eitaa logo
مکتبة نفس الرسول المصطفی
1.4هزار دنبال‌کننده
546 عکس
0 ویدیو
5 فایل
|مکتبة نفس الرسول المصطفی مکتبة تخصصیة في العقائد والتاریخ وعلوم الحدیث والرجال والتراجم| |مجالی برای معرفی جدیدترین کتب منتشر شده در حوزه مطالعات اسلامی و دین‌پژوهی|
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حامد کاشانی
تصاویر بالا از تنها نسخه‌ی خطّی کتاب " درر الأثر في الوعظ وحديث سيد البشر " اثر ابن الجوزي (٥٩٧ هـ.ق) است که در کتابخانه‌ی فاتح به شماره‌ی ٢٦١٤ نگه‌داری می‌شود. کتاب حاوی احادیثی در ابواب توحید، ایمان ، فضائل، فقه و ...است. این کتاب اخیراً و در سال ١٤٤٥ هـ.ق توسط دار طيبة و با تحقیق عبد الفتاح محمود سرور برای اولین‌بار منتشر شده است. این کتاب سال گذشته از نمایشگاه مسقط برای کتابخانه خریداری شد. نکته‌ی قابل توجّه این است که ناسخ در برخی مواضع پس از نام مبارک امیر المؤمنین و حسنین و امّ المؤمنین خدیجه کبری علیهم‌السلام از عبارتی غیر از "ترضّی" استفاده کرده و از آن‌جایی که برخی حتی در همین اندازه نیز تحمّل ندارند، شخصی نامعلوم بر روی این عبارات خط کشیده و پایین و بالای آن "رضي الله عنه/عنها/عنهما" نگاشته است! @kashani1395
هدایت شده از حامد کاشانی
ظاهرا این فرد نامعلومِ متعصّب، تنها عناوین که با خطّ درشت نگاشته شده را از نظر گذرانده و روی آنها خطّ کشیده است؛ به همین سبب _همانطور که در تصاویر مشخص شده _ عبارات پس از ذکر زهرای اطهر سلام‌الله‌علیها را را ندیده است... پ.ن: در تراث عامّه فراوان از عبارت "علیه‌السلام" و "کرّم الله‌ وجهه " و ...برای امیر المؤمنين صلوات‌الله‌علیه استفاده شده و بدین وسیله میان آنها و سایر صحابه فرق گذاشته شده که البته این امر به مذاق برخی خوش نیامده است تا حدی که سعی کرده‌اند این عبارات را در "المناهي اللفظية=الفاظی که به کار بردن آنها ممنوع است" بگنجانند. امروزه وهابیت در احیای تراثشان هر جا بدین عبارات برای امیر المؤمنين و اهل‌بیت علیهم‌السلام برسند، یا در متن مؤلف دست برده و عبارت را به "رضي الله عنه" تغيير می‌دهند یا در پاورقی تذکر می‌دهند که این عبارات صحیح نیست و نباید میان صحابه در این خصوص فرقی گذاشته شود. @kashani1395
مروری کوتاه بر یادداشت تازه‌منتشرشده دکتر حسن انصاری در نقد یک ادعای قدیمی The Theory of the Imams Being ‘Righteous Scholars’ (ʿUlamāʾ Abrār) Has No Historical Basis: A Response to Mohsen Kadivar نقد نظریه بدون پشتوانه تاریخی محسن کدیور درباره امامان با عنوان «علمای ابرار»  ✍🏼 دکتر حسن انصاری در شماره اخیر ژورنالِ «القلم: پژوهش‌‌های پیشرفته اسلامی» Al-Qalam Journal of Advanced Islamic Research (November 2024) به نقدِ دیدگاه و نقطه‌نظر آقای محسن کدیور درمورد امامان شیعه موسوم به نظریه «علمای ابرار» پرداخته است. آقای کدیور سالیان گذشته در مقاله‌ای طولانی تحت عنوان «قرائت فراموش‌شده»، نظریه‌ای را مطرح کرده است که بر اساس آن علمای متقدم امامیه قم در سه تا چهار قرن نخست تاریخ شیعه، ائمه را صرفاً «علمای ابرار» می‌دانسته‌اند. بر اساس این دیدگاه، امامان صرفاً انسان‌هایی عادی اما عالم و نیکوروش و پرهیزکار بوده‌اند که به