┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_جعفر_خانی🕊🌹
#زندگینامه4️⃣
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
راوی همسربزرگوارشهید↪️
#چون برادرمن شهید شده بود، به من می گفت #خوش بحالت كه برادرت شهید شده. #من 33سال هست كه به اسلام خدمت می كنم و 8 سال درجنگ جنگیدم #ولی شهید نشدم، #من لیاقت شهید شدن یا سعادت شهید شدن را ندارم.
#الان دیگه به قشنگترین آرزوش رسیده.🕊🌹
به #همراه مادر و دخترم آن روز به #امامزاده داود در قزوين رفته بوديم. كه از #طرف همكار ايشان با بنده تماس گرفتند و #خبر زخمى شدنش را دادند. من گفتم، #محال است كه ايشان زخمى شده باشد، #حاجى_شهيد شده است.🕊🌹
#دخترم ناراحت شد #اما گفتم كه به من #الهام شده است. از آنجا سريع ماشين گرفتيم و به #منزل آمدم كه بعد #يقين پيدا كرديم كه ايشان #شهيد شده است. #لحظه سختى بود. اگر چه ايشان بسيار كم در بين ما بودند #اما حضور ايشان خود يك #دنيا مى ارزيد. آن وقتها انتظار داشتم كه ايشان #آخر هفته را به منزل مى آمدند و #نبودشان، اندكى جبران مى شود. #اما الان ديگر نبايد منتظر باشم و #ديگر
آخر هفته، #بوى ديدارشان را نمى دهد...😭
#شهید محمد جعفر خانی در منطقه به #جعفرخان معروف بود و به عنوان فرماندهای گرهگشا ، #کسی بود که در عرصه هشت سال دفاع مقدس هم #نقش آفرین بود و حتی در آن دوران از دلاور مردانی بود که از #اروند رود عبور کرد.
این #شهید بزرگوار کسی بود که در #منطقه شیخ محمد ، شلمچه ، خیبر و ... در نقاطی که کسی انتظار نداشت ، دلاورانه #حاضر میشد و این روزها نیز با این #سن_وسال تکاوری نبود که تنها #لباس تکاوری پوشیده باشد بلکه #فرماندهی بود که با #ایمان و افتخار سرافرازانه در میدان دفاع از نظام و انقلاب حرکت کرد و در #درگیری با نیروهای تروریستی به #شهادت رسید..🕊🌹
جعفر خان #شهیدی است که در سه متری!! تونل تروریستها به شهادت رسید، تروریستهایی که به #لحاظ تجهیزات و دستگاههای #ارتباطی از سوی آمریکا مجهز شدهاند.
#به_نقل از سردار #عبدالله_عراقی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه
ادامه دارد،، ◀️
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_منتظر_قائم🕊🌹
#زندگینامه4️⃣
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#بعد از عقد يك #خوابي ديدم، خواب ديدم #قطاري با سرعت بسيار زياد از مقابل من در حال عبور است، توي قطار پر بود از #عكس شهدا، محمدآقا كنار شهدا #ايستاده بود، كم كم داشت با #لبخند از كنارم دور مي شد كه همان لحظه از خواب بيدار شدم، وقتي كه خواب را برايش تعريف كردم، #گفت:خوب معلومه تعبيرش چيه؟
من بالاخره يك روزي #شهيد مي شم...!🕊🌹
#چهار سالي كه بنده با ايشان زندگی کردم، در حقیقت #فقط دو سال با هم زندگي كرديم #چون محمد آقا وقتي دو سال بعد از عقد جذب سپاه شد، هم در دوره هاي آموزشي شركت مي كرد و هم در ماموريت هاي مختلف #حضور داشت. به همين جهت كمتر همديگر را ميديديم.
در اين مدتي كه #باهم زندگي كرديم سعي مان بر اين بود به همه آن چيزهايي كه در جلسه اول به آن اشاره شد، #پايبند باشيم و به آن عمل كنيم.
بعد از ازدواج ديگر #راحتتر در رابطه با شهادت و سختي هاي كارش صحبت مي كرد.
مي گفت:
بايد #توكل به خدا داشته باشيم. اگر خدا بخواهد به #آرزويمان كه شهادت است مي رسيم.🕊🕊🌹
با صحبت هايي كه ميكرد و با #انگيزه اي كه داشت، باور كنيد ميدانستم يك روزي به آرزوي خود كه همان شهادت است خواهد رسيد.
#اكثر مواقع دوست داشت كه بنده را براي شهادت خودش #آماده كند.
يادم مي آيد يك روز به ايشان گفتم از اينكه #خواهرشهيدم افتخار ميكنم
(#شهيدشهرام شعباني سال 65 درعمليات غرور آفرین كربلاي5 به شهادت رسیدند🕊🌹) #گفت: اگر شما خواهر شهيد هستيد #من خود شهيد هستم. ⏯
◀️ادامه دارد،،،