eitaa logo
حمید رسایی
106.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
107 فایل
♻ خوش آمدید ✔ اینجا کانالی است برای اطلاع از تحلیل‌ها، یادداشت‌ها و عکس نوشت‌های نماینده مجلس شورای اسلامی مدیر مسئول هفته‌نامه ۹ دی حجت الاسلام حمید رسایی ✔ ارسال پیام در ایتا: @daftar_rasaee ✔ انتشار تبلیغات: eitaa.com/joinchat/3903717649Cb244aa9a7a
مشاهده در ایتا
دانلود
حمید رسایی
‍ ⭕فحش_درمانی 🔸فحاشی ها و بی ادبی های این پسرک رو که دیدم یاد این خاطره معروف افتادم.. این فیلم مربوط به مصاحبه چندسال پیش با است. امروز داشتم در مطالب و یادداشت های آرشیوی خودم میگشتم که دیدم این خاطره رو چندسال قبل یادداشت کرده بودم و فیلمش رو هم دارم. . 🔸خبرنگار( به صداش میخوره باشه): به یاد داریم که تا قبل از دوره اصلاحات به دلیل بیماری میگرن شدیدی که شما داشتید، کمتر تدریس، سخنرانی و فعالیت های سیاسی به این شکل علنی داشتید، ولی در ایام تحرک اصلاح طلبان آمریکایی، گاهی اوقات در یک روز پنج تا شش سخنرانی داشتید؛ همان ایام در خاطره ای، موضوع "فحش درمانی" را مطرح کردید. قصه این "فحش درمانی" چه بود؟ می خواهیم از زبان خودتان بشنویم. 🔸علامه مصباح: آنچه که بنده یادم می آید این است که بعد از مدتی کسالت یکبار که خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شده بودم، ایشان احوالپرسی کردند، بنده عرض کردم که برای درمانم یک کشف جدیدی کرده ام. ایشان تعجب کردند و پرسیدند چه راه درمانی پیدا کرده اید؟ گفتم من تا به حال آب درمانی، طب سوزنی و مواردی شبیه به آن را شنیده بودم ولی مدتی است که داروی جدیدی کشف کرده ام و در خودم تجربه کردم، دیدم موثر است. ایشان گفتند این داروی جدید چی هست؟ گفتم فحش درمانی؛ هر چه در این روزنامه های زنجیره ای بیشتر به ما فحش می دهند حالمان بهتر می شود. ایشان خندیدند و دعا کردند. بله بحمدالله ما از این نعمت در آن زمان بخصوص، خیلی بهره مند بودیم و خدای متعال هم لطف می فرمود آسیب قابل توجهی به ما نخورد. 🔸خبرنگار: البته استاد فکر کنم هنوز از این داروی درمانی استفاده می کنید! چون مدتی است که ما یک هجمه مجددی را از طرف برخی رسانه ها و برخی چهره ها نسبت به شما می بینیم. 🔸علامه مصباح: بله، (با خنده) استمرار درمان در این سن شرط است، وقتی عوامل بیماری موجود هست، استمرار درمان هم باید باشد. بالاخره ما بر اساس تکلیفمان مجبوریم گاهی در صحنه حاضر باشیم و برخی خوششان نمی آید. 🔸خبرنگار: خدا ان شاءالله به شما صحت و سلامتی بدهد و البته از خدا می خواهیم که ما را هم دچار این فحش درمانی بکند که در راه خدا یک مقدار فحش بخوریم بلکه حالمان بهتر شود... علامه مصباح: (با تبسم و خنده) البته معلوم نیست این دارو به همه مزاج ها بسازد! پ.ن: خداوند ان شا لله روح علامه مصباح را قرین رحمت گرداند. ✍️
⭕ باز هم همان همیشگی ها 🔺عیار آدمی در بحران ها و بزنگاه ها مشخص می شود، در بزنگاه های تاریخی است که ریزش ها و رویش ها رخ می دهد، خواص امتحان پس می دهند و سره از ناسره نمایان می شود. افراد، گروه ها، جریانات، ائتلاف ها و مدعیان انقلابی گری را در بزنگاه ها بسنجید؛ آیا حاضرند به میدان آمده و هزینه بدهند؟ آیا حاضرند فحش بخورند و در دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی هزینه و فایده نکنند؟ آیا امروز را به فردای انتخاباتی خود می فروشند یا ابوذر گونه و عمار وار و مالک اشتر مآبانه با قلم شمشیر می زنند و با بیان خود پرده نفاق را می درند؟! 🔸فتنه 88 یک معیار بوده و است؛ خواص چه کردند؟ چه کسانی در لباس اصولگرایی بذر تردید را کاشتند؟ چه افرادی با سکوت خود در فتنه، صدای این عمار ولی را درآوردند؟ چگونه فراموش کنیم اصحاب تردید و ساکتین فتنه، پازل فتنه گران را تکمیل کردند؟! اصولگرایانی که تا خود 9دی سکوت پیشه کردند و با سکوت خود و حتی بعضاً با تکرار اباطیل فتنه گران نظام را هشت ماه به لبه پرتگاه بردند. فتنه 88 سنگ محک بسیاری از مدعیان بود. 🔸برجام؛ بزنگاهی تاریخی و ماندگار. باز هم همراهی و سکوت و گیجی مدعیان بصیرت و ولایتمداری! به راستی اگر نبود تأییدات، سکوت، خوش رقصی، حمایت ها و تبریک های خائنانه ژنرال ها و برخی بزرگان به اصطلاح جبهه انقلاب، آیا برجام تصویب می شد؟ هر طرف می روی باز به خواص می رسی، خواصی که باز با تردید افکنی خود صحنه را غبار آلود کردند و برجام نافرجام را بر نظام و ملت تحمیل کردند و خسارت محضی را چونان دسته گلی به آیندگان هدیه دادند. 🔸 همین جریان باز در ماجرای تصویب لوایح استعماری fatf فعال است. جریان تردید. جریانی که نقش خود را باز هم خوب ایفا کرد. این بزنگاه ام گذشت و روسیاهی اش ماند برای کسانی که با مواضع دوپهلوشان باعث تصویب این لوایح در مجلس شدند که البته در نهایت با روشنگری های مردم و بخشی از نیروهای انقلابی در مجمع تشخیص بخشی از آن رد و بخشی دیگر مسکوت ماند. هیچ وقت یادم نمی رود بارها با بسیاری از اصولگرایان خودم هم کلام شدم و ساعتها از معایب این لوایح گفتم، جواب چه بود؟ چاره ای نیست و کشور قفل شده است و قس علی هذا... 🔸 و اما در فتنه و ماجرای اخیر؛ یکی دیگر از بزنگاه های حساس تاریخی که بر اساس آن می توان عملکرد بسیاری از مدعیان اصولگرایی را ارزیابی و تحلیل کرد. کما فی السابق در این فتنه ام خبری از بزرگان و فهول اصولگرایی نیست، همان ها که خود را مساوی با رهبری و نظام و انقلاب و.... می دانند و هرکس علیه شان سخنی بگوید متهم به خیانت و وحدت شکنی و بی بصیرتی می شود. جماعتی که وقتی صحبت از پشت میز رفتن است همه حاضرند و وقتی صحبت از روی مین رفتن است همه غایبند و نظاره گر. 