eitaa logo
رصدنما 🚩
2هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
253 فایل
ˇ﷽ ما استراحت نخواهیم ڪرد این انقلاب و جامعہ آنقدر ڪار درش هست ڪه دیگر استراحت بـےاستراحت. بےآنڪه هیچ پست وسمت وحڪمے درڪار باشد. #شهید_بهشتے♥️🌱 #نَحنُ_جُنودُڪَ_بَقیَّةَ_الله³¹³ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
【• 😅 •】 +🌵 به طرف میگم میتوکندری چی هست⁉️ در اومده میگه یکی از جزایر شمالی کشور خود خوانده مالوراسیا می باشد! ➕من : 😳😑 ➖ میتوکندری (با چرخهTAG ,انتقالe + انواع سیتوکروم اکسیداز هاش) : 💣🤯😫 آخه شما دیگه هشتگ لغو کنکور نذار پروفسور سمیعی آینده‼️😏😂 +🌵 😜 . . 😬 ) Eitaa.com/Rasad_Nama •🌀• ‌در دوران ڪرونایـے لبخند نشه فراموش😌☝️•
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] می گويند جواب های، هوی است و كلوخ انداز را پاداش سنگ! وقتی مثل آدم احوالپرسی نكنی نبايد توقع داشته باشی ملاحظه ات را بكنند. ـ چطوری يا نه؟ خوب بودی بدتر شدي؟😳 ـ الحمدلله. تو چطوری؟ سرت درد می كرد پايت خوب شد؟🤣🤣 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] پيرمردی بود از تك و تا افتاده اما در قبول مسئوليت به كم تر از حضور در خط مقدم و منطقۀ عملياتی رضایت نمی داد. ـ تو بااين سن و سال می خواهی بيايی جلو كه چه بشود؟ ـ من ديگر آدم قبل نيستم بعد از اين مدت كه جبهه بوده ام ديگر مثل پسرهای چهارده ساله جوان شده ام!😅😅 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] از جمله بچه هایی بود که وقتی وضو می گرفت از شست پا تا فرق سرش را خیس آب می کرد. ای کاش فقط خودش را خیس می کرد، تا چهار نفر این طرف و آن طرف خودش را هم بی نصیب نمی گذاشت. صدای شالاپ شلوپ دست و رو شستنش را هم که دیگر نگو و نپرس.🤣 برای بچه های قدیمی این عادی شده بود ولی بچه هایی که سر زبان دارتر، وسواسی تر و ناآشنا بودند، می گفتند: " وضو می گیری یا ما را غسل می دهی؟"😂😂 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] پسر فوق‌العاده بامزه و دوست داشتنی بود . بهش می گفتند « آدم آهنی » يك جای سالم در بدن نداشت . يك آبكش به تمام معنا بود. آن‌قدر طی اين چند سال جنگ ، تير و تركش خورده بود كه كلكسيون تير و تركش شده بود. دست به هر كجای بدنش می‌گذاشتی جای زخم و جراحت كهنه و تازه بود. اگر كسی نمی‌دانست و جای زخمش را محكم فشار مي‌داد و دردش می‌آمد، نمی‌گفت مثلاً (( آخ آخ آخ آخ آخ )) يا (( درد آمد فشار نده )) بلكه با يك ملاحت خاصي عملياتی را به زبان می آورد كه آن زخم و جراحت را آن‌جا داشت. مثلاً كتف راستش را اگر كسي محكم می‌گرفت می‌گفت: « آخ بيت‌المقدس » و اگر كمي پايين‌تر را دست می‌زد، می‌گفت: « آخ والفجر مقدماتي » و همين‌طور « آخ فتح‌المبين » ، « آخ كربلاي پنج و... » تا آخر😅😅 بچه‌ها هم عمداً اذيتش می‌كردند و صدايش را به اصطلاح در می‌آوردند تا شايد تقويم عمليات‌ها را مرور كرده باشند.😂😂 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
【• 😅 •】 +🌵 ﺩﯾﺮﻭﺯ ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻤﯿﺰﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﯾﯿﻢ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺍﺯﻡ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻪ :  ﺍﯾﻦﭼﯿﻪ ؟ ﻣﯽ ﮔﻢ : ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻩ😉 ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻣﻦ ﻧﺒﺮﺩﻡ ! ﻣﯽ ﮔﻢ : ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻩ !