eitaa logo
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
1.6هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
149 فایل
• گـروه‌فرهنگی‌رانــیا🌱 • هیئت‌دختـرانه‌بنات‌الزهـرا • استان البرز، پایگاه شهیدان پناهی ‌ جزتویاری‌نگرفتیم‌ونخواهیم‌گرفت برهمان‌عهدکه‌بستیم،برآنیــم‌هنوز(: جهت ارتباط با ما ، کانال شرایط رو مطالعه بفرمائید🦋: @ranyaa_313_shorot
مشاهده در ایتا
دانلود
#رفیق_خوشبخت_ما
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
•• تمــام شد داستان هــا از فرداشب میریم ســراغ وصیت نــامه:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
..... که دیدیم صدای داد و هوار صابر بلند شد😱😭 بعد هم از خانه بیرون زد و تا نزدیک ما دوید ؛ طوری داد و بیداد میکرد و خودش را میزد که همه ما جا خوردیم😳 رفتیم داخل خانه و دیدیم تمام پنجره ها باز شده و خانه زیر و رو شده هیچ چیز سر جای خودش نیست😨 از لباس ها و وسایل گرفته تا حتی ظرف‌ها وسط اتاق ریخته شده بود😨 رضا خیلی جدی نگاهی به همه جا انداخت و گفت نگاه کنید ببینید دزد اومده ما ؟؟ ما هم چرخی زدیم و گفتیم همه جا به هم خورده ولی چیزی نبردند...! رضا سرش را تکان داد و گفت جن آمد‌ اینجا را به هم ریخته🤷🏻‍♂ احمد و امین هم حرف هایش را تایید کردند 🤷🏻‍♂🤦🏻‍♂ صابر گفت اینقدر ازدیشب تاحالا گفتید که اومدن سراغمون😓 رضا هم گفت کاری نداره الان احضار شون می کنیم ببینیم چرا اینجوری کردند🤯 امین گفت برم خاک قبرستون بیارم؟؟؟🏃🏻‍♂ گفتم نه بابا بشینیم با همین چیزهایی که هست احضار کنیم من رضا و احمد نشستیم ، رضا مقوا را پهن کرد و گفت کسی موقع کار حرفی نزنه ناراحت میشن... مهدی بنده خدا رنگش مثل گچ سفید شد🤕😱 با هر خط و علامتی که رضا روی مقوا میکشید میگفت آقا بیخیال بشید نمی خواد احضار شون کنید من خودم همه جا رو مرتب می کنم😱😭.... ادامه‌دارد.. @ranyaa313
🍃 خدا هيچ تعهدی برای آنکه من و شما همون که هستيم بمانيم، نداده... شايد به همين دليلِ که سفارش شده: وقتی حال خوبی داری و میخواهی دعا کنی، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيری‌ات" را بطلبی!✋🏻 @ranyaa313
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
| وَلا اَري لِكَسْري غَيْرَكَ جابِراً...| و برای دل‏ شکستگی‌ام جبران‏ كننده ‌ای ، جز کھ نیست ؛ پس دلم را بھ دلت میزنم باز نکردنش با‌ تو :)❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌اللهـ‌♡
أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْجابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ..(:
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر! دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن.. 💚🌱
🌿🌙 شہادت، یعنی‌وارد‌شدن‌درحریم‌خلوت‌الہی و‌میہمان‌شدن ‌برسرسفرھی‌ضیافت‌الہی؛ این‌خیلی‌باعظمت‌است ۱۳۷۰/۱۰/۱۱ رهبرانقلاب ✨ ~~~~~~~~~~~~~~~~~ @ranyaa313
: آقای بهجت می‌فرماد: « اگه همونقدر که بچه‌ها اعتقاد دارن به رازق بودنِ پدر و مادر، ما اعتقاد داشتیم به رازق بودنِ خدا، کارمون درست بود.» چرا مهربانیِ خدا را نمی‌بینیم یا نمی‌چشیم؟ چون خدای ما (در تصور ما) بزرگ نیست...! @ranyaa313
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ اى انسان! چه چيز تو را در برابرِ پروردگارِ بزرگوارت مغرور کرده؟ [ قرآن، سوره انفطار، آیه۶ ] _______________ @ranyaa313
