eitaa logo
🕊 شـهیـدانــه 🕊
338 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
101 فایل
[به یاد تمام شهدا ،شهیدانه ای به نام شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی] 🌸متولد:1365/9/20 تهران 🌸شهادت: 1392/8/27سوریه 🌸مزار: گلزارشهدای بهشت زهرا، قطعه 53،ردیف87 کپی مطالب آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ نحوه شهادت شهید_فاطمی درگیری های دخانیه بود تو دمشق اوضاع جوری بود که اگر دشمن میکشید جلو حرم بی بی نا امن میشد ❗️ قرار شد از سمت دخانیه عملیات بشه عملیات شروع شد عقیل جلو حرکت می کرد از سر کوچه رفت بیرون که یه دفعه دشمن شروع کرد به تیراندازی تیر خورد به عقیل نفرات بعدی پشت دیوار موندن و از کوچه نرفتن بیرون عقیل کشون کشون خودشو کنار دیوار کشید اما موقعیتش خیلی خطرناک بود هم جلو دید مستقیم دشمن بود و هم بچه ها از تو کوچه میدیدنش اما نمیتونستن کاری کنن 😔 دشمن برا اینکه روحیه نیروها رو تضعیف کنه هر چند دقیقه یک تیر به بدن عقیل میزد بچه ها فقط خودشونو میزدن جلو چشاشون داشتن میدیدن که عزیزشون رو دارن میزنن ولی کاری هم نمیتونستن بکنن😭 به خدا خیلی سخته جلوت عزیزتو بزنن ولی تو نتونی هیچکاری کنی و فقط بسوزی و نگاه کنی یا زهرا💔 🌹 ۱۸_ساله ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅
❤️ خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه برای رفع این بلای ناخوانده.. همه باهم بخوانیم این دعارا که سفارش رهبرمان هست و قطعا با ایمان و توکل شکست میدهیم این بیماری را.. 💕 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
📱 💢 ، طلبه ای که وقتی متوجه حمله تروریست ها به حرم عمه سادات شد دلش تاب نیاورد. ✍ توضیح در عکس فوق ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
ایشون دوتا خواهر بزرگتر از خودش داشت و بهشون درحدی احترام میگذاشت که هرگز حتی به صداشون نکرد☝️ "آبجی جون" و "خواهرجون" میکرد. وقتی هم متوجه بارداریشون شد گفت هرکی بچه اش دختر باشه هدیه ویژه داره و برای "ریحان" یک طلا خرید.💍✨ بچه ام که بود،با فامیل که هم سن و سالش بودن هیچوقت دعوا نمیکرد یا درگیر . یکمم که بزرگ شده بود گاهی تذکرای رفتاری خیلی محدود به دختر بچه ها میداد و خیلی با آرامش و متانت باهاشون میکرد.🌸 راوی:پدر شهید پ ن : تصویر متعلق به شهید و خواهرزاده ایشان است که در نهمین ماه تولد؛ تنها دایی خود را تقدیم راه سرخ حسینی کرد.🕊 حسین معزغلامی🌹 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
بچه ها خیلی روحیه شون کسل بود؛ آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه ها شده بود.😞 یه دفعه صدای شادی بچه ها بلند شد. برگشتم، دیدم پوراحمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برا سرکشی، بچه ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه شون کلاً عوض شد.😍۱۰ ، ۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد، گرد و خاک عجیبی بلند شده بود🌪؛ همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره. رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم. دو تا عکس ازش گرفتم، یکی از تموم بدنش، یکی از صورتش (همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود.😔 دیدم امیر تو اون حالت تا حال خودشه و داره زیر لب زمزمه ای می کنه. رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم. همون موقع بود که دیگه شهید شد…😭 شهید امیر حاج امینی 💔 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
