🔹رسول مهربانی
🔸مدارا با مردم
عرب صحرانشینی نزد پیامبر آمد و گوشه لباس پیامبر را محکم کشید؛ به گونه ای که لباس، روی گردن حضرت جا انداخت.
بعد هم با بی ادبی تمام گفت: «ای محمد! دستور بده از مال خدا که نزد توست، به من هم بدهند.)
پیامبر مهربانانه رو به وی کرد و لبخند زد. آن گاه دستور داد تا چیزی به وی بدهند.
📖حکایت نامه پیامبر اعظم، ص
#مدارا
#مسلمانباشیم
🔸 رسول مهربانی
🔹مدارا
رسول خدا در خانه همسرش عایشه بود که یکی از منافقان به نام عبدالله بن ابی اجازه ورود خواست.
پیامبر او را به خوبی می شناخت و می دانست که مردم زیادی از دست او #آزار دیده اند.
حضرت به عایشه فرمود: «او یکی از بدترین مردم قبيلة خودش است.»
عایشه برخاست و به اتاق دیگری رفت. سپس رسول خدا به آن مرد مردم آزار، اجازه ورود داد. وقتی او آمد، رسول خدا صورتش را به سمت او برگرداند و به او تعارف کرد که بنشیند. بعد هم با خوش رویی تمام، به گفت و گو با وی پرداخت تا آن که کار او تمام شد و رفت.
پس از رفتن عبدالله بن ابی ، عایشه نزد پیامبر بازگشت و پرسید: «ای رسول خدا! تو که در آغاز گفتی این مرد آدم بدی است؛ پس چرا وقتی آمد، با روی خوش او را به حضور پذیرفتی؟
👌رسول خدا فرمود: «در روز قیامت، بدترین مردم نزد خدا کسی است که به خاطر در امان ماندن از شرش ، گرامی داشته شود.»
📖حکایت نامه پیامبر اعظم ، ص
#مدارا
#مسلمانباشیم
🔹رسول مهربانی
🔸مدارا
عایشه همسر پیامبر - سوار شتری بود و آن را می راند. حیوان به دشواری گام برمی داشت و همین مساله باعث آزردگی عایشه شده بود،
رسول خدا هنگامی که دید عایشه باشتر، در حال کشمکش است، به وی فرمود :
« #مدارا کن که مدارا در هیچ چیزی قرار نمی گیرد مگر آن که آن را #زینت می بخشد و از هیچ چیزی جدا نمی گردد مگر آن که آن را #زشت می گرداند.»
📖 حکایت نامه پیامبر اعظم، ص
#مدارا
#مسلمانباشیم
🔸رسول مهربانی
🔹مدارا
در یک روز گرم، رسول خدا دست خود را به علامت پناه گرفتن خم کرد و فرمود: چه کسی دوست دارد که از جوشش #جهنم پناه یابد؟
همه جواب دادند: «ما دوست داریم، ای رسول خدا! این سؤال و جواب، سه بار تکرار شد.
👌آنگاه پیامبر فرمود: « این پاداش، برای کسی خواهد بود که بدهکار یا مديون تنگ دستی را #مهلت دهد.»
📖 حکایت نامه پیامبر اعظم ، ص
#مدارا
#مسلمانباشیم