش شک کردم اما چیزی ندیدم
سوالم اینه که بچه من ۳سالش شده وهمسرم بچه میخاددوباره چیکار کنم ایا بچه داربشم یانه
میترسم که اگه باز ب کاراش ادامه بده با دوتا بچه کجا برم
یا واقعا دیگه ادامه نمیده
لطفا راهنماییم کنین ممنونم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت همه دوستای عزیز
من میخوام یکم درد دل بگم از خودم
لطفا توی گروه بزارید
من یه دختر ۱۸ ساله م
توی خانواده مذهبی
و سطح مالی متوسط
همیشه پدرم از لحاظ مالی هوامون رو داشت و نمیزاشت آب توی دلمون تکون بخوره
منم همیشه قدردان بودم و هستم و خواهم بود
هفته پیش تصمیم گرفتم از سلف دانشگاه نوشابه و چیپس بخرم
ولی پول همراهم نبود
خجالت میکشیدم به دوستام بگم
رفتم سلف و چیزایی که میخواستم رو خریدم و بهشون گفتم هزینه رو کارت به کارت میکنم
اونا هم قبول کردن
من پول توی کارتم داشتم
اما طمع روزگار ولم نکرد
رفتم خونه خالم
خاله م تمام چیزای بانکیش دست منه
منم شیطون رفت توی جلدم و ۳۰ هزار تومن به کارت خودم واریز کردم
که برم پول سلف رو بدم
همون موقع هم پشیمون شدم
حالا خالم میگه ۳۰ هزار تومن از حسابم کم شده ولی ۱ درصد هم شک نمیکنه که کار من باشه
من همون موقع توبه کردم
دیشب تا صبح گریه کردم
الانم حال خوشی ندارم و مدام در حال توبه کردنم
برای بار اول و آخرم بود
خواهش میکنم برای حال دلم دعا کنید
و دعا کنید که کسی از این قضیه بو نبره
#ایدی_ادمین ❤️👇
@nabat1389
عزیزای دلم لطفا سوالات رو بی پاسخ نذارید🙏💜
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#درد_دل_اعضا 🌸🍃 #پرسش سلام وعرض ادب من مشکلم رو فرستادم ک بذارید کانال اما کسی جواب نداد فقط یکنف
#حرف_اعضا 🌻🍃
برای اون دختر خانومی که گفتن از کارت خالشون پول برداشتن..
اینکه به اشتباهت پی بردی خیلی خوبه و تو باید سعی کنی که جبرانش کنی
اگه خالتون باهاتون صمیمیه باهاش حرف بزنین و قضیه رو بگین که بخواطر سلف بوده و...
اگه هم با خالتون صمیمی نیستین اگه پرسید ازتون که تو پول رو برداشتی راستشو بگو و گرفتار دروغ نشو
ادم ها بعضی مواقع طمع میکنن ولی وقتی توبه میکنی همه چیز روبراه میشه
در اولین فرصت سعی کن پول رو بهشون برگردونی
ناراحت نباش تو ادم خوبی هستی:)
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام با تشکر از کال خوبتون می خواستم به اون دختری که پول از کارت خالش انتقال داده به کارت خودش بگم عزیزم برو اون پول وبه کات خالت برگردون خودتو بسپار به خدا انشالله که دنبالشو نگیره اگر هم گرفت بگو اشتباهی ریختم یک راه حلی پیدا کن موفق باشی
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام عزیزی که از کارت خاله خانم 30تومن برداشتی خدا رو شکر پشیمون شدی گلم حالا که کارای بانکی خاله با شماست 30تومن رو به حسابش برگردون و بهش بگو اشتباه بانکی بوده و بعد از 72 ساعت دوباره پول برگشت شده به حسابش یا بجای شماره کارت خودت شماره خاله که تو ذهنت بوده رو زدی سخت نگیر واقعاً هم اینجور مسائل پیش میاد من خیلی وقتا کارت خودم رو میزارم تو دستگاه ولی شماره حساب شوهرم رو میزنم و هی که ارور بده بازم ناخودآگاه شماره حساب یا رمز ایشون رو میزنم. چون اکثراً کارت ایشون دستمه و همیشه اولین شماره که تو ذهنم میاد شماره کارت ایشونه. ولی حالا به هر طرفندی شده عزیزم پول رو برگردون هم توبه قلبی کردی هم عملی، پولش گردنت نمونه دختر خوبم❤️
