آدینه تون بخیر ✨
این هفته مطالب زیادی در هشتگ های مختلف تقدیم نگاهتون کردیم 🌹
🔻این هفته لطف و محبتتون به محتواهای منتشر شده با این هشتگ ها بیشتر از بقیه بوده
#نجوای_شبانه
#کشتی_نجات_عالم
#یادداشت_روز
#تورق_مجازی
#خوب_است_بدانیم
یه هشتگ تازه تاسیس هم داریم به اسم #همین_بغل
استقبال گرم کنید ازش🙂🤍
و اینکه ممنونم خانواده راسخون رو با نظرات و پیشنهاداتتون همراهی میکنید✨
#راسخون
💠پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
بوی سیب سرخ✨
یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند:
همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وراد می شد به زیارت اهل قبور می رفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم شیخ گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام»
چند قدم جلوتر رفتیم، فرمودند: «بویی به مشامتان نمی رسد؟»
گفتیم: چه بویی؟ فرمود: «بوی سیب سرخ استشمام نمی کنید؟»
قدری جلوتر آمدیم، به مسئول قبرستان رسیدیم، شیخ از او پرسید: امروز کسی را این جا دفن کرده اند؟
او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کرده اند. آن گاه ما را سر قبر آن مرد برد و ما در آن جا بوی سیب سرخ را استشمام کردیم.
پرسیدیم: این چه بویی است؟
شیخ فرمود:
وقتی این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام به اینجا تشریف آوردند و به واسطه این شخص، عذاب از اهل قبرستان برداشته شد.
#کشتی_نجات_عالم ❤️
#راسخون
◾️پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
▫️من روضه خوان آقا حسینم
دو نفر از بزرگان اهل منبر یزد با یکدیگر عهد می کنند که هر کدام از آنها زودتر از دنیا رفت به خواب دیگری بیاد ووضع خود را خبر دهد.
یکی از آنها می میرد و دو شب بعد از فوتش به خواب دیگران می آید و در باغ مصفایی قدم زنان دوست خود را ملاقات میکند، آن گاه از او می پرسد: با تو چه کردند؟
گفت: وقتی مرا دفن کردند آن دو ملک برای سوال و جواب وارد قبر شدند و هر چه از من سوال کردند زبانم بند آمده بود و نمی توانستم جواب بدهم، فقط یک کلمه بر زبانم آمد وگفتم: «من روضه خوان آقا حسینم»، آنها تا این حرف را شنیدند ساکت شدند و چیزی نگفتند و مرا به حال خودم به این حال که می بینید رها کردند و رفتند.✨
#کشتی_نجات_عالم ❤️
#راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
از برکات آقا سیدالشهدا علیه السلام حال همه ما خوب است🥺✨
آقای حاج مهدی حائری طهرانی (امام جماعت مسجد ارک و مسجد الغدیر) نقل می کند:
شبی در خواب دیدم در حسینیه جواهری تهرانی مرحوم سید جواد سه دهی (مدفون در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام) بالای منبر روضه می خواند و شور و انقلاب عجیبی ایجاد کرده و همه شنوندگان را تحت تأثیر روضه خود قرارداده است و مردم بر سر و صورت خود می زنند و گریه می کنند.😭
وقتی منبرش تمام شد و پایین آمد و مردم با او دست دادند، من متوجه شدم که او از دنیا رفته است، گفتم: حاج آقا! حال شما چطور است⁉️
گفت: الحمد الله از برکات سیدالشهدا علیه السلام حال ما خوب است و از روزی که آقای سلطان الواعظین شیرازی آمده اند به هر یک از ما روضه خوان ها یک درجه داده اند! در این موقع از خواب بیدار شدم.✨
#کشتی_نجات_عالم ❤️
#راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
🌹 فقط زیارت اباعبدالله الحسین علیهالسلام
✨ دکتر محمدهادی امینی، فرزند علامه امینی، نقل میکند:
پس از گذشت چهار سال از فوت پدرم، شبی در آستانه اذان صبح، او را در خواب دیدم. پدرم بسیار شاداب و خرسند بود. جلو رفتم، سلام کردم و دستش را بوسیدم و پرسیدم:
«پدر جان! در آنجا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟»
پدرم پاسخ داد: «چه میگویی؟»
دوباره عرض کردم: «آقا جان! در آنجا که اقامت دارید، کدام یک از اعمال شما موجب نجاتتان شد؟ کتاب الغدیر، سایر تألیفات، یا تأسیس بنیاد و کتابخانه امیرالمؤمنین علیهالسلام؟»
پدرم تأملی کرد و فرمود: «فقط زیارت اباعبدالله الحسین علیهالسلام.»❤️
گفتم: «پدر جان! اکنون روابط ایران و عراق تیره شده و راه کربلا بسته است. برای زیارت چه کنیم؟»
پدرم پاسخ داد: «در مجالس و محافلی که برای عزاداری امام حسین علیهالسلام برپا میشود، شرکت کنید تا ثواب زیارت امام حسین علیهالسلام را به شما بدهند.»