تعبیر ایشان ویژگی‌های فرابشری همچون عصمت و علمی خاص را نداشته‌اند. بر اساس آنچه در مقاله جناب استاد انصاری آماده، دکتر کدیور استدلال خود را با تکیه بر متون شیخ مفید (اوائل المقالات) و شیخ صدوق (اعتقادات الإمامیة) مطرح کرده است. آقای حسن انصاری، سعی دارد در این یادداشت با نقدی علمی و مستدل، نشان دهد که استدلال‌های جناب کدیور مبتنی بر برداشت‌هایی گزینشی و تعمیم‌های نادرست است. این مقاله به سه محور اصلی می‌پردازد: نخست ایرادات اساسی نظریه کدیور، سپس نقد و بررسی دقیق دیدگاه‌های شیخ مفید و صدوق که در آن مقاله مورد استناد قرار گرفته و در آخر جمع‌بندی درباره جایگاه امامان در اندیشه علمای قم و امامیه. آقای انصاری یکی از اشکالات اساسی نظریه جناب کدیور را برداشت گزینشی از متون دانسته و اظهار می‌دارد ایشان با انتخاب بخش‌هایی از آثار شیخ مفید و صدوق، تلاش کرده دیدگاهی اقلیت را به کل علمای قم و حتی جریان امامیه تعمیم دهد؛ این در حالی است که متون اصلی این دو عالم تصویر کاملاً متفاوتی از جایگاه امامان ارائه می‌دهد. وی این تعمیم را اشتباه خوانده و عنوان‌ می‌کند که آقای کدیور اقلیت اندکی از علمای قم را که دیدگاه‌هایی خاص درباره دانش امامان داشتند، به کل جریان علمی قم نسبت داده‌اند که این تعمیمِ نادرست، نادیده گرفتن اختلافات جزئی و محدود در میان علمای قم و بغداد است. دکتر انصاری معتقد است که آقای کدیور در فهم از «تقصیر» و عبارات صدوق هم دچار سو برداشت شده چرا که وی مدعی است که علمای قم از سوی شیخ صدوق به کوتاهی در پذیرش جایگاه امامان متهم شده‌اند. اما بررسی دقیق آثار صدوق نشان می‌دهد که این اتهام از سوی غالیان علیه علمای قم مطرح شده است، نه اینکه صدوق چنین نظری داشته باشد. شیخ صدوق در اعتقادات الإمامیة به‌ صراحت بیان می‌کند که غالیان و مفوضه علمای قم را به تقصیر متهم می‌کردند. این اتهام به معنای کوتاهی علمای قم در پذیرش جایگاه امامان نیست، بلکه نشان‌دهنده اختلاف علمای قم با غالیان در رد دیدگاه‌های افراطی است. ایشان در ادامه نقدهای خود به آقای کدیور و در توضیح دیدگاه شیخ مفید درباره دانش امامان می‌گوید که شیخ مفید در اوائل المقالات میان دو دیدگاه تمایز قائل می‌شود: الف) گروهی اندک از علمای قم که معتقد بودند امامان دانش خود را از طریق اجتهاد به دست می‌آورند. ب) دیدگاه غالب امامیه که امامان را معصوم می‌دانست و علم آنان را فراتر از انسان‌های عادی معرفی می‌کرد. بنابراین، آقای دیدگاه کدیور که تلاش داشته‌اند نظریه «علمای ابرار» را به شیخ مفید نسبت دهند، نظریه و شواهد خود را تنها بر نقل‌قول‌هایی ناقص استوار کرده‌است. در این یادداشت آقای انصاری بیان می‌کند که نظریه علمای ابرار نه با متون تاریخی همخوانی دارد و نه با جریان فکری غالب امامیه. او تلاش می‌کند تا نشان دهد، علمای قم و بغداد در اصول اعتقادی، از جمله عصمت و دانش الهی امامان، اتفاق نظر داشتند و اختلافات موجود در جزئیات روش‌شناختی بوده است. ایشان در مجموع تحلیل و نظریه کدیور را نادرست دانسته و عنوان می‌کند آقای کدیور به دلیل انتخابِ گزینشی از متون و نادیده گرفتن دیدگاه‌های کلی شیخ مفید و صدوق، تعمیم نادرست دیدگاه اقلیتی کوچک به کل