#رفیق_مثل_رسول
🕊🕊
🕊
اقا مرتضی نگاهی کرد و گفت: "امروز یه تمرین بزرگی را انجام دادی".
نگاهی به آقا مرتضی کردم و با تعجب گفتم: " من آقا؟"
بله. برو به حرفم فکر کن. من فقط یه راهنمایی میکنم.
من و فرید با دقت نگاهی به آقا مرتضی کردیم، و گفتیم: "بگید آقا"
- ببینید بچهها، وقتی #راپل کار میکنید، فرود لذت خاصی داره. شما از لبه یک ارتفاع خودتون رو به سمت پایین پرت میکنید. شاید کسی که از دور نگاه کنه یا کسی که تجربه راپل رو نداشته باشه، بگه ؛ "این چه کاریه؟ کجای این پرت شدن لذت داره" .
اگه کمی هم کوهنوردی بلد باشه، میگه ؛ "صعود شیرین تر از فروده"؛ اما شما لحظه فرود میتونید #فرشته باشید.
شما تو راپل یاد میگیرید 👈 گاهی برای رسیدن به چیزی یا گرفتن دستی، باید فرود بیاید....
🕊
🕊🕊
📚 رفیق مثل رسول
💥 کپی با ذکر نام شهیدرسول خلیلی و صلوات جایز است .
🆔 @Rasoulkhalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا آقا نیومده عوض شو و خودتو اصلاح کن
دیگه بعدش فایده نداره ها...
استاد پناهیان
اللهم عجل لولیک الفرج
#مهدویت
🆔 @Rasoulkhalili
🍂 و علی بن موسی حجت خداست🍂
#غروب_جمعه
#بخوانیم_آل_یس_عشق_را
#هدیهبهشهداوتعجیلدرامرظهور
🆔 @Rasoulkhalili
#مهدویت
#معرفی_حضرت_مهدی_عج
با لباس خدمتکاران به همراه عده ای کنیز به آنان ملحق شده و از فلان راه رفته تا ما به تو برسیم پس چنان کردم که فرمود که ناگاه به وسیله مسلمانان اسیر شدم و در آخر کار به عنوان غنیمت نصیب برده فروشی به نام "عمر بن زید" شدم و در کشتی ای ساکن شدم،بعد از مدت ها چشم انتظاری صدای مردی را شنیدم که به برده فروش میگفت:
آیا به جز این کنیزان،کنیز دیگری هم داری؟
برده فروش گفت:آری کنیزی دارم که بیمار است
بار دیگر قاصد گفت:میخواهم آن کنیز را ببینم.من که پیام حق را شنیده بودم از جا برخاستم و خود را به آنان رساندم و "بشر بن سلیمان" را دیدم که نامه محبوب مرا به همراه کیسه زری بدست داشت که من با دیدن آن نامه که به خط رومی بود به برده فروش گفتم:یا مرا به همین مرد میفروشی یا خود را هلاک خواهم کرد.
پس از مدتی گفت و گو قاصد مرا به قیمت 220 اشرفی که حضرت امام علی النقی فرستاده بود خرید و سپس من همراهش راه افتادم...
درحالی که نامه عزیزان را در دست داشتم و حال من بوی عزیزانم را به وسیله نامه استشمام میکردم،درحالی که گریه امانم نمیداد...
⏸ ادامه دارد....
📕 #رسالت_جهانی_حضرت_مهدی_عج
✍ فریده گل محمدی آرمان
📚 مبحث فوق از کتب: نجم الثاقب، بحارالانوار، آخرین سفیر و...اقتباس یافته است.
🆔 @Rasoulkhalili
🔹ناظم مدرسه گفت: چقدر این بچه شجاع است...
📝روز اول مدرسه رسول به ناظم مدرسه میگوید اجازه میدهید سر صف قرآن بخوانم ناظمشان هم از این کار استقبال میکند و بعدها به من گفت: از حرکت رسول خیلی خوشم آمد چه قدر این بچه شجاع است. خیلی از بچهها روز اول مدرسه گریه میکنند. از همان موقع به بعد قرآن سر صف را رسول میخواند.
