eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
334 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ پایان سال و وقت حساب و کتاب شد پیشانی ام به محضرتان خیس اب شد😓 هرروز با گناه دلت راشکسته ام بین منو تو این همه عصیان کجا شد❗️😞 💔 @rasooll_khalili
? بنا بود اسم بچه مان را محسن بگذاریم 💠 محمد مداح طلبه جهادی ای که مرگ همسر باردارش داغ بدی بر دل خیلی ها گذاشت.😔 میهمان خانه ساده اش شدیم، پدر و مادر خانمش هم بودند. آذری هستند و در شهر قم غریب. محمد می گفت در این شهر تنها آشنامان حضرت معصومه بود. پدر خیلی داغ دار است و دعا می کند هیچ کس داغ فرزند نبیند. هنوز باورش نیست، فرزندش قبل از او از این دنیا رفته در مدتی که خانمش در بیمارستان بستری است، دست از کمک به مریضها بر نمی دارد، خدایا این مردم چقدر الهی اند.!🍃 پدر می گوید این جنگ آمریکا با ماست، ما نباید کوتاه بیاییم☝️، الحق که با این مردم، شکست از هر قدرتی بی معناست. آخر مجلس با روضه حضرت زهرا، مجلس غوغا شد.💔 محمد بی تاب بود، می گفت بنا بود اسم بچه مان، محسن باشد.😭 مادر هم که از اول مجلس گاهی آرام و گاهی بلند، بی بهانه می گریست. 📝 حجت الاسلام و المسلمین کاظم زاده (مسئول قرارگاه جهادگران سلامت) @rasooll_khalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره شهید سلیمانی از شهادت حمید باکری ۲۵ اسفند سالروز شهادت شهید باکری گرامی باد🌹 یاد عزیزشان با صلوات🕊 @rasooll_khalili
◀ خـدا رو بچـسـبید! در اردوها شب ها بیشتر به استراحت می گذرد و شوخی و خنده😁 اما محسن می نشست وسط چادر و شروع می کرد به دعا خواندن📿 بقیه را هم به توسل وا می داشت. غیر از آن، همیشه او را در گوشه ای با قرآن جیبی اش می دیدی.😇 این جمله از زبانش نمی افتاد: "خـدا رو بچـسـبید!"💚 برشی از کتاب شهید محسن حججی🌹 @rasooll_khalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مے آیے از تمامِ جهان مهربانترین روزے بہ ربناے زمین،آسمانترین🌱 رخ میدهے میانِ تپشهاے روز ها✨ ای اتفاقِ‌خوبِ من ای ناگهان‌ترین😍 🌸 @rasooll_khalili
🕊 شـهیـدانــه 🕊
🌸اهمیت به همسر حضرت زهـــرا (س) فرمودند : 🍃بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهــــربان و بخشنده اند. 🍃و علیر‌ضای من از با ارزشمندترین مردان زمان خود بود چرا که در بخشش محبت به من هیچ خساست و غروری به خرج نمیداد و بسیار در بذل و بخشش مهر و عشــق به همســــرش دست و دلباز بود.❤️ 🍃تا جایی که زمانیکه برای خرید به بازار یا به گردش و مسافرت میرفتیم اجازه نمیداد هیچ وسیله ای را من کمکش بیاورم. سبکترین چیزهایی هم که خریده بودیم یا به همراه داشتیم را هم خودش می آورد. میگفت برای من خیلی زشت است که در کنار خانمم باشم و همسرم حتی یک پاکت را همراه بیاورد.☝️ 🍃برای جایگاه زن اهمیت ویژه ای قائل بود و این کار را با عشــــق و خواست قلبی خودش و نه به اجبار یا اصرار من انجام میداد. میگفت خانمم شما فقط موا‌ظب چادر و حجابت باش😌.حتی هم علی اکبرمان را بغل میکرد و هم وسایل را میبرد. 🍃جزئیات محبت های علیرضا به حدی به من و فرزندش زیاد بود که همیشه رفتارش برایم تعجب آور بود.اما همین رفتارهای زیبای علیرضا باعث میشد عشــــق در وجود هردویمان آنچنان ریشه کند که تا سالیان سال هم از آن عشــق و علاقه ذره ای کم نشود💕. 🍃محبتی که هنــــوز با یادش روزگار را سپری میکنم 🌹 @rasooll_khalili