🔸 حزب الله؛ جریان مستقل انقلابی که در تمامی این صحنه ها یک تنه و مظلومانه پای انقلاب و مواضع اصولی خود ایستاده است. برای حزب الله اصولگرا و اصلاح طلب تفاوتی ندارد. برای حزب الله فتنه خط قرمز است؛ چه ساکتینش قالیباف و لاریجانی و رضایی باشند و چه عاملینش موسوی و کروبی و هاشمی. برای حزب الله برجام سندی مغایر با منافع ملی و اصول انقلاب است؛ چه حامیانش باهنر و صفار و ولایتی باشند و چه ظریف و عراقچی و تخت روانچی. 🔸 حزب الله هزینه می دهد. در هنگامه نطق خود، دو دوتا چهارتا نمی کند. خدا، شهدا و منافع ملی را در نظر می گیرد. مسجد به مسجد، دانشگاه به دانشگاه می رود و از صحنه می گوید و روایت می کند و شمشیر می زند. در تمامی این فتنه ها جماعت مستحکم و ثابتی را می بینیم که همیشه پای کارند و تذبذبی در رفتار و اندیشه آنان نمی بینی و مصداق کالجبل الراسخ اند. باز هم همان همیشگی ها. این روزها بازم باید به این عماران پای کار جریان حق خداقوت گفت؛ کسانی که در تمامی مقاطع بحرانی نظام از فتنه 88 و برجام تا آبان 98 و فتنه اخیر امتحان خود را خوب پس دادند؛ از رسایی و ثابتی و شهبازی تا جمشیدی و خضریان و کوشکی و حاج حسین شریعتمداری و.... با همه اشتباهات و نقدهایی که به هر کدام از بچه های انقلاب وارد است اما یک تار موی اینان شرف دارد به تک‌تک کسانی که به هنگامه نیاز نظام اسلامی باید آنان را در پستوهای قدرت و ثروت و عافیت پیدا کرد و نه میدان نبرد. @marghoomat
🔹برخی با اشاره به بروز رفتارهای ضد دینی مانند حمله به برخی از ارزش‌ها و نماد های مذهبی همچون چادر و اصل حجاب شرعی، ساده انگارانه تصور می کنند، ستیز با احکام اسلامی خصوصا حجاب شرعی در ایران حاصل تجربه حکومت دینی است. 🔺احتمالا تاریخ نخوانده اند تا بدانند، در همان بدو انقلاب و در آن فضای شور انقلابی و دینی جامعه، شاهد تظاهرات چند ده هزار نفری علیه حکم قصاص و حجاب بودیم. 🔺 اوج این اعتراضات را در 17 اسفند 57 شاهدیم. روز جهانی زن. یعنی فقط 25 روز بعد پیروزی انقلاب اسلامی. یک روز بعد از سخنان تاریخی امام در ارتباط با لزوم وجود حجاب شرعی در ادارات و سازمان‌ها و وزارتخانه ها. راهپیمایی حدودا 15 هزارنفری علیه حجاب که چند روزی به طول انجامید و موجبات درگیری و زد و خورد و مباحثه های مختلف میدانی را برای مردم فراهم آورد. فیلم های منتشر شده از تجمعات آن روزها یکی از اسناد جذاب و ماندگار تاریخ انقلاب است. خصوصا تجمعاتی که در دانشگاه تهران شکل گرفت. 🔹واقعیت این است که دین ستیزی در بخشی از جامعه ایران، ریشه در سیاست های فرهنگی حکومت رضاخان و سپس پهلوی دوم دارد. فضای اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی هم فقط مدتی آن را به محاق خاموشی برد.امروز فقط زمینه بروز دوباره این دیدگاه، آن هم در مقیاس بسیار کوچک‌تری، توسط اقلیتی که از اول انقلاب همیشه وجود داشتن فراهم شده است. فلذا نباید پدیده رخ داده فعلی را امری عجیب و خارق العاده دانست و نباید متحیرانه به آن نگاه کند. @marghoomat
⭕ اصحاب صُفه انقلاب اسلامی! 🔹وقتی خاطرات تهی دستی حسن روحانی در دوران قبل از انقلاب را می خوانم، وقتی عکس مهدی پورحسینی(رئیس اسبق و البته عزل شده سازمان خصوصی سازی که به زندان محکوم شد) را در کنار شهید مهدی باکری می‌بینم، وقتی ماجرای فرزندان ولایتی و ویلای سعد آباد بابای عزیزشان و ویلای لواسان سرلشکر فیروزآبادی را می شنوم، وقتی داستان سفر ترکیه و خرید سیسمونی فرزندان آقایان را مرور می کنم و امروز روزی هم اخبارمربوط به پسر شمخانی و دیروز روزی هم اتفاقات مربوط به داماد شمخانی را از ذهن خود عبور می دهم ودهها مثال دیگر از این جنس، قلبم تکان می خورد و به خدا پناه می برم. 🔹این مصادیق عبرت آمیز بیش از آنکه یک رویداد عاطفی و احساسی از سرنوشت بخشی از السابقون السابقون های انقلاب و جنگ باشد، یک نمای تکراری از تاریخ تحولات انقلاب های اسلامی است. نمایی که نمونه اش در هزار و چند صدسال پیش بسیار بوده است. 🔹وقتی پیامبر با یارانش بخاطر آزار مشرکان مکه، به مدینه هجرت کردند، مهاجرین نتوانسته بودند مال و اموال شان را با خود همراه کنند، کنار اینکه بسیاری شان هم کلا فقیر و تهیدست بودند. اینها وقتی وارد یثرب شدند، در صحن (صفه) مسجدی که پیامبر در نخستین روزهای اقامتشان بنا کردند ساکن شدند چرا که خانه و کاشانه ای نداشتند. 🔹این گروه که جزو پیشگامان نهضت نبوی و اصحاب خاص پیامبر بودند، در چنان فقری زندگی می کردند که تاریخ می گوید از فرط گرسنگی سنگ به شکم می بستند و اگر از سوی مردم مدینه غذایی بهشان نمی رسید، شب در همان صحن مسجد، روی خاک، گرسنه می خوابیدند. 🔹اوضاع اما همیشه آنطور نماند و با پیروزی و استقرار کامل حکومت اسلامی، بخصوص بعد از رحلت نبی اکرم اینها به اصلی ترین مقامات حکومتی تبدیل شدند و طی یکی دو دهه، صاحب ثروتی عجیب و افسانه ای شدند. کاخ ها ساختند، مراتع را تصرف کردند، دست فرزندان و خانواده هایشان را به اموال و نوامیس مسلمین باز کردند و چنان فسادشان فراگیر شد که سبب فوران خشم عمومی و قتل خلیفه سوم توسط شورشیان شد. 