eitaa logo
رمانهای رستاخیز
2 دنبال‌کننده
656 عکس
283 ویدیو
8 فایل
⚜بسـمـ الله الرحمنــ الرحیمـ⚜ #مـــــذهبــــےهاعاشقـــــــتـــرن💖 🔱کانـــــال‌رمـــانـــــهاـــےرستـــــاخیــــز🔱 رمانهای شهـــــداء ، رمانهـــاـــے مذهبـــــے کانال تلگرام https://t.me/RomanRastakhiz313 کانال ایتا eitaa.com/rastakhiz313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فوری ⚠️ چرا آقای ظریف در روزهای پس از شهادت به دست دولت تروریست آمریکا باز هم سخن از مذاکره با غرب و آمریکایی‌ها را به میان می‌آورد ؟! 🚨 سردار از دلایل علاقه و شوق بیش از حد روحانی و ظریف به عادی سازی روابط با دولت_تروریست_آمریکا می‌گوید. 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 🔰 iD ➠http://t.me/BanoZeinab تلگرام 🔰 iD ➠eitaa.com/rastakhiz313 ایتا
📜آیا تا بحال داستان آرثر آش بازیکن مشهور تنیس و اسطوره ویمبلدون رو شنیدید ؟ 🏸این بازیکن مشهور بدليل کمبود ایمنی بدن (عملکرد نامناسب سیستم ایمنی بدن ) در اثر مبتلا شدن به بیماری ایدز فوت کرد ... 💉دلیل مبتلا شدنش نیز انتقال خون آلوده به او هنگام جراحی قلب بود .بعد از مبتلا شدن به این بیماری نامه های بسیاری رو از طرف طرفدارانش دریافت کرد. در یکی از این نامه ها شخصی پرسیده بود :چرا خداوند تو رو برای این بیماری ملعون مبتلا كرد. آرثر جواب داد : .🌎در این دنیا 500 میلیون کودک بازی تنیس رو شروع میکنند پنجاه میلیون از آنها قواعد بازی رو یاد میگیرند .و از این 50 میلیون 6 میلیون بازیکن حرفه ای میشند و از بین این ها تنها 50 هزار نفر وارد مسابقات حرفه ای می‌شند و از اين تعداد 5 هزار نفر توانستند وارد مسابقات "گرند اسلم" فرانسه بشوند" و از بین این ها 50 نفر توانستند برای جام ویمبلدون در بریطانیا رقابت کنند تنها 4 نفر به نیمه نهایی رسیدند. و فقط دو نفر به فینال راه یافتند و در نهایت تنها یک نفر جام رو برد .و اون هم من بودم. هنگامی که جام پیروزی این رقابت ها رو دریافت کردم و اون رو با خوشحالی بالای سرم بردم ... از خداوند نپرسیدم ؛چرا من؟ پس چرا از خداوند عزوجل تنها در هنگام مصایب بپرسیم چرا من ؟ و چرا در مورد نعمت هایش نمیرسیم. منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 🔰 iD ➠http://t.me/BanoZeinab تلگرام 🔰 iD ➠eitaa.com/rastakhiz313 ایتا
Reza.Helali-ft.Hamed.Zamani-Nahelatal.Jesm.Yani [nooromahdi.ir].mp3
7.96M
ای واااااای مادرم ناحله الجسم یعنی... نحیف و دلشکسته میری...😔 🎤 حامد زمانی و عبدالرضا هلالی 🥀 شهادت سلام‌الله‌علیها تسلیت باد. 🏴 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 🔰 iD ➠http://t.me/BanoZeinab تلگرام 🔰 iD ➠eitaa.com/rastakhiz313 ایتا
✨﷽✨ 🔴 حرام شدن بهشت بر چند گروه ✍خداوند بهشت را بر چند طايفه حرام كرده است: ❶ شراب خوار ❷ رباخوار ❸ غيبت كننده عده اى كه دور هم مى نشينند، غيبت مؤمنى را مى كنند تمامشان لاشخور (خوردن گوشت برادر مسلمان)هستند و لاشخور را در بهشت راه نمى دهند.اگر مى خواهى جزء لاشخورها نباشى تا در مجلسى كه نشسته اى، اگر كسى اسم مؤمنى را برد، تا خواست عيبى برايش بگويد، زود برخيز و بگريز، تا مى توانى جلويش را بگير. اگر چنانچه جلوى غيبت را گرفتى، خداوند هزار باب شر به رويت مى بندد، اگر جلويش را نگرفتى و كمكش كردى، خدا هم تو را 70 برابر غيبت كننده عذاب مى كند... 📚قصص الله يا داستان هايى از خدا مؤلف:قاسم و احمد ميرخلف زاده 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 🔰 iD ➠http://t.me/BanoZeinab تلگرام 🔰 iD ➠eitaa.com/rastakhiz313 ایتا
