eitaa logo
مکتبة نفس الرسول المصطفی
1.5هزار دنبال‌کننده
552 عکس
0 ویدیو
7 فایل
|مکتبة نفس الرسول المصطفی مکتبة تخصصیة في العقائد والتاریخ وعلوم الحدیث والرجال والتراجم| |مجالی برای معرفی جدیدترین کتب منتشر شده در حوزه مطالعات اسلامی و دین‌پژوهی|
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حامد کاشانی
مروری کوتاه بر یادداشت تازه‌منتشرشده دکتر حسن انصاری در نقد یک ادعای قدیمی The Theory of the Imams Being ‘Righteous Scholars’ (ʿUlamāʾ Abrār) Has No Historical Basis: A Response to Mohsen Kadivar نقد نظریه بدون پشتوانه تاریخی محسن کدیور درباره امامان با عنوان «علمای ابرار»  ✍🏼 دکتر حسن انصاری در شماره اخیر ژورنالِ «القلم: پژوهش‌‌های پیشرفته اسلامی» Al-Qalam Journal of Advanced Islamic Research (November 2024) به نقدِ دیدگاه و نقطه‌نظر آقای محسن کدیور درمورد امامان شیعه موسوم به نظریه «علمای ابرار» پرداخته است. آقای کدیور سالیان گذشته در مقاله‌ای طولانی تحت عنوان «قرائت فراموش‌شده»، نظریه‌ای را مطرح کرده است که بر اساس آن علمای متقدم امامیه قم در سه تا چهار قرن نخست تاریخ شیعه، ائمه را صرفاً «علمای ابرار» می‌دانسته‌اند. بر اساس این دیدگاه، امامان صرفاً انسان‌هایی عادی اما عالم و نیکوروش و پرهیزکار بوده‌اند که به تعبیر ایشان ویژگی‌های فرابشری همچون عصمت و علمی خاص را نداشته‌اند. بر اساس آنچه در مقاله جناب استاد انصاری آماده، دکتر کدیور استدلال خود را با تکیه بر متون شیخ مفید (اوائل المقالات) و شیخ صدوق (اعتقادات الإمامیة) مطرح کرده است. آقای حسن انصاری، سعی دارد در این یادداشت با نقدی علمی و مستدل، نشان دهد که استدلال‌های جناب کدیور مبتنی بر برداشت‌هایی گزینشی و تعمیم‌های نادرست است. این مقاله به سه محور اصلی می‌پردازد: نخست ایرادات اساسی نظریه کدیور، سپس نقد و بررسی دقیق دیدگاه‌های شیخ مفید و صدوق که در آن مقاله مورد استناد قرار گرفته و در آخر جمع‌بندی درباره جایگاه امامان در اندیشه علمای قم و امامیه. آقای انصاری یکی از اشکالات اساسی نظریه جناب کدیور را برداشت گزینشی از متون دانسته و اظهار می‌دارد ایشان با انتخاب بخش‌هایی از آثار شیخ مفید و صدوق، تلاش کرده دیدگاهی اقلیت را به کل علمای قم و حتی جریان امامیه تعمیم دهد؛ این در حالی است که متون اصلی این دو عالم تصویر کاملاً متفاوتی از جایگاه امامان ارائه می‌دهد. وی این تعمیم را اشتباه خوانده و عنوان‌ می‌کند که آقای کدیور اقلیت اندکی از علمای قم را که دیدگاه‌هایی خاص درباره دانش امامان داشتند، به کل جریان علمی قم نسبت داده‌اند که این تعمیمِ نادرست، نادیده گرفتن اختلافات جزئی و محدود در میان علمای قم و بغداد است. دکتر انصاری معتقد است که آقای کدیور در فهم از «تقصیر» و عبارات صدوق هم دچار سو برداشت شده چرا که وی مدعی است که علمای قم از سوی شیخ صدوق به کوتاهی در پذیرش جایگاه امامان متهم شده‌اند. اما بررسی دقیق آثار صدوق نشان می‌دهد که این اتهام از سوی غالیان علیه علمای قم