eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
34.8هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 آیت الله حاج شیخ محسن فقیهی: برخی هستند که دوست دارند دیگران دنبالشان راه بیفتند و احترامشان کنند؛ اما سرش را زیر می‌اندازد و تنها می‌رود. تکبر و کبر می‌گوید: «بگذار عده‌ای بیایند دور تو و احترامت کنند» اما او سرش را زیر می‌اندازد و با کبرش مبارزه می‌کند. یادم هست مرحوم امام از درس می‌آمدند، جواب شاگردان را که می‌دادند به شاگردان می‌فرمودند: «امری ندارید؟ خداحافظ». گاهی عبا را بر سر می‌کشیدند و از کوچه باریکی می‌رفتند؛ حاضر نبود که شاگردان به دنبالش بیایند. یکی از نکات مهم این است که انسان، ممکن است روحیه تکبر داشته باشد اما باید با آن مبارزه کند. دلتان می‌خواهد بالای مجلس بنشینید اما همان ابتدای مجلس بنشینید؛ این مبارزه است. دلتان می‌خواهد که برایتان صلوات بفرستند، اعتنا نکن. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ به قلم همه لباسام برای تنم کوچک شده بود پامو که توی کوچه گذاشتم و باد شدیدی به صورتم زد سرمو چرخوندم سمت راستم تا نفس عمیق بکشم با دیدن شهاب که با اون دندان های زرد و چنش آورش به من لبخند می زد جا خوردم دو قدم عقب رفتم و با صدای ضعیفی گفتم _ شهاب خان _سلام بانو آرایشگاه تشریف می برید از لحنش خوشم نیومد قاطعانه و با صدای بلند پرسیدم _ به شما ربطی داره _میبینم که زبونت دراز شده ابی راست می گفت به زنا که بال و پر بدی میشن مارتو آستینت _اجاره خونتو که گرفتی الان واسه چی اومدی؟؟ _ ببین جوجه کوچلو بهتره زیاد منتظر ابی نشی من ... اینجای صحبتش که رسید صدای پای شخصی که از پله های اپارتمان میومد توجه هر دوی ما رو به خودش جلب کرد هردو برگشتیم و با دیدن آقای حیدری که از همسایه هامون بودن جا خوردم امروز چقدر روز نحسی بود که با دیدن شهاب اونم اول صبح زود و حالا با دیدن آقای حیدری شروع شده بود من هیچ شناختی روی همسایه هام نداشتم تنها همسایه ای که می شناختم و باهاش رفت و آمد داشتم همین مهری خانم بود که الان چند روزی بود تو خونه دخترش بود نمیدونستم الان آقای حیدری با دیدن من و این شهاب که لاتی از سرو روش میباره چه فکری راجع به من میکنه عصبانی شدم و به سرعت به سمت آرایشگاه رفتم صدای شهاب خان رو از پشت سرم میشنیدم معمولاً آرایشگاه رو نه یا ده صبح باز میکردیم ولی امروز عروس خانم داشتیم و باید صبح زود میرفتیم غرغر کنان به سمت آرایشگاه رفتم در آرایشگاه باز کردم و قبل از آمدن رویا خانم همه وسایل های مورد نیاز برای شینیون و میکاپ عروس رو آماده کردم درد خیلی کمی تو شکمم احساس می کردم ولی فکر کردم به خاطر هوای سرد باشه با ورود رویا خانوم و همزمان عروس خانوم و همراهش کارمونو شروع کردیم باید عروس رو تا یازده صبح آماده می کردیم تا به آتلیه بروند رویا خانوم خیلی از مهارتهای من راضی بود و بیشتر کارها را بهم می سپارد و من از این بابت خیلی خوشحال بودم و همیشه ی خدا دعاگوی فاطمه بودم هر وقت که اسمش میومد دلتنگش میشدم نمیدونم از ترس بود یا لجبازی بهش زنگ نمیزدم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 💠 روز 💠 🚩 انتقام؛ آری یا خیر؟ 