🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهیدانه
#شهدا_بهترین_الگو
#سردار_شهید
#حجت_الاسلام_والمسلمین
#مصطفی_ردانی_پور
رفتم داخل .. به نگهبان گفتم با
فرمانده تون کار دارم ..
گفت الان ساعت ۱۱ هست و ملاقاتی قبول نمی کنن
رفتم در اتاقش رو زدم ..رفتم داخل
روی سجاده نشسته بود و داشت ذکر میگفت ..
چشماش سرخ بود و خیس اشک .
رنگ به رو نداشت . نگران شدم ..
گفتم مصطفی چیزی شده ؟ خبری شده ؟ کسی طوریش شده ؟
سرش رو انداخت پایین ، زل زد به مهرش و دانه های تسبیح رو یکی یکی رد میکرد ..
آهی کشید و گفت از ساعت ۱۱ تا ۱۲ رو مخصوص خدا گذاشتم ..
می شینم ، فکر می کنم و نگاه می کنم به کارهای خودم ..
از خودم می پرسم . مصطفی کارهایی که کردی برای خدا بوده یا برای دل خودت ؟
صداش بغض داشت ، بغضی که به زحمت نگهش داشته بود..
دلم به حال خودم سوخت ، من کجا و مصطفی کجا !!
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#شهدای_والامقام
#سیدعلی_اکبر_سیدهاشم
عملیات شروع شده بود
گردان ما خط شکن بود
همه چیز داشت خوب پیش می رفت
یه دفعه خوردیم به یه کانال پر از سیم خاردارهای حلقوی
باید هر جور بود از این مانع رد می شدیم
عراقی ها داشتن با تانک بهمون نزدیک میشدن
سید علی اکبر به بچه هایی که عقب بودن دستور عقب نشینی داد و با این که زخمی بود و دستش قطع شده
کاری عجیب کرد
توی فکر بودیم که یه دفعه
سید خودش رو انداخت روی سیم خاردارهای حلقوی
داشتیم از تعجب شاخ در میاوردیم
گفت از روی من رد بشین و برین جلو تا عراقی ها نیومدند خودتونو به کانال برسونید
هیچ که حاضر نبود رد بشه
تا اینکه ما رو به جان امام قسم داد
با گریه از روش رد شدیم
آخرین نفر من بودم دستمو گرفت
غرق خون شده بود و صداش در نمی یومد
پهلوش شکسته بود و...
اشاره کرد به پاکتی که توی جیبش بود و بهم فهموند که بردارم
فکر کردم وصیت نامه اش رو نوشته برداشتم
عراقی ها نزدیک شده بودند
باید میرفتم تا من رو نبینند
وقتی داشتم میرفتم گریه ام گرفته بود
برگشتم و به فرمانده ام نگاه کردم
دیدم آروم داره اشک می ریزه و به سختی دستاش رو به سمتم تکون میده
فکر کردم داره باهام خدافظی می کنه ...
خودم رو انداختم پشت یه خاکریز
پاکت نامه فرمانده رو باز کردم
خشکم زد
به جای وصیت نامه یه عکس دیدم
عکس دخترش بود
دختری به تازه دنیا اومده بود و هنوز ندیده بودش
تازه فهمیدم تکون دادن دستاش برا خدافظی نبوده
میخواسته بگه برگرد یه بار هم که شده عکس دخترم رو ببینم و شهید بشم
راوی :
#علی_فتحی
#خون_شهدا_را
#زیر_پا_نگذاریم
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀💐🌹🕊🌹💐🥀
#شهیدانه
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_کاظم_نجفی_رستگار
من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه روز در اختیار این #انقلاب گذاشتم به این دلیل است که خود را #بدهکار_انقلاب و اسلام می دانم.
انقلاب اسلامی، برگردن این بنده، حق زیادی داشته که امیدوارم توانسته باشم #جزء_کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد #رضایت خداوند بوده باشم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🌺🌼💐🌴💐🌼🌺
#شهدا
#حجاب
#شهید_والامقام
#مصطفی_ردانی_پور
معلم جدید بی حجاب بود.
مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین.
خانم معلم آمد سراغش.
دستش را انداخت زیر چانه اش که
سرت را بالا بگیر ببینم
چشم هایش را بست و سرش را بالا آورد.
از کلاس بیرون زد، تا وسط های حیاط هنوز چشم هایش را باز نکرده بود.
خونه که رسید گفت:دیگه نمیخوام برم هنرستان.
آخه برای چی؟؟؟
معلم ها بی حجابن. انگار هیچی براشون مهم نیست، میخوام برم قم ، حوزه .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حسین_قُجه_ای
فرمانده گردان سلمان فارسی لشکر 27 محمد رسول الله (ص)
حسین در کردستان فرمانده محور دزلی بود، همیشه کوملهها را زیر نظر داشت، آنان از حسین ضربههای زیادی خورده و برای همین هم برای سرش جایزه گذاشته بودند.
