5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻ما این راه را تمام می کنیم✌️🇱🇧
🔻 اگر همــه کــشته شـــدیم، اگر همه
شهیــــد شـدیم، اگر خـــانه هایمــان
بر ســـرمـــان خــــراب شـــــد، گــزینــــه
مقاومت اسلامی را رها نمی کنیم.
«رهبر شهید حضرت آیة الله سید حسن نصرالله»
#شهید_سید_حسن_نصرالله #سید_المقاومه #سید_حسن_نصرالله #لبنان #حزب_الله #مقاومت #کلیپ
#تولید_محتوا_شرق_تهران
ما را به دوستان خود معرفی کنید 👇👇
💎#روابط_عمومی_انتظامی_شرق_تهران
•┈•••✾🍀🌼🍀✾•••┈•
🌐https://eitaa.com/ravabetomomishargh
🔻 زندگینامه و اقدامات شهید #سیدحسن_نصرالله در طول سه دهه خدمت به امت اسلامی #لبنان
#تولید_محتوا_شرق_تهران
ما را به دوستان خود معرفی کنید 👇👇
💎#روابط_عمومی_انتظامی_شرق_تهران
•┈•••✾🍀🌼🍀✾•••┈•
🌐https://eitaa.com/ravabetomomishargh
❤️خنده پیامبر(ص)
خداوند به آن فرشتگان فرمود: «تا او در بستر بیماری است، همان پاداش را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، مینوشتید، بنویسید، و بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برای او بنویسم».
روزی پیامبر(ص) به طرف آسمان نگاه میکردند و میخندیدند، شخصی به آن حضرت عرض کرد: چرا میخندید؟».
پیامبر فرمود: آری، به آسمان نگاه کردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند، تا پاداش عبادت شبانه روزی بندهی با ایمانی را که هر روز در محل نماز خود، به عبادت و نماز مشغول میشد، بنویسد.
اما او را در محل نماز خود نیافتند، بلکه در بستر بیماری یافتند، آنها به سوی آسمان بالا رفتند، و به خدا عرض کردند: ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان، به محل نماز او رفتیم، ولی او را در محل نمازش نیافتیم بلکه او در بستر بیماری آرمیده بود.
خداوند به آن فرشتگان فرمود: «تا او در بستر بیماری است، همان پاداش را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، مینوشتید، بنویسید، و بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برای او بنویسم»[١].
❌ پینوشت : [١]. فروع کافی، ج ۱، ص ۳۱ ـ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۸۳.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
💎#روابط_عمومی_انتظامی_شرق_تهران
•┈•••✾🍀🌼🍀✾•••┈•
🌐https://eitaa.com/ravabetomomishargh
🔴 هزار و یک حکایت حق مادر
حق مادر برتو آنست ڪه بدانے او حمل ڪردہ است تو را نہ ماہ طورے ڪہ هيچ ڪس حاضر نيست اين چنين ديگرے را حمل ڪند و بہ تو شيرہ جانش را خوراندہ است قسمے ڪہ هيچ ڪس ديگر حاضر نيست اينڪار را انجام دهد و با تمام وجود، با گوشش، چشمش، دستش، پايش، مويش، پوست بدنش و جميع اعضا و جوارحش تو را حمايت و مواظبت نمودہ است و اينڪار را از روے شوق و عشق انجام دادہ و رنج و درد و غم و گرفتارے دوران باردارے را بہ خاطر تو تحمل نمودہ است، تا وقتے ڪہ خداے متعال ترا از عالم رحم بہ عالم خارج انتقال داد.
پس اين مادر بود ڪہ حاضر بود گرسنہ بماند و تو سير باشے، برهنہ بماند و تو لباس داشتہ باشے، تشنہ بماند و تو سيراب باشے، در آفتاب بنشيند تا تو در سايہ او آرام استراحت ڪنے، ناراحتے را تحمل ڪند تا تو در نعمت و آسايش بہ زندگے ادامہ دادہ و رشد نمائے و در اثر نوازش او بہ خواب راحت و استراحت لذيذ دست يابے.