﷽❣ ❣﷽ دنیایی را ڪہ آڪنده بہ عطر وجودتان اسٺ را دوسٺ دارم الهی چشمان ما بہ دیدارتان مبارڪ و منور باد ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🕊🌺 ...😔 ۹۴/۹/۴ 🕊🌺 شهید بسیار بود ،با بچه ها و دوستان اگه ی جایی جمع میشدیم حتما همه منتظر بودیم الیاس شروع کنه چیزی بگه ٬شوخیای شیرینش شروع بشه ،ی خصوصیتی داشت که ی کاری میکرد همه از خنده میمردیم ولی الیاس اصلا نمیخندید و جدی بود که این کارش بازم باعث خنده بچه ها میشد😃 . بسیار مهربان ٬کاری ٬ سربزیر همیشه تو کارای تدارکاتی پیش قدم بود ، همین کارش باعث شده بود که چنتا بیشتر عکس به یادگار نمونه☝️ تو ۱۸ سال خدمت مخلصانش تو سپاه، فردی بود که ب اهمیت میداد ، وقتی خانواده دور هم جمع میشدند همه منتظر الیاس میموندن چشم به در که الیاس بیاد ، چون ب قول برادر شهید چاشنی و شیرینی مجالس هفتگی تو خونه مادر الیاس بود😊 ، بسیار کاری بود و کارشو دور از چشم دیگران انجام میداد.👌 🕊🌺 عملیات از طرف العیس ب سمت خضرا داشتیم که تو عملیات قرار شد ی تیربارچی جلوتر بره و آتش بریزه تا بچه بتونن پیشروی کنن الیاس تیربارچی بود و داوطلب شد ✅، و اولین نفر گردان شد ،ک ی انفجار مهیب ک احتمالا تله انفجاری بود زیر پای الیاس عمل کرد و کسی دیگ ایشون رو ندید...💔 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبت های شهید : در دنیا دو دسته بیشتر نداریم؛ حق و باطل. در یک روز و در هر لحظه،‌ دو انتخاب بیشتر نداریم. یا در جبهه حق باشیم و یا در جبهه باطل❌ اینکه چطور باید حق و باطل را در دوستان و دشمنان جهانی‌مان بشناسیم، خیلی واضح و عینی است. همه چیز را به ما معرفی کرده است. در قرآن این طور گفته شده است که یهود و نصارا از شما راضی نمی‌شوند مگر اینکه هر چه آنها گفتند شما بپذیرید❗️ یعنی دین اسلام را ترک کنید. در بحث هم آیات قرآن به صورت روشن همه چیز را بیان می‌کند. آنها تا فلسفه وجودی شیعه، یعنی ستیز با دشمنان را از ما نگیرند،‌ دست بردار نیستند و هر توافقی حاصل شود، در همین راستاست که این روحیه را از ما بگیرند.»❌ شهید مدافع حرم سعید کمالی ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
میخوام ثروتمندترین مفقود باشم🌸 یادمه یه روز خیلی میگشت دنبال گرانترین لباس ها. 👕 خیلی گشتیم نمیدانم یا لباس های امریکایی یا ایتالیائی آبی رنگی که از بهترین لباس ها بود براش پیدا کردیم و پوشید.👖👔 خیلی خوش تیپ شده بود و بهش میومد. 😍 گفتیم این لباسها رو چرا انتخاب کردی مسعود؟ خدایی با لبخند ملیحی میگفت میخوام وقتی مفقود شدم و جنازه ام اونور ماند، وقتی مادرم حضرت فاطمه زهرا (س) اومد بالای سرم لباسهام قشنگ و تمیز و خوشگل باشه.☺️ باز با لبخند و شوخی میگفت میخوام با این لباس ها ثروتمندترین مفقود باشم.😁 مسعود مرادی مفقود شد، با همون لباس ها.😔 شهید مسعود مرادی🌹 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 شـهیـدانــه 🕊
پرچم حرم امام حسین(ع)🖤
هدایت شده از کانال آرشیو یاران بهشتی۵۳
ی لحظه زندگیمون بزاریم‌جای اونا فقط برای یک لحظه🥀 ...