🔹حالا انقلاب ما هم نیز به آفت همان اصحاب صحن (صفه) مبتلا شده است. ما با بخشی از مسئولانی روبرو هستیم که پیش از انقلاب فقیر و تهی دست یا در بهترین حالت، دارای وضع مالی متوسطی بوده اند، اما پس از استقرار حکومت، و دسترسی شان به منابع ملی و حکومتی ، به آلاف و اولوفی رسیده اند، صاحب کاخ و برج و زمین های بکر و ماشین های آنچنانی شده اند، البته و قطعا هستند کسانی که هنوز دامن خود را پاک نگاه داشته باشند، که اتفاقا بر خلاف تصور عموم مردم، تعدادشان بسیار زیاد است. 🔹اینها از یک جناح هم نیستند. میانشان از اصلاح طلب و اعتدالی وجود دارد تا اصولگرا و انقلابی، از عبا و عمامه دار تا کراواتی و کت و شلواری. تنها امثال شمخانی و ولایتی و.. نیستند. کافی است یک سرچ ساده انجام دهید تا دریابید چه تعداد از این آقایان در مناطق اعیانی نشین تهران زندگی می کنند، کسانی که با عملکرد خود و فرزندانشان چنان تیشه ای به ریشه ی اعتماد عمومی مردم زدند که به جرأت می توان گفت آمریکا با تحریم ها و فشارهای ظالمانه اش نزد. کسانی که خود، فرزندان و بستگانشان انقلاب خمینی کبیر را ملعبه امیال نفسانی شان کردند و در این بازار دنیاطلبی و شهوترانی، کالای خود را فروختند و مال اندوزی را پیشه خویش کردند. 🔹 اصحاب صفه، نه یک قشر و یک سری افراد مصداقی در گذشته، که طبقه ای اجتماعی و سیاسی، در تمام دوران های پسا انقلاب است. برای همین است در زیارت عاشورا ما با لفظ الی یوم القیامه آنها و جریان سیاسی و اجتماعی آنها را لعن می کنیم. 🔹 طبقه ای که انقلاب را به وجود می آورند و خود آن را تبدیل به پله ای می کنند برای صعود به برهوتی که در ذهن شان چُنان نوک قله ای تصویر می شود. اما دریغ از آنکه اسباب لعن و نفرین برای دنیا و آخرتشان را فراهم آورده اند. نفرینی که از آه جانسوز صاحبان اصلی همان انقلابی صادر می شود که از عاملین آن بوده اند، مستضعفین و پابرهنگانی که خون دادند و هر سختی و مشقتی را تحمل کردند فقط برای رضایت اسلام و امام. همان مستضعفینی که آقایان پا به روی شانه آنان گذاشتند به نان و نوایی رسیدند. 🔹آهی دردناک از سینه سوزناک خانواده شهدا، خانواده هایی که هر روز بر تعدادشان افزوده می شود و از هیچ کس و هیچ جایی نه تنها طلب و ادعایی نداشته بلکه همچنان خود را مدیون و شرمنده خمینی و خامنه ای می دانند. چرا؟ چون جنس معامله شان فرق دارد. خداوند بر درجات دو شهید این ایام بیفزاید، مقداد مهقانی و میلاد حیدری. @marghoomat
⭕ جبهه انقلاب در کنار مسائل واقعی مردم یا باز هم سواری دادن به کارگردانان سیاسی! 🔸برخی حرف ها زمانش دقیقا همین روزهاست. حدودا نه ماه قبل از موعد و بزنگاه مهم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی. انتخاباتی که برای اولین بار رهبر انقلاب از آغازین روزهای سال صحبت و ایجاد دغدغه درباره آن را کلید زدند و بر مؤلفه هایی چون «رقابت» و «مشارکت» تأکید کردند. اتفاقی که برخلاف سیره رفتار سیاسی ایشان در انتخابات های قبلی بود و معمولا همگان را از ورود و طرح بحث زودهنگام مباحث انتخاباتی برحذر می داشتند. 🔸اما در این بین حزب الله کجاست؟حزب الله چه نقشی را برای خود ترسیم کرده است؟ حزب الله قرار است کدام راهبرد را برای خود انتخاب کند؟ «حفظ وضع موجود» یا «عبور و خروش بر وضع موجود»؟آیا حزب الله باز هم می خواهد همان مسیری را برود که در انتخابات 98 و 1400 طی کرد؟نکند حزب الله هم در پستو های خود حرف های درگوشی برخی پدرخوانده های سیاسی را تکرار می کند؟ یعنی حزب الله هم کوتاه آمده است و نفع خود را در عدم رقابت سیاسی گروه های مختلف و مشارکت عموم و جمهور مردم می داند؟هیهات! که اگر این است باید فاتحه حزب الله را هم خواند. 🔸 الان زمان آن است که تکلیف خود را با برخی مسائل روشن کنیم.آیا ما هم مثل آقایان فکر می کنیم که بهتر است مشارکت پایین باشد تا باز هم ما رای بیاوریم؟آیا ما هم مثل این جماعت سفله پرور به پای صندوق آمدن جمهور را به مثابه یک تهدید می انگاریم؟آیا ما هم در دل خود می گوییم که حالا رهبری یک حرفی زده اند و محترم! اما مصلحت چیز دیگریست! 🔸صمیمانه و صادقانه خطاب به برخی از دوستان می گویم،با اطلاع و بعد ساعتها گفت و گو با فحول این گروه ها و جریانات جمع بندی ام این است؛اگر برای لبیک به ندای رهبری منتظر جمع بندی های آقایان در اتاق های دربسته شان هستید ول معطلید،تازه مزه قدرت به دهان برخی شیرین آماده است و راه کسب این شیرینی را هم فهمیده اند. 🔸 به این معادله تازه دارند عادت می کنند؛ یک) لولوسازی از رقبای غیرانقلابی برای حذف نیروهای مستقل ولایی و انقلابی و ترساندن بدنه حزب الله دو) حذف رقبای سنتی سیاسی خود به انواع طرق مختلف سه) ایجاد و بسترسازی اجتماعی و سیاسی جهت عدم مشارکت بالای سیاسی و حاکم کردن فضای سرد سیاسی و ترویج پروژه سیاست زدایی چهار) دم زدن از مفاهیم مقدسی چون وحدت و ذبح کردن اصول، آرمان‌ها و خط قرمزها به نفع انتفاع سیاسی و کسب کرسی. 🔸هان ای حزب الله عزیز،برخیزید و قیام لله را شروع کنید. تخاطب مستقیم با توده جمهور را تمرین کنید.از فضای گلخانه ای و آکواریومی خود خارج شوید. از کلاس های درس دانشگاه و حجره های کسب فیض حوزه های علمیه به سوی مردم هجرت کنید، با مسائل واقعی و روی زمین مردم به تعبیر رهبری مماس شوید، نگذارید مگس ها روی زخم بنشینند،دیالوگ با جمهور را امتحان کنید. 🔸مسئله«جبهه انقلاب»از جنس «دعوای سیاسی» نیست که با «سیاست بازی» و آمدن یک «سوپرمن» حل شود. جبهه انقلاب باید دوباره سراغ احیای گفتمان انقلاب به دور از هرگونه «محافظه کاری» و ماندن در گرو «محافظه کاران» برود و با «مردم سخن» بگوید و به دنبال «مسائل واقعی مردم» باشد. 