🔻امام سجاد علیه السلام: حَقُّ مَن أساءَکَ أن تَعفُوَ عَنهُ، و إن عَلِمتَ أنَّ العَفوَ عَنهُ یَضُرُّ انتَصَرتَ، قالَ اللّهُ تَبارَکَ و تَعالی: «و لَمَنِ انتَصَرَ بَعدَ ظُلمِهِ فاُولئکَ ما عَلَیهِم مِن سَبیلٍ» ◼️ حق کسی که به تو بدی کند، این است که از او درگذری، ولی اگر دانستی که گذشت از او زیانبار است، آن گاه انتقام بگیر. خداوند تبارک و تعالی فرموده است: «بر کسانی که پس از ستمی که بر آنها رفته باشد انتقام می‌گیرند، ملامتی نیست». 📚الخصال : ص ٥٧٠ ، ح ١ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قالَ الحُسَيْنُ عليه السلام : 📌 مَوْتٌ في عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياةٍ في ذُلٍّ اَلْمَوْتُ اَوْلى مِنْ رُكُوبِ الْعارِ وَالْعارُ اَوْلى مِنْ دُخُولِ النّارِ. 📌 مـرگ با عـزّت از زندگى ذليـلانه بـرتر اسـت. مرگ برتر از همراه شدن با عار و خوارى است و خوارى از ورود در آتش برتر است. 📕موسوعة كلمات الامام الحسين (عليه السلام) ۴۹۹، ح ۲۸۹ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ تمام زمان هفت صبح تا یازده قبل از ظهر رو مشغول شینیون و میکاپ عروس و همراهانش بودیم رویا خانوم متوجه غیر عادی بودن رفتار من شده بود برای همین هم ازم پرسید _ الای جان می خوای کمی استراحت کنی احساس می کنم حالت خوب نیست لپات قرمز شده نکنه تب داری _ نه تب ندارم کمی خسته ام از عوارض بارداری هستش می خوام صبر کنم که تموم بشه بعدش کمی استراحت می کنم _ تو برو بشین من ادامه میدم _نه دوست خودم تمومش کنم اصلا دوست ندارم کارم نیمه تمام بمونه مشتری ‌که به حرفای ما گوش میداد پرسید _ببخشید خانوم شما تازه اومدین آرایشگاه رویا خانوم لبخندی زدم و گفتم _ نه گلم چند ماهی میشه هستم _ ولی من شمارو تا حالا اینجا ندیده بودم من از مشتری های قدیمی رویا خانم هستم قبلاً این محل بودیم بعداً که اسباب کشی کردیم و از اینجا رفتیم دیگه نشد زود به زود ببینمشون چون از کارش راضی بودم به زن داداشم پیشنهاد دادم برای عروسیش اینجا بیاد شمام ماشالا هنرمندی دست و پنجه خوبی داری _ خیلی ممنون لطف شماست به پای رویا که خانم نمیرسم _ کجا دوره دیدین؟؟ _ راستش من دوره رسمی نرفتم یعنی منظورم اینه که اموزشگاه نرفتم که مدرک داشته باشم فقط پیش خانمی به اسم فاطمه کار می کردم ایشان همه مهارت های آرایشگری به من یاد دادند بعدشم که به این محل اومدین رویا خانم لطف کردن و بندرو به عنوان شاگرد قبول کردند _ خواهش می کنم الای جان تو خیلی مهارت داری من واقعا خوشحال میشم یه روزی برای خودت آرایشگاه باز کنی کمرم دوباره تیره بدی کشید دردام دیگه داشت بیشتر و بیشتر می‌شد آه کوچکی کشیدم و دستمو به کمرم بردم رویا خانوم سریع اومد پیشم و گفت _ جدی میگم الای برو بشین احساس می کنم اصلا حالت خوب نیست _نه بابا این فسقلی هر روز داره منو لگد میزنه اصلا یه جا بند نمیشه شب انقدر به دنده‌های من ضربه زده بود که واقعاً دردم گرفته بود _ شاید چیزی خوردی و باعث شده بچه بیقرار بشه _ نه والا مثل همیشه چیز خاصی نخوردم این روزها بیشتر میوه های زمستانی میخورم خندیدم و با خنده گفتم _ وای رویا خانم از بس که خوردم ترکیدم دیگه مهری خانم می گفت به بچه رو خوشگل میکنه دیگه کارم شده به خریدن و به خوردن 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 فال احساسی❤❤ بین خودتون و عشقتون👫 فروردین👫 بینتون دلتنگی وفاصله ی عاطفی افتاده ولی به زودی دوباره به هم نزدیک میشید اگر ناراحای بینتون هست رفع کدورت خواهد شد. اردیبهشت👫 دلتنگ هم هستید اگر از هم دورید یا طرف مقابلت رفته دوباره معجزه ی بازگشت داره.