فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتماد به خدا این شکلیه👆
💠 کشیدن سیگار و ضرر زدن به بدن
🔹 #مقام_معظم_رهبری: حکم کشیدن سیگار، تابع ميزان ضرر آن است. اگر داراى ضرر قابل ملاحظهاى باشد، جایز نیست. همچنین اگر دود سیگار و قلیان، موجب اذیت و ناراحتی دیگران و یا ضرر رساندن به آنان شود، استعمالشان جايز نيست.
🔹 آیتالله #سیستانی: کشیدن سیگار، اگر موجب ضرر و زیان میشود، هر چند در آینده و اعم از اینکه آن ضرر معلوم باشد و یا گمان ضرر وجود داشته باشد، طوری که عقلاً بر سلامت شخص بیمناک باشند، حرام است و اماّ اگر ایمن از ضرر و زیان شدید باشد، هر چند بدین جهت که کمتر میکشد، مانعی ندارد.
🔹 آیتالله #مکارم: کشیدن سیگار و انواع دخانیّات، حرام است و با توجّه به این که ترک آن براى همه معتادان ممکن است، حالت اضطرار معمولاً در آن تصوّر نمىشود؛ مگر به دستور خاص طبیب آگاه، و فرقى بین افراد مبتدى و معتاد نیست.
📚 پینوشت:
الاجوبة الاستفتائات، مسئله ۱۴٠۸، استفتا از سایت آیتالله مکارم، کتاب فقه برای غرب نشینان آیتالله سیستانی، مسئله ۲۱۵
#احکام 💎
•┈┈••✾••┈┈•
کتابخوانی📚
🛑 #سه_دقیقه_در_قیامت(قسمت ۴)
✨لازم به ذکره که بگم داستان اصلی کامل تر از این چیزیه که نوشته میشه،
ما روزمرگی های داستان رو خلاصه کردیم و به جاش قسمتهایی که راوی داستان وارد عالم قیامت میشه رو بدون کم و کاست مینویسیم چون میدونیم برای همه جذاب و جالبه.
🍀اما ادامه ماجرا:
فهمیدم که منظور ایشان مرگ من و انتقال من به آن جهان است.
🌲مکثی کردم و پسرعمه اشاره کردم و گفتم:
من آرزوی شهادت دارم سالها به دنبال شهادت بودم حالا با این وضع بروم؟!
🎍اما اصرارهای من بی فایده بود باید میرفتم.
دو جوان دیگر ظاهر شدند و در چپ و راست من قرار گرفتند و گفتند برویم.
🍀 بی اختیار همراه با آنها حرکت کردم لحظهای بعد خود را همراه این دو نفر در یک بیابان دیدم.
🍀 زمان اصلا مانند اینجا نبود و در یک لحظه صدها موضوع را می فهمیدم و صدها نفر را میدیدم.
🌴آن زمان کاملا متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده اما احساس خیلی خوبی داشتم از آن درد شدید راحت شده بودم شرایط خیلی عالی بود.
🌿در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند حالا داشتم این دو را می دیدم.
چقدر زیبا و دوست داشتنی بودند،دوست داشتم همیشه با آنها باشم
🌿در وسط یک بیابان خشک و بی آب و علف حرکت می کردیم. کمی جلوتر چیزی را دیدم. روبروی ما یک میز قرار داشت که یک نفر پشت میز نشسته بود. آهسته آهسته به میز نزدیک شدیم.
🌳به اطراف نگاه کردم سمت چپ من در دوردست ها چیزی شبیه سراب دیده می شد. اما آنچه می دیدم سراب نبود،شعله های آتش بود.
حرارتش را از دور احساس میکردم.
🍀به سمت راست خیره شدم در دوردستها یک باغ بزرگ و زیبا چیزی شبیه جنگل های شمال ایران پیدا بود نسیم خنکی از آن سو احساس میکردم.
🌱 به شخص پشت میز سلام کردم با ادب جواب داد.
منتظر بودم می خواستم ببینم چه کار دارد.
🌳 آن دو جوان که در کنار من بودند عکس العملی نشان ندادند.
