eitaa logo
روابط عمومی پلیس نیشابور
1هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
26 فایل
💠﷽💠 🇮🇷كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ🇮🇷 . 👈کانال روابط عمومی پلیس نیشابور . 👈مرجع رسمی اخبار انتظامی، پلیسی و اجتماعی . 👈باما اخبار را بروز، سریع و دقیق دریافت کنید! . 👈وبسايت خبری فراجا: news.police.ir . 👈ارتباط با پلیس: @sardarmz
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 موش و شتر 🔰موشی افسار شتر بزرگی را محکم در دست گرفته بود و با عجله جلو می‌رفت. 🔸شتر هم با آن قد و قامت بلندش آرام و بی‌صدا پشت سر موش حرکت می‌کرد. انگار می‌خواست به این موش کوچک فرصت دهد تا خودش به اشتباهش پی ببرد. 🔹شترچند ساعتی پشت سر موش حرکت کرد تا به رودخانه بزرگی رسیدند. 🔸 آب رودخانه با شدت به سنگ‌ها می‌خورد و صدای بلندی ایجاد می‌کرد. 🔹موش ایستاد و رو به شتر کرد و گفت: این رودخانه خیلی عمیقه! نمی‌تونیم از اینجا رد بشیم! 🔸شتر با خونسردی پایش را توی آب گذاشت و گفت: نه بابا! آبش که تا زانومه! خیلی هم کمه. 🔹موش نگاهی به شتر کرد و گفت: آخه قد من که به زانوی تو نمی‌رسه! 🔸شتر خندید و گفت: برو همراه کسی بشو که قد و اندازه خودته. شاید اون باهات همراه و هم‌نظر باشه. 📎 📎 📎 📎
💢ترک دنیا 🔰نادرشاه با دو هزار نفر به حوالی نجف رسید، دستور داد لشکریان خارج شهر چادر بزنن، ولی سربازان گروه گروه وارد شهر شده و مردم را اذیت می‌کردند. 🔸اهالی نجف پیش سید هاشم خارکن رفتند و از وضعیت شکایت کردند، سید سوار الاغش شد و به سوی شاه حرکت کرد، همچنان سواره با الاغ بر شاه وارد شد. 🔹شاه به احترام سید ایستاد و جایش را به او داد، بعد اعتراض سید دستور داد کسی حق ندارد اهالی نجف را اذیت کند. 🔸بعد رو به سربازی کرد و گفت: کیسه طلا به سید بدهید، سید عصای خود را به کیسه زد و گفت: اگراین طلا برای من است که من از این چیزها بی نیازم، چون مخارج یک روزم را دارم. 🔹اما اگر برای الاغ من است که او از من بی نیازتر است، چون غذای او طلا و نقره نیست، کاه و یونجه می‌خورد که خودم به او میدهم. 🔸شاه لبخندی زد و گفت: چه قدر این سید ترک دنیا کرده. 🔹سید چوب دستی را بالا گرفت و گفت: کار تو بزرگ تر و زاهدانه تر است چون تو ترک آخرت جاودانه را کرده‌ای ولی من ترک دنیای فانی را کرده‌ام. 📎 📎 📎 📎 🇮🇷روابط عمومی پلیس شهرستان نیشابور🇮🇷 ⬇️ به ما بپیوندید👇 🛃➡️ @ravabetomomi_neyshabour