#خودمونی
حقیقتا ما و یه سری از رفقامون میخوایم برای عید غدیر یه جشن کوچیکی بگیریم برای یه تعدادی بچهی وِلوی کف خیابون.
و خب برامون مهمه که از غدیر یچیزی توی ذهن خالیشون ایجاد بشه و یه خاطره ی خوب براشون ثبت بشه.
و سعی کردیم با حداقلی ترین هزینه این کارو انجام بدیم.
گفتم شاید دوست داشته باشین توی این کار به نحوی شریک بشین و بخواین قدمی در حد و ظرفیت وُسع خودتون بردارید..
اگه کسی خواست مشارکت مالی داشته باشه،
پیام بده براش شماره کارت میفرستم🌱💚
من معتقدم هزینه ی کارای اینچنینی خودش جور میشه و اعتقادی به اینکه اصراری اتفاق بیفته برای پول جمع کردن ندارم.
بیشتر اعتقاد دارم که باید همدیگه رو باخبر کنیم و تشویق کنیم برای مشارکت.
چرا که هرچی خیر هست، توی کار جمعی هست. توی یک قرون دوزار هایی که با همت جمعی، بدست میاد..
اونم به عشق مولا..
یا علی💚
@vale_110
بچه شیعه باید زرنگ باشه..
همهی بودجهی مد نظرتونو یه جا و برای یه کار خرج نکنید..تقسیم کنید و توی کارهای مختلف مشارکت داشته باشین :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دستاش خیلی نگاه میکنم
دلم میخواد دستاشو میگرفتم..
یا حداقل دستمو میذاشتم توی ظرف آبی که دست او هم بود..
اونوقت اون آبی که از دستم میچکید رو سرمهی چشمانم کنم..
بِکِشمش روی قلبم..
اصلا با همون آب قلیل وضو بگیرم.
غسل صبر کنم..
میکُشی مرا...
#علی
راشِدون
#خودمونی حقیقتا ما و یه سری از رفقامون میخوایم برای عید غدیر یه جشن کوچیکی بگیریم برای یه تعدادی ب
فرمودین شماره کارتو همینجا بذارم و شاید کسی خواست ناشناس مبلغی واریز کنه..
خدمت شما:
(روی شماره کارت بزنید کپی میشه)
5892101379303320(کوثر نساج) #موقت
611.1K
دو دقیقه از صداهایی که کل شیفت امروز اتاق عمل شنیدم و هنوز هم توی گوشمه...
امروز در موقعیت استراتژیک پذیرش قرار داشتم. به عبارت دقیقی دهانمان سرویس شد از بس سعی کردیم در کمال کظم غیظ و حفظ آرامش، پاسخگوی نگرانی های همراهانِ عزیزِ بیمارانِ عزیزتر باشیم. نمیدونم چند کیلومتر امروز طی مسیر داشتم اما میدونم کف پاهام از درد زق زق میکنن و انگشتانم به لبه های دمپایی اتاق عملم ساییده شدن و به سوزش افتادن..
+روزهایی که مریض هامون بچه هستن و کم سن و سال، مدام از خدا صبر جمیل طلب میکنم برای تحمل سر و صدا و نق نق کردن ها و گریه هاشون و پاسخگویی در کمال آرامش به پدر و مادران به شدت نگرانشون و دلگرمی دادن به اونا..
امروز دقت کردم.
دختر و پسر فرقی نداره.
همشون برای اینکه آروم بشن، به بغل مامانشون احتیاج دارن.
تا مامانش میومد و گونشو میذاشت روی گونه ش و دم گوشش نجوا میکرد، آروم میشد.. تا سرشو میذاشت روی قلب مادرش آروم میشه. تا سرشو فرو میکرد توی گردن مادرش و نوازش های دست مادرشو حس میکرد، آروم میشد..
پدرای طفلی هم یه گوشه ایستاده بودنو نگاه میکردن..
و مادرانی که با وجود دلگرمی های ما اشک میریختند..
فدای دل رباب..
#طرحنوشت
روز ۱۲۱ ام طرح.
آغازِ تابستانِ ۱۴۰۲ :)
بله این ماه یک عدد نیروی جدید به ما اضافه شده است و باعث شده است که شیفت هایمان شکل و شمایل بهتری بگیرند و شخصا بسیار راضی هستم، خدا راضی باشد :)
خدا پدر، مادر و اجدادت را بیامرزد ای طرحی جدید.
۱۲ روز را تعطیل هستم و میتوان گفت که بالاخره سپیدیِ معروفِ پایان شبِ سیه را خواهیم دید و بعد از ۴ ماه پرفشار،
کمی آرامش به برنامهی زندگی مان برمیگردد.
الحمدلله علی کل حال.
انشاءالله تابستانی سرشار از
رشد، سازندگی، تأثیرگذاری و نظم
رقم بزنیم..🌱
#طرحنوشت
NazarQatari-MiladImamZaman1438[02].mp3
5.01M
به به..
#حب
به کوری چشم دشمنانش
فقط حیدر، امیرالمومنین است..