eitaa logo
رسانه انقلاب اسلامی
1.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
196 فایل
☑️اینجا رسانه انقلاب اسلامی است.🔻 @rasaneh_enqelab ✅این کانال وابسته به مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری می‌باشد.🔻 @t_manzome_f_r 📩 مدیر کانال: @tabyin_manzome
مشاهده در ایتا
دانلود
13900528_3342_128k.mp3
2.9M
(علیه‌السلام) 🔰 دل امیرالمؤمنین پُر از درد بود. امیرالمؤمنین در دعای معروف کمیل - که انشاء آن حضرت است - خطاب به پروردگار عالم مطالبی را عرض می‌کند: «الهی و سیّدی و مولای و مالک رقّی». از جمله، این خطاب به گوش و ذهن من، بسیار حسّاس‌کننده آمد: «یا من الیه شکوت احوالی»؛ ای کسی که من شکایت‌های خود را به او می‌کنم. او به خدا شکایت می‌کرد؛ دل آن حضرت پُر از درد بود. نگرانی امیرالمؤمنین، هم وضعیت جامعه و مردم بود؛ هم وضعیت مسیر دین و جهت‌گیری دینی در نظام اسلامىِ تازه‌پای آن روز بود و هم احساس مسؤولیت سنگین خودِ او. البته امیرالمؤمنین یک هزارم از این مسؤولیت را نیز کم نگذاشت... آن شب [شب نوزدهم ماه رمضان] در خانه امّ‌کلثوم، آن بزرگوار افطار را به همان کیفیّتی که شنیده‌اید، صرف کرد. افطارِ با نان و نمک - یعنی در واقع نان خالی - شیر را از سر سفره برداشت و با نان خالی، آن شب افطار کرد. شب را تا صبح به عبادت گذرانید. ۱۳۸۰/۵/۱۶ (علیه‌السلام) @tabyin_Chahardah_Masoom ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
13900529_3343_128k.mp3
2.89M
(علیه‌السلام) 🔰 قبل از اذان صبح وارد مسجد شد و مردم را که در گوشه و کنار مسجد متفرقاً خوابیده بودند، بیدار کرد؛ اذان گفت و وارد محراب عبادت شد. در وسط نماز، ناگهان فریاد منادی بلند شد: «تهدّمت واللَّه ارکان الهدی»؛ پایه‌های هدایت ویران شد. حتماً مردمِ آن وقت می‌فهمیدند که ویران شدن پایه‌های هدایت یعنی چه؛ اما آن‌گونه که نقل شده است، منادی پشت سر مفهوم آن جمله را روشن کرد؛ ندا سر داد و صیحه بلند شد که: «قتل علىّ المرتضی». صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین. ۱۳۸۰/۵/۱۶ (علیه‌السلام) @tabyin_Chahardah_Masoom ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r
13900531_3365_128k.mp3
4.75M
(علیه‌السلام) 🏴 ابوحمزه‌‌ی ثمالی نقل می‌کند از حبیب‌‌بن‌‌عمرو که می‌گوید: در آن ساعات آخر، در همان شب بیست و یکم، رفتم دیدن امیرالمؤمنین، دیدم یکی از دختران آن حضرت هم در آنجاست؛ آن دختر اشک می‌ریخت، من هم گریه‌‌ام گرفت، بنا کردم گریه کردن؛ مردم هم بیرون اتاق بودند، صدای گریه‌‌ی این دختر را که شنیدند، آنها هم بنا کردند گریه کردن. امیرالمؤمنین چشم باز کرد، گفت: اگر آنچه را که من می‌بینم، شما هم می‌دیدید، شما هم گریه نمی‌کردید. عرض کردم یا امیرالمؤمنین مگر شما چه می‌بینید؟ گفت: من ملائکه‌‌ی خدا را می‌بینم، فرشتگان آسمان‌ها را می‌بینم، همه‌‌ی انبیاء و مرسلین را می‌بینم که صف کشیدند، به من سلام می‌کنند و به من خوشامد می‌گویند. و پیغمبر را می‌بینیم که پهلوی من نشسته است، اظهار می‌کنند که بیا علی جان، زودتر بیا... صلّی اللَّه علیک یا امیرالمؤمنین... ۱۳۸۸/۶/۲۰ (علیه‌السلام) @tabyin_Chahardah_Masoom ┄┅══════┅┄ @t_manzome_f_r