#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 به فدای مولایی که خود را «بدهکار» نوکرانش میداند...
اباهاشم جعفری گوید:
به امام حسن عسکری علیهالسلام از نیاز مالی شکایت کردم. حضرت با تازیانهاش خطی بر قسمتی از زمین کشید و از آن جا شِمش طلایی بیرون کشید که حدود پانصد دینار، قیمت داشت؛ سپس آن حضرت رو به من نمود و فرمود:
خُذْهَا یَا أَبَا هَاشِمٍ وَ أَعْذِرْنَا
🔻ای اباهاشم! این را بگیر و (به جهت اینکه دیر، به نیاز تو رسیدیم تا تو خود از ما طلب کردی) عذر ما رو بپذیر!
📚الارشاد، ص۳۲۲.
📚الکافی ج۱ ص۵۰۷.
📚المناقب،ابن شهرآشوب،ج۴ ص۴۳۱.
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 خجالت نکش! هر چه میخواهی، از ما بخواه! که به مقصودت میرسی انشاءالله ...
اباهاشم جعفری گوید:
شَکَوْتُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ علیهالسلام ضِیقَ الْحَبْسِ وَ کَتَلَ الْقَیْدِ
🔻به امام حسن عسکری علیهالسّلام از سختی زندان و ناراحتی غل و زنجیر شکایت کردم!
📜 آن حضرت در جواب من نوشت:
أَنْتَ تُصَلِّی الْیَوْمَ الظُّهْرَ فِی مَنْزِلِکَ
🔻تو نماز ظهر را امروز در منزل خود خواهی خواند!
موقع ظهر مرا از زندان خارج نمودند و نماز ظهر را در منزل خود خواندم.
وضع مالی من خوب نبود و تصمیم داشتم در نامه ای که نوشته بودم تقاضای کمکی بکنم ولی خجالت کشیدم.
وقتی به منزل رسیدم، امام علیه السّلام برایم صد دینار فرستاد و نوشته است:
إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَلَا تَسْتَحْیِ وَ لَا تَحْتَشِمْ وَ اطْلُبْهَا فَإِنَّکَ تَرَی مَا تُحِبُّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
🔻هر گاه احتیاجی داشتی خجالت نکش و درخواست خود را از ما طلب کن! آنچه مایلی به تو داده خواهد شد انشاءالله.
📚المناقب،ابنشهرآشوب، ج ۴ ص ۴۳۲
📚الکافی ج ۱ ص ۵۰۸
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 به فدای آقایی که از «تشنگی» نوکرانش هم با خبر است ...
شخصی به نام «ابوالعباس» گوید:
خدمت إمام حسن عسکری علیهالسّلام بودم که تشنه شدم ولی نخواستم به واسطه تقاضای آب از فرمایش آن حضرت محروم شوم و بر تشنگی صبر کردم.
إمام علیهالسلام مشغول صحبت بود؛ اما سخن خود را قطع کرده و فرمود:
یَا غُلَامُ إسْقِ أَبَا الْعَبَّاسِ مَاءً
🔻ایغلام! به ابو العباس آب بده.
📚المناقب،ج۴ ص۴۳۹