شب اول:
بسم رب العلی الاعلی..
ماه رمضان برای ذهن کودکیام، با چند چیز تعریف شده است که راستش هیچ جوره با ماه رمضان امسال سنخیت ندارد.
مثلا با تیشرت و شلوارک زیر کولر یا پنکه زیر پشه بند وسط پذیرایی خوابیدن،
یا با پیچاندنهای سحری و وقت اذان صبح بیدار شدن و نماز خواندن و دوباره خوابیدن،
یا با بوی توت فرنگی، آلوچه و ازگیلهای حیاط خانهی پدری،
یا با کلاسهای تابستانه و بدمینتون های دم افطار با داداش،
یا با دوچرخهسواریهای آخر شب پدر دختری،
یا با خوابیدنهای تا لنگ ظهر و از آن طرف از لنگ ظهر تا حوالی افطار،
یا با صدای یا علیٌ یا عظیمهای بابا،
یا با بوی کباب تابهای مامان برای اولین سحری،
یا با بوی ریحونی که دم افطار از باغچه میچیدم و ... .
اما ماه رمضان امسال، افتاده است در زمستان سردی که من هیچ خاطرهای از آن ندارم. ماه رمضان در زمستان کاملا برایم غریبه است. اصلا راستش را بخواهید این چند سال اخیر آنقدر درگیر امتحان نهایی و کنکور و دانشگاه و ازدواج و طرح و غیره بودم که اصلا متوجه نشدم آخر کی ماه رمضان از تیر و مرداد افتاد در اسفند؟
ماه رمضان امسال من همان زنی هستم که شبها دغدغهی سحری را دارم.
شبهایی که شیفتم اوضاع کمی متفاوت میشود.
اصلا همینکه شیفت میروم خودش روضهی باز برایم محسوب میشود
و اگر بخواهم به شیفتهای سنگین لانگ و عصر و شبم در ماه مبارک و بعد از آن در تعطیلات عید فکر کنم، باید زانوی غم بغل بگیرم اما ترجیح میدهم چشمانم را ببندم و به آن خدایی اعتماد کنم که مرا در این مسیر قرار داده است و خودم را در آغوشش رها کنم.. رهای رها.. و از خودش بخواهم که ماه رمضان امسال را توفیق و توانی مضاعف بدهد تا به برنامهی مدنظرم عمل کنم چرا که
اوست نِشَسته دَر نَظَر،
مَن به کُجا نَظَر کُنَم؟ :)
#رمضانالکریم🌙
#رقعه
دیدی وقتی اتوبوس تازه میخواد راه بیفته
یکی داد میزنه:
سلامتی آقای راننده صلوات!
اتوبوس ماه رمضان تازه میخواد آتیش کنه
همین سحرِ اولی،
حسین همه مون رو دَرهَم بخره صلوات :)
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین...
در اول ماه دادیم سلامی بر حسین
بازهم با روضه اش از روزه استقبال شد..
رفیقِ من
چشم بهم بزنیم عید فطره.....
به هیچ عبادتی نمیتونیم تکیه کنیم
و بگیم این ۳۰ روز روزهیِ من،
حتی فقط یه روزش رو خدا قبول میکنه
یا یک رکعت نماز
یا یک کلمه از قرائتِ قرآنم رو خدا قبول کرده..
اصلا معلوم نیست که خدا بپذیره..
تنها عملی که خدا حتی ریاش رو هم
می پذیره،
حتی اداش رو هم می پذیره،
اشک بر سیدالشهداست ....
نمیگم ولش کنیم کارایِ دیگه رو
اما این یه ماه اگه
روضهی اباعبدالله رو داشته باشیم،
بُرد کردیم...
لزومی هم نداره هر شب پاشیم بریم هیئت
اگه شرایطِ حضور نداریم
اتاق رو تاریک کن
تو باش و نوایِ جانان...
یابن الشبیب
ان کنت باکیا لشیءٍ
فابک للحسین..
