eitaa logo
روابط عمومیECI
1.9هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
316 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی کلیه برنامه ها ،طرح ها و فعالیت های فرهنگی،قرآنی،آموزشی،سیاسی،بصیرتی،مسابقات و ..ایجاد شده است. ارسال آثار و پاسخ مسابقات: @ecimosabeghat ارتباط بامدیران کانال @modir120 @Salamhaki
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | ‌🔻همسر شهید محمد جعفر سعیدی نقل می کند که در یکی از روزها با شهید نشسته بودیم که یک خاطره بسیار زیبا برایم نقل کرد و گویا می خواست که مرا نیز آماده کند که در شهادتم صبر و حوصله داشته باشم . 🔅 او گفت در یکی از جبهه‌ها جوانی خوش سیما بنام شهید حر خسروی که از بندر گناوه اعزام شده بود را دیدم به او گفتم: که آقای خسروی شما خوب است سری به گناوه بزنید و با پدر و مادر خود ملاقاتی داشته باشید و بعدا بیایید جبهه که ایشان در جواب می گوید من دلم نمی خواهد به پشت جبهه بروم . 📍می خواهم مثل شهید کربلا حر باشم و تا می توانم لشکر امام حسین (ع) را یاری نمایم و این خاطره ای بود که شهید محمد جعفر سعیدی از شهید حر خسروی برایم گفت. ✍🏻 روای :همسر شهید @ravabeteci
🔰 | 🔻 روح الله پس از گرفتن رضایت پدر و مادر و همسرش، لحظه وداع وقتی دید حنانه دختر یک و نیم ماهه اش گریه می کند، حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد. 🔅 بعدها در سوریه گفته بود: وقتی صدای گریه حنانه را شنیدم یک لحظه می خواستم برگردم اما اگر لحظه خداحافظی، یک لحظه برمی گشتم شاید نظرم عوض می شد... ! 📍شما بودین از این دردونه می گذشتین؟؟؟؟ ➕ @ravabeteci
🔰 | 🔻مادر شهید: بار آخري که با هم صحبت کردیم،باز همان حرف‌ها را تکرار کرد. گفت: مامان، حلالم کن. دعا کن شهید بشم. من هم با همان جمله تکراری جوابش را دادم و گفتم:برای شهادت، اول نیتت را خالص کن. 📌این‌بار گفت: مامان، بـه خدا نیتم خالصِ خالصه. ذره‌اۍ ناخالصي توش نیست. این را که شنیدم، به‌اش گفتم: پس شهید مي‌شوۍ. 🔅 آن‌قدر از شنیدن این حرف خوشحال شد که از پشت خط، صدای جیغ‌هایش مي‌آمد. باز هم ادامه داد و گفت: پس دعا کن بدنم هم مانند شهداي کربلا تکه‌تکه شود. از این خواسته‌اش جا خوردم و گفتم: محمدرضا! این دعا از من برنمي‌آید. شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری🌷 @ravabeteci
🔰 | 🔻هیچ منیتی در نفس‌اش نداشت.رشید قبل از ازدواج، به عضویت سپاه در آمده بود و در رشته های مختلف غواصی، چتر بازی، دریانوردی، دوره‌های تخصصی ویژه‌ای گذراند و همزمان تا مرحله کارشناسی ادامه تحصیل داد، ادامه خدمت در سپاه پاسداران باعث ارتقاء درجه ایشان تا سرهنگی گردید. ما هیچگونه اطلاعی از فعالیت ها و درجه او در سپاه نداشتیم و هر موقع از او سوال میکردیم که در سپاه چه کار میکنی میگفت: به کار نظافت جارو و تمیز کردن پادگان مشغولم. شهید عبدالرشید رشوند🌷 ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄ @ravabeteci ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
🔰 | 🌟آقاسیدجلال هیچ وقت با صدای بلند با من صحبت نمی کرد.بسیار مهمان نواز بود. همیشه وقتی مهمان داشتیم صدام می کرد تا زودتر بیام سر سفره و تا نمی امدم غذاش را شروع نمی کرد.وقتی مهمان ها می رفتند حتما از من بابت پذیرایی تشکر و قدردانی می کرد، مخصوصا اگر همکارانش مهمانمان بودند تشکر ویژه می کرد و حتی دستم را می بوسید. 💠اگر از سر کار بر می گشت و به هر دلیلی غذا حاضر نبود هیچ وقت سرزنش نمی کرد و با صبوری تمام منتظر می شد تا غذا را اماده کنم. هر وقت به مهمانی می رفتیم با برادراش و خواهرزاده هاش بازی می کرد و کشتی می گرفت و بچه ها را وادار به کشتی می کرد و داوری می کرد یا هر وقت مهمان داشتیم بازی دست جمعی برگزار می کرد... 🔆همسرم شایسته شهادت بود و خوشحالم به آرزوش رسید و من در لحظه لحظه زندگیم حضور سید رو حس می کنم و هنوز برای هر کاری در خلوتم باهاش مشورت می کنم. 💬راوی:همسر شهید 🌷شهید_سیدجلال_حبیب_الله_پور 🌷 ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄ @ravabeteci ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