❤️آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی فرمودند: 🕌زمانی که در نجف بودیم یک روز مادرم گفتند: پدرت را صدا بزن تا برای نهار بیاید. حقیر رفتم طبقه فوقانی پدرم در حال مطالعه خوابش برده بود. ماندم چه کنم خدایا امر مادرم را اطاعت کنم؟ از طرفی می ترسیدم با بیدار کردن ایشان باعث رنجش خاطر مبارکشان شوم... خم شدم لبهایم را کف پای پدر گذاشتم و چندین بوسه زدم تا اینکه بیدار شدند. دیدند من هستم. پدرم وقتی این علاقه و احترام را از من دید فرمود شهاب الدین تو هستی؟ عرض کردم: بله آقادستش را به سوی 🤲آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم خدا عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت (علیهم السلام) قرار دهد. بعد آقا فرمودند: هرچه دارم از برکت دعای پدرم است. 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 🔰 iD ➠http://t.me/BanoZeinab تلگرام 🔰 iD ➠eitaa.com/rastakhiz313 ایتا
✨﷽✨ ❤️اثر محبت اهل بیت (ع) 💠یکی از چیزهایی که انسان را در «قبر» از عذاب و ناراحتی نجات می دهد و از همه اعمال کارسازتر است، محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است. 💠حضرت امام رضا، علیه السلام، فرمود: «از مواردی که به زیارت زائرم می آیم شب اول قبر اوست». مرحوم «محدث قمی» در مفاتیح نقل می کند که: 💠ظالمی پس از مرگ به خواب یکی از علما آمد. مرد عالم از او پرسید چگونه در راحتی بسر می بری حال آنکه باید دچار درد و شکنجه باشی؟ ظالم در پاسخ گفت: تا دیشب در عذاب می سوختم و قبرم مملو از آتش بود، ولی از دیشب تاکنون عذاب بطور موقت از قبرستان برداشته شده. زیرا، حضرت سید الشهداء، علیه السلام، دیشب سه بار به دیدن یک بانوی محترم آمد! مرد عالم به جستجو و تحقیق درباره این یانو پرداخت، تا همسر او را پیدا کرد. از او پرسید: «همسر شما چه اعمال نیکی انجام می داد که امام حسین، علیه السلام، به دیدنش آمده است؟!» مرد مقداری از اعمال صالح همسرش را برشمرد که از جمله آنها این بود که او بر خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت. یک عمر می خواند. با این سخن مرد عالم پی برد که چرا امام حسین (ع) در شب اول قبر به دیدن آن زن آمده بود. 📚معاد در قرآن، ص 140. 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 🔰 iD ➠http://t.me/BanoZeinab تلگرام 🔰 iD ➠eitaa.com/rastakhiz313 ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدی بسیار باهوش و منحصر به فرد به نام شهید علی (مهران) بلورچی که دیگران با بیان خاطراتی از زندگی این شهید زوایایی از زندگی او را به خواننده نشان داده‌اند. این کتاب از مجموعه کتاب‌های «فرزندان روح الله» انتشارات یازهرا است و شامل خاطرات افراد مختلف از شهید علی بلورچی می‌شود. علی بلورچی یکی از ۵ شهید دبیرستان مفید است که همه در یک شب و در کنار هم در شلمچه شهید می‌شوند. این