بزرگراه خناضر_السلمیه راباز می کردیم و به سمت حلب حرکت می کردیم.🛣
با پاک سازی مناطق سفیره ،تل حاصل و تل عرن فرودگاه نظامی نیرب شرایط بهتری برای ساپورت پروازهای ما پیدا می کرد.✈️
بچه ها می گفتند:«هفته پیش یک هواپیما و یک بالگرد رو زدن.»🚀
ما قدم به قدم جلو می رفتیم؛چون کنارتهاجم ،تثبیت،وپاک سازی، بایدآموزش راهم انجام می دادیم.
من و سیدجعفر کارراتقسیم کرده بودیم ؛ اما حجم کار خیلی زیاد بود.
کم کم دشمن با ارتقاء توان رزمی و آموزش نیروهایش ، توان جنگ در شب راپیدا کرده بود💥؛ اما هنوز هم شب ها نسبتا منطقه آرم تر بودو
مافرصت تجدید قوا ، جمع آوری شهدا و مجروحین ،چیدمان خط و توجیه نیروها را داشتیم .👨🏫
آن قدر وضعیت خواب و خوراکم بهم خورده بود که حسابی لاغر شده بودم.🤷♂
سید جعفر باخنده می گفت:«خلیل باید برگردی تهران، یکی دو روز بخوابی وفرصت کنی حسابی غذا بخوری».🍗
💣سید جعفر از بچه ها ی حزب الله بود و روی کارتخریب خیلی تسلط داشت؛ به همین دلیل ما بیشتر کنارهم کارمی کردیم و دوستی ماهروز بیشتر به رفاقت نزدیک می شد.😇
📚#رفیق_مثل_رسول
💥کپی مطلب با ذکر صلوات و نام شهید و آیدی کانال جایز است
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🆔 @Rasoulkhalili
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