جریان علمای قم و سوبرداشت از اتهام تقصیر علیه علمای قم و انتساب نادرست آن به صدوق به خطا رفته، از همین روی دیدگاه و نقطه‌نظر وی نیازمند بازنگری جدی است. لازم به ذکر است در گذشته یادداشتی مفصل‌تر و با شواهدی بیشتر با همین موضوع و عنوان نیز (به زبان فارسی) از سوی جناب دکتر انصاری منتشر شده است که در همین مقاله به آن اشاره شده. (اینجا) همچنین ایشان در سلسله درس‌گفتارهایی به تفصیل و تطویل به نقد این نظریه پرداخته (اینجا: https://t.me/azbarresihayetarikhi/7222) است. فایل این یادداشت تازه‌‌انتشاریافته در فرسته بعدی تقدیم می‌شود. https://eitaa.com/rasullib
مکتبة نفس الرسول المصطفی
✍🏼 در کتابی که اخیراً با عنوان خاطرات افسر اطلاعاتی (مصاحبه و پژوهش رضااکبری آهنگر، پاییز ۱۴۰۳) چاپ شده در رابطه با عدم مجازات اعدام برای جناب آقای جواد مناقبی (داماد علامه طباطبایی) در ماجرایی که کودتای صادق قطب‌زاده خوانده می‌شود، آمده است: 🔸ماجرا از این قرار بود که جلسه‌ای برقرار می‌شود با حضور آقایان مهدوی، مناقبی و آقای عباسی داماد آقای شریعتمداری... بعدها... آقای مناقبی برای من تعریف کرد «اینکه من اعدام نشدم، مدیون شکمم هستم» من پرسیدم یعنی چی؟ تعریف کرد: «آن روز در آن جلسه دل پیچه گرفتم و از اتاق خارج شدم، فهمیده بودم یک اتفاقاتی دارد می‌افتد اما از اتاق بیرون رفته بودم و نشنیده بودم و گرنه من هم می‌فهمیدم که قصد قتل آقای خمینی را دارند و دلیل عدم اعدام و حکم زندان و بعد آزادی من عدم اطلاع از این طرح به خاطر همان دل پیچه‌‌ام بود.» در همان لحظه که مناقبی بیرون رفته بود، مهدوی رو به بقیه می‌گوید که همچین کاری می‌خواهیم بکنیم، مهدوی به خاطر آنکه از کودتا خبر داشت... به اعدام محکوم شد. خود مهدوی در بازجویی‌ها گفته بود که من....گفتم قصد داریم آقای خمینی را بکشیم و همین باعث شده بود که جرمش سنگین‌تر شود، چون از نقشه خبر داشت.... ولی مناقبی به همان دلیل که آن حرف آخر جلسه را نشنیده بود اعدام نشد. او ریز جلسه را در بازجویی‌ها گفته بود و علت تخفیف حکم او همان جریان دل پیچه و خارج شدن از اتاق بود. هرچند یک چیزهایی فهمیده بود که یک خبرهایی هست و یک اتفاقاتی دارد می‌افتد. و به خاطر همین همراهی که کرده بود چند سال زندان برایش در نظر گرفته بودند. در بخشی دیگر، این فرد که مأمور اطلاعاتی معرفی شده و در حال بیان خاطرات خود است گفته: 🔹من کنار بازجویِ مناقبی ایستاده بودم و شاهد ماجرا بودم؛ وقتی هم می‌خواست برای ملاقات به منزلش برود به اتفاق هم می‌رفتیم. یک بار من و یکی از دوستانم او را بردیم منزل و راحتش گذاشتیم و گفتیم: «برو تو اندرونی و هر ساعتی هم خواستی برگرد ما به اصطلاح در بیرونی نشستیم‌» تلقی آقای مناقبی این بود که این وداع آخر است و وقتی برگردد ما می‌خواهیم او را بکشیم، در صورتی‌که اینطور نبود. به ما توصیه کرده بودند که بالاخره رعایت داماد آقای علامه طباطبایی را داشته باشید. هوای باجناق شهید قدوسی را داشته باشید. که توصیه های درستی هم بود بالاخره او یک جایگاهی داشت. پی‌نوشت: پُر واضح است که درج این مطلب به معنای تأیید یا عدم تأیید محتوای آن نیست. https://eitaa.com/rasullib https://t.me/rasullib