عطر گل باران بہ مشام آوردم از باغ پرندگان پیام آوردم🌺 واڪن درخانہ راڪہ صبح آمده است من چایے و لبخند و سلام آوردم...🌺 صبحتون شهدایی...❤️ @rasooll_khalili
🕊 شـهیـدانــه 🕊
🕊🌺 ۱۳۷۴/۲/۲۰بوده و در تاریخ۱۳۹۲/۱۱/۸ به رسید. 🕊🌺 «مجتبی »ازبچگی عاشق هیئت ،مسجد،دسته،روضه بود و همیشه حضوری فعال داشت 😊، آخری ها قبل رفتن واقعا تغییر کرده بود و خلاصه «مجتبی »هر روز میومد و التماس میکرد تا پدر و مادرم راضی بشن بذاره بره ولی مادرم چون خیلی وابسته داداشم بود به هیچ عنوان راضی نمیشد، ☝️چندبار همینطور گفت وگفت و خانواده اجازه نداد تا اینکه محرم و صفر اومد و مجتبی هر شب هیئت بود وگاهی وقتاهم نوحه میخوند، 💔شبا که میومد خونه با مادرم حرف میزد و میگفت: مادرجان من باید برم حرم حضرت زینب(س) من باید برم دفاع کنم از حرم بی بی زینب(س) و همینطور اشک میریخت، 😭 تا اینکه مادرم رضایت داد، 😍«مجتبی» روز جمعه بود که میرفت سمت تهران و بهم زنگ زد و گفت: آبجی جان حلالم کن گفتم: داداش برو و زود برگرد مواظب خودتم باش،ولی ، گفت: این راهی که من میرم برگشتنش باخداست؛👌 «مجتبی»آرزوش شهادت بود، بعد از شهادت«مجتبی» دوستاش و همرزمانش میگفتن: که« مجتبی »یکی از بچه های فعال ما بود که در هر معرکه جنگ شرکت میکرد و میگفت: تنها آرزوش شهادت هست💔 نحوه_شهادت_مظلومانه 🕊🌺 «مجتبی »و «رضا اسماعیلی» با هم به دست دشمن افتادن و به رسیدن،😔 «مجتبی» رفته بوده جلو و «رضا »هم به دنبالش رفته تا برش گردونه و بگه جلوتر نره چون منطقه دست دشمن بوده،❗️ ولی «مجتبی »روی موتور بوده و نشنیده بود جلوتر که رفته؛ تکفیری ها با میل_گردی میزنن تو سر «مجتبی» و از روی موتور میفته😔 ، «رضا »هم که بعد «مجتبی» اسیر شده جلوی «مجتبی» شکنجه اش میکردن و در نهایت سرشو بریدن تا« مجتبی » هرچی میدونه رولو بده، 😭 طبق گفته همرزمانشون تکفیریها، خیلی اذیتشون کردن و در آخر به شهادت رساندن، ان شالله با حضرت زهرا(س) محشور بشن، 💔 @rasooll_khalili
♦️اگر کار بدی از ما سرمی زد همان لحظه عکس العمل نشان نمی‌داد بلکه بعد از آن اتفاق از عواقب آن کار برایمان توضیح می‌داد که این کار زشتی است. این عکس العمل پدر بار مثبت تربیت صحیح را به ما یاد ‌داد👌 چون به شخصیت فرزند خیلی اهمیت می داد و حریم خصوصی فرزند را همیشه رعایت می‌کرد.   ♦️اگر می‌خواست وارد اتاق ما شود اول در می زد و تا اجازه نمی‌دادیم وارد نمی‌شد من از این کار پدرم اشکال می‌گرفتم! ولی می‌گفت که نباید از حریم خصوصی فرزند سوء استفاده کنیم.☝️ پدر هیچ وقت برای کارهای واجب ما را مجبور نمی‌کرد  و در زمان تکلیف و سن بلوغ پدرم برایم یک سجاده و چادر خرید و هدیه داد که من خیلی خوشحال شدم. در عالم کودکی من را با هدیه پدرم آموختم.🌸 اگر در یادواره ای شرکت می‌کردیم و پدرم راوی آن یادواره بود حتما درباره همرزمان شهیدش صحبت و اخلاقیات آنها را برای نسل جوان توضیح می داد و اهدافشان را تبیین و خاطراتی بیان می‌کرد.👌 در کارها همیشه توکلش به خدا بود و به اهل بیت(ع) متوسل می‌شد، ارتباط عاطفی با حضرت (ع)، دومین امام شیعیان داشت🌹 و روز بیست و هشتم هر ماه در خانه خود برای این امام همام مجلس عزا بر پا می‌کرد. شهید عبدالکریم غوابش 🕊 @rasooll_khalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ وقتی می کنم دهانم عطر یاس🌸 میگیرد در هر گوشه ی قلبمـ♥️ هزار شاخه ی می روید 🍂آسمان دلم آفتابی می شود و طلوع میکند ... ↩واین پرتبرکِ هرروزِ من است😍 @rasooll_khalili
نگاه شهدا✨ بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه🕘. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشین‌ها. همان‌طور که پیاده می‌آمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست😞.» حاج آقا گفت: «خانم چه می‌گویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.. »🕊 همان‌طور که سه تایی می‌خندیدیم، یک ماشین که داشت می‌رفت برای تعویض خادم‌ها نگه داشت جلوی پای‌مان. پرسید: «علقمی؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه می‌کردیم.😭 حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ما‌ها دقت نمی‌کنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم😔» راوی: پدر شهید ابولفضل شیروانیان @rasooll_khalili