🔸نه مثل «سیاسیون قالتاق» شب انتخابات یاد مردم بیفتد.سنت خدا نیست که با شیوه های اهل باطل بتوان حق را به کرسی نشاند. دعوای ما «کسب قدرت»نیست که دل به «ائتلاف» با «فاحشه های سیاسی» یا «قالتاق بازی» یا «منجی نمایی» و «ماکیاولیسم» ببندیم. مردم باید انقلابی بودن واقعی ما را ببینند، تبیین ما را ببینند و ما را نه «شب انتخابات» که همین امروز در کنار دردهایشان و «مطالبه گر» آن بیابند وگرنه «دوپینگ سیاسی» بیفایده است. 🔸تنها راه بازگشت به جایگاه اصیل و اصلی حزب الله،کنار زدن پوستین کهنه محافظه کاری و خوانشهای محافظه کارانه از گفتمان انقلاب تحت عنوان اصولگرایی است.کاری که در مقطعی در سال 84 انجام شد و به اقبال مردمی منجر شد. اما باید توجه داشت که این کار لزوما با تغییر افراد انجام نمیشود. باید روشهای محافظه کارانه، شیخوخیت مآبانه، سیاست زده،افراط گرایانه و سلب گرایانه که منتهی به معطوف شدن به مسئله های فرعی میشود را کنار گذاشت و در یک فرآیند خلوص معرفتی رسوبهای اندیشه های محافظه کارانه را از ذهن و زبان حزب الله زدود. 🔸باید بفهمیم دو گانه ی چپ و راست و اصولگرا- اصلاح طلبی، از منظر گفتمان انقلاب و ادبیات رهبری، غلطِ فکری، مشهور اجتماعی و مشروعیت‌بخش درگیری های سیاسیون است. باید بکوشیم خودمان را حول مسائل اصلی انقلاب بازسازی کنیم. نظام مسئله شناسیمان را از سیطره محافظه کاری پیر و جوان، سنتی و تحول یافته آزاد کنیم. حزب الله باید به خود بازگردد. بازیابی و بازسازی حزب الله بر اساس گفتمان انقلاب، امام و رهبری،نه ترجمانی از آن؛ این کاری است که با تمام توان باید انحام داد. @marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 بازخوانی برجام بدون اشاره به نقشی که برخی اصولگرایان در تصویب و زمینه سازی تفوق گفتمانی آن در فضای سیاسی کشور داشتند بی معنی و خیانت به تاریخ است. نقشی که در لباس اصولگرایی و منتسب بودن به جبهه انقلاب بازی کردند و خروجی اش شد ننگین نامه ای به نام برجام. هر چند که برخی از این دوستان امروز مواضع شان تغییر کرده است و متوجه شده اند که با تحلیل های سراپاغلط و فلج کننده شان چه بلایی بر سر منافع ملی ایران آوردند. 🔸 در تاریخ چه بخواهیم و چه نخواهیم نام ژنرال های اصولگرایی چون علی لاریجانی، محمد حسین صفارهرندی، علاالدین بروجردی، غلامعلی حداد عادل، محمد حسن ابوترابی، محمد باقر قالیباف، محمد رضا باهنر و برخی فرماندهان نظامی همچون فیروزآبادی و... و برخی اعضای دفتر رهبری با برجام گره خورده است و جدایی ناپذیر است. ⬅️ 23 تیر سالگرد تصویب ننگین نامه برجام... @marghoomat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ انتخابات در انحصار هیچ کس نیست! 🔸انحصارگرایی سیاسی یکی از ویژگی های مهم اصولگرایان و اصلاح طلبان است. اینان عاشق رای پادگانی اند. مردم و جریان انقلابی را عمله سیاسی میخواهند. سربازانی گوش به فرمان که هر موقع به آنان گفتند به چپ چپ و به راست راست اطاعت امر کنند! 🔸انحصارگرایی آقایان مدعی اصولگرایی دقیقا ادامه همان خطی است که امام نسبت به آن هشدار دادند. آن روز به تعبیر امام عده ای متحجر در پی آن بودند که 500 نفر پیرمرد ملا برای مردم و حزب الله تعیین تکلیف کنند، امروز هم چند ده نفر فرد و گروه و باند سیاسی میخواهند امیال و نظرات خود را به حزب الله عزیز حقنه و تحمیل کنند! 🔸انحصارگرایان دیگری را بر نمی تابند. هر شخص و گروهی که برای خود شأنیت تحلیل مستقل داشتن را قائل باشد با انواع و اقسام تخریب‌ها و تهمت های سیاسی از صحنه به در می کنند. با پنهان شدن پشت مفاهیم مقدس و محترمی چون وحدت، ائتلاف های مبتنی بر قدرت و نه حقانیت را تئوریزه می کنند و به اسم اصولگرایی از اصول عبور می کنند و تئوری را فدای تاکتیک می کنند. هر آن کس هم که برنتابد این نظم منحط قدرت پرستانه را شق عصای مسلمین می نامند و با دستگاه رسانه ای شان مثل تریلی از روی آن رد می شوند! 🔸امروز جریان انقلابی باید تصمیم بگیرد. آیا برای این جریان‌های سیاسی قشری،ندانم‌کار و کرسی‌پرست پشیزی ارزش قائل هست یا نیست؟ آیا می خواهد مثل برخی آقایان خود بزرگ پندار حقیقت را قربانی منفعت کند؟ آیا میخواهد باز هم مثل گذشته قواعد بازی سیاسی خودپرستانه و غیر توحیدی جماعت مدعی را بپذیرد و سر خویش مثل کبک زیر برف کند؟ @marghoomat
⭕ یازدهم اسفند نقطه عطفی تاریخی و جریان ساز! 🔹در سالی که گذشت اگر بخواهیم در فضای سیاسی داخلی کشور مهم‌ترین اتفاق و رویداد سیاسی را نام ببریم که تبدیل به یک نقطه عطف تاریخی و گفتمانی شد، آن چیزی نبود جز رای معنادار مردم در یازدهم اسفند هزار و چهارصد و دو. در طول سال‌های مختلف، انتخابات های گوناگون و بسیاری برگزار شده، اما نمی توان عموم آنها را یک نقطه عطف تاریخی و سیاسی قلمداد کرد. اما به عنوان مثال همگان دوم خرداد 1376 و سوم تیر 1384 را یک بزنگاه، چرخشگاه و دگرشگاه مهم، گفتمانی و تاریخی می دانند که صحنه معادلات سیاسی کشور را تغییر داده است. 11 اسفند امسال هم از همین جنس بود. نقطه ای که در آن به معنای واقعی کلمه یک چرخشگاه گفتمانی را شاهد بودیم. 