دیدار وبیرون رفتن. خرداد👫 آقا ناراحت ونگرانه ولینتون جدایی هست ولی بهت فکر میکنه ودوستت داره. تیر👫 سک وتردیدی توی رابطتون هست که باعث شده خودت احساس ناراحتی وتنهایی کنید البته به خاطر حسادت شخصی به رابطه ی شماست ودر محدودیت قرار گرفته اید. مرداد👫 تماس تلفنی از طرفش داری که بهت پبشنهادی میده وابراز توجه میکنه. شهریور👫 با پیام یا تماسی ممکنه ناراحت شده باشید ولی به زودی رابطتون گرمتر خواهد شد و دیدار دارید. مهر👫 آقا با لجبازی و غرورش باعث جدایی بینتون شده ولی خوش قلب وخوش نیته درگیری های کاریش زیاده وفکرش مشغول. آبان👫 بهت ابراز توجه وعلاقه میکنه ولی رابطتون با اینکه دوست داشتنتون دوطرفست کمی در حال سردشدنه. آذر👫 برای خانومها یک رقیب احساسی وجودداره که همین مانع توی رابطتون شده وباعث شده در حال حاضر نسبت بهت بی وفایی کرده .البته موانع از سرراهتون برداشته میشه ولی نیاز به زمان داره. دی👫 اتفاقات مثبتی توی مسیر رابطتون شکل میگیره وبه زودی باهم دیدار دارید. بهمن👫 آقا دوستت داره وبهت فکر میکنه ولی رابطتون سرد هست ودرحال حاضر هردوطرف ناراحت هستید. اسفند👫 بهت فکر میکنه بااینکه اینروزا درگیریهای فکری زیادی داره ممکنه بینتون فاصله و جدایی باشه ولی دوست داشتنتون دوطرفست و یک اتفاق خوشحال کننده توی رابطتون میفته. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔴 چرا ما برای فرج امام عصر آنطور که باید، عاجزانه دعا نمی‌کنیم؟ ➖ما به این زندگی پر از فساد و گناه و تباهی عادت کرده‌ایم؛ لذا اصراری بر آمدن صاحبمان نداریم..! ➖هنوز که هنوز است دل به غیرِ حجّت خدا بسته‌ایم و میگوییم دیگران هم میتوانند اوضاع دین و دنیای ما را از قبل بهتر کنند..! ➖نمیدانیم آمدنش چه تغییر و تحولی در زندگی ما ایجاد میکند؛ چون کور به دنیا آمدیم قدر بینایی را نمیدانیم..! 🌕 قَالَ الإِمام المَهدیّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏» در تعجيل فرج زياد دعا كنيد كه تعجيل فرج، گشايش كار خود شما است. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ سلام ب فاطمه خانوم و عزیزان گروه امیدوارم ک حال همتون خوب باشع و ب آرزوهای قشنگتون برسین انشالله♥️🙏🥰خواهش میکنم جواب منم بدین در ارتباط با مشکلم من ۱۷ساله ب خواسته خانواده ی شوهرم بعد از عقد از تهران ب شمال نقل مکان کردیم و از روز اول عروسی تا ب الان یک روز خوش نداشتیم اول از مریضی و رطوبت بالا ک باعث تپش قلب شدید من شد و استخوان درد شوهرم و چمیدونم دخالتهای بیش از حد خانواده شوهرم ک سه تا خواهرشوهر مجرد عبوس مغرور دارم و....فقط میخام بهتون بگم دلم میخاد از غربت رهایی پیدا کنم دعایی ذکری چیزی بلدین یادم بدین نفس کشیدن برام سخت شده ...بهشت ب سرزنش نمیارزه ...چون میدونم حالا بعضیها میگن من چقدر ناشکرم ک از شمال میخام بزنم بیرون ..