#نسیم_وصل
🦋🦋
🦋
- منم می تونم امام زمان(عج) ببینم؟!
+ می تونی با چشمات حرام نبینی؟
عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری
🦋
🦋🦋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
🆔 @Rasoulkhalili
🌷پنجشنبه ای با شهدا
#شهدارایادکنیم_باذکرصلوات
🆔 @Rasoulkhalili
4_5868507351769678865.mp3
4.12M
ای دیدن تو سبزترین خونبهای ما
برگرد و جان تازه بیاور برای ما
#نسیم_وصل
🆔 @Rasoulkhalili
🌷 سرباز میخواست...
🔹 بعد از شهادت، عکسش را بردیم محضر آیت الله بهاءالدینی. جلال را خوب میشناخت. اصلا موقعِ اذان که میشد، میگفت: «اون که اذان رو با معنی میگه بیاد بگه»
🔸 حالا خبرِ شاگردِ عارف مسلکش را آورده بودند برایش. صورتِ جلال افشار را توی قاب نگاه میکرد و اشک میریخت. به ما گفت: «امام زمان از من یک سرباز خواستن، منم آقای افشار رو معرفی کردم. حالا این اشک ها، اشکِ شوقه»
📢 شهید جلال افشار به روایت رضا عباسی
📚 کتاب جلوه جلال
#مهدویت
#دفاع_مقدس
🆔 @Rasoulkhalili
براى «شهادت» ...
بايد كه «نفس» را سَر بُريد.
يعنى كه؛ دنیا را نه از برای دنیا بلکه برای آخرت جدی گرفت.
#صبحتون_شهدایی
🆔 @Rasoulkhalili
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
#کلام_رهبری 👇👇👇👇👇👇 🆔 @Rasoulkhalili
#کلام_رهبری
جنگ البتّه چیز سختی است، چیز تلخی است؛ بعضی از دوستان هم اینجا اشاره کردند که جنگ تلخ است؛ بله، لکن از همین حادثهی تلخ، پیام بهجت و عظمت و نشاط را قرآن بیرون میکشد. شما ببینید، کشته شدن، از دنیا رفتن از نظر همهی مردم دنیا، یعنی اغلب مردم دنیا، یک فقدان است، یک از دست دادن است امّا قرآن چه میگوید؟ قرآن میگوید: وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛(1) از کشته شدن، از مردن، از عبور از این دنیا، از محروم شدن از زندگی، یک پیام نشاط بیرون میکشد، پیام بهجت بیرون میکشد، پیام بشارت بیرون میکشد؛ وَیَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون.
📚 بخشی از سخنان رهبری 1397/7/4
1) سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۷۰؛ «... براى کسانى که از پى ایشانند و هنوز به آنان نپیوستهاند شادى میکنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین میشوند.»
🆔 @Rasoulkhalili
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
#رفیق_مثل_رسول 🆔 @Rasoulkhalili
#رفیق_مثل_رسول
👌ساک وسایل من آن قدر سنگین بود که بچه ها برای جابجایی کمکم کردند.
هادی با خنده گفت :"محمد حسن این تو چیه؟
"خندیدم و گفتم :"آجیل ".
هادی گفت :"جون من چی آوردی ؟"گفتم:"بی خیال,سه ساعت فرودگاه تهران جواب پس دادم .داداش تنقلات برای مسلحین آوردم ".
هادی همینطور که دسته ساک را گرفته بود و از سنگینی,قدم هایش را ریز و سریع بر می داشت ,گفت:"باشه,منو دست انداختی؟"
_یک سری ابزار برای کارم ,همین .
هادی لبخندی زد و گفت:"این ساکی که من دارم به زور می کشمش روی زمین ,برای تجهیز یه لشگر کافیه.قربونت,حق حمل و نقل به من دو تا مشت از این آجیلت بده ."
_باشه.
...
📚 #رفیق_مثل_رسول
💥کپی باذکر صلوات و نام شهید رسول خلیلی جایز است
🆔 @Rasoulkhalili