طولانیه؟ ارزش خوندن داره (:

دامنِ‌فاطمه‌معطر‌شد مــادرِ‌هسـت‌ونیـست‌مادر‌شد : )

‌ صـف‌ کشـیدند پشت بیت‌ النــور ( یـوسـف ایـن بـار با کــلاف آمـد ! ) ‌

وقتی حضرت یوسف تو بازار مصر بود، جمعیت عظیمی که اونجا حاضر بودن شیفته‌ی زیبایی حضرت یوسف شدن و هرکدوم مبلغی بالاتر از مبلغ دیگری پیشنهاد میدادن این وسط‌ها دیدن یه پیرزنی از دور داره میاد، اومد جلو دو سه تا کلاف توی دستش بود؛ نشون داد و گفت اومدم یوسف رو ببرم مردم شروع کردن به خندیدن؛ مردی که اونجا بود گفت پیرزن، هرکدوم از اینا برای یوسف فلان‌‌قدر میخوان بدن، بعد تو با کلاف اومدی میگی میخوام یوسف و بخرم؟ پیرزن گفت میدونم؛ اما میخواستم مردم بگن، منِ پیرزن هم جزء خریدارانِ یوسف بودم...

شعر میخواد همین‌رو بگه در مثل که حالا ببین ما چه آقایی داریم که یوسفِ زیباروی ماه‌چهره در برابرش، شده مثل همون پیرزنی که با کلاف اومده ! : )

تو روایت هست میگن وقتی امام حسن توی کوچه می‌نشست یا بازی می‌کرد یه وقتا به یه جایی می‌رسید که توی کوچه اون‌قدر آدم بود که دیگه نمیشد توش تردد کرد و کوچه بسته می‌شد! انقدر که محو تماشای زیبایی امام حسن بودن... و مجبور میشدن بفرستن دنبال پیامبر یا آقا امام علی و حضرت فاطمه که بگن آقا امام حسن بیان داخل خونه و مشکل تردد کوچه حل بشه :) علاوه بر زیبایی شون، اینکه نوه‌ی اول پیامبر اسلام و فرزند ارشد خانه‌ی وحی بودن، باعث کنجکاوی مردم و اشتیاق‌شون برای نگاه کردن به ایشون می‌شده (: #سیدرویایی‌من

‏درس عبرتی که منتظر امام زمان بایداز دوران ‎#امام_حسن_مجتبی بگیرد این است که امام از داشتن یاران توانمند که بازوی مدیریتی امام در جامعه باشند و بصیرت کافی برای همراهی امام را دارا باشند،دچار کمبود و خلا بود! منتظر، باید نقش آفرین، حماسه آفرین، با بصیرت و موثر باشد! ‎#اللهم_عجل_لوليك_الفرج "XOrshid" @ranyaa_313

در همین جهت، کتاب #صلح_امام_حسن به شدت پیشنهاد میشه برای مطالعه!

میلاد حُسنِ مجسّم ! :)