🔹مردم در انتخابات امسال تصمیم گرفتند. یک تصمیم عمیقا سیاسی. تصمیمی که شبیه آن را در سوم تیر 84 گرفتند. مردم خواستند و اراده ای عمومی را شکل دادند که این الیگارشی پُر قدرت اصحاب قدرت و ثروت را بهم بزنند. اراده ای عمومی که خاصتا در بدنه نیروهای اهل هزینه دادن حزب الله شکل گرفت تا با رای تنبیهی و تأدیبی خویش؛ خودچنارپندارها، خود بزرگ و پدر پندارها و خود قیم پندارهای عامل وضع موجود را حذف و یا تحقیر کنند. حزب الله چنان درسی به محافظه کاران انقلابی نما داد که هنوز که هنوز است صدای این سیلی سیاسی در گوش هایشان ویز ویز می کند! باشد که از خواب متفرعنانه و متکبرانه خویش بیدار شوند! 🔹حزب الله عزیز تصمیم گرفت منطق غیرتوحیدی و سقیفه مآبانه انتخاب غیر اصلح، تن دادن به ائتلاف های عمل گرایانه معطوف به قدرت، رای دادن به نورچشمی های پدرخوانده ها را به زیر پای خود لگدکوب کرده و یک ساخت شکنی سیاسی با هدف چرخش کارگزاری و بازسازی انقلابی را خلق و اراده کند. جریان انقلابی با عبور از مدعیان بی هنری که در طول این سال‌ها فقط خون دل عملکرد آنان را خورد و هیچ موقع آنان را صدای خویش در مواقع بحرانی و بزنگاهی ندید، تصمیم به خلق یک جبهه سوم سیاسی برآمده از عقلانیت عمومی حزب الله گرفت که خود را در نتایج انتخابات نشان داد. 🔹حزب الله خسته بود از سواری دادن های سیاسی. خسته بود از کسانی که به اسم رفاقت با حاج قاسم و جنگ و جبهه و شهادت و جهاد و شلوار شیش جیب و... با عملکرد خود، اطرافیان، دوستان و فرزندانشان تیشه به ریشه تمامی این مفاهیم مقدس زدند و توده های عمومی مردم را نسبت به اسلام و انقلاب و نظام ناامید کردند. آری اگر امروز بخش کثیری از مردم ناامید و خسته اند، باید یقه کسانی را گرفت که با عملکرد خود، دورویی و نفاق سیاسی را به این مردم تحویل دادند و آنچه که نشان ندادند صداقت سیاسی بود. 🔹پیام یازدهم اسفند اتمام حجت بود. اتمام حجت حزب الله با برخی صحنه گردانان سیاسی کشور. اتمام حجت با کسانی که سالها در پی تئوریزه کردن صغارت پذیری سیاسی بودند. همان کسانی که حزب الله را برده و نوکر سیاسی خویش می پنداشتند، همان کسانی که با مهمل بافی های سیاسی شان بخشی از جریان انقلابی ساده دل را دچار یک خودتحمیفی مومنانه کرده بودند. اتمام حجت با کسانی که رای حزب الله را بگیرند و چهارسال به ریش حزب الله درد کشیده بخندند و حاضر نباشند برای بسط عدالت، حمایت از مستضعفین و پیگیری مطالبات بحق مؤمنین و رهبری، شمشیر بزنند. 🔹باید نظم سیاسی منحط و خودساخته مبتنی بر قدرت آقایان، بهم می خورد که خورد. امثال تکنوکرات ها و محافظه کاران مدعی جهاد و شهادت و دار و دسته سیاسی شان که هیچ! حزب الله با رای خود تکلیف خویش را با اینان مشخص کرد اما! اما امیدوارم برخی دوستان که هنوز هم حاضرند صرفا و صرفا مبتنی و بر اساس میل و رسیدن به قدرت در کنار آقایان تأدیب شده بایستند و کیک قدرت را بین خود تقسیم کنند؛ پیام یازدهم اسفند مردم و حزب الله را بشنوند و بگیرند که اگر نگیرند مطمئن باشند حزب الله از آنان هم عبور خواهد کرد و تکلیف خود را با این جماعت مذبذب و معامله گر سیاسی مشخص خواهد کرد. @marghoomat
⭕ چرا این همه تاکید؟! بخش دوم 🔸بعد از سالها و در دورانی که برخی ادعا می کردند رهبر انقلاب از نظرات قبلی خویش در توصیه به دانشجویان انقلابی مبنی بر استفاده از ظرفیت فکری علامه مصباح عدول کرده‌اند ایشان مجددا در سال 1401 و در دیدار با تشکل های دانشجویی از ایشان یاد کردند و این استاد عزیز را استاد فکر نامیدند: «اگر چنانچه فکر را درست مدیریّت نکردید، ممکن است به راه خطا برود. حالا البتّه من کمتر اسم از افراد می‌آورم، [امّا] مرحوم آقای مصباح یک استادِ فکر بود؛ البتّه ایشان کارهای سیاسی و فکرهای سیاسی هم میکردند، درباره‌ی آنها [یعنی] مسائل سیاسی بحثی ندارم، [لکن] درباره‌ی مسائل فکری یک راهنما و مرشدی بود که میتوانست مرجع و ملجأ باشد. این ‌جور آدمها لازمند که استاد فکر باشند؛ همچنانی که علم استاد میخواهد، فکر هم استاد می‌خواهد.» 🔸 در دیدار دانشجویی سال 1402 رهبر انقلاب کما فی السابق دست روی تقویت مبانی فکری گذاشتند و توصیه به مطالعه کتابهای شهید مطهری، بهشتی و مرحوم استاد مصباح کردند:«روی این مبانی باید کار کنید؛ بخصوص شما تشکّلها روی این مبانی کار کنید. روی یک نقطه‌ی محدود هم متمرکز نشوید؛ وسیع نگاه کنید، همه‌ی مسائل را ببینید. به نظر من همین که اینجا اسم آوردند از مرحوم شهید مطهّری، شهید بهشتی، مرحوم آقای مصباح و امثال اینها، خوب است، [کتابهایشان] کتابهای خوبی است.» 🔸و اما در آخرین دیدار یعنی دیدار چند روز گذشته رهبر انقلاب با دانشجویان باز هم ایشان از مرحوم استاد مصباح یاد کردند و بیان داشتند که حقا و انصافا فکر این استاد کمک کننده جوانان خواهد بود:«هر چه میتوانید با قرآن مأنوس بشوید؛ همه چیز در قرآن هست، که با تدبّر در قرآن [به دست می‌آید]؛ البتّه این تدبّر با راهنمایی باید همراه باشد. اسم مرحوم آقای مصباح (رضوان الله‌ علیه) دو سه بار اینجا آورده شد که بجا است؛ از کتابهای ایشان استفاده بشود. حقّاً و انصافاً فکر این مرد بزرگ، فکر کمک‌کننده‌ی به حرکت درست فکری جوانها است» 🔸 برگردیم به سوال آغازین این وجیزه، چرا این همه تاکید؟ چرا رهبر انقلاب که رویه شان اسم نیاوردن از افراد در دیدار های مختلف است، از علامه مصباح چه در دوران حیات و چه در دوران ممات اسم می آورند و دیگران را توصیه به مطالعه آثار این عالم متفکر می کنند؟ چرا از باقی اندیشمندان انقلاب اسلامی اسم نمی آورند؟ چرا این همه تاکید را برای دیگر بزرگان فکری انقلاب خرج نمی کنند؟ پُر واضح است که جایگاه علامه مصباح در اندیشه و نگاه رهبر انقلاب جایگاهی منحصر به فرد، خاص و استثنایی است و به قاطعیت می توان گفت نمونه آن را نسبت به هیچ کدام از بزرگان فکری انقلاب اسلامی نداریم. 🔸 شخصیت و اندیشه استاد مصباح دارای ابعاد و جهات مختلفی می باشد اما از نگاه نگارنده این سطور یک ویژگی از باقی ویژگی های مهم ایشان مهم تر و متفاوت کننده تر است. اندیشه استاد مصباح حقیقتا منبع بی غل و غش معارف اسلامی و انقلابی است. در نظام اندیشه ای ایشان مغزای تفکر دینی و انقلابی را می توان فهم کرد. تفکری که در آن هم عقلانیت دینی می بینیم و هم غیرت دینی. در این نظام واره تفکری، مبتنی بر یک حکمت فلسفی، قرائتی از اسلام ارائه می شود که علاوه برآنکه خالی از التقاط و انحراف بوده، دائما در حال مرزبندی با التقاط و انحراف است، یعنی پیوند اندیشه با میدان عملی سیاست و اجتماع. عقلانیت انقلابی دال مرکزی گفتمان فکری استاد است. 🔸کنشگری به روایت اسلام انقلابی، محتاج دلیل است و دلیل از اندیشه برمی‌خیزد. انقلاب باید عقلانیت متمایز خویش را عرضه می‌کرد تا از استیلای تاریخ تجدد و تحجر بیرون آید و تبدیل به یک دیگری خطرناک برای تجدد و تحجر شود. این عقلانیت، از متن دین برمی‌خاست و بر بنیان‌هایی مستقل از تفکر غربی و تحجری تکیه داشت. در طول دهه‌های پس از انقلاب، کسی که بیش از دیگران کوشید که چنین عقلانیّتی را تولید کند، علامه مصباح بود. 🔸مطالعات و معارف او، حامل چنین جهت‌گیری‌ای هستند؛ او همواره تلاش می‌کرد که خویشتن معرفتی متناسب با عالم قدسی انقلاب را بپروراند و جامعۀ ایران را از لحاظ فکری و معرفتی، از سیطرۀ ایدئولوژی‌های تجددی و تحجری خارج کند. ازاین‌جهت، باید او را یک متفکر چالش‌گر و اندیشه‌ورز انتقادی قلمداد کرد که سر سازگاری با تجدد و تحجر را ندارد و می‌خواهد عقلانیت انقلابی را به عنوان یک جایگزین و بدیل تاریخی مطرح سازد. پس جنبۀ تضادی و کشمکشی وی از ماهیت انقلاب اسلامی برمی‌خیزد و چون انقلاب، حاصل اعراض از تجدد و تحجر بود و سخن تازه به میدان آورد، علامه مصباح نیز همواره در تفکّر خود، سویه چالش‌گری را در نظر داشت و انقلاب را یک انقلاب متمایز معرفی کرد که ریشه در دین دارد و می‌خواهد نظامات اجتماعی خویش را بر دین بنا کند و از توحید، روایت عینی و ساختاری بیافریند. @marghoomat
⭕ روسیاهان انتخاباتی و ظهور نسل جدیدی از نیروهای آرمانخواه انقلاب اسلامی! 🔸انتخابات دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی در تهران با همه کم و زیادش بالاخره تمام شد. انتخاباتی که حاوی نکات، پیام ها و عبرت های فراوانی بود. جریان های سیاسی موجود اگر تحلیلی دقیق و واقعی از آنچه رخ داده نداشته باشند، روز به روز به نقطه مرگ خویش نزدیک تر گشته و باید جای خود را به افراد، گروه ها و جریانات جدید سیاسی بدهند. 🔸 این انتخابات نشان داد که شاهد رویش نسل جدیدی از نیروهای جوان، آرمانخواه، جسور، شجاع و دارای حریت در تحلیل و تصمیم هستیم که با رای سازی خود صحنه و معادلات سیاسی کارگردانان بازی گردان سیاسی را بهم می زند و آنچه برایش اصالت دارد پایداری بر اصول و گفتمان اصیل اسلام ناب خمینی و خامنه ای است. همان اسلامی که تبلور اندیشه ای و. کارکردی آن را در مطهری و بهشتی و مصباح و دیالمه ها و آیت ها و آوینی ها و... یافته بود. همان اسلامی که حرف نو انقلاب اسلامی بود؛ مرزبندی همزمان با جریان تحجر و محافظه کاری و جریان تجدد و تجدید نظر طلبی. 🔸 نوعی شورش را شاهد هستیم. شورش سیاسی جوانان آرمانخواه علیه به اصطلاح پدران و اسلاف سیاسی نزدیک به خود که دیگر حنای این پدران رنگی برای فرزندان ندارد. این نسل تصمیم گرفت سیلی محکمی به صورت کسانی بزند که خود را در برج عاج دیده و مست از قدرت و ثروت شده بودند. این نسل را می توان مولود تلاش‌ها و مجاهدت های بخشی از اساتید و اندیشمندان انقلاب اسلامی دانست که روح تفکر اصیل توحیدی و سیاسی خمینی و خامنه ای را در کالبد اینان دمیدند. از همین رو آنان اشخاص را با شاخص ها سنجیده و با هیچ کس عهد اخوت نبسته اند و میزان برای آنان پایبندی به آرمان‌های انقلاب 57 است و نه هم پیالگی این و آن با آنان. 🔸این انتخابات بیش از پیش قدرت این نسل را به رخ کشید و شد آنچه شد. اما در این بین برخی جریانات سیاسی آزمون خوبی را پس ندادند و روسیاهی این انتخابات ماند برای آنان. همان کسانی که ایستادگی و پایداری بر اصول را قربانی رسیدن به صندلی های قدرت و ثروت کردند و حاضر شدند پُشت به شاخص ها و آرمان‌های انقلاب کرده و کسب قدرت بما هو قدرت را هدف خویش قرار دهند. بازنده اصلی انتخابات اینها بودند و نه کسانی که رای نیاوردند، هر چند که برخی اینان از گندم ری هم نخوردند و طرفی برنبستن. 🔸بازندگان و روسیاهان اصلی انتخابات کسانی بودند که گزینه های اصلح را به مسلخ کثیف ائتلاف های سقیفه مآبانه بردند و با منطق غیر توحیدی سهمیه بندی و انتخاب هر کس که به ما نزدیک تر است، آنان را ذبح کردند. قمار کردند. فکر می کردند که همچون انتخابات قبلی به اسم وحدت و جبهه انقلاب و اطاعت از رهبری و... می توانند حزب الله را تخدیر کرده و دچار نوعی خود تحمیقی مؤمنانه کنند. زهی حماقت. آنان غافل از نسلی بودند که کمر همت بسته بود که یکبار برای همیشه ابهت و خود بزرگ پنداری آقایان را بشکند که شکست. 🔸 جریان و نسل جدید کنشگران سیاسی جوان و آرمانخواه انقلاب اسلامی با گفتمان سازی مداوم و مستمر خویش خصوصا در یک دهه گذشته روز به روز در حال تربیت نیروهایی است که در پی کشف و خلق گفتار سیاسی جدید برای تغییر صحنه معادلات سیاسی حاکم بر کشور است. این جریان در بُعد سلبی حرکت خود را آغاز کرد و همگان دیدند که چگونه بازی بزرگان را بهم زد، بلاشک خواهید و خواهیم دید که در سال‌های پیش رو این جریان به واسطه حرف های ایجابی دقیق، عالمانه و آرمانخواهانه خویش، بیش از امروز مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت، هر چند در همین سال‌های اخیر هم شاهد رشحاتی از این مهم بودیم لکن این جریان به واسطه هژمونی قدرت جریان غیر انقلابی منتسب به انقلاب مجالی برای عرضه و نمایاندن خویش نمی دید. @marghoomat