اما همان جوان پشت میز، یک کتاب بزرگ و قطور را در مقابل من قرار داد و به آن کتاب اشاره کرد و گفت:
کتاب خودت هست بخوان امروز برای حسابرسی،هم اینکه خودت آن را ببینی کافی است.
🎍 چقدر این جمله آشنا بود.در یکی از جلسات قرآن استاد ما این آیه را اشاره کرده بود: "اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا"
🌲نگاهی به اطراف کردم و کتاب را باز کردم:
☘بالای سمت چپ صفحه اول
با خط درشت نوشته شده بود:
۱۳ سال و ۶ ماه و ۴ روز
🔆از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟ گفت سن بلوغ شما است.
شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدید.
🌿در ذهنم بود که این تاریخ یک سال از ۱۵ سال قمری کمتر است، اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت: نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم.
🌱 قبل از آن و در صفحه سمت راست اعمال خوب زیادی نوشته شده بود:
از سفر زیارتی مشهد تا نمازهای اول وقت و هیئت و احترام به والدین و...
🌿پرسیدم: اینها چیست؟
گفت اینها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام داده ای. همه این کارهای خوب برایت حفظ شده است.
🌴 قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم،جوان پشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت نمازهایت خوب و مورد قبول است،برای همین وارد بقیه اعمال می شویم.
🌳 یاد حدیثی افتادم که پیامبر فرمودند: نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد نماز های پنجگانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا می رود نماز های پنجگانه است و نخستین چیزی که درباره آن از امتم حسابرسی می شود نماز های پنجگانه میباشد.
☘من قبل از بلوغ نمازم را شروع کرده بودم و با تشویق های پدر و مادرم همیشه در مسجد حضور داشتم.کمتر روزی پیش میآمد که نماز صبحم قضا شود.
🌵اگر یک روز خدای نکرده نماز صبحم قضا میشد تا شب خیلی ناراحت و افسرده بودم. این اهمیت به نماز را از بچگی آموخته بودم و خدا را شکر همیشه اهمیت می دادم.
🌿 وقتی آن ملک؛ یعنی جوان پشت میز به عنوان اولین مطلب اینگونه به نماز اهمیت داد و بعد به سراغ بقیه رفت، یاد حدیثی افتادم که معصومین علیه السلام فرمودند:
🪴 اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است.اگر نماز قبول شود بقیه اعمال قبول می شود و اگر نماز رد شود...
🌾خوشحال شدم به صفحه اول کتاب نگاه کردم، از همان روز بلوغ تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچکترین کارها حتی ذره ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند.
تازه فهمیدم که فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره یعنی چی!
🍃هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم آنها جدی جدی نوشته بودند.
ادامه دارد..
#کتاب
🌻🌻
#فرزندپروری
💭✍ اگه دنبال ساختن یه رابطه ایدهآل و یه رفاقت موندگار با بچهت میگردی، خیلی دنبال خریدن اسباب بازیهای گرون قیمت و تفریحات خاص و لاکچری نباش!
📌 بهجاش از امروز یه وقتی بذار و تو اوقات کنار هم بودنتون...
🔶فرصت شد، یه زمانهایی با هم بزنید بیرون و پایه کارهای پرهیجانش باش.
🔷تا میتونی و بلدی، براش از داستانهای واقعی تعریف کن.
🔶وقتی داره از علائقش حرف میزنه، با ذوق و شوق بهش گوش کن و واکنش نشون بده.
🔷بازی مخصوص خودتون رو درست کنید، چیزای دوتایی خاطرهانگیز.
🔶از احساساتت بهش بگو، گفتن از حس و حال و هیجانها به تقویت هوش هیجانیش کمک میکنه.
🔷یه وقتهایی دوتایی با هم تازهها رو امتحان کنید. از غذای تازه بگیر، تا رفتن به جاهای جدید و ناشناخته.
🔶یه الگوی ورزشی بذارید جلوتون (مثلا از تلویزیون، گوشی، لپ تاپ) و با هم حرکات ورزشی رو تمرین کنید.
🔷یه قلم کاغذ و کلی مداد رنگی بذارید جلوی چشمتون، دوتایی شروع کنید به کشیدن و یه اثر هنری دو نفره خلق کنید.