مطرح شده است، نه اینکه صدوق چنین نظری داشته باشد. شیخ صدوق در اعتقادات الإمامیة به‌ صراحت بیان می‌کند که غالیان و مفوضه علمای قم را به تقصیر متهم می‌کردند. این اتهام به معنای کوتاهی علمای قم در پذیرش جایگاه امامان نیست، بلکه نشان‌دهنده اختلاف علمای قم با غالیان در رد دیدگاه‌های افراطی است. ایشان در ادامه نقدهای خود به آقای کدیور و در توضیح دیدگاه شیخ مفید درباره دانش امامان می‌گوید که شیخ مفید در اوائل المقالات میان دو دیدگاه تمایز قائل می‌شود: الف) گروهی اندک از علمای قم که معتقد بودند امامان دانش خود را از طریق اجتهاد به دست می‌آورند. ب) دیدگاه غالب امامیه که امامان را معصوم می‌دانست و علم آنان را فراتر از انسان‌های عادی معرفی می‌کرد. بنابراین، آقای دیدگاه کدیور که تلاش داشته‌اند نظریه «علمای ابرار» را به شیخ مفید نسبت دهند، نظریه و شواهد خود را تنها بر نقل‌قول‌هایی ناقص استوار کرده‌است. در این یادداشت آقای انصاری بیان می‌کند که نظریه علمای ابرار نه با متون تاریخی همخوانی دارد و نه با جریان فکری غالب امامیه. او تلاش می‌کند تا نشان دهد، علمای قم و بغداد در اصول اعتقادی، از جمله عصمت و دانش الهی امامان، اتفاق نظر داشتند و اختلافات موجود در جزئیات روش‌شناختی بوده است. ایشان در مجموع تحلیل و نظریه کدیور را نادرست دانسته و عنوان می‌کند آقای کدیور به دلیل انتخابِ گزینشی از متون و نادیده گرفتن دیدگاه‌های کلی شیخ مفید و صدوق، تعمیم نادرست دیدگاه اقلیتی کوچک به کل جریان علمای قم و سوبرداشت از اتهام تقصیر علیه علمای قم و انتساب نادرست آن به صدوق به خطا رفته، از همین روی دیدگاه و نقطه‌نظر وی نیازمند بازنگری جدی است. لازم به ذکر است در گذشته یادداشتی مفصل‌تر و با شواهدی بیشتر با همین موضوع و عنوان نیز (به زبان فارسی) از سوی جناب دکتر انصاری منتشر شده است که در همین مقاله به آن اشاره شده. (اینجا) همچنین ایشان در سلسله درس‌گفتارهایی به تفصیل و تطویل به نقد این نظریه پرداخته (اینجا: https://t.me/azbarresihayetarikhi/7222) است. فایل این یادداشت تازه‌‌انتشاریافته در فرسته بعدی تقدیم می‌شود. https://eitaa.com/rasullib
مکتبة نفس الرسول المصطفی
✍🏼 در کتابی که اخیراً با عنوان خاطرات افسر اطلاعاتی (مصاحبه و پژوهش رضااکبری آهنگر، پاییز ۱۴۰۳) چاپ شده در رابطه با عدم مجازات اعدام برای جناب آقای جواد مناقبی (داماد علامه طباطبایی) در ماجرایی که کودتای صادق قطب‌زاده خوانده می‌شود، آمده است: 🔸ماجرا از این قرار بود که جلسه‌ای برقرار می‌شود با حضور آقایان مهدوی، مناقبی و آقای عباسی داماد آقای شریعتمداری... بعدها... آقای مناقبی برای من تعریف کرد «اینکه من اعدام نشدم، مدیون شکمم هستم» من پرسیدم یعنی چی؟ تعریف کرد: «آن روز در آن جلسه دل پیچه گرفتم و از اتاق خارج شدم، فهمیده بودم یک اتفاقاتی دارد می‌افتد اما از اتاق بیرون رفته بودم و نشنیده بودم و گرنه من هم می‌فهمیدم که قصد قتل آقای خمینی را دارند و دلیل عدم اعدام و حکم زندان و بعد آزادی من عدم اطلاع از این طرح به خاطر همان دل پیچه‌‌ام بود.» در همان لحظه که مناقبی بیرون رفته بود، مهدوی رو به بقیه می‌گوید که همچین کاری می‌خواهیم بکنیم، مهدوی به خاطر آنکه از کودتا خبر داشت... به اعدام محکوم شد. خود مهدوی در بازجویی‌ها گفته بود که من....