سپس توصیه کرد: «پسر جان! در گذشته بارها به تو یادآور شدم و اکنون نیز تأکید میکنم که زیارت عاشورا را به هیچ عنوان ترک نکن. این زیارت دارای آثار، برکات و فواید بسیاری است که موجب نجات و سعادت تو در دنیا و آخرت خواهد شد.»✨
فرزند علامه امینی ادامه میدهد:
«پدرم با وجود کثرت مشاغل و مطالعات، همواره بر خواندن زیارت عاشورا تأکید داشت و خودم نیز به همین دلیل بیش از سی سال است که توفیق خواندن این زیارت را دارم.»💔
#کشتی_نجات_عالم ❤️
#راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
🌹 محبت امام حسین علیهالسلام
✨ حاج مرزوق، یکی از سوختگان وادی سیدالشهدا علیهالسلام بود که عمری را در مقامات عالیه توسل و گریه سپری کرد. مسگونههای وجود او به مدد کیمیای سرشک حسینی به طلای ناب بدل شده بود.
💠 کربلایی احمد در خصوص برزخ حاج مرزوق میفرمود:
حاج مرزوق را در جوار آقا بزرگ تهرانی دفن کردند. یکی از مؤمنان در عالم رویا، آقا بزرگ را مشاهده کرد و به ایشان گفت: چقدر خوب است که حاج مرزوق را نزد شما دفن کردهاند!
آقا بزرگ در پاسخ فرمودند: «اینگونه هم که فکر میکنی، نیست. به محض آنکه حاج مرزوق را اینجا دفن کردند، آقا امام حسین علیهالسلام او را برداشتند و با خود بردند.»
💔حتی جناب شیخ رجبعلی خیاط، زمانی که به برزخ حاج مرزوق توجهی داشتند، او را در جوار سیدالشهدا علیهالسلام و در حالی که واله و شیدای امام حسین علیهالسلام بود، مشاهده کردند.
✨ روزی شخصی میخواست با روح حاج مرزوق ارتباط برقرار کند و از او سوالاتی بپرسد. جناب شیخ هم تدارکاتی دیدند. اما حاج مرزوق وقتی برای پاسخگویی حاضر شد، با فریاد گفت: «چه کسی است که یک لحظه مرا از محبوبم جدا کرده است؟»
#کشتی_نجات_عالم ❤️
#راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
▫️امام حسین علیهالسلام و نوکرش
حجتالاسلام اعتمادیان نقل میکند:
مرحوم حسام الواعظین، یکی از مداحان معروف اهلبیت علیهمالسلام، به بیماری مبتلا بود که نیازمند مصرف دارویی خاص بود. روزی اتفاقاً آن دارو به دستش نرسید و او به حضرت سیدالشهدا علیهالسلام توسل پیدا کرد، اما اثری ندید.
🔺یک شب که شدت بیماری او را به سختی عصبانی کرده بود، به حرم سیدالشهدا علیهالسلام رو کرد و گستاخانه گفت:
«تو که نمیتوانی نوکر نگه داری، پس چرا نوکر قبول میکنی؟!»
همان شب، حاج شیخ محمدعلی، از بزرگان روزگار، خواب حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را میبیند. حضرت به او میفرماید:
«برو نزد حسام و ما را با او آشتی بده.»
او با هیجان از خواب بیدار میشود و به ساعت نگاه میکند. چون دیر وقت بود، دوباره میخوابد. بار دیگر همان خواب را میبیند، اما باز به دلیل دیر بودن زمان، اقدامی نمیکند. برای سومین بار حضرت با تندی میفرمایند:
«باید هرچه زودتر نزد حسام بروی.»