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام، دختر خانم 18 ساله ای که برای خرید از سلف دانشگاه از کارت خاله ات پول برداشتی
عزیزم خوبه خودت متوجه اشتباهت شدی و از کار کرده ات پشیمون و توبه کردی
پول رو به کارت خاله ات بریز و بگو لابد اشتباهی شده و بانک پولو برگشت داده
شما جوون هستین و دلت پاک و بی آلایش
عزیزم مواظب خودت و دلت و قلقلکهای شیطان باش♥️
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت همه دوستان گلم و همچنین نبات جون درمورد اون خانومی که گفتن پول از کارت خاله اش بدون اجازه کشیده به نظر من شماره کارت خاله بردار پول بزن حسابش چیزی هم نگو شما اگه توبه هم کنی بازم اون فکر همیشه عذابتون میده اینجوری دیگه عذاب وجدان هم نداری😊
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
در مورد دختر خانم ۱۸ ساله ای که از کارت خاله شون ۳۰ تومن پول برداشت کردن : دختر خوبم احساس توبه و پشیمانی نشان از ذات خوب و دل پاک شماست قطعا مطمئن باشید خدا شما رو میبخشه و اشتباه شما رو برملا نمیکنه خدا ستار العیوب هست ولی دختر گلم این میلغ رو برای خاله ات چیزی بخر نونی ، پنیری ، سبزی و ... که خاله ات بهش نیاز داره و بگو حس کردم شما این رو نداشته باشی اینجوری بهش این پول رو برگردون و یا اگه از خاله ات شناخت خوبی داری که بعدا بهت سرکوفت نمیزنه اینجوری بهش بگو که موجودی کارتم کم بود و گرسنه ام شده بود تو دانشگاه از کارت شما خرید کردم و روم نمیشد بهتون بگم خلاصه عزیزم این ۳۰ تومن حق الناس هست که به گردنت میمونه پس زودتر اینکار رو انجام بده هم آرامش میگیری هم دینی به گردنت نمیمونه و از عذاب وجدان هم راحت میشی .
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام،خوب جبران کنند ۳۰ تومن خاله رو،نماز اول وقت بخونن،،،دایم الوضو،گناه نکنن،،،
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#پرسش_اعضا 🌸🍃
سلام خواهر جان وقت بخیر
من خانمی ۳۷ ساله هستم دوتا دختر یکی ۱۴ ساله یکی هم ۸ ساله ویک پسر ۱۲ساله دارم با توجه ب مشکلات روحی شدید ک داشتم اعتماد بنفس بسیار پایینی دارم و افسرده هستم خونه هیچ یک ازاقوام حتی خونه پدر و مادر ( جدا هستن )و خواهر برادر هم نمیرم بیرون رفتنم فقط برای مسجد و گاهی مغازه واگه توشهرکارداشته باشم یعنی درکل هیچ رفت وامدی ندارم بچه هام بخصوص دخترام جایی نمیرن. حالا مشکل من اینه ک نه خودم بلدم باکسی دوست بشم وارتباط برقرار کنم ونه بچه هام دوست ورفیق دارن. دختر بزرگم خیلی از این رنج میبره ک کسی باهاش دوست نیست وهمیشه ناراحت میشه میگه کسی تحویلم نمیگیره تا این سن ک شده کسی رو نداره با دختر خواهرم همسن هستن ولی اونم خودش رو براش میگیره وتحقیرش میکنه بقیه دوستاش هم همینطور ولی اون اگه کسی یکساعت تحویلش گرفت خیلی طرف رو دوست داره وعمیقا بهش محبت میکنه ولی همونم ولش میکنه. از اونجایی ک خودم هم بلد نیستم نمیدونم چجور راهنمایی یا کمکش کنم اون دوتای دیگه هم همینطورن دوست ورفیق ندارن دلم براشون میسوزه. بارها خواستم اینو تو کانال مطرح کنم ولی هربار گفتم فایده نداره. حالا اگه شما راهکاری بلدین ممنون میشم کمک کنید
