eitaa logo
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
2.2هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
48 فایل
کانال رسمی « ❤️‌‌شهید رسول خلیلی❤️» مدافع حرم حضرت زینب سلام الله متولد:20-9-1365تهران شهادت:27-8/آبان-1392=14محرم آرمیده در بهشت زهرا،قطعه 53-ردیف 87/الف ❌کپی مطالب کانال باذکرمنبع ونام شهیدرسول خلیلی وآی دی کانال جایز است ارتباط: @ShahidRasoulkhalili69
مشاهده در ایتا
دانلود
#رفیق_مثل_رسول #شهید_رسول_خلیلی #شهیدمحمدحسین_محمدخانی 🆔 @Rasoulkhalili
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
#رفیق_مثل_رسول #شهید_رسول_خلیلی #شهیدمحمدحسین_محمدخانی 🆔 @Rasoulkhalili
...آن قدر دوربرشان گشتم تا توانستم با پسری که از همه شوخ تر بود و لهجه یزدی اش شوخی هایش را دل چسب تر می کرد,آشنا شوم .محمدحسین محمدخانی بچه تهران.مادر و پدرش ساکن شهرک محلاتی بودند.دانشگاه آزاد یزد درس می خواند.شیرینی لهجه یزدی را برای جذب دوستان استفاده می کرد.با خنده می گفت:"اومدم چندتاعکس یادگاری بگیریم و بریم".ته دلم مطمئن بودم شروع رفاقت من با محمدخانی که از همان روز اول با اسم محمدحسین صدایش کردم,جایی حوالی همان تپه رؤیایی و عطرسیبی که همیشه همراه با آن تصویر در مشامم می پیچید,ختم به خیر می شود. دست رفاقت که با محمدحسین دادم,از او خواستم من راهم به جمع خودشان راه بدهد.با یکی دو نفر از مسئولین و بچه‌های گروه حرف زد,بعد از یکی دو ساعت با همان قدکوتاه و قدم های سریع نزدیکم آمد,گفت:"رسول داداش بیا,بچه‌ها قبول کردند که با ما می آی پاکار". کلی ذوق کردم . ... 📚 🆔 @Rasoulkhalili
#رفیق_مثل_رسول ...آن قدر دوربرشان گشتم تا توانستم با پسری که از همه شوخ تر بود و لهجه یزدی اش شوخی هایش را دل چسب تر می کرد,آشنا شوم .محمدحسین محمدخانی بچه تهران.مادر و پدرش ساکن شهرک محلاتی بودند.دانشگاه آزاد یزد درس می خواند.شیرینی لهجه یزدی را برای جذب دوستان استفاده می کرد.با خنده می گفت:"اومدم چندتاعکس یادگاری بگیریم و بریم".ته دلم مطمئن بودم شروع رفاقت من با محمدخانی که از همان روز اول با اسم محمدحسین صدایش کردم,جایی حوالی همان تپه رؤیایی و عطرسیبی که همیشه همراه با آن تصویر در مشامم می پیچید,ختم به خیر می شود. دست رفاقت که با محمدحسین دادم,از او خواستم من راهم به جمع خودشان راه بدهد.با یکی دو نفر از مسئولین و بچه‌های گروه حرف زد,بعد از یکی دو ساعت با همان قدکوتاه و قدم های سریع نزدیکم آمد,گفت:"رسول داداش بیا,بچه‌ها قبول کردند که با ما می آی پاکار". کلی ذوق کردم . ... 💥کپی با ذکر صلوات و نام شهیدرسول خلیلی جایز است. 📚 #رفیق_مثل_رسول #شهید_رسول_خلیلی #شهیدمحمدحسین_محمدخانی 🆔 @Rasoulkhalili
🍃🌷🍃🌷🍃🌷 هروقت من را می‌دید، دستم را در دستش می‌گرفت و می‌گفت حاجی حلالم کن. تو مسجد آمدن را به من یاد دادی.» مسئول بسیج دانش‌آموزی مسجد صاحب‌الزمان(عج) درباره آخرین خاطره‌ای که از شهید دارد می‌گوید: «مدت‌ها بود که محمدحسین را ندیده بودم. ایام فاطمیه بود که برای دیدن دوستانش به مسجد آمده بود. با من تماس گرفت و گفت حاجی من در مسجد هستم و می‌خواهم ببینمت. گفتم کمی دیر می‌رسم. در پاسخم گفت حاجی برایم دعا کن که شهید شوم. وقتی خبر شهادت محمدحسین را شنیدم آن جمله آخرش در ذهنم تداعی شد که چقدر محمدحسین عاشق شهادت بود. 🆔 @Rasoulkhalili
🌷 به مناسبت سالروز شهادت شهید محمدحسین محمدخانی ‍ ‍ ...آن قدر دوربرشان گشتم تا توانستم با پسری که از همه شوخ تر بود و لهجه یزدی اش شوخی هایش را دل چسب تر می کرد,آشنا شوم .محمدحسین محمدخانی بچه تهران.مادر و پدرش ساکن شهرک محلاتی بودند.دانشگاه آزاد یزد درس می خواند.شیرینی لهجه یزدی را برای جذب دوستان استفاده می کرد.با خنده می گفت:"اومدم چندتاعکس یادگاری بگیریم و بریم".ته دلم مطمئن بودم شروع رفاقت من با محمدخانی که از همان روز اول با اسم محمدحسین صدایش کردم,جایی حوالی همان تپه رؤیایی و عطرسیبی که همیشه همراه با آن تصویر در مشامم می پیچید,ختم به خیر می شود. دست رفاقت که با محمدحسین دادم,از او خواستم من راهم به جمع خودشان راه بدهد.با یکی دو نفر از مسئولین و بچه‌های گروه حرف زد,بعد از یکی دو ساعت با همان قدکوتاه و قدم های سریع نزدیکم آمد,گفت:"رسول داداش بیا,بچه‌ها قبول کردند که با ما می آی پاکار". کلی ذوق کردم . ... 💥کپی با ذکر صلوات و نام شهیدرسول خلیلی جایز است. 📚 🆔 @Rasoulkhalili