😒 ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻣﻦ ﻧﺒﺮﺩﻡ !! ﻣﯽ ﮔﻢ : ، ، ﮐﯿﺒﻮﺭﺩ😶 ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﭘﺎ ﺷﺪ ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻦ ﻧﺒﺮﺩﻡ ...😖 . ﯾﻌﻨﯽ ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻭ ﮐﻮﺑﻮﻧﺪﻡ ﺗﻮ دیوار ! ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﺻﺪﺍﯼ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ ؟ ﻣﯿﮕﻢ : ﮐﯿﺒﻮﺭﺩﻩ🤯 . ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺲ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺶ ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺩﻩ ، ﻧﻪ ﻣﻦ ، ﻧﻪ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ! ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻤﺶ ﮐﺮﺩﯼ ! ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻦﺍﺗﺎﻗﻪ ! ﭘﺎﺷﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﮕﺮﺩ‼️‼️😐😐😂🤣 +🌵 😜 . . 😬 ) Eitaa.com/Rasad_Nama •🌀• ‌در دوران ڪرونایـے لبخند نشه فراموش😌☝️•
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] فاو بوديم ! گفتم : احمد گلوله خورد كنارت چی شد؟ گفت : يه لحظه فقط آتيش انفجارشو ديدم وبعد ديگه چيزی نفهميدم. گفتم : خب! گفت: نمی‌دونم چقدر گذشت كه آروم چشمامو باز كردم، چشمام تار تار می‌ديد. فقط ديدم چند تا حوری دوروبرم قدم می‌زنند. يادم اومد كه جبهه بوده ام وحالا شهيد شده ام. خوشحال شدم می‌خواستم به حوری‌ها بگم بياييد كنارم ! اما صٍدام در نمی‌اومد. تو دلم گفتم : خب الحمد الله كه ماهم شهيد شديم ويه دسته حوری نصيبمون شد. می‌خواستم چشمامو بيشتر باز كنم تا حوريا رو بهتر ببينم اما نمی‌شد. داشتم به شهيد شدنم فكر می‌كردم كه يكی از حوری‌ها اومد بالا سرم .خوشحال شدم گفتم حالا دستشو می‌گيرم ومی‌گم حوری عزيزم! چرا يه خبری از ما نمي گيری؟! خدایی ناكرده ما هم شهيد شديم! بعد گفتم: نه اول می‌پرسم : تو بهشت كه نبايد بدن آدم درد كنه وبسوزه پس چرا بدن من اين قدر درد می‌كنه؟! داشتم فكر می‌كردم كه يه دفعه چيز تيزی رو فرو كرد تو شكمم. صٍدام در اومد وجيغم همه جا رو پر كرد. چشمامو كاملاً باز كردم ديدم پرستاره .خنده ام گرفت .😊 گفت : چرا مي خندی؟ دوباره خنديدم و گفتم: چيزی نيست وبعد كمی نگاش كردم وتو دلم گفتم: خوبه اين حوری نيست با اين قيافش؟!😂😂 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] شلمچه بوديم! قيصری گفت : همه جورش خوبه ! صالح گفت : نه اسير شدن بده! هركس چيزي گفت تا رسيد به شيخ اكبر. دستاشو بالا برد وگفت :خدايا !همه اش خوبه ولی من نمی‌خوام توی توالت شهيد يا مجروح بشم!😱 نزديك اذان ظهر بود كه رفتيم برای تجديد وضو. دور تانكر آب ايستاده بوديم ،حرف می‌زديم ووضو می‌گرفتيم كه خمپاره ای پشت توالت منفجر شد وتوالتو ريخت رو هم. هاج وواج، نگاه به گردو غبار انفجار می‌كرديم.كه صدای جيغ وداد كسی بلند شد.😳 دويديم طرف صدا. صدای شيخ اكبر بود. از زير گونيا وچوبای خراب شده توالت داد می‌زد ومی‌گفت : آهاي مُردم! بياييد كمك : نه!نه! نياييد كمك . من لُختم! خاك به سرم شد. همه جام پر از تركش شده. 😭 از خنده ريسه رفته بوديم وشيخ اكبر لُخت وزخمي رو از زير گونيا می‌كشيديم بيرون. 😆 كه داد زد: نامردا ! نگاه نكنيد ! مگه نمي دونيد من نامحرمم! خاك بر سرتان كنند! هنوز حرفش تموم نشده بود كه ديگه نتونستيم ببريمش . شيخ اكبر ولو كرديم رو زمين وحالا نخند وکِی بخند.