شهید که داستان زندگی‌اش ممکن است خیلی متفاوت از زندگی دیگر شهدا باشد، با مشکلات خانوادگی بزرگ شده است، اما آن قدر رشد می‌کند که رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف را می‌گذارد و برای دفاع از اسلام و فقط برای خدا به جبهه می‌رود… نمی‌خواستمش، پا به پای بچه‌ها، از ما جلو زد، غذای فراموش نشدنی، جمع مفیدی‌ها، آبروی جبهه‌ای‌ها، شجاع دل، من اخراجش کردم، فشار قبر، عطر گل یخ، به خاطر امام، یک ترکش ریز و اینها زنده‌اند عنوان تعدادی از خاطرات کتاب است. این کتاب شامل یک صفحه نوشته و در مقابلش یک عکس تمام صفحه از آلبوم شهید علی بلورچی است و خواننده می‌تواند با ورق زدن کتاب هم نگاهی به کودکی‌های شهید بیندازد و هم برومند شدنش را تا زمان شهادت و در کنار دیگر رزمنده‌ها بودنش  را دنبال کند. **پرونده علی خیلی پر و پیمان بود مرتضی قاضی که کتاب به کوشش او گردآوری شده در قسمتی از مقدمه کتاب نوشته است: جرات نزدیک شدن به علی و زندگی اش را به خودم نمی‌دادم. حتی زمانی که مسئول گروه کنگره شهدای دانشگاه صنعتی شریف شدم، با بچه‌ها در مورد همه شهدا تحقیق کردیم، ولی پرونده علی آنقدر پر و پیمان بود که فکر می‌کردیم نباید به این زودیها سراغش برویم. اما زندگی علی خیلی وقت‌ها ذهنم را مشغول می‌کرد. مخصوصاً که چند سال بعد زندگی مادر علی را در کتاب «محله‌های زندگی» خواندم. سال ۱۳۸۹ نوشتن کتابی در مورد سه نفر از دوستان علی که در مرکز تحقیقات جنگ راوی گری کرده بودند، به من سپرده شد. شهیدان «حمید صالحی»، محسن فیضی» و «حسین جلایی پور». دو نفر از این شهدا، حمید صالحی و محسن فیضی به همراه شهید حسن کریمیان و «منصور کاظمی»، شب ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ کنار علی در شلمچه شهید شده بودند. زندگی این بچه‌ها که همه دانش آموزان دوره سه مدرسه مفید بودند، آن قدر در هم تنیده بود که برای نوشتن زندگی حمید و محسن و حسین، مطالب فراوانی در مورد زندگی علی بلورچی هم جمع آوری کردم. این مطالب به قدری بود که این امکان را برایم فراهم کرد بتوانم یک کتاب مستقل برای خود علی بنویسم. مسئله دیگری که من را به انجام این کار بسیار ترغیب کرد، فیلمی‌بود که از علی و دوستانش باقی مانده. فیلمی‌از آخرین جلسه هفتگی بچه‌های دوره سه مدرسه مفید چند هفته پیش از شهادتشان که در آن علی بلورچی مطلب عجیبی را در مورد انتخاب شهادت بیان کرده و هر کسی را به فکر فرو می‌برد. دیدن این فیلم که در آن حرف‌های علی محور جلسه است، باعث شد که احساس کنم علی و روحیاتش را بیشتر شناخته‌ام… در قسمتی از متن کتاب هم از زبان مادر شهید آمده است: اولین روزی که مرگ بر شاه گفتم، محرم بود. اعلامیه‌های امام را که می‌خواندم، حرف‌های دلنشین و درستی بودند. زبان امام، زبان خودمان بود. احساس می‌کردم قلب و دلم با امام است. دیگر با بچه‌هایم همراه شده بودم. تظاهراتی نبود که از دستمان برود. با آنها جلسات کانون توحید هم می‌رفتیم. برنامه سخنرانی‌ها را توی تظاهرات اعلام می‌کردند. مدتی بعد از انقلاب هم این جلسات ادامه داشت. سخنرانیهای کانون توحید من را با شریعتی و مطهری آشنا کرد. کتاب‌هایشان را می‌گرفتم و با مهتاب می‌خواندم. کتاب‌ها برای مهران سنگین بود. مهران کمتر می‌خواند. حجاب هم گذاشته بودم. من قبل از این که با حسین ازدواج کنم، بهایی بودم. وقتی با حسین ازدواج کرده بودم، اقوامش فکر می‌کردند برای آن که بتوانم با حسین ازدواج کنم، مسلمان شده ام. بعدها وقتی رفتار و طرز فکر مهتاب و مهران را می‌دیدند، تعجب می‌کردند که شباهتی به پدرشان ندارند. 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 🔰 iD ➠http://t.me/BanoZeinab تلگرام 🔰 iD ➠eitaa.com/rastakhiz313 ایتا