گفتم قصد داریم آقای خمینی را بکشیم و همین باعث شده بود که جرمش سنگین‌تر شود، چون از نقشه خبر داشت.... ولی مناقبی به همان دلیل که آن حرف آخر جلسه را نشنیده بود اعدام نشد. او ریز جلسه را در بازجویی‌ها گفته بود و علت تخفیف حکم او همان جریان دل پیچه و خارج شدن از اتاق بود. هرچند یک چیزهایی فهمیده بود که یک خبرهایی هست و یک اتفاقاتی دارد می‌افتد. و به خاطر همین همراهی که کرده بود چند سال زندان برایش در نظر گرفته بودند. در بخشی دیگر، این فرد که مأمور اطلاعاتی معرفی شده و در حال بیان خاطرات خود است گفته: 🔹من کنار بازجویِ مناقبی ایستاده بودم و شاهد ماجرا بودم؛ وقتی هم می‌خواست برای ملاقات به منزلش برود به اتفاق هم می‌رفتیم. یک بار من و یکی از دوستانم او را بردیم منزل و راحتش گذاشتیم و گفتیم: «برو تو اندرونی و هر ساعتی هم خواستی برگرد ما به اصطلاح در بیرونی نشستیم‌» تلقی آقای مناقبی این بود که این وداع آخر است و وقتی برگردد ما می‌خواهیم او را بکشیم، در صورتی‌که اینطور نبود. به ما توصیه کرده بودند که بالاخره رعایت داماد آقای علامه طباطبایی را داشته باشید. هوای باجناق شهید قدوسی را داشته باشید. که توصیه های درستی هم بود بالاخره او یک جایگاهی داشت. پی‌نوشت: پُر واضح است که درج این مطلب به معنای تأیید یا عدم تأیید محتوای آن نیست. https://eitaa.com/rasullib https://t.me/rasullib
The Rebel and the Imam in Early Islam (1).pdf
3.63M
The Rebel and the Imām in Early Islam: Explorations in Muslim Historiography. Najam Haider Cambridge University https://eitaa.com/rasullib https://t.me/rasullib
مکتبة نفس الرسول المصطفی
The Rebel and the Imām in Early Islam: Explorations in Muslim Historiography. Najam Haider Cambridge
. ✍🏼 کتابِ «شورشی و امام در اسلام اولیه: کاوش‌هایی در تاریخ‌نگاری مسلمانان» نوشته آقای نجم حیدر، با رویکرد و روشی خاص به تاریخ‌نگاری و زندگی‌نامه سه شخصیت مهم که نقش تعیین‌کننده‌ای در توسعه تشیع و تاریخ اسلام اولیه داشته‌اند، می‌پردازد. یکی از این شخصیت‌های مهم که در فصل سوم کتاب به آن پرداخته شده حضرت موسی‌بن جعفر امام کاظم سلام‌الله‌علیه می‌باشد. نجم حیدر در این بخش تلاش کرده تا تفاوت میان دیدگاه‌هایِ غیرامامی (نظیر اهل سنت و زیدیه) و امامیه درباره امام کاظم (ع) را بررسی می‌کند. او معتقد است منابع تراجمی و شرح‌حال‌نگاری اهل‌سنت، ایشان را به‌عنوان یک عالم برجسته معرفی می‌کنند، درحالی‌که تاریخ‌نگاری‌های اهل‌سنت بیشتر بر نقش ایشان در تحولات سیاسی آن دوران و مناقشات میان عباسیان و علویان تمرکز دارند. در اینجا، حیدر توضیح می‌دهد که تفاوت‌های تفسیری این منابع بیشتر جنبه‌های فرقه‌ای دارد و در درجه