او از بستر برمیخیزد و بهسرعت به خانه حسام میرود. در مسیر، یکی از دوستانش پاکتی به او میدهد و میگوید:
«اگر حسام را دیدی، این پاکت را به او برسان.»
او که از بیماری حسام اطلاعی نداشت، پاکت را میگیرد و به منزل حسام میبرد...
🔺پس از رسیدن، پیام حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را با عذرخواهی به حسام ابلاغ میکند. حسام سخت منقلب میشود. سپس پاکت را باز میکند و با کمال حیرت میبیند که داروی بیماریاش در آن است.🥺
💔حسام به شدت گریه میکند. از آن پس، از همان مقدار دارو تا پایان عمر استفاده کرد و دیگر نیازی به تهیه آن پیدا نکرد.
#کشتی_نجات_عالم ❤️ | #راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
🌹 مداومت بر زیارت عاشورا
یکی از بزرگان نقل میکند:
در خواب، آیتالله حاج آقا حسین خادمی، حاج شیخ عباس قمی، و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان را در اتاقی از اتاقهای بهشت دیدم که کنار یکدیگر نشسته بودند.
🔺به آیتالله خادمی نزدیک شدم و ضمن احوالپرسی پرسیدم:
«اینکه شما، یک آیتالله، یک محدث، و یک روضهخوان امام حسین علیهالسلام در کنار هم هستید، چه مناسبتی دارد؟»
ایشان پاسخ داد:
«ما همگی بر زیارت عاشورا مداومت داشتیم و در تعداد خواندن آن مثل هم بودیم.»
#کشتی_نجات_عالم ❤️ | #راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
🌹 عمل نافع
✨ شیخ محمدحسین انصاری، برادرزاده و داماد خاتم الفقهاء شیخ مرتضی انصاری، فرزندان بسیاری داشت. سومین فرزند او، شیخ مرتضی معروف به آقا شیخ بزرگ، در سن ۳۳ سالگی در دزفول بهسبب مارگزیدگی رحلت نمود.
ایشان به خواندن زیارت عاشورا در هر صبح و عصر مقید بود. پس از وفاتش او را در خواب دیدند و از او پرسیدند:
«چه عملی بیشتر در آنجا نافع است؟»
✨ او در پاسخ فرمود:
«عاشورا، عاشورا، عاشورا...»
#کشتی_نجات_عالم ❤️| #راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
🌹 ای کاش هر روز زیارت عاشورا میخواندم
▫️شیخ عبدالهادی حائری مازندرانی از پدر خود، حاج ملاابوالحسن، نقل میکند:
من حاج میرزا علی نقی طباطبائی را پس از رحلتش در خواب دیدم و به او گفتم:
«آرزویی هم در آنجا داری؟»
او پاسخ داد:
«هیچ آرزویی ندارم جز اینکه چرا در دنیا هر روز زیارت عاشورای امام حسین علیهالسلام را نخواندم.»
رسم سید این بود که تنها در دهه محرم زیارت عاشورا را میخواند، نه در تمام سال؛ از اینرو، افسوس میخورد که چرا در تمام سال بر این عمل مداومت نداشت.
#کشتی_نجات_عالم ❤️ | #راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
🌹 عنایت آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام به مرحوم حاج شیخ احمد کافی
🔻حجت الاسلام حاج محسن کافی (فرزند مرحوم حاج شیخ احمد کافی) چنین نقل میکند:
روزی به همراه دوستان به دیدار مرحوم کافی میرفتیم.
یکی از دوستان در راه پرسید:
«چطور شده مرحوم کافی، با اینکه مجتهد یا عالم بزرگی نیست، اینقدر میان مردم محبوب است و همه پای منبر او میآیند⁉️»
گفتم:
«حالا که به دیدارش میرویم، همین سؤال را از او میپرسیم.»
وقتی به منزل مرحوم کافی رسیدیم و بعد از منبر، به اتاق ایشان وارد شدیم، ضمن احوالپرسی از ایشان پرسیدم:
«حاج آقا کافی! مردم میگویند شما که مجتهد و عالم نیستید، چرا اینقدر معروف هستید⁉️»
🔺 مرحوم کافی فرمود:
«آری! همینطور است. اما حکایتی برای شما نقل میکنم:
روزی رژیم شاه ملعون مرا به کرمانشاه تبعید کرد. یک شب مرا در خرابهای تنها گذاشتند. از شدت وحشت و فشار روحی، قلبم به درد آمد. بعد از چند روز که به تهران بازگشتم، آقای فلسفی از احوال من پرسیدند. گفتم: قلبم درد میکند.»