🔶بابهانه و بیبهانه و به طرز زیرپوستی و غیرمشروط بهش توجه کن، بغلش کن، ماچش کن و بگو که چقدر دوستش داری...
🔷به آلبوم عکسها و خاطراتتون زیاد سر بزنید.
🔶حالا که رفتی سراغ عکسها، از داستانهای گذشته براش بگو، از اینکه پشت هر عکس چه خاطره خوبی خوابیده (غیبت نکنیدا، از خوبیها بگید، تو ذهن بچه حک میشه).
🔷درباره زمانی که بچهتر بود باهاش صحبت کن و از بچگیهاش بگو.
🔶پایه خرابکاریهای غیرآسیبزاش باش و بذار کنارت امنیت داشته باشه (مثلا دستش خورد و آب ریخت زمین، سرش داد نزن، رفتار درست رو نشونش بده).
🔷واسه هر نیازش، حساس، در دسترس و فوری پاسخگو باش که حس نکنه تنهاست، طرد شده یا تو دنیا نمیشه به کسی تکیه کرد.
🔶نترسونش، تهدید به ترکش نکن، اضطراب و ترس شدید به جونش ننداز، "بزرگ میشه یادش نمیره، بلکه تبدیل به نوع دیگهای از ترس و اضطرابها" میشه.
🔷بذار خودش کارهاش رو بکنه، حتی اگه خرابکاری میکنه. تا زمانی که آسیب جدی به خودش نزده، ولش کن بذار بره جلو و هربار که خرابکاری کرد و هیجاناتش اومد بالا آغوشت رو باز کن بپره تو اون نقطه امن زندگی...
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
💚 می گویند هر وقت خواستی پارچهای بخری؛ آنرا در دستت مچاله كن و بعد رهايش كن،اگر چروك برنداشت، جنس خوبی دارد.
آدمها، نیز همينطورند!!آدمهايی كه بر اثر فشارها، و مشكلات، اخلاق، و رفتارشان عوض میشود، و «چروك» بر میدارند!!
اينها جنس خوبی ندارند، و برای رفاقت، معاشرت، مشارکت، ازدواج و اعطای مسئولیت به ایشان،به هیچ وجه «گزینهٔ مناسبی» نخواهند بود.
💚
💚
╾────┄┈•𖢻•┈┄────╼
📌 تا بهحال با یک قربانیِ #جنگ_شناختی روبرو شدهاید؟!
👈 چنین افرادی معمولا اینگونه فکر میکنند:
🔸 در همهی انتخاباتهای ایران تقلّب صورت میگیرد!
🔹 مسئولین میخواهند اینترنت را ببندند!
🔸 ایران، جهنّم است و خارج، بهشت!
🔹 همهی انتخاباتهای کشور، نمادین است و افراد از قبل انتخاب شدهاند!
🔸 صداوسیما همهچیز را سانسور میکند!
🔹 هر چیزی که رسانههای داخلی میگویند، دروغ است و هرچه رسانههای بیگانه میگویند درست است!
🔸 همهی مسئولین دزدند!
🔹 اسلام با تمام لذّتها مخالف است!
🔸 #شبکه_ملی_اطلاعات نباید راهاندازی شود، چون ارتباطمان با دنیا قطع میگردد!
🔹 باید سیاست را از دین جدا نمود!
🔸 برای پیشرفت و زندگی بهتر، باید به خارج ازکشور مهاجرت کرد!
🔹 این نظام دیکتاتوری است!
و ـ ـ ـ
⚠️ یکی از ثمرات سلطهی چندسال اخیر دشمن بر فضای مجازیِ کشور به وسیلهی پیامرسانهایی مثل #اینستاگرام و واتساپ، تغییر نگرش افراد و دست بردن در #شناخت مردم نسبت به محیط اطرافشان و ایجاد این نگرشهایِ ریشهدار در #اذهان عمومی و تولید افرادی شکّاک، خودکمبین، ناامید و گاردگرفته است!!
💡 و این، همان تعریف #جنگ_شناختی است که ما در آن به طور فاجعهباری آسیبپذیر هستیم و ثمرات این آسیب، کاملا عیان میباشد
#جریان_تحریف
#جنگ_شناختی
#جنگ_ترکیبی