دل شعر مقاومت گفته اندر این زمان اعجاز نیست سِن نماد است اندر آن اغماض نیست گر که عمری سر رسد خواهی گریست زین تکاپو در جهان هوچی گریست اندکی غم در دلم افتاده است پس چرا این اتفاق افتاده است جِنُ و اِنسُ این جهان اسباب چیست. برد منهای شکست از آن کیست. جنگ ،جنگ قدرت است اندر جهان این نزاع ها بوده است اندر زمان وای بر من در زمان سِیری زدم گویی انگار بر خودم سیلی زدم نظم را در این زمانه یافتم بهر افشای نظام من تافتم صبر ایوب،عمرنوح،شور حسین کرده اند نجوای خود با شور و شین این جماعت بهر قرآن می روند. سوی دشمن چون سلیمان می روند عمر هر یک گررسد برشست و سه می شوند بهر شهادت وسوسه میثم تمار دوران گشته اند. خود نهال دار خود را کاشته اند دشمنِ احمق کجا را دیده است عمر قاسم شست و سه رسیده است شد رئیسی طول عمرش شست و سه ای یهودی باز تو گشتی وسو سه اسماعیل را کرده قربانی یهود نصر ما هم شست و سه را دیده بود باز گویند سن ما آمار نیست این شهید راه حق سنوار نیست ای خدا قربانی ها را کن قبول کرده اند نجوا چو زهرای بتول چون پیامبر طول عمری داشته اند هر چه حق بود درزمین ها کاشته اند #مقاومت #فلسطین #پیروزی عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی شهرستان میاندورود