اجرتون با بی بی دوعالم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام به خانمهای گل...من ۸سال ازدواج کردم ازدواج مون سنتی بوده یکی از بستگان پادرمیونی کردن برای ازدواج قبل عقد چند نفر بهمون گفتن عجله نکن و از مادرش بد می گفتن ما هم میگفتیم مادرش خوبه اخلاقش خلاصه ازدواج کردیم همسرم ۲ماه اول با من مهربون و خوب بود بعدش کم کم بد اخلاقی و بد دهنی اون شروع شد همش گیر الکی هنوز هم همون اخلاقا ادامه داره من مقصر مادر شو میدونم و اینکه همیشه جلوی مادرش سر چیز کوچیک با من دعوا میکنه همیشه فحش بد میده ...در صورتی که کل فامیل از صبوری و خانمی من میگن ...مادرش هم با شوهرش همین برخوردهارو داره فحش و ناسزا نفرین میکنه ....همسرم همش از لباس پوشیدنم ایراد میگیره خونه اخلاق نداره درک نداره من بارها خواستم طلاق بگیرم ولی باز بخشیدم پایبند ی بچه شدم خسته شدم...کلی خانوادگی فامیلای شوهرم همه با هم قهر هستن...هرچی به مادر شهر محبت میکنم اون بیشتر سو استفاده میکنه نمیدونم واقعا چیکار کنم با اخلاق اینا چندین بار الان بخاطر فحش های بدی که بهم داد جلوی خانوادش منو کتک میزد من و زیر سوال میبرد من رفتم قهر اصلا درست نمیشه مادرش خیلی اذیت میکنه من و خدا میدونه من کاری ندارم باهاشون واقعا نمیدونم چیکار کنم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانم ممنون میشم دردو دل منم داخل گروه بزارید دوستان کمکم کنن ممنون. من ۲۳ سالمه ۹سال ازدواج کردم .دوتا بچه کوچیک دارم .همیشه احساس تنهایی میکنم خیلی تنهام نه خونه فامیل میرم نه کسی مهمونی میگیره مادرم یک سال فوت کردن ازوقتی که به رحمت خدارفتن افسردگی گرفتم ناراحتم همش هیچ امیدی ندارم به زندگی.برادرامم بخاطر ارث ومیراث باهام قهرن خونه اونام نمیرم انگار سختمه شوهرمم برام وقت نمیزاره همش به فکر کار اصلادرکم نمیکنه از نظر مادی مشکلی ندارم ولی وقتی خانواده های مردم میبینم حسرت میخورم خیلی خستم بیشتروقتا دلم میخواد طلاق بگیرم برم حس میکنم تواین دنیاهیچکس ندارم.پدرمم معتاده سی وپنج ساله موادمیکشه خیلی بداخلاق وبددهن کسیوخونه راه نمیده ازوقتی مادرم رفتن بی حیاشده اذیتمون میکنه توروخدا یه حرفی یه راهنمایی که دلم اروم بگیره ازافسردگی دربیام خواهرم ندارم که درد ودل کنم روزگارسختی میگذرونم.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام وخسته نباشید پسرى٢٠ساله دانشجو دارم که مدتى است با فامیل ودوستان مراوده نمیکند حتى مسافرت بالاجبار ماراهمراهى میکندوزمانى که مهمان داریم پیش انان نمى نشیند میگوید حرفى براى گفتن با این افراد ندارم وباهاشون حال نمیکنم البته با دوستان خودش هم رفت وآمد خاصى ندارد درمنزل گاهى سروحال هست گاهى هم توى اتاقش میماند وحوصله ماراندارد لطفا راهنماییم نمایید
#ایدی_ادمین 💜👇
@nabat1389
دوستان عزیز لطفا سوالات رو بی پاسخ نگذارید💜🙏
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#داستان_عاشقی ❤️ نشستم روی آخرین پله خوابگاه که منتهی میشد به پشت بام تا هیچ کس صدایم را نشنود و
