سالگرد "شهید خلیلی" خانواده ای وارد مجلس میشوند و از اطرافیان سراغ مادر شهید را میگیرند. وقتی همسرم را میبینند به او میگویند: ما با پسر شما از طریق عکس و پوسترهای سطح شهر آشنا شدیم. نمیدانیم با ما چه کار کرد که با اینکه اعتقادی به چادر نداشتیم، اما چادر سر کرده ایم. گفته بودند من و دخترم با شهید شما پیمان بستیم.
چند وقت پیش ۱۳ اتوبوس برای راهیان نور به بروجرد دعوت کردم. قرار بود من هم برایشان روایتگری کنم. وقتی به تهران برگشتم دیدم یکی از خانمهای جمع آن سفر به من پیام داد که" شهید خیلی مَرد مَردِ مَرد".
مادرش به من زنگ زد و تعریف کرد دخترش در راهیان نور از "پسر شهید شما" کمک خواسته. ما چندین سال است از این دادگاه به آن دادگاه میرویم حالا نه تنها مشکلش برطرف شده، بلکه متحول نیز گشته است. تا قبل از این اگر "نماز" میخواندیم ما را مسخره میکرد، اما حالا او ما را برای "نماز صبح" بیدار میکند.
🍃راوی: به نقل از پدربزرگوار شهید🍃
#خاطرات
🆔 @Rasoulkhalili
🔰 لوح| رسانه، در اختیار کانونهای ضدمعنویت و اخلاق
🔻 رهبرانقلاب: ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را به چشم خود میبینیم. ۹۷/۱۱/۲۲
#رهبری
🆔 @Rasoulkhalili
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
#رفیق_مثل_رسول 👌راهیان نور 🆔 @Rasoulkhalili
اواخر اسفند ماه بود .صابر به من خبر داد :"رضا با یکی از دوستانش که از بچه های کادر مدرسه صاحب کوثر هستند ,هماهنگ کرده برای سفر جنوب, تو هم بیا برویم ".از شنیدن این پیشنهاد خیلی خوشحال شدم .باهم برای رفتن به این سفر هماهنگ کردیم .
مترو دوازده دولت نزدیکترین آدرس به مدرسه بود .پشت مترو باهم قرار گذاشتیم.بچه های دانشگاه شریف متصدی کار بودند. نمی دانم چرا ؟اما کارهایشان با اینکه خیلی تلاش کرده بودند ,نظم خوبی نداشت. بعد از کلی معطلی سوار اتوبوس شدیم .رضا و صابر دوتا صندلی کنار هم ,من هم یک صندلی تکی .بیشتر مسیر را خواب بودیم .وقتی رسیدیم آبادان, یک منظره خیلی به چشم می آمد ,دکل نفتی وسط شهر با خیابان خاکی و فقری که به راحتی در همه جا دیده می شد ,بیشتر یک هشدار بود که کار و سرمایه وجب به وجب این خاک هست و تنها چیزی که نیاز این مردم بود ;کمی مدیریت همراه با تعهد بود .درک روزهای سخت دفاع که مردم این شهر در خاطرات نه چندان دور زندگی هایشان داشتند و به ساده ترین تعریف ;کمی عشق به خدمت لازم بود .
وضعیت اسکان و بهداشت در پایین ترین حد خودش بود .با صابر و رضا رفتیم مسجد خرمشهر, آب برای وضو گرفتن نبود .من دنبال آب می گشتم, صابر هم شروع کرد به عکس گرفتن .کمی کلافه بودم .به صابر نگاه کردم و گفتم: "الان چی برات جالبه تلق تلق عکس می ندازی ؟"
صابر هم جواب داد :"قیافه و استیل تو .رسول یکم بخند .خیالت راحت آب پیدا می شه ,عکاس خوش اخلاق مثل من پیدا نمی شه ".
بی آبی کلافه ام کرده بود ,گفتم: "به نکته خوبی اشاره کردی ;ولی من الان حس و حال ندارم ".
می دانستم حرف هایم فایده ای ندارد .صابر کار خودش را می کرد .برای همین تسلیم شدم .حدود ده دقیقه ای راه رفتیم تا به جایی رسیدیم که بتوانیم تجدید وضو کنیم .
#رفیق_مثل_رسول
🆔 @Rasoulkhalili
#خاطرات
شبهای جمعه به بهشت زهرا میرفت و پس از نماز جماعت مغرب و زیارت مزار شهدا، میرفت آن قبرهای شهدای گمنام را که رنگ نوشتههایش رفته بود، با قلم بازنویسی میکرد. قلمهایش را هنوز نگه داشتیم. بعد از آن به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام میرفت و در مراسم احیای حاج منصور ارضی شرکت میکرد و تا صبح آنجا بود.صبح میآمد خانه، استراحت مختصری میکرد و دوباره بلند میشد و میرفت بیرون. هیچ وقت بیکار نبود. وقتی که شهید شده بود، سر مزارش مداح میگفت تا حالا هیچ وقت استراحت نکردی. الآن وقت استراحتت است! شب و روز در تلاش و کوشش بود، برای اینکه پایههای ایمان و تقوایش را محکم کند.
به نقل از پدر بزرگوار شهید رسول خلیلی🍃
🆔 @Rasoulkhalili
🔰 سخننگاشت | مکارم اخلاق را از خدا بدانید؛
👈 ژن خوب اعتباری ندارد
🔺️ گزیدهای از شرح حدیثی از امام صادق علیهالسلام توسط حضرت آیتالله خامنهای. ۹۷/۱۲/۱۲
🆔 @Rasoulkhalili
.
📚برای خیلی از افرادی که به مرحله ای از تخصص و توانمندی می رسند ، نگه داشتن اطلاعات علمی و ندادن آنها به دیگران اصل محسوب می شود. اینجاست که عمل کردن به حدیث "زکات العلم نشره" مطرح می شود و البته بسیارند که به آن عمل نمی کنند.
در این میان اما افرادی هستند که نه فقط تخصص و تواناییهایشان را در اختیار جامعه قرار می دهند که زندگیشان را وقف خدمت به انسانها می کنند و در این راه هرچه دارند را در طبق اخلاص می گذارند. شاهد حرف ما در اینجا #محمدحسن_خلیلی است که حقیقتا علم خود را که با هزار زحمت و مشقت چه در باب نظری و چه در باب میدانی بدست آورده را در اختیار خدمت به دین و مسلمانان می گذاشت.
روزی در این زمینه به گفتگو با محمدحسن می پرداختم که جمله قشنگی در این باب از او شنیدم.
او گفت: "اگر قائل به این باشیم که تا کی زنده هستیم دست به خساست نمی زدیم! به خصوص در موضوع علمی..."
محمدحسن واقعا به این حرف اعتقاد داشت و همیشه به آن عمل می کرد.او تلاش می کرد در مناطق جنگی تخریبچی تربیت کند و در این راه رزمندگان زیادی تربیت کرد .
#خاطرات
🆔 @Rasoulkhalili
🌷ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
روز شهید گرامی باد
🆔 @Rasoulkhalili