🎥 سه مصطفی شهید 💥از لشکر فاطمیون 🌹 روایت این هفته ازآسمان از 📆 جمعه ۲۰ تیرماه ساعت ۱۶:۲۵ 🖥 شبکه دو سیما @rasooll_khalili
♡درس اخلاق از شهداء برادر من یک پسر بسیار خوش اخلاق بود. همیشه به خواندن نماز اول وقت اشاره ی خاصی داشت📿 اصلا در مورد کسی غیبت نمیکرد و با لحنی صحبت نمیکرد که دیگران ناراحت بشن☝️ خیلی مهربون بود مخصوصا با بچه ها یه اشاره خاصی به جهاد داشت میگفت برید در راه خدا کشته بشین🕊 شهیدمدافع‌حرم 🌹 • تاریخ :۲۰اردیبهشت۹۵🕊 • تاریخ : متولد ۱۳۷۳ افغانستان • شهادت: خانطومان سوریه • شهادت: اصابت گلوله تک تیر انداز به سر💔 @rasooll_khalili
با شُهدا صحبَت کُنید آنها صِدای شُما را به خوبی می‌شِنوند و بَرایتان دُعا میکُنند.. دوستی با شُهدا دو طَرفه است..:) ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برخی ها مدام می پرسند چرا رهبری در مورد گرانیها، حیف و میل‌ها، کم‌کاری‌ها، ضعف‌ها، خطاها، انحرافات و کجروی‌های مدیران و سازمانها و ادارات و... دخالت نمیکند؟ 👆 پاسخ از زبان خود ایشان ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
نیست بوی آشنا را،تاب غربت بیش ازین از نسیم صبح،بوی یار می باید کشید...💔 ❣ ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
🍃🌺 🌺🍃 🌺 ما با خانوادهای نیازمنده سوریه ۱۵کیلومترفاصله داشتیم، شهید_مرتضی در یک حرکت خلاقانه و به صورت خودجوش همیشه برای بچه های اونجا صبحونه 🌯 و ناهار 🍛 می برد، اول از بچه های خودمون می پرسید🤔 که این غذاها اضافس یا نه، بعد همه رو جمع می کرد و می برد و خونه به خونه غذاها رو میداد و من باهاش همراه بودم و می دیدم باهاشون عربی صحبت میکنه.😊 می گفت هر خانواده ای جدا وایسید و من باهاش بودم و یاد میگرفتم. خلاصه به هرکس یه چیزی میداد به یکی پنیر🧀 به یکی میوه🍎 میداد. بچه های اونجا دیگه عاشقش😍 شده بودن، با مرتضی عکس📷 میگرفتن. اونا به مرتضی عمو میگفتن. با اینکه غریبه بودن ولی اخلاق مرتضی رو که می دیدن از مرتضی خوششون می اومد🙂 ۹۵ ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
در مرحله آخر که ما باهم به سوریه رفته بودیم یک روز روی یک‌تکه سنگ روی تپه‌ای نشسته بود، رفتم کنارش و گفتم: چرا غمگینی؟ اینجا برای چی نشستی؟ گفت: دنبال یک ترکش سر گردونم یا یک تیر که بیاید به سینه من بخورد💔. آمادگی اعتقادی بسیار خوبی داشت با توجه به اینکه نیروی جدید بود و اولین بار بود در سوریه حاضرشده بود واقعاً شجاع بود☝️ و هر کس ایشان را می‌دید فکر می‌کرد چند سال هست در سوریه می‌جنگد به لحاظ تخصص زرهی هم خیلی زود خودش را رسانیده بود به خیلی از بچه‌های زرهی که سابقه‌های زیادی داشتند.👌 ازلحاظ دینی هم شد سالار شهدای مدافع حرم در تمام زمینه‌ها واقعاً مجاهدانِ تلاش کرد و درنهایت به آرزویش رسید.💔 تولدت مبارک بزرگمرد❤️ شهید مدافع حرم محسن حججی🌹 🕊 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://www.telewebion.com/episode/2294444 لینک دانلود برنامه ملازمان حرم-قسمت شهید مدافع حرم نوید صفری، روایت زیبایی از زندگی شهید نوید ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
❤️ خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه برای رفع این بلای ناخوانده.. همه باهم بخوانیم این دعارا که سفارش رهبرمان هست و قطعا با ایمان و توکل شکست میدهیم این بیماری را.. 💕 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ 🔺نوای دلنشین اذان بر سر مزار پدر شهیدش اذان امیرمهدی کمالی دردانه شهید 🕊🌷 ▫️بر سر مزار پدر شهیدش در آستان مقدس امامزاده عباس(ع) ساری