یک روز سر راه حسین کمین گذاشتند. او پیاده بود، وقتی متوجه کمین کوملهها شد، سریع روی زمین دراز کشید و سینه خیز و خیلی آهسته خودش را به پشت کمین کشید و فردی را که در کمینش بود به اسارت درمیآورد.
به او گفت: حالا من با تو چکار کنم؟
کومله در جواب گفت: نمیدانم، من اسیر شما هستم.
حسین گفت: اگر من اسیر بودم، با من چه میکردی؟
کومله گفت: تو را تحویل دوستانم میدادم و ۲۰هزار تومان جایزه میگرفتم.
حسین گفت: اما من تو را آزاد میکنم. سپس اسلحه او را گرفته و آزادش کرد.
آن شخص، فردای آن روز حدود ۳۰ نفر از کوملهها را پیش حسین آورد و تسلیم کرد، آنها همه از یاران حسین در جنگ تحمیلی شدند.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدرضا_دهقان
یکی از رفقا و هم دانشگاهی هایش تعریف میکرد که با #محمد پینت بال میرفتیم .
به شوخی به #شهید_دهقان گفتم :
آقا همه تیرها عین این بازیهای کامپیوتری به سر و کله من خورد .
او گفت : اشکال نداره داداش! چه چیزی بهتر از اینکه بی سر #شهید شوی .
خودم گلوله بارانش کرده بودم، به شوخی گفتم چیزی نصیب تو نمیشود #محمد ! همه تیرهایی که نثارت کردم به #سینه و #پهلوهایت خورد .
وقتی که #پیکرش را آوردند و نحوه #شهادتش را فهمیدم نابود شدم.
با خودم فکر کردم اشتباه از من بود که گمان میکردم چیزی به تو نمیرسد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#سردار_دلها
محبوب_قلبها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
خداوندا!
سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضاء و جوارحم در همین امید به سر مۍبرند
یاارحمالراحمیــــن !
مرا بپذیـــر، پاڪیزه بپذیر
آنچنان بپذیر ڪه شایسته دیدارت شوم
جز دیدار تو را نمۍخواهم
بهشت من جوار توست، یاالله!
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🌹🕊🍀💐🍀🕊🌹
#شهدا_و_امام_زمان_عج
#شهید_والامقام
#حسن_چمن_آراء
پدر و مادر عزیزم! ما هر لحظه ای امام زمان (عج) را می بینیم و هر قدمی که بر می داریم با یاری امام زمان(عج) بر می داریم. اگر بیایی و ببینی که چطور فرزندان امام زمان(عج) با یزیدان، مبارزه می کنند و سربازانی همچون حبیب بن مظاهر و همچون علی اکبر و علی اصغر در سنگرها جان می دهند و با هر قطره ای از خونشان، می گویند: لبیک یا خمینی... پدر جان! ما در هر حمله ای که شرکت می کنیم، دست خدا و امام زمان(عج) با ماست و کسی که دست خدا با او باشد، پیروز است.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#التماس_دعای_فرج
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#غروب_شهادت
#سردار_شهید
#سید_مجتبی_هاشمی
حوالی غروب ۲۸اردیبهشت ۱۳۶۴ مصادف با آخرین روزهای شعبان بود. مدتها از انتشار اعلامیههای منافقین مبنیبر اعدام #سیدمجتبی و چند نفر دیگر از بچههای فدائیان اسلام میگذشت.
#سیدمجتبی عزم رفتن به کمیته کرد. کرکره مغازه را پایین میکشید که ۲خانم با چند بچه میآیند و درخواست لباس میکنند و میگویند که نیازمندند و از راه دور آمدهاند. آقا سید - که اسلحه همراهشان نبوده - در را باز میکند و همزمان منافقان سوار بر موتور به داخل مغازه رفته و به سمت ایشان تیراندازی میکنند.
مردم بلافاصله با شنیدن صدای رگبار گلوله در محل حاضر شدند و تا زمان رسیدن آمبولانس به هیچ ماشینی اجازه ندادند که ایشان را به بیمارستان برساند، زیرا بیم آن میرفت که دوباره به دست منافقین بیفتد.
#سیدمجتبی_هاشمی را پس از ۲ساعت به بیمارستان منتقل کردند، با وجود اینکه ۲گلوله به سر ایشان اصابت کرده بود، هنوز زنده بود؛ اما سرانجام ساعتی بعد به فیض عظیم #شهادت نائل آمده و ایران اسلامی عزادار یکی دیگر از سربازان و فرزندان برومند خود شد.
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐
#همسرانه
#همسر_شهید
#جانباز_شهید
#صمد_فاتح_نژاد
پرستاری ۷ ساله من از همسرم یک توفیق الهی بود و معتقد هستم که #جانبازان نیازی به مراقبت ما ندارند بلکه ما به آنان نیاز داریم تا از طریق مراقبت آنان، #ثوابی به دست بیاوریم .
💐 #سالروز_ولادت🌼
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهیدانه
#شهید_والامقام
#محمدرضا_تورجی_زاده
مردم هر وقت کارتون جایی گیر کرد ، امام زمان تون رو صدا کنید، یا خودش میاد یا یکی رو می فرسته که کارتون رو راه بندازه...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313