👌به نقل از مادر شهید رسول خلیلی
#خاطرات
🆔 @Rasoulkhalili
#رفیق_مثل_رسول
من و حامد از بچگی به واسطه همکار بودن پدرهامان باهم دوست بودیم ;اما همکار شدن خود ما باهم و هم سرویس شدنمان به تحکیم این دوستی و تبدیلش به رفاقت بیشتر کمک کرد. من و حامد چند مأموریت داخلی باهم بودیم. گاهی خیلی ظریف به قول بچهها زیرپوستی درس اخلاق می داد .مسیر برگشت یکی از همین مأموریت ها اصطلاحاً از بالا شهر به پایین شهر آمدیم. حامد بین راه شروع کرد به طرح موضوع. از امکانات آدم های مرفه تا سختی های قشر ضعیف جامعه حرف زد .آخرش هم گفت: "فردای قیامت اگه ناشکری کرده باشیم, کاری را درست انجام نداده باشیم یا برای دلمون کارکرده باشیم, خدا همین بچه های مرفه و بی درد را می بره بهشت ;چون تکلیفی نداشتند .من و تو هم باید بمونیم توی صف".کمی باهم حرف زدیم تا به مقر اصلی رسیدیم. وقت ناهار گذشته بود .من و حامد یک سفره کوچک جلوی تلویزیون پهن کردیم و شروع کردیم به ناهار خوردن .برنامه ورزشی در حال پخش بود .قهرمان یکی از رشته های ورزشی را نشان می داد .یادم نیست, فکر می کنم یکی از بچهها گفت: "این بنده خدا تو رفاه کامل زندگی می کنه و...".داشت تعریف می کرد که به حامد گفتم: "من حاضرم به خاطر این برم تو صف بهشت, بنده خدا از استیلش مشخصه حوصله توی صف بودن را نداره ".حامد نگاهی به من کرد و گفت: "رسول شوخی کردم ".همان طور که به صورتش نگاه کردم, خندیدم و گفتم: "حامد تنها راهی که نباید توی صف بمونیم و بتونیم سریع رد بشیم, شهــادتـه ,شهــادتـــ ".
📚 رفیق مثل رسول
💥کپی با ذکر نام شهیدرسول خلیلی و صلوات جایز است .
🆔 @Rasoulkhalili
رسول به کار نظامی علاقه داشت و به محض گرفتن مدرک پیش دانشگاهی، نظر و عقیده اش این بود که یک فرد مسلمان باید آمادگی رزمی کامل داشته باشد؛ چون اعتقاد ما این است که "امام زمان(عج)" به ما احتیاج دارد و باید از لحاظ نظامی آمادگی داشته باشیم. به همین خاطر شغل نظامی گری را برای خود انتخاب کرد که همان سپاه بود. از کار پشت میزنشینی بیزار بود. وارد سپاه شد و دورههای آموزشی را دید. رسول در دورههای آموزشی خود در تخصص تاکتیک و تخریب به خوبی حرفهای شده بود و بنابر علاقه شخصی اش وارد قسمت تخریب شده و مربی این بخش شد. وقتی سوریه جنگ شد با درخواست خودش برای تعلیم نیروهای آنجا عازم "سوریه" شد.
👌به نقل از مادر شهید رسول خلیلی
#خاطرات
🆔 @Rasoulkhalili
31.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹كليپ خانه ام "بيت رهبرى(مدظله العالی)" ...
برداشتى از مقاله معروف حسين قديانى در ۹ دی ...
#رهبری
🆔 @Rasoulkhalili
🌷گلزار شهدا
🔹رسول گلزار شهدا رو خیلی دوست داشت. هر پنجشنبه پاتوقش گلزار شهدا بود .موقعی که شهید اکبر شهریاری رو می خواستن دفن کنن ,من عکس رسول رو گرفته بودم دستم و وایستاده بودم کنار .
یکی از مادرای شهدا اومدن و بهم گفتن این پسر هر هفته سر مزار پسر من میومد و چقدر هم پیش من نهار خورده .
👌به نقل از مادر شهید رسول خلیلی
#خاطرات
🆔 @Rasoulkhalili
#رفیق_مثل_رسول
🔹اولین گروهی که از ایران اعزام شدند, وظیفه داشتند با حفظ این اصل که اجازه حضور فیزیکی نداریم, ثبات و آرامش را در شهرهای مهم مثل. دمشق و حلب برقرار کنیم. اوایل دی ماه که مصادف با اوایل ماه صفر بود ,گروه بعدی انتخاب و اعزام شدیم. در این گروه من و محرم ترک هم بودیم. دستور حضور مستشاری نیروهای ایرانی بود .ما به محض ورود مباحثی مثل امنیت راه ها ,دعوت مردم به هم سو شدن اعتقادات برای حفظ کشور و آموزش های اولیه ,مقابله با دشمن را آموزش می دادیم .بارها با سخت ترین شرایط دست وپنجه نرم کردیم .محرم در مقری که داشتیم بحث آموزش دوره های رزم انفرادی, تخریب و ...را آموزش می داد .یک روز بعد از کلاس از محرم خواستم که جزوه مربوط به تخریبش را به من به صورت امانت بدهد تا من بتوانم نکات ریزی که محرم ضمن آموزش, بارها به آن اشاره می کند را یاد بگیرم و در اولین فرصت از روی این جزوه کپی بگیرم. شب داخل مقرمان بودیم .من ,سیدعلی و محرم کنار هم نشسته بودیم که محرم گفت: "شهادت در غربت رنگ و بوی خاص خودش رو داره ".من و سیدعلی حرفش را تأیید کردیم و زیر همان سقف آسمان باهم قول و قراری گذاشتیم.