⭕ از تئورسین خشونت تا تئورسین جنگ! 🔺مدعیان اصلاحات بر خلاف شعارهایی که سر می‌دهند هیچ موقع مواجهه فکری و علمی با اندیشمندان شاخص انقلاب اسلامی نداشتند. هر موقع که توان مقابله فکری با متفکرین اصیل گفتمان اسلام‌ ناب را در خود نمی ببینند روی به تخریب و تصویرسازی دروغین از آنان می آورند و برچسب های سیاسی را روانه میکنند! 🔺همان جریانی که تاب اندیشه های مطهری را نداشت و همیشه آن را بایکوت و یا تخریب می‌کرد، در دهه هفتاد هم نتوانست اندیشه ها و روشنگری های مطهری زمان را تحمل کند. استاد مصباح در طول حیات مبارک خویش سنگربانی از اندیشه ناب دینی را رسالت خویش میدانست و بر همین مبنا در مقابله با جریانات انحرافی، التقاطی و الحادی شمشیر روشنگری و تبیین را کشیده و برهم زننده طراحی‌های پیچیده اصلاح طلبان برای ترویج سکولاریسم، لیبرالیسم و تساهل و تسامح غربی بود. او یک تنه آبروی خود را وسط گذاشت و صدای رسای اسلام ناب شد. او را سالیان دراز در روزنامه هایشان مورد هجمه قرار دادند و بیشترین توهین ها، از تئوریسین خشونت تا فاشیست و... را به او نسبت دادند. 🔺امروز هم خط همان خط است. پادوهای رسانه ای دشمن در داخل هرکجا که احساس کنند کلامی موثر است و حرفی نافذ، او را به لجن خواهند کشید. در سالیان اخیر مواضع اصولی آیت الله میرباقری سخت جریان غربگرا را به ترس انداخته و هرزگاهی پروژه تخریب این شخصیت عزیز را کلید میزنند. شاید این‌روزها بیش از گذشته خلأ وجود عالمان وارسته و اهل هزینه دادن را احساس کنیم، اما خدا را شاکریم که هنوز هستند عالمانی که دشمن از وجود آنان به رعشه بیفتد. @marghoomat
⭕ اهالی طبقه سوم! 🔸در جای جای صفحات پُر فراز و نشیب تاریخ اسلام و انقلاب وقتی گذر می‌کنیم می بینیم که همیشه بار حرکت امت اسلامی و جبهه حق به دوش جماعتی محدود اما قوی اراده و مستحکم بوده است. کسانی که دین خود را به دنیای فانی نفروختند و جز با خدا معامله نکردند، مسیر را شناختند و ذره ای تردید نکردند و اسیر تحلیل های فلج کننده نشدند. به الگوی هایی چون رسول الله و حسین بن علی تأسی کرده و همیشه خود را در موقعیت مبارزه و مجاهده تعریف کردند و از معرکه فراری نشدند و همیشه در طرف درست تاریخ ایستادند. 🔸پیامبران، امامان و حتی سربازان مکتب آن پیشوایان مجاهد، کار را با اینان پیش بردند. حضرت امام خوب فهمیده بود که اگر قرار است خطی شکسته شود، این مهم جز به دست مستضعفان عالم رخ نمی دهد، اگر قرار است نظم جهانی بهم ریخته شود و معادلات حاکم بر دنیا تغییر کند و سنگر های کلیدی دنیا یک به یک به نفع جبهه حق فتح شود، کلید آن فقط به دستان کسانی است که دندان پوسیده عافیت طلبی، بی دردی، اشرافیت، رفاه طلبی و زخارف دنیا را کنده و به بیرون پرت کرده اند، او می‌دانست که لازمه طی این مسیر وجود کسانی است که از بن دندان معتقد به آن باشند که مبارزه با سرمایه داری جمع نخواهد شد و کسانی که آن را قابل جمع می دانند آب در هاون می کوبند: « مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه‌اند. و آنهایی هم که تصور می‌کنند سرمایه داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند آب در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه،بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله‌ای است که هرگز با هم جمع نمی‌شوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.» 🔸امام نام این جماعت راسخ را مردم طبقه سه میگذارد. مردمی که به دعوت توحیدی رسول خدا و جانشینانش لبیک گفته اند و جان و مال و آبرو و حتی خانواده خود را آماده قربانی کردن در این مسیر مقدس کرده اند. همان کسانی که در صدر اسلام کاشانه ای نداشتند و شبها را تا صبح در مسجد می خوابیدند و غذای اندک شان تک خرما هایی بود که چندنفری ارتزاق میکردند. اصحاب صفه را میگویم. همان‌ها که به تعبیر امام،پیامبر اسلام آنان را علیه سرمایه دارها و طواغیت و غارتگران عالم بسیج کرد. 🔸بخوانید:«آنهایی که همراه پیغمبر بودند و دعوت پیغمبر را قبول کردند همین مردم طبقه سه بود - همین فقرا. اصحاب «صُفّه» - که معروف است - اینها یک عده‌ای بودند که توی مسجد،از باب اینکه منزل نداشتند، توی مسجد می‌آمدند روی صفه‌ای، روی سکویی آنجا می‌خوابیدند.در جنگهایی که می‌شد، اینها نداشتند چیزی. یک خرما را - اینطور می‌گویند - یک خرما را این دهنش می‌گذاشت در می‌آورد می‌داد به او؛او دهنش می‌گذاشت،در می‌آورد می‌داد به او! اینطور بود وضعشان. اینها را پیغمبر بسیج کرد بر ضد این سرمایه دارها، بر ضد این قدرتمندها، بر ضد این مشرکین که مردم را غارت می‌کردند. تبلیغات غرب این بود که نه؛ این عکس بود که اینطور بود که پیغمبرها آمده‌اند که مردم را تخدیر کنند و قدرتمندها آنها را بچاپند! در صورتی که پیغمبرها تاریخشان معلوم است،اینها آمده‌اند که بسیج کنند این مستمندان را که بروند و این غارتگرها را سر جای خودشان بنشانند، و عدالت اجتماعی درست کنند.» 