#نیمه_شعبان
#شهدا
قرارگاه به دلیل عدم امنیت منطقه اجازه تفحص به ما نمیداد. بالاخره قرار شد یک هفته موقت باشیم اگر شهید پیدا کردیم مجوز بدهند.
هر روز از میدانهای وسیع مین میگذشتیم اما روز به روز ناامیدتر میشدیم. از هیچ چیز نمیترسیدیم جز دست خالی برگشتن.
روز آخر ماندنمان مصادف با نیمه شعبان بود و رمز حرکتمان را "یا مهدی(عج)" قرار دادیم. عجیب همه پریشان بودند. آن روز هم دستمان خالی ماند. نزدیک غروب بود و لحظهی وداع باید سریع از منطقه میرفتیم. بچهها از خود بیخود بودند میگفتند دیدید قابل نبودیم با نام مهدی(عج) و روز نیمه شعبان کار را شروع کردیم و حالا باید برگردیم. اشک حلقه زده بود توی چشمهایشان هرکس دنبال چیزی میگشت تا برای یادگار و تبرک با خودش ببرد. من هم رفتم سراغ شقایقهای وحشی.
میخواستم یکی را با ریشه در بیاورم بگذارم توی قوطی کنسرو با خودم ببرم. وقتی شقایق را آرام جدا کردم از زمین، دیدم ریشهی شقایق روی جمجمهي شهید سبز شده؛ روی سجده گاهش....
با فریاد یا مهدی(عج) بچهها جمع شدند. آرام آرام خاکها را کنار زدیم. پلاک که پیدا شد همه صلوات فرستادند روی پا بند نبودیم. شهید "#مهدی_منتظر_القائم"بود از لشکر امام حسین(ع).
اللهم عجل لولیک الفرج