تو‌سکوټ‌شب‌آࢪوم توے‌تابوتم‌آࢪوم میگہ‌زیر‌لب‌آࢪوم علی لااله الله💔 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

‌ امشبو‌خیلـــــییۍ‌قدر‌بدون‌رفیق... تا‌دهه‌دوم‌معلوم‌نیسٺ‌باشیم‌یا‌نه...😔🖤 •• #فاطمیه...

چگونہ‌مرگ‌یڪ‌مادر‌چھل‌تن‌‌متهم‌دارد :)💔🏴

لبریز ِشوق بود که در گوش محسنش یک روز علے اقامھ بخواند ... ولے نشـد ... !

ملعون‌هی‌میگفت: جوری‌بزن که‌ #علـے بی‌پسر‌شود...

رفقا.. مادرمون رفت:)! حسین یتیم شد...💔

امشب خود امیرالمومنین داره روضه میخونه😭😭😭 #وداع🏴💔 ا ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

غُسلِش داد..کفَنِش ڪَرد، آنگاه نِشَست و تنها برایَش گریه کرد.. بعد آرام درون قبرش گفت: زهــرا.. منم #علی..

#امام‌سجادفرمود : هرکس‌سہ‌صلوات‌برای‌مادرم‌ حضرت‌فاطمه" س" بفرستد تمامی‌گناههانش‌بخشیده‌میشود اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ #سه‌مرتبه‌فراموش‌نشه #ایام‌فاطمیه🖤 اللهم عجل لولیک الفرج 🍁🍂 @nabz_eshgh💛 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

🎙حاج حسین یکتا می‌گفت: #حاج_قاسم🌹 تو مراسم فاطمیه به ما گفت سال بعد مراسم فاطمیه با امسال فرق داره!! + گفتیم چه فرقی داره حاج قاسم؟ گفت مراسم #فاطمیہ🏴 سال بعد من نیستم.💔 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

•♥️🍃• ○°گره بستم نخِ دل رو به بند چادرت مادر؛ خراب کردم درستش کن جوونیم با خودت مادر🥺🥀 "السلام‌علیڪ‌ایتھا‌الصدیقة‌الڪبرۍ"✋🏻 #دهه‌فاطمیھ🌷 #یا‌فاطمہ‌جان🥀 #صبحتـون_فاطمے💔 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

💔• :) یارالی ننه....💔😭 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

شش توسعه طلایی 🌸 ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

#سیدمهدی_حسینی 🎼 زهرا؛ نرو از پیشم،ای خوشی روزگارم.. #فاطمیه🖤'- ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

شیشه عطر خدا شکسته شد ... فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ؛ ای #در ... فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ؛ ای #دیوار ...

إنّ اللّه َ لَيَغضَبُ لِغَضَبِ ؛ فاطمةَ ويَرضی لِرِضاها ... فاطمیه یعنی محور ؛ رضایت و خشم خدا ...

صادقانه بگو... #استاد_پناهیان ┄┅─✵🕊✵─┅┄ @rasooll_khalili ┄┅─✵🕊✵─┅┄

بعضی‌ها هم هستند که حاضرند همه‌ی عمرشان را بدهند یک‌لحظه دیگر مادرشان را ببینند... #آه_حسن

چقدر سخت گذشته است به او در کوچه چه مراعات نظیریست حسن ،در ، کوچه

دیگر نمی آید کسی مانند #زهرا

یک بار دیگر باز کن چشمان خود را من حیدرم - مظلوم عالم - كَلِّمِينِي

امشب حسن دست به مویش کشید و گفت: زینب بخواب!!! مادر ما خوووب میشود...