معینی را طی دو سالی که در دانشگاه بودم خوب میشناختم. یک ترک کلهشق آرمانی عملگرای خوشبیان خوشفکر خوش قلم که قطعاً توی جیب پیراهن گشادی که همیشه تنش بود، مهره مار داشت! چون فقط من نبودم که از او خوشم میآمد. همه دوستش داشتند. نیازی هم نبود بروم فکر کنم ببینم جوابم مثبت است یا نه! و بین خودمان بماند، قبلا فکرهایم را هم کرده بودم. فقط میماند بابا! بابا اگر هزار سال هم فکرهایش را میکرد، به جواب مثبت نمیرسید. چون امیر معینی سربازی نرفته بود، از من بزرگتر که نبود هیچ، یک ماه هم کوچکتر بود. کار نداشت و از همه این شرایط بدتر اینکه همشهری من هم نبود. یا حتی هماستانی و یا حتی استان همسایه. او زیر پونز غربی نقشه ایران بود و من زیر پونز شرقی و این خط قرمز بابا بود. از طرفی بابا یک فرضیهی به نظریه تبدیل شده در ذهنش داشت که لزومی نمیدید در مورد صحتش و یا دستکم بقای صحتش با من مشورت کند. همیشه میگفت «تو که فعلا نمیخوای ازدواج کنی!»
برای همین وقتی توپ انتقال خبر به بابا را انداختم توی زمین مامان و مامان با مفصلترین و طولانیترین و غیرمستقیمترین کلمهها ماجرا را به بابا گفته بود، طبق گزارش خودش بابا درآمده بود که «غلط هم کرده! نیم وجب بچه. دانشجو میشن فکر میکنن همه چی رو میفهمن. من که میدونم این پسره تو سرش خونده. بگو دیگه حق نداره حرفشم بزنه. من دختر به راه دور بده نیستم. مخصوصا به این جوجه» و ماجرا را مختومه اعلام کرده بود.
در آن یک سالی که بابا پرونده را مختومه اعلام کرد، مامان وقت داشت قدرت بقیه کلمههای فارسی و احیانا ترکی و راههای مستقیم و غیرمستقیم دیگری را هم امتحان کند تا بالاخره «حالا شما بزرگواری کن، حالا شما اجازه یه بار بیان ببینیمشون، حالا شما یه فرصت به این جوون بده، حالا دیدنشون ضرر نداره و...» کار خودش را کرد و مثل همیشه مامان توانست با پنبه مخصوصش سر ببرد و به قول شاعر بزرگوار «از آن سنگ خارا رهی برگشود». البته من و امیر هم در این یک سال فرصت کافی داشتیم تا آخرین سنگهایمان را هم وا بکنیم.
در یکی از روزهای پاییزی سال سوم دانشگاه، وقتی بابا رفته بود دنبال مامان تا از سر کار بیاوردش، من در را به روی امیر و خانوادهاش که در سفر غرب به شرقشان یک ساعت زودتر از وقت مقرر رسیده بودند، باز کردم. و چون کسی نبود بگوید «دخترم چایی رو بیار» خودم مستقلاً وارد عمل شدم. شاید یکی از دلایلی که توانست روی ذهنیت بابا تأثیر بسزایی داشته باشد، این بود که وقتی رسید خانه، پدر امیر در را به روی بابا باز کرد و خوشامد گفت. به نظرم جا داشت حتی امیر بیاید آشپزخانه و برای بابا چای ببرد. از آنجا که هیچ چیز این خواستگاری طبق قواعد خواستگاری معیار پیش نرفت، بابا به جای من رفت توی اتاق و قریب به یک ساعت و نیم با امیر حرف زد و وقتی درآمد، چشمکی به من زد و در گوشم گفت «فکر کنم قبولش کردم».
من هنوز وقتی لباسهای امیر را میاندازم توی ماشین، قبلش همه جیبها را چک میکنم. چون به نظرم آدم با همین کلمههای معمولی که در دسترس همگان قرار گرفته نمیتواند در عرض یک ساعت و نیم، مردی را از مخالفت محض به طرفدار دو آتشه تبدیل کند و حتم دارم یک روز بالاخره مهره مارش را که هنوز هم به قدرت سابقش کار میکند، پیدا میکنم.