🌸ازدواج🌸 من باحاج حسن از طرف مادری نسبت فامیلی داشتیم. خانواده ایشون موضوع خواستگاری رو مطرح کردند و من هم موافقت کردم.💍 بعد ازتوافق اولیه، مادر شهید من را دعوت کرد خانه شان. در محضر مادرش ما باهم صحبت کردیم. اوخیلی صادقانه گفت که این راهی که من میروم ممکن است درآن شهادت و اسارت باشد.😢 اگر شما هم عقیده و هم راه من هستید که باهم ازدواج کنیم، اگر نه هرکس برود دنبال زندگی خودش. ✋ چون از قبل با ایشون و خانواده شون آشنای داشتم و از نظر فکری و عقیدتی به ما نزدیک بودند، همانجا قبول کردم. 10 دی 1361 ازدواج کردیم. من 15 ساله بودم و حاج حسن 20 ساله بود.👱‍♂ مراسم بسیار ساده ای باحضور بستگان ایشان ومن برگزارشد. باجهیزیه مختصری که خانواده ایشان تهیه کرد رفتیم سر زندگی، حتی خیلی از وسایل درشت مثل یخچال و فرش و ایطور چیزها را نداشتیم و بعد ها تهیه کردیم. ☺️ شهید مدافع حرم حاج حسن شاطری🌹 @rasooll_khalili
◀ مقــصــد گفتم: محسن! اینقــدر شهادت شهادت می کنی و کار را برا شهادت انجام می دی، دیگـه خــدا گُـم می شــود😅. خــدا قـهــرش نمی گیره؟😕 گفـت: رفیــق! میگم شـهادت؛ یعنی خـدایا می خوام شـهید بشم که به خــودت برســم، مقـصــد خــداسـت.✨🕊 برشی از کتاب صفحه ی ۵۴ شهید محسن حججی🌹 @rasooll_khalili
روش امر به معروف و نهی از منکر ابراهیم در نوع خود بسیار جالب بود. اگر میخواست بگوید که کاری را نکن سعی میکرد غیر مستقیم باشد. مثلا دلایل بدی آن کار را از لحاظ پزشکی، اجتماعی و... اشاره میکرد تا شخص، خودش به نتیجه الزام برسد. آنگاه از دستورات دین برای اون دلیل میاورد. @rasooll_khalili
🕊 شـهیـدانــه 🕊
روش امر به معروف و نهی از منکر ابراهیم در نوع خود بسیار جالب بود. اگر میخواست بگوید که کاری را نکن س
یکی از رفقای ابراهيم گرفتار چشم چرانی بود. مرتب به دنبال اعمال و رفتار غير اخلاقی ميگشت. چند نفر از دوستانش با داد زدن و قهرکردن نتوانسته بودند رفتار او را تغيير دهند. درآن شرايط کمتر کسی آن شخص را تحويل ميگرفت. اما ابراهيم خيلی با او گرم گرفته بود! حتی او را با خودش به زورخانه مياورد و جلوی ديگران خيلی به او احترام ميگذاشت. مدتی بعد ابراهيم با او صحبت کرد. ابتدا او را غيرتی کرد و گفت: اگر کسی به دنبال مادر و خواهر تو باشد و آنها را اذيت کند چه میکنی؟ آن پسر با عصبانيت گفت: چشماش رو در ميارم. ابراهيم خيلي با آرامش گفت: خب پسر، تو که برای ناموس خودت اينقدر غيرت داری، چرا همان کار اشتباه را انجام ميدی؟! بعد ادامه داد: ببين اگر هرکسی به دنبال ناموس ديگری باشد جامعه از هم ميپاشد و سنگ روی سنگ بند نميشود. بعد ابراهيم از حرام بودن نگاه به نامحرم حرف زد. حديث پيامبر اکرم را گفت كه فرمودند:«چشمان خود را از نامحرم ببنديد تا عجايب را ببينيد.» بعد هم دلایل ديگر آورد. آن پسر هم تأييد ميکرد. بعدگفت: تصميم خودت را بگير، اگه ميخواهی با ما رفيق باشی بايد اين كارها را ترک کنی. برخورد خوب و دلایلی که ابراهيم آورد باعث تغيير کلی در رفتارش شد. او به يکی از بچه های خوب محل تبديل شد. همه خلافکاری های گذشته را كنار گذاشت. اين پسر نمونه ای از افرادی بود که ابراهيم با برخورد خوب و استدلال و صحبت کردن های به موقع، آنها را متحول کرده بود. نام اين پسر هم اكنون بر روی يكی از كوچه های محله ما نقش بسته است!... @rasooll_khalili