😅 ما می‌خنديديم وشيخ اكبر، دم از نامحرمی می‌زد. جيغ وداد می‌كرد كه امدادگر از راه رسيد ورفت طرفش. شيخ اكبر گفت : نيا! كجا ميای؟!. امدادگر گفت : چشماتو ببند تا خجالت نكشی ! وبعد نشست كنارش😂😂 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] گاهی پیش می آمد که دو نفر در حضور بچه ها باهم بلند صحبت می کردند و کارشان به اصطلاح به" یکی به دو" می کشید. معلوم بود سوء تفاهمی شده. بچه ها به جای اینکه بنشینند و تماشا کنند یا حتی دو طرف را تحریک کنند هر کدام سعی می کردند به نحوی قضیه را فیصله بدهند، مثلاً می گفتند :" مواظب باش نخندی."😊 به هین ترتیب می گفتند تا جایی که خود آنها هم به خودشان و به کار خودشان می خندیدند و شرمنده و متنبه به کنجی می نشستند.😅😅 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] غذا می خورد . جویده و نجویده لقمه اول را که می گذاشت سر دهانش لقمه دوم در دستش بود . پشمک را به این سرعت نمی خوردند که او غذا می خورد . با هم رفیق بودیم ، گفتم :" اگر وقت کردی یک نفس بکش ، هواگیری کن دوباره شیرجه برو تا ما مطمئن بشویم که زنده ای و خفه نشده ای ." 😢 سری تکان داد و به بغل دستی اش اشاره کرد : " چه می گوید؟ " 🤨 اوهم با دست زد روی شانه اش که کارت را بکن ، چیز مهمی نیست ، بیخودی دلش شور می زند . 😂😂 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] یکی از رزمنده های تازه وارد از بچه های قدیمی پرسید :" این قضیه امداد های غیبی چیه؟با هر کس حرف می زنیم راجع به امدادهای غیبی می گوید. مدتهاست می خواستم این مسئله را بپرسم " رزمده قدیمی گفت :" تا آنجا که من می دونم شبها کامیون نیرو می آورند و صبح غیبشان می زند . جوان با تعجب گفت :" یعنی اینکه همه شهید و مجروح و اسیر می شوند. "😳 رزمنده پاسخ داد :" ای یک همچین چیزی."🤣🤣 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
【• 😅 •】 +🌵 فاصله گذاریهای اجتماعی قبل از تو فقط سوء تفاهم بود!😂 +🌵 😜 . . 😬 ) Eitaa.com/Rasad_Nama •🌀• ‌در دوران ڪرونایـے لبخند نشه فراموش😌☝️•
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] بعضی از مداح ها خیلی به صدای خودشان علاقه داشتند و وقتی شروع میکردند به دم گرفتن دیگر ول کن نبودند. بچه ها هم که آماده شوخی و سربه سر گذاشتن بودند ، گاهی چراغ قوه شان را برمی داشتند و آن وقت می دیدی مداح زبان گرفته ، با مشت به جان اطرافیانش افتاده و دنبال چراغ قوه اش می گردد . یا اینکه مفاتیح را از جلویش برداشته ،به جای آن قرآن یا نهج البلاغه می گذاشتند . بنده خدا در پرتو نور ضعیف چراغ قوه چقدر این صفحه آن صفحه می کرد تا بفهمد که بله کتاب روبرویش اصلا مفاتیح نیست 😅 یا اینکه سیم بلند گو را قطع می کردند تا او ادب شود و اینقدر به حاشیه نپردازد.🤣 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• 😅 •】 +🌵 مهندسای آیندمون بعد از کنکور و‌ دانشگاه 💣😐😆😂 +🌵 😜 . . 😬 ) Eitaa.com/Rasad_Nama •🌀• ‌در دوران ڪرونایـے لبخند نشه فراموش😌☝️•
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] زمانی كه در منطقه خرمال بودیم ؛ یكی از دوستان از جنوب كادویی برایم فرستاد كه در نوع خود بی نظیربود. چند بسته مجزا از هم كه بسیار دقیق پیچیده شده بود. هر كدام از بسته ها را برداشتیم و بازكردیم. آدم به هوس می ا فتاد ولی تصور می كنید چه چیزی می دیدیم؟ 🤨 یك بسته پوست پسته اعلاء،😏 یك بسته پوست تخم هندوانه،😒 یك كیسه پوست سیب،☺️ یك كیسه پوست خیار قلمی و یك بسته هم پوست هندوانه!😤 در میان بسته ها كاغذی بود كه روی آن نوشته شده بود : به مناسبت سالروز تولد صدام!😁😁 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