درحالیکه اینجا موندن فایده نداره پدرومادرم سی سال پیرشدن عین تبعیدیا دارم اینجا زندگی میکنم شوهرم اصلا منو نمیبره پیش خانواده م اوناهم جرات ندارن بیان پیشم ...😭😭😭 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🔻علم عشق در دفتر نباشد یكی از مریدان عارف بزرگی، در بستر مرگ استاد از او پرسید: مولای من استاد شما كه بود؟ عارف: صدها استاد داشته ام. مريد: كدام استاد تأثیر بیشتری بر شما گذاشته است؟ عارف اندیشید و گفت: در واقع مهمترین امور را سه نفر به من آموختند. اولین استادم یك دزد بود. شبی دیر هنگام به خانه رسیدم و كلید نداشتم و نمی خواستم كسی را بیدار كنم. به مردی برخوردم، از او كمك خواستم و او در چشم بر هم زدنی در خانه را باز كرد. حیرت كردم و از او خواستم این كار را به من بیاموزد. گفت كارش دزدی است. دعوت كردم شب در خانه من بماند. او یك ماه نزد من ماند. هر شب از خانه بیرون میرفت و وقتی برمی گشت می گفت چیزی گیرم نیامد. فردا دوباره سعی می كنم. مردی راضی بود و هرگز او را افسرده و ناكام ندیدم. دوم سگی بود كه هرروز برای رفع تشنگی كنار رودخانه می آمد، اما به محض رسیدن كنار رودخانه سگ دیگری را در آب می دید و می ترسید و عقب می كشید. سرانجام به خاطر تشنگی بیش از حد، تصمیم گرفت با این مشكل روبه رو شود و خود را به آب انداخت و در همین لحظه تصویر سگ نیز محو شد. استاد سوم من دختر بچه ای بود كه با شمع روشنی به طرف مسجد می رفت. پرسیدم: خودت این شمع را روشن كرده ای؟ گفت: بله. برای اینكه به او درسی بیاموزم گفتم: دخترم قبل از اینكه روشنش كنی خاموش بود، میدانی شعله از كجا آمد؟ دخترك خندید، شمع را خاموش كرد و از من پرسید: شما می توانید بگویید شعله ای كه الان اینجا بود كجا رفت؟ فهمیدم كه انسان هم مانند آن شمع، در لحظات خاصی آن شعله مقدس را در قلبش دارد، اما هرگز نمیداند چگونه روشن میشود و از كجا می آید ... 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 «تا حالا برای کسی یار بودی؟» این سوال رو‌ وقتی ازش پرسیدم که داشت فکر می‌کرد برای آدم‌هایی که باهاشون تو رابطه‌ست چی بخره! یه نگاه بهم کرد و با لبخند گفت می‌بینی که... خیلی سرم شلوغه! گفتم از این همه آدم که تو زندگیت هستن چندتاشون یارن؟ گفت این یار که میگی همون رابطه‌ست دیگه؟ خندیدم و گفتم نه... یار بودن هیچ ربطی به رابطه و جنسیت و سن نداره... نه با امضای ازدواج یار میشی نه با اسم‌های تو شناسنامه! نه با پول یار میشی نه با چهره... یار بودن باید تو وجود آدم باشه یار بودن یعنی یکی شدن یعنی بدونی اگه ببازه توام باختی اگه ببره توام بردی یعنی خنده‌ش بشه خنده‌ت... گریه‌ش اشک تو رو در بیاره یار بودن یعنی همه چی رو شریک شدن درد رو بغل کردن که یارت دردش نگیره زخم رو چشیدن که خم به ابروش نیاد لبخندش قند تو دلت آب کنه یار بودن یعنی اهمیت دادن به کسی اندازه‌ای که به خودت اهمیت میدی یعنی خودت رو تو وجود اون آدم ببینی یعنی بدونی خوشحالی و خوشبختی تو تنهایی و بدون اون هیچ لذتی واست نداره یار بودن یعنی بدون اون خیلی چیزا تو زندگی کمه‌... حالا بگو ببینم تا حالا برای کسی یار بودی؟ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df