هدایت شده از روابط عمومی پلیس
دیدار حجت الاسلام والمسلمین ادیانی ریاست محترم سازمان عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با حضرت آیتالله رسول فلاحتی نماینده ولی فقیه در استان گیلان
نماینده محترم ولی فقیه در فراجا در حاشیه برگزاری مراسم شهدای هفتم تیر ماه و گرامیداشت سالروز شهادت شهید بهشتی و یاران باوفایش با حضرت آیتالله رسول فلاحتی(نماینده ولی فقیه در استان گیلان) دیدار و گفتگو کرد.
حجت الاسلام ادیانی در این دیدار ضمن عرض تبریک ایام دهه امامت و ولایت ،عید قربان و عید غدیر خم گفت؛ثواب زیارت مومن بسیار است.
وی در ادامه خطاب به آیت الله فلاحتی گفت؛از موضع انقلابی جنابعالی تشکر می کنم و انشاالله که همه ما انقلابی بمانیم.
نماینده ولی فقیه در فراجا ضمن بیان اينکه مجموعه انتظامی افتخار می کند که تحت هدایت ها و رهنمود های رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی معظم کل قوا ، مشغول خدمت به نظام مقدس اسلامی است اشاره کرد؛ گاهی اوقات مجموعه انتظامی بیشتر از سایر ارگان ها می تواند مردم را پای کار بیاورد.
آیت الله فلاحتی نیز ضمن خوش آمد گویی و تشریف فرمایی حجت الاسلام والمسلمین ادیانی به استان گیلان وحدت میان نیروهای مسلح را قابل تقدیر دانست و گفت؛ رابطه و تعامل نزدیکی با نیروی انتظامی داریم.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین اظهارات فردی که توسط انتظامات مسجد مکی بازداشت شده بود
🔹آنها تهدید کردند اگر اعتراف نکنم مرا تکهتکه میکنند.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_بیست_و_هشتم
💠 تا بیمارستان به جای او هزار بار مُردم و زنده شدم تا بدن نیمهجانش را به اتاق عمل بردند و تازه دیدم بیمارستان #روضه مجسم شده است.جنازه مردم روی زمین مانده و گریه کودکان زخمی و مادرانشان دل سنگ را آب میکرد.
چشمم به اشک مردم بود ودر گوشم صدای سعد میآمد که به بهانه رهایی مردم #سوریه مستانه نعره میزد:«بالرّوح، بالدّم، لبیک سوریه!»و حالا مردم سوریه تنها قربانیان این بدمستی سعد و همپیالههایش بودند.
💠 کنار راهروی بیمارستان روی زمین کِز کرده بودم ومیترسیدم مصطفی مظلومانه #شهید شود که فقط بیصدا گریه میکردم.
ابوالفضل بالای سرم تکیه به دیوار زده وچشمان زیبایش از حال و روز مردم رنگ #خون شده بود که به سمتش چرخیدم و باگریه پرسیدم:«زنده میمونه؟»
💠 از تب بیتابیام حس میکرد دلم برای مصطفی با چه ضربانی میتپد که کنارم روی زمین نشست و به جای پاسخ، پرسید:«چیکارهاس؟»
تمام استخوانهایم از ترس وغم میلرزید که بیشتر در خودم فرو رفتم و زیرلب گفتم:«تو #داریا پارچه فروشه، با جوونای شیعه از حرم #حضرت_سکینه(علیهاالسلام) دفاع میکردن!»
💠 از درخشش چشمانش فهمیدم حس دفاع از #حرم به کام دلش شیرین آمده و پرسیدم:«تو برا چی اومدی اینجا؟»
طوری نگاهم میکرد که انگار هنوز عطش دو سال ندیدن خواهرش فروکش نکرده و همچنان تشنه چشمانم بود که تنها پلکی زد و پاسخ داد:«برا همون کاری که سعد ادعاش رو میکرد!»
💠 لبخندی عصبی لبهایش را گشود، طوری که دندانهایش درخشید و در برابر حیرت نگاهم با همان لحن نمکین طعنه زد:«عین آمریکا و اسرائیل و عربستان و ترکیه، این بنده خداها همهشون میخوان کنار مردم سوریه مبارزه کنن! این #تکفیریهام که میبینی با خمپاره و انتحاری افتادن به جون زن و بچههای سوریه، معارضین صلحجو هستن!!!»
و دیگر این حجم غم در سینهاش جا نمیشد که رنگ لبخند از لبش رفت و غریبانه شهادت داد:«سعد ادعا میکرد میخواد کنار مردم سوریه مبارزه کنه، ولی ما اومدیم تا واقعاً کنار مردم سوریه جلو این حرومزادهها #مقاومت کنیم!»
💠 و نمیدانست دلِ تنها رها کردن مصطفی را ندارم که بلیطم را از جیبش درآورد، نگاهی به ساعت پروازم کرد و آواری روی سرش خراب شد که دوباره نبودنم را به رخم کشید:«چقدر دنبالت گشتم زینب!»
از #حسرت صدایش دلم لرزید، حس میکردم در این مدتِ بیخبری از خانواده، خبر خوبی برایم ندارد و خواستم پی حرفش را بگیرم که نگاه برّاق و تیزش به چشمم سیلی زد.
💠 خودش بود،با همان آتشی که از چشمان سیاهش شعله میکشید و حالا با لباس سفید پرستاری در این راهرو میچرخید که شیشه وحشتم درگلوشکست.
نگاهش به صورتم خیره ماند ومن وحشتزده به پهلوی ابوالفضل کوبیدم:«این باتکفیریهاس!»از جیغم همه چرخیدند و بسمه مثل اسفند روی آتش میجنبید بلکه راه فراری پیدا کند ونفهمیدم ابوالفضل با چه سرعتی از کنارم پرید.