[°• ‌‌ | طنزجبهه😅 •°] در سالهای دفاع مقدس چای مرهم خستگی جسمی رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر عاشورا انس و الفت بیشتری با چای داشتند . روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت (فرمانده لشکر 27 حضرت محمد رسول الله « ص » ) بودیم که در آن صحبت از کنترل مناطق عملیاتی بود. حاج همت به آقا مهدی گفت : نگهبانان لشکر شما برای نیروهای سایر لشکرها سخت می گیرند و اجازه نمی دهند راحت عبور و مرور کنند مگر ترکی بلد باشند. آقای مهدی در پاسخ گفت : شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند🧐 حاج همت گفت : من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می شناسم حتی حد خط لشکر عاشورا را هم می شناسم . آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه می شناسید؟😳 حاج همت گفت : شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد اصلاً مشکلی نیست هر خطی که از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خط لشکر عاشوراست چون همیشه کتری های چای لشکر شما روی آتش می جوشد. 😂😂😂 . خنده های پشت سنگرے 😉👇 °•💣•° Eitaa.com/Rasad_Nama
°{ 🌎 } ° 🔻‏شاید باورتون نشه اما گشت ارشاد بخاطر اینکه زن و مرد باهم داشتن تو کویر لوت خاک بازی میکردن معاون سفیر انگلیس رو دستگیر کرده😐😄 √😉√ Eitaa.com/Rasad_Nama
°{ 🌎 } ° 🔻ان‌شاالله تویوتاهایی که دست بچه های سپاهه و باهاش عملیات میکنن باقیات الصالحاتی شه برات! زود بود رفتنت سلطان💔‏😄 √😉√ Eitaa.com/Rasad_Nama
°{ 🌎 } ° 🔻مراحل عقل برعنداز: ➕وقتی میگن ایران پهپاد داره: ایران پهپاد نداره دروغه😏❗️ ➕وقتی عکسشو نشون میدن: اینا فتوشاپه😐❗️ ➕وقتی فیلمشو نشون میدن: خب باشه ولی اینا رو روسیه ساخته واسه رژیم🤨❗️ ➕وقتی به روسیه میفروشه: دارن پهپادهای ملت ایران رو مفتی میدن به روس‌ها😡❗️ √😉√ Eitaa.com/Rasad_Nama
°{ 🌎 } ° 🏛سنای آمریکا: از خاورمیانه چه برایمان آورده ای ⁉️ 😐🦠 👌 اگه شیر آورده، نخورین که ییه😂 √😉√ Eitaa.com/Rasad_Nama
°{ 🌎 } ° 🗣تا دیروز میگفتن: ایران منزویه که با کسی ارتباط نداره❗️ 💚 حالا که روابطش با روسیه عاشقانه شده، حدس میزنید چی میگن؟ باریکلا👌 میگن: روسیه منزوی شده😂 √😉√ Eitaa.com/Rasad_Nama
○○🎭🔋○○ 【 】 ✍ بہ یہ تالار توی موسڪو حملہ تروریستے کردند😉 از زنسڪے‌شون تا میڪروفونچے‌ڪاخ‌سفید بــدو بــدو تشریف فـرما شدن تا بگن کےبود‌ڪے‌بود!؟ مــــا نبــودیم😁! تا یہ وقت روسیہ عصبانے نشہ و اُوخشون کنہ!😂 ترسوهای‌پلاستیکے🤣 "پ‌نون"🙅 تو کہ میترسے بشین سرجات تا کمتر زخمے‌بشے‌! ‌◞اَربــابِ خـودَم چِــرا نِـمـیـخَـنـدے؟! 🤨◟‌ Eitaa.com/Rasad_Nama ○○🎭🔋○○
○○🎭🔋○○ 【 】 ✍ شنیدن بعضے حرفا از بعضے آدما؛ چنــان آدم‌و به تعجــب وا مےداره کہ حد و حساب و مرز و برون مرز نداره!😁 بعد با خودت فکر مےکنے شاید طرف یہ چے زده باشہ!😂 داداچ ترامپ چے زدی کہ بہ این نکتہ رسیدی؛ خود اسرائیݪم توی حیرتہ😂😂 پ‌نون:) جناب ترامپ رو کرده بہ اسرائیل و افاضات فرموده کہ باید بہ جنگ بده😁😉 کم مونده بوده ایشون وارد گود بشن!🧐🤨 ‌◞اَربــابِ خـودَم چِــرا نِـمـیـخَـنـدے؟! 🤨◟‌ Eitaa.com/Rasad_Nama ○○🎭🔋○○
○○🎭🔋○○ 【 】 ✍ اعتماد بہ نفسے کہ بنیامیـن نتانیاهو داره! اگہ مدیران غرب‌زده ما داشتــند؛ ایـران ۱۴۰۳ قدرت اقتصادی اوݪ دنـیا بود... پ‌نون: جناب ایشون رفتہ چادر چینے سفارش بده تا اتراق کنند توی گذرگاه ؛ کجای کاری بدترکیب! ‌◞اَربــابِ خـودَم چِــرا نِـمـیـخَـنـدے؟! 🤨◟‌ Eitaa.com/Rasad_Nama ○○🎭🔋○○
○○🎭🔋○○ 【 】 ✍ حالا ما هی میخوایم این ۲۵ سال دقیقا سر زمان خودش اتفاق بیوفته! خودشون نمیزارن😁😂 چه عجله ای برای به تاریخ پیوستن دارید! پ‌نون:) فردا هر کدوم از ما یک قدم اسرائیل رو به نزدیکتر میکنیم.....✌️✌️ ‌◞اَربــابِ خـودَم چِــرا نِـمـیـخَـنـدے؟! 🤨◟‌ Eitaa.com/Rasad_Nama ○○🎭🔋○○