آقای فلسفی گفت:
«اگر میخواهی، شناسنامهات را بده تا دوستان برایت ویزا بگیرند و به خارج بروی تا تحت عمل جراحی قرار بگیری و درمان شوی.»
گفتم:
«اگر قرار است ویزا بگیری، مرا به خارج و زیر دست دکترهای بیدین، یهودی یا کافر نفرست که معلوم نیست نتیجهای حاصل شود. بهجای آن، ویزایی برای کربلا بگیر تا نزد طبیب اصلی و ارباب کل، آقا سیدالشهدا اباعبدالله الحسین علیه السلام بروم و شفایم را از ایشان بگیرم.»
🔺ویزا گرفته شد و به کربلا رفتم. پیش کلیددار حرم آقا امام حسین علیه السلام رفتم و پرسیدم:
«حرم را چه زمانی میشویید؟»
او پاسخ داد: «در فلان شب.»
✨ گفتم:
«آیا نیاز است عطر یا گلابی با خود بیاورم؟»
پاسخ داد: «نه، نیازی نیست.»
در موعد مقرر، به حرم بازگشتم. هنگام شستن حرم، حالی خاص بر من مستولی شد. منقلب شدم و حس کردم آقا سیدالشهدا علیه السلام میخواهند عنایتی ویژه به من داشته باشند.
✨ با شوق، ضریح را گرفتم و گفتم:
«آقا جان! آنچه میخواهید به من عطا کنید، به من بدهید.»
از همان شب، متوجه شدم که امام حسین علیه السلام لطفی خاص به بنده داشتهاند. پس از آن، به عنایت ایشان، در میان مردم شناخته و محبوب شدم.🥺
#کشتی_نجات_عالم ❤️ | #راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online
✨ داستان اعجاب انگیز عنایت اهل بیت (علیهم السلام) به خلیعی موصلی
ابوالحسن جمالالدین خلیعى موصلى حلّى که از پدر و مادر ناصبی و دشمن اهلبیت «علیهم السلام» متولد شده بود، با عنایت حضرت سیدالشهدا «علیه السلام» به مقامات عالیه نائل آمد تا آنجا که به عنوان شاعری عالِم و چیرهدست در مسیر اهلبیت «علیهم السلام» قرار گرفت. مجموعه اشعارى که از او به یادگار مانده است، فقط مدح و رثاى اهلبیت«علیهم السلام» است. او شخصى فاضل، آشنا به فنون گوناگون، داراى بیانى نغز و قوى و شعرى رقیق و روان و ساکن حله بود.
💎شهید قاضی نورالله شوشترى در مجالس المؤمنین مىنویسد:
مادر ابوالحسن خلیعی که ناصبی مذهب بود، نذر کرد اگر داراى فرزند ذکوری شد؛ او را براى راهزنى و قتل کسانى که به زیارت سیدالشهدا«علیه السلام» مىروند، بفرستد و چون داراى فرزند شد و به بلوغ رسید، مادرش او را براى نذرى که کرده بود فرستاد. وقتی او به نواحى نزدیک کربلا رسید، منتظر آمدن زائران شد؛ ولى خوابش برد و قافلهها عبور کردند و گرد و غبار آنها بر او نشست. پس در خواب دید قیامت بر پا شده است و دستور مىدهند که وى را به طرف جهنم ببرند، ولى آتش به خاطر آن غبارى که بر او نشسته است، به وى نمىرسد. چون از خواب بیدار شد، از نیت بدِ خود برگشت و دوستدار اهلبیت «علیهم السلام» گردید و زمانى طولانى ساکن کربلا شد.
💔 او در آن هنگام دو بیت شعر سرود:
إذا شئتَ النجاةَ فَزُر حُسَینا
لِکَی تلقی الإلهَ قریرَ عینِ
فَإِنَّ النّارَ لیس تمسُّ جسما
علیه غبار زوّار الحسینِ«علیه السلام»
اگر مىخواهى نجات پیدا کنى، حسین«علیه السلام» را زیارت کن تا خداوند را با چشم روشن ملاقات کنى؛ زيرا آتش به بدنی كه غبار زوار حسين «علیه السلام» بر آن نشسته باشد، آسيب نمیرساند.
#کشتی_نجات_عالم #راسخون
💠 پرتال فرهنگی راسخون
@rasekhoon_online