نه زر و سیم و نه باغ و نه دکان می ماند
هرچه در راه خدا می دهی آن می ماند
#صائب_تبریزی
#انفاق
طفل می گرید چو راه خانه را گم می کند
چون نگریم من که صاحبخانه را گم کرده ام
#صائب_تبریزی
#غفلت
#توحیدی
هر که دستش برزبان سبقت کند مردست مرد
ورنه هر ناقص جوانمردست درمیدان لاف
#صائب_تبریزی
#حرف_و_عمل
در رضاجویی حق کوش، نه خشنودی خلق
ترک واجب نتوان کرد به این نافله ها
#صائب_تبریزی
#رضای_الهی
نیست از خواری به عزت پله ای نزدیکتر
بنده تسلیم شو، از چاه و زندان سرمپیچ
#صائب_تبریزی
#تواضع
روز سیه مرگ شود شمع مزارت
هر خار که از پای فقیری بدر آری
#صائب_تبریزی
#نیکی
غافلی از حال دل، ترسم که این ویرانه را
دیگران بی صاحب انگارند و تعمیرش کنند
#صائب_تبریزی
#دل
#مراقبه
گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم
که صد دریای آتش از شراری میشود پیدا
#صائب_تبریزی
#عاشقانه
الا یا ایها الساقی ادر کأسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
#حافظ
اگر کوه گناه ما به محشر سایه اندازد
نبیند هیچ مجرم روی خورشید قیامت را
#صائب_تبریزی
#گناه