آیت الله علی اکبر رشاد
#یادایام #مناسبتی #مرور_خاطرات 📸 عکس مربوط به ایام تحصن روحانیت برای بازگشت حضرت امام خمینی(ره) به
#خاطرات
🔰 خاطره ای از آیت الله #علی_اکبر_رشاد پیرامون تحصن طلاب برای بازگشت حضرت امام خمینی(ره)
📌 این عکس مربوط به ایام تحصن روحانیت برای بازگشت حضرت امام است. در واقع چند روزی روحانیت در دانشگاه تهران و مسجد دانشگاه تحصن کرده بودند و بعد در یک مرحله تقریباً دانشگاه تهران در محاصره مأموران بودند، آنوقت جوانان دور دانشگاه حلقه زده بودند و میگفتند ما اینجا را ترک نمیکنیم و ما مدام توصیه میکردیم که بروید و آنها نگران بودند که احیاناً شبانه بریزند و همه را دستگیر کنند به همین جهت، این جمعی که الان دارند میروند با هم داشتیم میرفتیم به سمت جنوب دانشگاه به سمت درب اصلی که به جوانان توصیه کنیم که شما بروید و شب نمانید و بروید و استراحتتان را بکنید، به اصطلاح برای یک همچین صحنهای است که در این تصویر بنده بین شهید مطهری و آقای منتظری هستم. دیگران هم هستند. آقای خلخالی هست، آقای ربانی شیرازی و آقای ربانی املشی آقای حائری تهرانی هست، آقای شرعی است، آقای محمدی اشتهاردی است. تقریباً همه اینها که تصویرهایشان مشخص است و من میبینیم جز بنده همه از دنیا رفتند.
( این عکس در یک خانه تیمی که به اصطلاح طرح ترور روحانیون حاضر در تحصن را داشتند کشف شد و عوامل ترور دستگیر شدند)
🔺 مشروح خاطره را اینجا بخوانید:
🌐 b2n.ir/3241
🆔 @Rashad_ir
آیت الله علی اکبر رشاد
#یادایام #مناسبتی #مرور_خاطرات 📸 عکس مربوط به تصرف پادگان قلعه مرغی تهران به فرماندهی آیت الله #عل
#خاطرات
🔰 خاطره ای از آیت الله #علی_اکبر_رشاد پیرامون تصرف #پادگان_قلعه_مرغی
📌 قلعهمرغی، خزانه، جوادیه و نازیآباد که آن موقع میگفتند نهم آبان که الان شده سیزده آبان؛ به اصطلاح روز تولد ولیعهد و محلهای بود که آن زمان خارج از شهر بود ولی الان شده وسط شهر؛ از این طرف میدان شوش و تیر دوقلو تا نظامآباد، در همه اینها، گروه گروه جوانهایی بودند که با ما مرتبط بودند و برایشان جلسه داشتیم، جلسات تفسیر و بحثهای فکری و آن زمان بحثهای عقیدتی و اینها، ولی خب عرض کنم که بیشترین حضور و نفوذ ما در منطقه جنوب غرب تهران بود که به هر حال محل نشو و نمای ما بود و دوران طفولیت و تحصیل دبستانی و ارتباطات ما در آن منطقه بود. در نتیجه ما هم تصمیم گرفتیم برویم و پادگان قلعه مرغی را تصرف کنیم...
🔺 مشروح خاطره را اینجا بخوانید:
🌐 b2n.ir/3242
🆔 @Rashad_ir
آیت الله علی اکبر رشاد
#گاهنگار 💢 #خاطرات_استاد 🔶 به مناسبت ایام الله مبارک #دهه_فجر 🔻 خاطرات انقلابی آیت الله #علی_اکب
#خاطرات
🔰 خاطره آیت الله #علی_اکبر_رشاد ازشکل گیری تشکل ها و محافل مبارزان انقلابی در نقاط مختلف شهر تهران
💢 گروه گروه جوان هایی بوند که فعالیت می کردند و با ما مرتبط بودند و به مناسبت های مختلف با آن ها جلسه داشتم و با برخی حتی جلسات منظم هفتگی داشتم؛ غالباً شب های جمعه از قم به تهران می آمدم و در قالب هیات و جلسات تفسیر با ایشان در ارتباط بودیم؛
💢 آرام آرام که شرایط مناسب تر می شد و اطلاعیه و بیانیه های حضرت امام(ره) میرسید بین آنها توزیع میکردیم با بعضی مراکز آن زمان امکاناتی فراهم شده بود اطلاعیه ها را بصورت استنسیل و فتوکپی تکثیر می کردیم؛
💢 اگر در یک مسجدِ گمنام، در انتهای یک کوچه بن بست، ده بیست نفر نوجوان و جوان را دو هم جمع می کردیم، انگار دنیا را به ما دادند، گرچه همینطور هم بود یعنی همین گروه های جوان تبدیل شدند به یک جبهه و همین قطرات بدل شد به یک سیل خروشان!
💢 در مسجدی منبر می رفتیم شب اول صحبت می کردیم شب دوم مأمورین مطلع می شدند به آنجا می آمدند. حضور پیدا میکردند، کنترل می کردند و منتظر بودند که ما بیاییم؛ یک مرتبه می دیدند بالای منبر هستیم ولی متوجه نبودند که ما مثلاً پشت وانت که با یک برزنت هم پوشیده شده بود آمدیم و از درب زنانه وارد شده و یاالله یالله گویان بالای منبر رفتیم. گاهی منتظر بودند تا از منبر پایین آمدیم ما را دستگیر کنند یک مرتبه آخر منبر روضه بود و چراغها خاموش می شد با لباس شخصی بیرون می زدیم و اینها متحیر بودند که کجا رفت!
💢 ایام خوب و روزگار خوشی بود، بعدها همین جوانان در نهادهای انقلاب وارد شدند بسیاری از آنها شهید شدند و بسیاری هم در سپاه، در کمیته انقلاب اسلامی، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و بیشتر و مخصوصاً در جهاد سازندگی آن زمان وارد شدند و خیلی موثر بودند. بعضی از آنها هم به موقعیتهایی رسیدند و مسئولیت های عمده ای در کشور برعهده گرفتند؛
⚜️ بیشتر بخوانید:
🌐 rashad.ir/?p=4264
🆔 @Rashad_ir