این وعدة خداست که حق الناس را نمی بخشد! خون شهدا حق الناس است، نمی دانم با این حق الناس بزرگی که به گردن ماست، چه خواهیم کرد؟! کاش گناهان ما هم مثل گناهان شهدا (ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت) بود! @rastakhiz313
خاطره ای از شهید محمود کاوه مفقود الاثر می گفت:" دوست دارم مفقودالاثر باشم، این آرزوی قلبی من است.آخر در مقابل خانواده هایی که جوانانشان به شهادت رسیدند، ولی نشانی از آنان نیست، شرمنده ام". در روستای خودشان چند جوان شهید مفقودالجسد بودند، واقعا احساس شرمندگی می کرد. می گفت:" آرزو دارم حتی اثری از بدن من به شما نرسد". در نامه ای که برای دخترش، بنت الهدی فرستاد، نوشته بود:" دخترم شاید زمانی فرا رسد که قطعه ای از بدنم هم به تو نرسد، تو مانند رقیه امام حسین _علیه السلام_ هستس، آن خانم لااقل سر پدرش به دستش رسید، ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما، نمی رسد". یکی از رزمندگان که از جبهه برگشته بود تعریف می کرد، که از او شنیده:" دوست دارم مفقودالاثر بمیرم، اگر شهادت نصیب من شود، دوست دارم مفقودالاثر باشم چون قبر زهرا_سلام الله علیها_ هم ناشناخته مانده است". @rastakhiz313 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 🔰 iD ➠eitaa.com/rastakhiz313 ایتا
در سرمـ نیست بجز حال و هوای تـــــو و عشـق❤️ شادمـ از اینکہ همہ حال و هوایمـ تـــــو شدی✨❣ روزتون متبرک با یاد شهید 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
14-enqelabi.mp3
1.29M
مراقب انتخابمان باشیم♨️ 🔹در انتخابات مجلس کسی را انتخاب کنید که دنبال سلفی گرفتن با امثال موگرینی نباشد❗️ 🔸در انتخابات پیش رو باید تلاش کنیم تا افراد متدین، حزب‌اللهی و دلسوز برای مردم، نه آنان که ذلیلانه به دنبال عکس سلفی با موگرینی بودند، وارد مجلس شوند.❗️ ✅ حجت الاسلام عالی 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جو گروه دوستانه است. بچه ها کمتر ادای احترام نظامی می کنند. خودمان هم از آنها نمیخواهیم؛اما محسن هر موقع وارد اتاق میشد،پا می‌چسباند.😇 بیرون هم مارا می دید ،دست بالا میزد.هر چه بهم میگفتم از تو توقع ندارم گوشش بدهکار نبود. از جان و دل به نظامی گری اهمیت میداد؛همیشه ی خدا درجه،اتیکت و پوتینش مرتب🌸 بود.ظهر که میخواست برود خانه،وسط اتاق می نشست،لباس های نظامی اش را تا میزد و می گذاشت داخل کمد. بوی عطر و ادکلنش زودتر از خودش می آمد.همیشه شیشه ی عطر توی جیبش داشت.برای خرید ادکلن با اون مشورت میکردم.🍃 سرِ ریش بلندش کوتاه نمی آمد.بعضی از بچها می خواستند کفرش را در بیاورند.می گفتند:🙊چیه این لونه شیطون روی صورتت؟آدمی نبود که به این سادگی از کوره دربرود. هر موقع خانمش را برای دکتر می برد اصفهان،شستم خبردار می شد.اعصابش خرد بود.کلافه می گفت:این چه وضعیتیه!کم مونده لخت بیان بیرون،چرا کسی جلوی این هارو نمیگیره؟😞تذکر میداد.کلی هم فحش و فضاحت بارش می کردند؛ولی نمیتوانست بی تفاوت از کنارشان رد شود.☝️ راوی: دوستان شهید مدافع‌ حرم 🌹 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
