eitaa logo
رسم رفاقت
10.6هزار دنبال‌کننده
664 عکس
46 ویدیو
32 فایل
با رفاقت هم میشه به خدا نزدیک شد اما رفیقی که خدا برامون انتخاب کنه حسبی الله @khamenei_ir 👤ارتباط با خادم کانال (تبلیغات): @Tehrani_ir ⛔حق انتشار مطالب محفوظ است©️ 🔗صفحه اينستاگرام رسم رفاقت: 📱 Instagram.com/RasmeRefaghat
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 قصه_رفاقت ⛔️ (۱) چند هفته ای بود که یه سری از بچه ها تازه به جمع ما اضافه شده بودن و خیلی هنوز با ما نبودن. ماهم یه چهار پنج نفری بودیم که عادت داشتیم به یکی که تو جمع ما نبود به شوخی و تیکه می انداختيم. از قضا تو این زمینه خیلی باهم هماهنگ بودیم. اون روز هم یه بنده خدایی رو بقول معروف ایستگاه کرده بودیم و می خندیدیم و خودشم ناچارا لبخند می زد. تو حال خودمون بودیم که عباس رسید و بحث عوض کرد و با اون بنده خدا مثل یک رفیق چند ساله گرم گرفت. چند سال بود عباس می شناختم و می دونستم که الان از دست ما ناراحته، چند بار بهمون گفته بود که این کارمون زشته. اون اعتقاد داشت نباید بذاریم کسی تو جمع ما کنه، این های رو اصلا قبول نداشت. وقتی می فهمید طرف بچه خوبیه دیگه کار نداشت تو جمع ما هست یا نیست، دو روزه باهاش آشنا شده یا بیست ساله، سریع گرم می گرفت. شاید بخاطر همین عقیده و رفتارش بود که خدا خريدارش شد! ✅کانال رسم رفاقت 🔰 eitaa.com/joinchat/2365915136C4f9bcae19b
📋 👥احساس غربت نکنه! فک کن تو یه رفتید، همه همدیگه رو می شناسید، یهو یکی از رفقات می بینی که فقط تو میشناسی اش ولی اون بقیه رو نمی شناسه و تو اون جمع غریبه. فن رفاقت اینه که بیش تر از بقیه بچه های اردو با اون بگردی و هوای اون رو داشته باشی، تا اون نکنه. ✅کانال رسم رفاقت 🔰eitaa.com/Rasmerefaghat
📖 قصه_رفاقت 🔸نتیجه رفاقت غلط ⛔️ (۱) چند هفته ای بود که یه سری از بچه ها تازه به جمع ما اضافه شده بودن و خیلی هنوز با ما نبودن. ماهم یه چهار پنج نفری بودیم که عادت داشتیم به یکی که تو جمع ما نبود به شوخی و تیکه می انداختيم. از قضا تو این زمینه خیلی باهم هماهنگ بودیم. اون روز هم یه بنده خدایی رو بقول معروف ایستگاه کرده بودیم و می خندیدیم و خودشم ناچارا لبخند می زد. تو حال خودمون بودیم که عباس رسید و بحث عوض کرد و با اون بنده خدا مثل یک رفیق چند ساله گرم گرفت. چند سال بود عباس می شناختم و می دونستم که الان از دست ما ناراحته، چند بار بهمون گفته بود که این کارمون زشته. اون اعتقاد داشت نباید بذاریم کسی تو جمع ما کنه، این های رو اصلا قبول نداشت. وقتی می فهمید طرف بچه خوبیه دیگه کار نداشت تو جمع ما هست یا نیست، دو روزه باهاش آشنا شده یا بیست ساله، سریع گرم می گرفت. شاید بخاطر همین عقیده و رفتارش بود که خدا خريدارش شد! ✅کانال رسم رفاقت 🔰 eitaa.com/Rasmerefaghat
📖 قصه رفاقت ⛔️ چند هفته ای بود که یه سری از بچه ها تازه به جمع ما اضافه شده بودن و خیلی هنوز با ما نبودن. ماهم یه چهار پنج نفری بودیم که عادت داشتیم به یکی که تو جمع ما نبود به شوخی و تیکه می انداختيم. از قضا تو این زمینه خیلی باهم هماهنگ بودیم. اون روز هم یه بنده خدایی رو بقول معروف ایستگاه کرده بودیم و می خندیدیم و خودشم ناچارا لبخند می زد. تو حال خودمون بودیم که عباس رسید و بحث عوض کرد و با اون بنده خدا مثل یک رفیق چند ساله گرم گرفت. چند سال بود عباس می شناختم و می دونستم که الان از دست ما ناراحته، چند بار بهمون گفته بود که این کارمون زشته. اون اعتقاد داشت نباید بذاریم کسی تو جمع ما کنه، این های رو اصلا قبول نداشت. وقتی می فهمید طرف بچه خوبیه دیگه کار نداشت تو جمع ما هست یا نیست، دو روزه باهاش آشنا شده یا بیست ساله، سریع گرم می گرفت. شاید بخاطر همین عقیده و رفتارش بود که خدا خريدارش شد! ✅کانال رسم رفاقت 🔰 @Rasmerefaghat
📋 👥احساس غربت نکنه! فک کن تو یه رفتید، همه همدیگه رو می شناسید، یهو یکی از رفقات می بینی که فقط تو میشناسی اش ولی اون بقیه رو نمی شناسه و تو اون جمع غریبه. فن رفاقت اینه که بیش تر از بقیه بچه های اردو با اون بگردی و هوای اون رو داشته باشی، تا اون نکنه. ✅کانال رسم رفاقت 🔰eitaa.com/Rasmerefaghat