شڪم او خانہ تو و آغوش او گهوارہ تو و سينہ او سيراب ڪنندہ تو و خود او حافظ و نگهدارندہ تو بود؛ سردے و گرمے دنيا را تحمل ميكرد تا تو در آسايش و ناز و نعمت زندگے ڪنے.
پس شڪرگزار مادر باش بہ اندازہ اے ڪہ براے تو زحمت كشيدہ است؛ و نمے توانے از او قدردانے نمائے مگر بہ عنايت و توفيق خداوند متعال.
📚رساله حقوق امام سجاد(علیہ السلام)
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
💎#روابط_عمومی_انتظامی_شرق_تهران
•┈•••✾🍀🌼🍀✾•••┈•
🌐https://eitaa.com/ravabetomomishargh
📚نتیجه ی حکم به ناحق
دهقانی یک ظرف عسل برای فروش به شهر آورد. نگهبان دروازه ی شهر برای گرفتن راهداری جلوی او را گرفت و سر ظرف را باز کرد که ببیند چیست؛ ولی از شدت بد ذاتی آنقدر او را معطل کرد و سر ظرف را باز نگه داشت تا این که مگسهای زیادی از اطراف آمدند و روی عسل نشستند و عسل را از بین بردند، طوری که مشتری برای خریدن آن رغبت نمی کرد.
دهقان پیش قاضی رفت و شکایت کرد. قاضی گفت: تقصیر از راهداری نیست. بلکه تقصیر از مگسها است. هر کجا که مگسها را ببینی حق داری آنها را بکشی؟
دهقان از این قضاوت جاهلانه متعجب شد و گفت: این حکم را روی کاغذ بنویسید و به من بدهید. قاضی حکم قتل مگسها را نوشت و امضا کرد و به دهقان داد.
دهقان همین که نوشته را دریافت کرد و در جیب خود گذاشت، دید مگسی بر صورت قاضی نشسته است. فورأ یک سیلی محکم به صورت قاضی نواخت و مگس را کشت. قاضی با شدت غضب گفت: او را حبس کنید.
دهقان بی درنگ نوشته را از جیب خود در آورد و به قاضی نشان داد و گفت: حکمی است که خودتان امضا فرمودید.
📙هزار و یک حکایت خواندنی ۱ / ۱۹۸؛ به نقل از: هزار و یک حکایت / ۳۵۶.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
💎#روابط_عمومی_انتظامی_شرق_تهران
•┈•••✾🍀🌼🍀✾•••┈•
🌐https://eitaa.com/ravabetomomishargh
❤️ برخورد پسندیده امام مجتبی علیه السلام با همسایه یهودی
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
امام حسن مجتبی علیه السلام بسیار با گذشت و بزرگوار بود و از ستم دیگران چشم پوشی می کرد. بارها پیش می آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشایست دیگران، سبب تغییر رویه فرد خطاکار می شد. در همسایگی ایشان، خانواده ای یهودی می زیستند.
دیوار خانه یهودی، شکاف برداشته و نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ کرده بود. مرد یهودی از این ماجرا با خبر شد. روزی زن یهودی برای درخواست نیازی به خانه آن حضرت رفت و دید که شکاف دیوار سبب شده است که دیوار خانه امام نجس شود. بی درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت.
مرد یهودی نزد حضرت آمد و از سهل انگاری خود پوزش خواست و از اینکه امام، در این مدت سکوت کرده و چیزی نگفته بود، شرمنده شد.
امام برای اینکه او بیش تر شرمنده نشود، فرمود: «از جدم رسول خدا(ص) شنیدم که گفت به همسایه مهربانی کنید». یهودی با دیدن گذشت و برخورد پسندیده ایشان به خانه اش برگشت و دست زن و بچه اش را گرفت و نزد امام آمد و از ایشان خواست تا آنان را به دین اسلام درآورد.
منبع : شهیدی، محمد حسن، تحفة الواعظین، ج2، ص106
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
💎#روابط_عمومی_انتظامی_شرق_تهران
•┈•••✾🍀🌼🍀✾•••┈•
🌐https://eitaa.com/ravabetomomishargh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک روزنامه نگار غربی به نام رابرت فیسک، در دهه ۱۹۹۰ از سید حسن نصرالله خواست تا مفهوم شهادت را برای او و غربی ها توضیح دهد.