•♡ {...وَ‌نَفَخْتُ‌‌فِيهِ‌‌مِن‌‌رُّوحِی...} به‌احترامِ‌روحِ‌خدا‌که‌در‌‌درونت‌وجود‌داره‌گناه‌نکن...:) [ سوره‌ی‌صاد‌آیہ72 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌]
{پیامبراکرم: زنان خودراباپوشش ازدیدارنامحرمان بازدارید ؛ که زنان هرچه پوشیده ترباشند، سعادتمندترهستند!} •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• [ @ranyaa313 ]
{ هدف اسلام، تربیت انسان عاقل نیست بلکه تربیت انسان عاشق عاقل است...} ‌
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
فرمایش می‌کرد: «از کسانی نباش که معصیت‌های کوچک را از دیگران بزرگ می‌‌شمارد در حالی که بزرگ‌تر از آن را از خود ناچیز می‌بیند!» ~~~~~~~~~~~~~~~ @ranyaa313
میرزا‌اسماعیل‌دولابۍ : هرجا‌خدا‌امتحانت‌کردو‌یه‌خورده عقب‌رفتۍ،غصه‌نخور‌ امتحان لازم‌بود تا‌به‌ناقص‌بودن‌خودت‌پۍ‌ببرۍ! یکمۍ‌تلاش‌کنۍ‌جبران‌میشه.. امتحان‌فضل‌خداست‌و‌براۍ‌رشد‌خلق، نافع‌و‌لازمه..! @ranyaa313
(پایانی) میگفت آقا بیخیال بشید نمی خواد احضار شون کنید من خودم همه جا رو مرتب میکنم..... اما بچه ها دست به یکی کرده بودند و می‌گفتند باید احضار بشن ببینیم چرا اینجوری کردن 😕 پنجره هارا بستیم و با هر صدای زوزه سگ که از بیرون می آمد رضا میگفت روح تفلیس الان اینجاست😖 مهدی بندی خدا به تنش لرزه افتاد😩 رضا هم از فرصت سر و صدای بچه ها استفاده کرد و نعلبکی را روی حرف کشید و به جن بد و بیراه گفت من احمد و رضا دست روی نعلبکی گذاشتیم و گفتیم حروف سلام مشخص شده...!😦 مهدی حالش بد شد... احمد خیلی مهدی را دوست داشت طاقت نیاورد که بیش از این مهدی را بترسانیم کنارش نشست و گفت داداش شوخی کردیم!!😅 مهدی گفت تمام خونه رو به هم ریختن چه جوری میگی شوخی کردید ما همه پیش هم بودیم 🙄😦 احمد گفت باور کن شوخی کردیم 😄صابر و رسول غروب دیر تر از ما از خونه بیرون آمدند و همه جا را به هم ریختند😝 بخاطر همین به رضا گفتیم بره داخل خانه و بعد بیاد بیرون اون طوری داد و بیداد کنه رضا نگاهی به صابر کرد گفت انصافاً گل کاشتی من که از برنامه خبر داشتم یک لحظه باور کردم کسی جز تو و رسول خانه را به هم ریخته باشه 😂😂 با حرف‌های احمد ، مهدی آرام شد و ما زدیم زیر خنده با هر صدای پارس سگ ، حامد و رضا با خنده میگفتن رسول پنجره را ببندید فکر کنم این تفلیس هنوز اینجاست🤣😨 احمد خندید و گفت اسم تفلیس را از کجا آوردی بابا تفلیس اسم شهره ، تو گذاشتی روی جن 😐😂 رضا خندید و گفت خواستم جن خارجی احضار کنم باکلاس باشه☺️ تمام شب تا نماز صبح در مورد این موضوع گفتیم و خندیدیم... آن شب یکی از به یادماندنی ترین شب های رفاقت دوران ما شد❤️ پــــــایان❤️😁 @ranyaa313
رفقا‌سلام♥ ممنون‌میشم‌داخل‌نظرسنجی‌شرکت کنیدوبفرماییدکه‌دوست‌دارید‌بازم‌براتون مثل‌کتاب‌رفیق‌مثل‌رسول بزاریم‌یانه• EitaaBot.ir/poll/orphy @ranyaa313
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
رفقا‌سلام♥ ممنون‌میشم‌داخل‌نظرسنجی‌شرکت کنیدوبفرماییدکه‌دوست‌دارید‌بازم‌براتون مثل‌کتاب‌رفیق‌مثل‌رسو
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 اگـــرهم‌دوست‌نداشتید؛ خوشحال‌میشیم‌پیشنهادات‌خودتون‌رو برای‌فعالیت‌کانال‌به‌پی‌وی‌ارسال‌نمایید😁