#رمضانالکریم 🌙
دعای اول #صحیفهسجادیه :
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ
وَ الْآخِرِ بِلا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ
(1)شکر خداى اوّلای كه قبل از او اوّلى نبوده
و خدای آخرى كه بعد از او آخرى نباشد :)
اَلَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ
وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ
(2)همان كه چشمهاى بينندگان از ديدنش قاصر
و پندار وصفكنندگان از وصفش عاجز است
اِبْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ اِبْتِدَاعاً
وَ اِخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اِخْتِرَاعاً
(3)با قدرت خودش آفريدگان را بىهيچ نمونهاى آفريد
و آن ها را به خواست خودش
از هيچ، به وجود آورد :)
ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ
وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ
لاَ يَمْلِكُونَ تَأْخِيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ
وَ لاَ يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ
(4)سپس آنها را در راهى كه مىخواست روان ساخت
و در راه محبتش برانگيخت..
آنها توانايى عقب انداختنِ
آنچه را که خدا بسویشان جلو انداخته ندارند
و نمىتوانند جلو اندازند آنچه را كه آنها را
از آن عقب انداخته است :)
وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ،
لاَ يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ
وَ لاَ يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ
(5)و براى هر جاندارى از طرف ايشان،
قوتِ معلومِ قسمتشدهاى از رزقش قرار داد.
کاهندهای نمیتواند از كسى كه خدا به او فراوانى داده بکاهد
و افزایندهای نمیتواند به كسانى كه خدا از آنها كاسته، بیفزاید :)
ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِي الْحَيَاةِ أَجَلاً مَوْقُوتاً
وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً
يَتَخَطَّى إِلَيْهِ بِأَيَّامِ عُمُرِهِ
وَ يَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ
حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ
وَ اِسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ
قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ
أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ
﴿ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسٰاؤُا بِمٰا عَمِلُوا
وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴾
(6)سپس براى آفريدهاش در زندگى،
سرآمدى خاص معيّن نمود
و برايش زمانى محدود قرار داد
كه با روزهاى زندگىاش بسوى آن گام بردارد
و با سالهاى روزگارش به آن نزديك مىشود.
زمانى كه به پايان عمرش رسد
و حساب زندگىاش را بستاند،
او را گرفته و به سوى آنچه فراخوانده بود،
از پاداش فراوان يا كيفر ترسناك خود روانه سازد.
تا كسانى را كه بد كردهاند،
به سبب آنچه كه به جا آوردهاند، سزا دهد
و آنان را كه به سبب نیکویی احسن اعمال را به جا آوردند، جزا دهد.. :)
عَدْلاً مِنْهُ
تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ
وَ تَظاَهَرَتْ آلاَؤُهُ
﴿ لاٰ يُسْئَلُ عَمّٰا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ ﴾.
(7)و اين از عدل اوست.
نامهايش مقدّس و نعمتهايش آشكار و پىدرپىاند..
از آنچه انجام مىدهد، بازخواست نمیشود
درحالیکه آفريدگانش مورد سوال قرار میگیرند :)
وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ
حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلاَهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ،
وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ،
لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ،
و تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ
(8)و سپاس خدایى را كه اگر
بندگانش را بازمیداشت از شناختن حمدش
بر بخششهاى پىدرپىای كه به ايشان داده است،
آن ها نعمتهایی را كه خدا برایشان تمام كرده
صرف مىنمودند و حمد او را نمیگفتند
و از رزقی كه داده، فراوان استفاده مىبردند
و شكرش را به جا نمىآوردند
وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ
لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ
إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ
فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ:
﴿ إِنْ هُمْ إِلاّٰ كَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً ﴾
(9)و اگر چنين باشند،
از مرزهاى انسانيّت خارج شده
و به مرز حيوانيّت رو آوردهاند..
و اینطور میشوند که خدا در كتاب محكم خود وصف كرده:
«آنها جز مانند چهارپايان نيستند
بلكه آنان گمراهترند.»
وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ
وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ
وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ
وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلاَصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ
وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ
(10)و شکر خدا كه خودش را به ما شناساند
و شكرش را به ما الهام نمود
و درهايى از علم به ربوبیتش را بر ما گشود
و ما را به اخلاص در توحیدش راهنمايى کرد
و از كجروى و شك در امر خود دور ساخت..