📚رفیق مثل رسول
💥کپی با ذکر نام شهیدرسول خلیلی و صلوات جایز است.
🆔 @Rasoulkhalili
#خاطرات
رسول نسبت به برادر بزرگترش بچه آرامی به حساب میآمد و از همان اول خصلتهای خاصی داشت که در وجودش مشخص بود.
متنانت، آرامش و روحیه از حق دفاع کردنش از بچگی در او بارز بود. رسول با اینکه چهار سال بیشتر نداشت یک روز که برادرش با یکی از بچهها دعوایش شده بود برای دفاع کردن از روح الله رفت. غیرت خاصی داشت و اجازه نمیداد کسی به کسی زور بگوید.
🔹نقل از مادر بزرگوار شهید رسول خلیلی
🆔 @Rasoulkhalili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم
ما را..
به غم
عشق،
همان عشق علاج است...
🔺مستند از آسمان
🆔 @Rasoulkhalili
#خاطرات
🔹خمسش را کنار گذاشت!
به حلال و حرام خدا خیلی اهمیت میداد. در استفاده از اموال بیت المال بشدت مراقبت داشت. اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. روزی که جنازهاش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند، گریه میکردند و میگفتند دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن، تهمت نزن! حتی یادم هست آخرین باری که خواست به سوریه برود، آمد ۱٠٠ هزار تومان به من داد. گفت بابا این خمس من است. برایم رد کن. من دیگر فرصت نمیکنم. در مراقبت چشم از حرام، در رعایت حق الناس، به ریزترین مسائل توجه داشت. شبهای جمعه به بهشت زهرا میرفت و پس از نماز جماعت مغرب و زیارت مزار شهدا، میرفت آن قبرهای شهدای گمنام را که رنگ نوشتههایش رفته بود، با قلم بازنویسی میکرد. قلمهایش را هنوز نگه داشتیم. بعد از آن به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام میرفت و در مراسم احیای حاج منصور ارضی شرکت میکرد و تا صبح آنجا بود.
👌 نقل از پدر شهید رسول خلیلی
🆔 @Rasoulkhalili
#رهبری
🔰 سخنان رهبر انقلاب درباره حضور جوانان در فضای مجازی:
👈 فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهان دشمنان
🔻 رهبر انقلاب، در دیدار مردم قم:
🔸️ به مردم توصیه میکنم که در ادارهی کشور به مسئولان کمک کنند.
🔹️ بخش مهمی از حمایت از تولید داخلی بر عهدهی مردم است. تولیدکننده، مصرفکننده و فروشندهی تولید داخلی، مردم هستند.
🔸️ از جمله کارهایی که مردم میتوانند به بهترین نحو انجام دهند، حضور در صحنههای انقلاب است.
مقابله با شایعهسازی دشمن هم از کارهایی است که مردم میتوانند انجام دهند. امروز جوانان در فضای مجازی فعالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهان دشمنان. ۹۷/۱۰/۱۹
🆔 @Rasoulkhalili
#رفیق_مثل_رسول
قطعه ی شهدابهترین محل بود . با اینکه صبح زود می رفتم ؛ ولی همیشه چند پدر و مادر شهید بین مزار ها نشسته بودند. آن ها را که می دیدم ، بیشتر درک می کردم که عشق تنها چیزی است که با رفتن و نبودن ، کم رنگ و فراموش نمی شود. سعی می کردم خلوتشان را به هم نزنم . همیشه اول پیش نظر کرده های حضرت زهرا می رفتم . آن ها که حتی از جا ماندن اسمشان هم گذشتند . برای بیشتر رفیق شدن با شهدا ، با هم قرار گذاشتیم ، من خاک از مزار آن ها بگیرم و آن ها غبار از دل من .
📚رفیق مثل رسول
💥کپی با ذکر نام شهیدرسول خلیلی و صلوات جایز است.
🆔 @Rasoulkhalili