🔸امروز هم مانند دیروز بازیگران اصلی صحنه، اصحاب صفه امت اسلامی هستند. اصحابی که شمشیر انسانیت،عدالت و آزادی خواهی را به روی درنده ترین موجودات روی زمین یعنی صهیونیست های خونخوار کشیده اند. امروز تمام زیبایی ها را در مقابل تمام زشتی ها می بینیم، تمام جبهه حق از خیابان های تهران تا دانشگاه‌ های آمریکا علیه طاغوت مستکبر صهیونی می خروشند و ظالمین جهان را به مبارزه طلبیده و در بیشترین فشارها، نمیگذارند صدای مظلومین مقتدر امت اسلامی فراموش شود. 🔸یحیی سنوار و یارانش، از دختری که خواهرش را کیلومترها حمل می‌کرد تا آن جوانی که در آتش سوخت، برای نگارنده مصداق واقعی همان اصحاب صفه اند. کسانی که نه خانه ای دارند و نه قوتی برای خوردن، اما یکسال است که ارتش تا بن دندان مسلح صهیونی آمریکایی را زمین گیر کرده و آبروی آنان در افکار عمومی را بر باد داده و پروژه کثیف و خائنانه تطبیع یا همان پیمان ابراهیم را به زباله دان تاریخ فرستادند. پروژه تاریخی و تمدنی جبهه حق قرار است به دست کسانی رقم بخورد که جز به خدا نه امیدی دارند و نه پشتیبانی! حسبنا الله بنعم الوکیل را عملا ترجمه کرده و ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم را به نمایش گذاشته اند. خدایا ما را در کنار اهالی عزیز طبقه سوم محشور کن. @marghoomat
⭕ مرجفون سیاسی را دریابید! بخش دوم 🔺مرجفون فاقد عقلانیت سیاسی اند. این جماعت در ادامه خط احمقانه امضای کری تضمین است! بعد از شهادت هنیه عزیز خودشان اعتراف کردند که ما اشتباه کردیم! اشتباه کردیم به وعده آتش بس آمریکایی، اعتماد کردیم! مرجفون استاد کوچه باز کردن برای دشمن اند. آنها برای اینکه پازل اتاق فکرهای اصلی خارج از کشور خود را تکمیل کنند در کنار بزرگنمایی دروغین طرف غربی وظیفه کوچک انگاری حمله دشمن را به عهده داشتند، وظیفه ای که متاسفانه برخی دوستان هم فریب این طراحی دشمن را خوردند و به پیش بردن این پروژه سیاسی کمک کردند. پروژه ای که رهبر انقلاب به صراحت آن را رسوا کرد: «مطلب دوم مربوط به این حرکت شرورانه‌ای است که دو شب پیش اینجا انجام دادند. خب، یک غلطی کردند؛ خودشان هم البته بزرگنمایی میکنند. بزرگنمایی آنها غلط است، اما توجه داشته باشید که کوچک‌انگاری آن هم غلط است؛ اینکه ما بگوییم نه، چیزی نبود، اهمیتی نداشت و مانند اینها، این هم غلط است.» 🔺مرجفون علاوه برآنکه خود در مقاطعی نسبت به گذشته خويش دچار تردید می‌شوند (مثل پشیمان های سیاسی که روزی لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر کردند و امروز آمریکا قلب های آنان را تسخیر کرده است و به تعبیر رهبری البته امروز این پشیمانی دیگر اهمیتی ندارد: «گیرم آن کسانی که یک روزی این کار را کردند، امروز خودشان هم مردد شده باشند ــ کمااینکه بعضی‌هایشان هم ممکن است مردد شده باشند ــ اما واقع قضیه این است که این کار، کار بزرگی بود، کار لازمی بود؛ برای همین هم امام بزرگوار با آن دید نافذ خود این کار را تأیید کرد، حرکت دانشجوها را تأیید کرد؛ این کار، کار لازمی بود.») جامعه را هم دچار تردید می کنند. تردیدی که باعث می‌شود اراده های توحیدی جبهه حق در بزنگاه های لازم و حیاتی تجمیع و منسجم نشود و در مقابل اراده های جبهه باطل مبتنی بر تحلیل رفتاری جبهه حق، تجمیع و متشکل شود. 🔺از دستگاه محاسباتی سخن می گویم. مرجفون در داخل با ایجاد تردید، تشکیک و ارائه تحلیل های فلج کننده با هدف ذهنیت سازی عمومی برای مردم و ذهنیت سازی خاص برای تصمیم گیران و مسئولین و ایجاد یک درک و ادراک اشتباه سیاسی، دشمن را دچار خطای محاسباتی‌ نسبت به عظمت ملت و نظام اسلامی ایران می کنند. این همان هشداری بود که رهبر انقلاب نسبت به آن نهیب سر دادند که باید این خطای محاسباتی بهم بخورد: «بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد؛ اینها نسبت به ایران دچار خطای محاسباتی‌اند؛ اینها ایران را نمی‌شناسند، جوانان ایران را نمی‌شناسند، ملت ایران را نمی‌شناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و اراده‌ی ملت ایران را هنوز نتوانسته‌اند درست بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم.» سوال اساسی این است که چه افراد، گروه ها، رسانه ها و جریاناتی اولا در بخشی از مردم و مسئولین ادراک غلط محاسباتی نسبت به صحنه ایجاد کردند که مبتنی بر آن دشمن دچار خطای محاسباتی شده است؟ و ثانیا اینکه کدام افراد و کدام‌ مسئولین از عناصر تصميم ساز و تصمیم گیر دچار این خطای شناختی و تحلیلی شدند؟ مسئولیت شان چیست و نام و نشان شان چه می باشد؟! چه رفتار و کدام گفتاری را از خود بروز داده اند که دشمن را دچار خطای محاسباتی کرده اند! از سر غفلت بوده است یا خدای نکرده خیانت! 🔺جنبش دانشجویی و جریان انقلابی باید مرجفون را جدی گرفته و مواجهه صریح، بی پرده و بدون محافظه کاری با این جماعت در خوش‌بینانه‌ترین حالت ساده اندیش سیاسی را سرلوحه کنش های پیش روی خود کند. امروز وظیفه اصلی و حیاتی بدنه رسانه ای و کنشگر گفتمان انقلاب، رصد، معرفی و روشنگری درباره این جریان خطرناک سیاسی است. اگر نسبت به این جریان غفلت و کوتاهی صورت گیرد ملت ایران و محور مقاومت ممکن است چنان سیلی بخورد که تا سالها نتواند سر بلند کند! که به اذن الله این مهم رخ نخواهد داد. @marghoomat