دوم به نوع منبع (شرح‌حال‌نگاری یا تاریخ‌نگاری) مربوط می‌شود. وی نشان داده که منابع زیدی بر واکنش کم‌رنگ امام کاظم (ع) نسبت به قیام شیعی حسین‌بن علی‌بن حسن مثلث در واقعه فَخ در سال ۱۶۹ هجری تأکید دارند؛ واکنشی که به عقیده زیدیان، ادعای ایشان به امامت را با معیارهایِ خاصِ زیدی نقض می‌کرد. حیدر در ادامه گفته در مقابل منابع اهل‌سنت و زیدیه، منابع امامیه یا بر جنبه‌های فراطبیعی (کرامات و معجزات و ویژگی‌های اختصاصی امام) یا بر موضع‌گیری‌های چالش‌برانگیز ایشان در برابر عباسیان تأکید دارند. وی سپس با بررسی گزارش‌های کلینی، صدوق و مفید به مقایسه آنان می‌پردازد و تحلیلی از این گزارش‌ها، با تأکید بر جامعه و دوره زیست آنان ارائه می‌کند. به صورت خلاصه می‌توان گفت نجم حیدر بر این باور است که تصویری که صدوق از امام کاظم (ع) ارائه داده با پرتره‌ای که کلینی و مفید از ایشان ترسیم کرده‌اند متفاوت است. لازم ذکر است نجم حیدر در این کتاب که توسط دانشگاه کمبریج منتشر شده در حقیقت با روشی که به کارگرفته به دنبال تبیین مفهوم تاریخ‌نگاریِ بلاغی و کاربست آن در متون تاریخی و شرح‌حال‌نگاریِ مسلمانان است. او این مفهوم را از سنت‌های تاریخی کلاسیک و دوره باستان متأخر الهام گرفته است. حیدر استدلال می‌کند که روایت‌های تاریخی اسلام اولیه صرفاً برای ثبت وقایع نبوده‌اند، بلکه برای معنا دادن به روایت‌های کلی و شناخته‌شده از گذشته طراحی شده‌اند. https://eitaa.com/rasullib https://t.me/rasullib
هدایت شده از حامد کاشانی
پنجاه و ششمین دوره نمایشگاه کتاب قاهره که می‌توان گفت، مهمترین رویداد فرهنگی در جهان اسلام است، آغاز شده است. چند سالی است در تلاشیم شرکت کنیم ولی تاکنون میسر نشده است. این که ما شیعیان در مهمترین رویدادهای فرهنگ مکتوب جهان اسلام کم توجه و کم فروغیم و دغدغه زیادی نداریم، از غربت اهل بیت علیهم السلام وتقصیر ماست. بخشی از حقیقت مکتب اهل بیت در گفتگوهای علمی و رفت و آمدهای فرهنگی باید منتقل شود. امید که روزی مراودات فرهنگی جهان اسلام بسهولت ممکن شود.
هدایت شده از حامد کاشانی
تصویر فوق نسخه‌ی بسیار نفیس از دیوان حسّان بن ثابت می‌باشد که در کتابخانه‌ی أحمد الثالث_ترکیه شماره ۲۵۳۴ نگه‌داری می‌شود. این نسخه‌ی نفیس در ماه رجب سال ۴۱۹ ق بر اساس نسخه‌ی کتابت‌شده در سال ۲۵۵ ق کتابت شده است. در تصویر بالا ناسخ پس از نام ابوطالب عبارت "رضوان الله علیه " را نگاشته ولی فردی نامعلوم این عبارت را مخدوش نموده است! در سالروز وفات بزرگ‌حامیِ رسول خاتم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم، والد ماجد امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه، جناب ابو طالب علیه‌السلام هدیه به روح مطهرشان صلواتی عنایت بفرمایید. @kashani1395
کتاب‌های اهدایی از طرف خانواده‌ی مرحوم حجت الاسلام دکتر ذبیح‌الله باقری قمی به کتابخانه مکتبة نفس الرسول المصطفى شادی روح مطهّر این استاد وارسته صلواتی هدیه بفرمایید. https://eitaa.com/rasullib https://t.me/rasullib