مادر شهيد هادی ذولفقاری🌹: درخانواده‌اي بزرگ شدم كه توجه به دين و مذهب نهادينه بود. از روز اول به ما ياد داده بودند كه نبايد گرد گناه بچرخيم☝️. زماني هم كه باردار ميشدم، اين مراقبت من بيشترميشد. سال 1367 بود كه محمدهادي يا همان هادي به دنيا آمد. پسري بود بسيار دوست‌داشتني❤️. او در شب جمعه و چند روز بعد از ايام فاطميه به دنيا آمد. يادم هست كه بود. روز 13 بهمن✨ وقتي ميخواستيم از بيمارستان مرخص شويم، تقويم را ديدم كه نوشته بود: شهادت امام محمد هادي براي همين نام او را محمدهادي گذاشتيم🌹. عجيب است كه او عاشق و دلداده‌ي امام هادي شد و در اين راه و در شهر امام هادي 7 يعني سامرا به شهادت رسيد. 😢🕊 هادي اذيتي براي ما نداشت. آنچه را ميخواست خودش به دست مي‌آورد. از همان كودكي روي پاي خودش بود. مستقل بار آمد و اين، در آينده‌ي زندگي او خيلي تأثير داشت. 👌 زمينه‌ي مذهبي خانواده بسيار در او تأثيرگذار بود. البته من از زماني كه این پسر را باردار بودم، بسيار در مسائل معنوي مراقبت ميكردم. هر چيزي را نمیخوردم خيلي در حلال و حرام دقت ميكردم☝️. سعي ميكردم كمتر با نامحرم برخورد داشته باشم. آن زمان ما در مسجد فاطميه بوديم و به نوعي مهمان حضرت زهرا ، من يقين دارم اين مسائل بسيار در شخصيت او اثرگذار بود. هر زمان مشغول زيارت عاشورا ميشدم، هادي و ديگر بچه‌ها كنارم مينشستند و با من تكرار ميكردند🌸. وضعيت مالي خانوادهي ما متوسط بود. هادي اين را ميفهميد و شرايط را درك ميكرد. براي همين از همان كودكي كم‌توقع بود.👌 شهید مدافع حـرم هادی ذولفقاری🌹 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
💥 ... ✍ شخصی از علیه السلام پرسید: بین دو حاکم در تردیدم، چه کنم؟ امام فرمودند: عادل ،صادق، فقیه و با تقواترین را انتخاب کن. - اگر به تشخیص نرسیدم؟ ♥️ امام فرمودند: ببین افراد متدین به کدام مایلند؟ -اگر نفهمیدم؟ ♥️ امام فرمودند: بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آن هارا خشمگین میکند، او را برگزین. 📖اصول کافی، ج۱، ص68. : ✅ اگر به تشخيص برسي راي بده ✅ اگر نرسيدي ببين به چه تشخيصي رسيدند، راي بده ✅ اگر نرسيدي ببين دين به چه تشخيص رسيدند به جز اون راي بده. 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیه‌ای که از آقا گرفته با او دفن شود‼️ جا خوردم نمی‌دانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم، همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او می‌دانستم😞، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیده‌ام در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را مس نمی‌کنند☝️ و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتاده‌ایم... شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی🌹 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