#پایان
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#فال_عصرانه 🍊
💌فروردین
یک نفر با هديه ای شيرين به ديدارت ميآيد.
💌اردیبهشت
خبر یک مسافرت غیر منتظره به گوشت میرسد.
💌خرداد
فردا منتظر اتفاقات مثبت باش.یک ملاقات غیر منتظره و هیجان انگیز در انتظارت است.
💌تیر
فردا آرزوها و یا رویاهایتان تحقق خواهند یافت.
💌مرداد
فردا در زمینه کاری موفقیت فوق العاده ای بدست خواهی آورد و به سود خوبی هم میرسی.
💌شهریور
سود مالی خوشحال كننده و ديدارهاي سودمندي در انتظار توست.
💌مهر
فردا فضاي خوب و عالی در محيط خانه يا محل كار به وجود می آید.
💌آبان
فردا روز آفتابي و گرمي برايت شروع خواهد شد و روي خط شانس خواهی بود.
💌آذر
نامه يا خبري ميرسد كه جالب و شنيدني خواهد بود.
💌دی
فردا منتظر خبرهاي باش. از يک ديدار غيرمترقبه قلبت به هيجان در ميآيد.
💌بهمن
فردا اوضاع و احوالت كاملا گرم و آفتابي خواهد بود. يک اتفاق خوشحال كننده باعث تغيير روحيهات ميشود.
💌اسفند
ارتباط با يك فرد جديد و پاگذاشتن به يك دنياي تازه و ناشناخته است.فردا مقدماتش آماده می شود.
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"
#حرف_حساب ✅
زن با دلبری، لوندی و خصوصیات زیبای دخترانه و زنانه سخت ترین و خشن ترین مردها رو میتونه عاشق و شیفته خودش کنه.
#متاسفانه خصوصیات اخلاقی و رفتاری خیلی از خانمها امروز بوی مردانه و جنس نر گرفته
برابری زن و مرد به معنای برابری رفتاری .اخلاقی و عملکردی در زندگی زناشویی نیست . قرار نیست هر دو جنسیت خود را فراموش کنند
#اگر همسرت از صبح با بسیاری درگیر بوده و اکنون با عصبانیت به خانه برگشته و حتی به غلط این رفتار را به خانه آورده . روش شما نباید دقیقا رفتار شبیه ایشون باشه
اتفاقا در همین لحظات است که مرد خسته و خشن یا شیفته همسر مهربانش خواهد شد و یا کم کم از او سرد میشود
#درست است مرد باید با روی خوش به خانه بازگردد . اما حالا که اینگونه برگشته . زن زیبا رو و مهربان مرهمی بر دردهای جسمی و روحی آن مرد خواهد شد
🍃🌸
#دوباره موضع نگیرید . دوباره پیام نگذارید که چرا به نفع آقا یون پیام میگذارید . خیر اصلا اینگونه نیست به هیچ وجه . عرض کردم مرد هم باید سعی کند با روی خوش به خانه برگردد . و زن نیز با رفتار زنانه به استقبال مرد برود
🍃🌸
یک سلام و احوالپرسی گرم. یک استکان چای. کمی ماساژ روحی و جسمی و هر روش عشق آفرین ، معجزه خواهد کرد . با همسرتان صحبت کنید و چای بنوشید و از اندوه و درد هم بکاهید . سنگ صبور هم باشید . خانه را تبدیل کنید به آرام ترین و بی استرس ترین نقطه دنیا برای همسرتان . این اتفاق دو طرفه است کم کم اثرات فوق العاده رفتار هوشمندانه و ظریف خودتان را به وضوح خواهید دید
زن نماد زندگی. احساس. عاطفه و عشق ورزیدن است و اگر بخواهد و کمی صبور باشد. اندک اندک خواهد توانست زندگی را مطابق با میل خود و حتی مطابق با سلیقه همسر و تمامی افراد خانواده پیش برد
⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱
"« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"