💠 دست بسمه از زیر روپوش به سمت کمرش رفت ونمیدانستم میخواهد چه کند که ابوالفضل هردو دستش را از پشت غلاف کرد.
مچ دستانش بین انگشتان برادرم قفل شده بود و مثل حیوانی زوزه میکشید،ابوالفضل فریاد میزد تا کسی برای کمک بیاید و من از ترس به زمین چسبیده بودم.
💠 مردم به هر سمتی فرار میکردند و دو مرد نظامی طول راهرو را به طرف ما میدویدند. دستانش همچنان از پشت در دستان ابوالفضل مانده بود، یکی روپوشش را از تنش بیرون کشید و دیدم روی پیراهن قرمزش کمربند انفجاری به خودش بسته که تنم لرزید.
ابوالفضل نهیب زد کسی به کمربند دست نزند، دستانش را به دست مرد دیگری سپرد و خودش مقابل بسمه روی زمین زانو زد.
💠 فریاد میزد تا همه از بسمه فاصله بگیرند و من میترسیدم این کمربند در صورت برادرم منفجر شود که با گریه التماسش میکردم عقب بیاید و او به قصد باز کردن کمربند،دستش را به سمت کمر بسمه برد.
با دستانم چشمانم را گرفته واز اضطراب پَرپَر شدن برادرم ضجه میزدم تا لحظهای که گرمای دستش را روی صورتم حس کردم.
💠 با کف دستانش دوطرف صورتم را گرفت، با انگشتانش اشکهایم را پاک کرد و با نرمی لحنش نازم را کشید:«برا من گریه میکنی یا برا این پسره که اسکورتت میکرد؟»
چشمانش با شیطنت به رویم میخندید، میدیدصورتم از ترس میلرزد و میخواست ترسم تمام شود که دوباره سر به سر حال خرابم گذاشت:«ببینم گِل دل تو رو با پسر #سوری برداشتن؟#ایران پسر قحطه؟»
💠 با نگاه خیسم دنبال بسمه گشتم ودیدم همان دو مرد نظامی او را درانتهای راهرو میبرند. همچنان صورتم را نوازش میکرد تا آرامم کند و من دیگر از چشمانش شرم میکردم که حرف را به جایی دیگر کشیدم:«چرا دنبالم میگشتی؟»
#ادامه_دارد
#قسمت_بیست_و_هشتم
#دمشق_شهرِ_عشق
#تولیدی_عس_زنجان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🕌وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ(2) هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.
❇️مقام معظم رهبری(مدظله العالی):
گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست.
🌴کاش منهم یک حسن یک قورزایی یک شهید .....
مرزبان خوب ایران ،آفرین بر همتت
شرمگین افتاده غیرت پیش پای غیرتت
ای بلندای شرف ای سرو ناز بی بدیل
در جهان دردانه شد جاه و جلال و شوکتت
در دفاع از خاک پاک کشور ایران عزیز
شد شرافت شهرتت ،شهد شهادت شربتت
در مصاف دشمنان نام بلندت شد چنان
تا شود خوبان عالم وامدار نیتت
جوهر تاریخ در بوم جهان با افتخار
در شجاعت شیر ،شیران می نویسد شهرتت
ای حسن ،ای قورزایی عزیز ای با شرف
عرشیان در جستجوی کیمیای عزتت
✍احمد خوانسالار
#شهیدانه
#حسن_قورزایی
#لحظاتی_با_شهداء
#گرامی_باد_یاد_وخاطره_شهید_مرزبانی
#تولید_ع_س_فارس_شهرستان_جهرم
✅کانال روابط عمومی پلیس
┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄
🆔@PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ دندانشکن پژوهشگر فناوری اطلاعات به مجری ضد ایرانی اینترنشنال:
🔺اَپها و شرکتهای خارجی علاقمند هستند که به اطلاعات وسیع مردم ایران با هدف تجاری، سیاسی، جاسوسی و تحقیقاتی دسترسی پیدا کنند.
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢مراسم اولین سالگرد شهادت شهید مدافع وطن ابوالفضل هیبتی
🔹زمان: پنجشنبه 8 تیر ماه 1402- ساعت: 15:30 الی 16:30
🔹مکان: استان چهارمحال بختیاری- شهرستان فارسان- حسینیه بیت العباس شهر گوجان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
روز عرفه، روز است که در آن درهای رحمت الهی باز بوده و خداوند عطای خود را بر مردم گسترانیده.
📙امام سجاد علیه السلام
#روز_عرفه
#جهاد_تبیین
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_خراسان_رضوی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢خدمت به زائران اربعین حسینی از خصوصيات بندگان برگزیده خداست
#خدمت_به_زائرین
#پلیس_خدمتگزار
#اربعین۱۴۰۲
#عس_استان_خوزستان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
25.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 در کنار یادگاران شهدای مبارزه با مواد مخدر
#پلیس_مقتدر
#پلیس_خدمتگزار
#پلیس_قاطع_امنیت_ملی
#عس_سیستان_و_بلوچستان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
💢مراسم رونمایی از کتاب شهدای حادثه گورناک با حضور هئیت رئيسه انتظامی استان
🔸در حاشیه مراسم تجلیل از خانواده های معظم شهداء، جانبازان و ایثارگران عرصه مبارزه با مواد مخدر انتظامی استان، با حضور فرمانده انتظامی و رئیس عقیدتی سیاسی انتظامی استان از کتاب شهدای حادثه گورناک رونمایی شد.
🔸 گفتنی است در سال 1378، 36 نفر از ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر استان در عملیاتی در راه مبارزه و مقابله با این بلای خانمان سوز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
#پلیس_خدمتگزار
#پلیس_قاطع_امنیت_ملی
#عس_سیستان_و_بلوچستان