سردار دلگرمی خانواده مدافعان حرم بود💔 با خواهر شهید علی امرایی هم کلام می‌شویم. «اعظم امرایی» می‌گوید: «کار پدر و مادرم از جمعه تا امروز شده گریه. سردار، دلگرمی خانواده شهدای مدافع حرم بود.»😔 او از تیر ١٣٩۴می گوید، از لحظه شهادت سه شهید؛ «داعش در حال پیشروی بوده و ، برای اجرای یک عملیات از منطقه درعا به سمت دمشق حرکت می‌کنند. برادرم علی، ابراهیم غفاری و محمدحمیدی با هم بودند که ماشینشان در اثر اصابت راکت منفجر می‌شود و هر سه نفر در یک زمان به می‌رسند.😔 ماشینی که در آن سردار سلیمانی و چند نفر دیگر از مدافعان حرم بودند با فاصله ۱۷ دقیقه از ماشین برادرم به همان نقطه‌ای می‌رسند که این سه نفر شهید شده و تکه‌های بدنشان در اطراف ماشین پراکنده شده بود.»💔 ما که آنجا نبودیم، اما همرزمان برادرم وقتی به دیدنمان آمدند ماجرا را روایت کردند. می‌دانم از جمعه تا الان، همه آن لحظات را چندبار مرور کرده اند و اشک ریخته اند.😔 سردار و همراهان وقتی در جاده به ماشین سوخته می‌رسند پیاده می‌شوند و از روی نشانه‌ها متوجه می‌شوند این ماشین علی و دو نفر دیگر است. سردار جلو می‌رود و به بچه‌ها می‌گوید کسی دست نزند☝️، تکه‌های بدن این سه شهید را خودم از لا به لای گدازه‌های ماشین جمع می‌کنم. بچه‌ها اصرار می‌کنند اجازه بدهید ما جلو برویم. اما سردار می‌گوید بگذارید خودم این کار را انجام دهم. پیکر علی ما سوخته بود😭. هر چه می‌گردد از پیکرش جز یک دست، چیز دیگری پیدا نمی‌کند. انگشتر علی هنوز دستش بود💔. سردار، پیکر سوخته و مثله شده این سه نفر را لای پارچه‌های جداگانه‌ای می‌پیچد. همرزمان می‌گفتند سردار با اشک تکه‌های بدن بچه‌ها را جمع می‌کرد.😭 مدافعان حرم، دلیل اشک‌های او را خیلی زود فهمیدند❗️ وقتی حاج قاسم سلیمانی به آن‌ها گفت داعشی‌ها برای ماشینی که من در آن بودم نقشه کشیده بودند.😞 ماشین علی امرایی و حسن و محمد را اشتباهی به جای ماشین ما زدند.»😭 حرف هایمان به اینجا که می‌رسد مادرشهید اشک‌ها رااز صورتش پاک می‌کند و می‌گوید: «سردار زود بود برود. من مادرم، هنوزم داغدارم☝️. تا صدسال دیگر هم داغ علی برایم تازه است. اما خوشحالم که پسرم بلاگردان سردار شد. حاج قاسم باید می‌ماند تا فقط با شنیدن نامش احساس امنیت کنیم. سردار باید می‌ماند...»😔 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
soleimany_vasiatnameh.pdf
485.8K
⭕️وصیت‌نامه حاج قاسم سلیمانی🌹 🔹خدایا برای دفاع از دینت، دویدم و افتادم و بلند شدم. خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک دفاع از است😔 👈 جهتِ مطالعه کاملِ این 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
▪️رازی عجیب در عالم «در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی‌شود..» مرتضی آوینی و حالا خون کشف‌الاسرار تمام رازهاست... چهلم سردار و با سالگرد شهادت همزمان است.. سه فرمانده .. یکی از ، یکی از ، یکی از 🌹شهدا را یاد کنید تا آنها هم شما را نزد ابا عبدالله الحسین یاد کنند 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کارشناس : تف به ، کسی بود که خلبان ما را نجات داد....! 🔻به روایت نیکولای پلاتوشکین، مدیر گروه روابط بین‌الملل دانشگاه مسکو 📡 کانال رستاخیز 313 🇮🇷 http://t.me/BanoZeinab http://t.me/DRastakhiz