🔰 | 🔻 شهید به غیبت حساس بود یک روزبا دوستان مشغول صحبت از هر دری بودیم که یکی از دوستان از سیدرضا اجازه خواست تا مطلبی را بگوید. آن دوست ما قبل از صحبتش نگاهی به اطراف انداخت و تا رفت صحبتش را شروع کند، سید رضا مانعش شد و گفت: نمیخواهد بگویی... 🔆همه تعجب کرده بودیم. لحظاتی بعد دوستمان از سید رضا پرسید: چرانگویم؟ سیدرضا لبخندی زد و گفت: قبل از صحبتت به اطراف نگاه کردی، حدس زدم بخواهی غیبت کسی را بکنی! برای همین گفتم جلوی غیبتت را بگیرم.همیشه به غیبت حساس بود و به هر طریقی که می توانست مانع غیبت میشد. 📚منبع:کتاب طاهر خانطومان 🌷شهید سید رضا طاهر🌷 ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄ @ravabeteci ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
🔰 | 🔻توجه کردن به یتیمان از شاخصه های اخلاقی شهید بود. با وجود حقوق پایین خود و تمام مشکلات که وجود داشت، سرپرستی یک یتیم را قبول کرده بود و این در حالی بود که هیچ کس از این قضیه با خبر نبود . اخلاص در عمل و حساس بودن به حفظ بیت المال دیگر شاخصه های اخلاقی شهید عطری بود . همسر شهید عطری می‌گوید، روحیه توکل اخلاق و شجاعت شهید آن چنان زیاد بود که، اگر شهید نمیشد باید تعجب می ‌کردیم . در توصیه ای فرموده بود؛ از همسر بزرگوارم میخواهم که فرزندانم را همچون من مطیع رهبر عزیزمان پرورش دهد؛ زیرا آقا مایه افتخار و مباهات ما مسلمانان و همه مظلومان عالم است.... 🌷 شهیدمدافع حرم محمدحسین عطری 🌷 ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄ @ravabeteci ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
✍ طرحِ جالبِ یک شهید در خانه برای ترک گناه یه صندوق🗳 درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودنِ دروغ و غیبت گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد. عهد بستند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه، اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق ... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن. طرح خیلی جالبی بود، باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناه‌ها دور کنن؛ اگه هم موردی بود، به هم تذکر می‌دادند. 🌷خاطره ای از زندگی 📚 منبع: کتاب وقت قنوت، صفحه ١۴۵ http://eitaa.com/ravabeteci
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی شهید بهروز مردای ساعاتی قبل از شهادت درشلمچه باور دارید این جملات مربوط به ۴۰ سال پیش باشد؟ ‌‌‍‌ 🌻
‍ تا حالا اسم جوانمرد‌قصاب رو شنیدید؟ ✅ متن زیر رو در موردش بخونید 👇👇👇 🔸این جوانمرد، همیشه با و‌ضو بود. ✍می گفتند : عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه......!! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. 🔹اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ 🔸کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت، را دو برابر پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. 🔹گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری. 🔸گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.» عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست.....!! 🔹این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با 12 گلوله به شهادت رسید. 🌹شهید‌عبدالحسین‌کیانی همان‌ جوانمرد قصاب‌ است! 🌻🌻
🔰🔰‏احتمالا تصویر این شهید بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم؛ شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا.... «شهید ‎سیف‌الله شیعه‌زاده» از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانواده‌ای ندارد. کم سخن می‌گفت و ‏با سن کم بیسیم‌چی بودن را قبول کرده بود. سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از به شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کدهای بیسیم، سینه و شکمش را شکافتند ولی چیزی نصیب آن‌ها نشد. 🌻🌻 @