eitaa logo
روابط عمومی انتظامی زنجان
331 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
38 فایل
🔰﷽وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ شهادت یعنی،متفاوت به آخر برسیم و گرنه،مرگ پایان همه قصه‌هاست . ⚠️ امام خامنه‌ای: حوزه فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد ارتباط با ادمین کانال @Admin_R_O_E_Zanjan
مشاهده در ایتا
دانلود
طریقه ی خواندن نماز شب 👇 جمعا 11 رکعت به نام نافله ی شب ✅ ۸ رکعت مثل نماز صبح ✅ ۲ رکعت ( شفع) در رکعت اول بعد از حمد سوره ناس در رکعت دوم بعد از حمد سوره فلق ✅ ۱ رکعت ( وتر ) بعد از حمد ۳ مرتبه توحید یکبار فلق یكبار ناس ✓قنوت نماز وتر 👇 ✓دعا برای ۴٠ مومن ✓۷٠ مرتبه «استغفرالله ربی و اتوب الیه» ✓۳٠٠ مرتبه «الهی العفو» ✓۷ مرتبه «هذا مقام العائذ بک من النار» ✓ «رب اغفرلی و الرحمنی و تب علی انک انت التواب الغفور الرحیم»
✨ تحدیر (تند خوانی) قرآن کریم با حجم کم دانلود جزء اول ahlevela.ir/tahdir/Joze01.mp3 دانلود جزء دوم ahlevela.ir/tahdir/Joze02.mp3 دانلود جزء سوم ahlevela.ir/tahdir/Joze03.mp3 دانلود جزء چهارم ahlevela.ir/tahdir/Joze04.mp3 دانلود جزء پنجم ahlevela.ir/tahdir/Joze05.mp3 دانلود جزء ششم ahlevela.ir/tahdir/Joze06.mp3 دانلود جزء هفتم ahlevela.ir/tahdir/Joze07.mp3 دانلود جزء هشتم ahlevela.ir/tahdir/Joze08.mp3 دانلود جزء نهم ahlevela.ir/tahdir/Joze09.mp3 دانلود جزء دهم ahlevela.ir/tahdir/Joze10.mp3 دانلود جزء یازدهم ahlevela.ir/tahdir/Joze11.mp3 دانلود جزء دوازدهم ahlevela.ir/tahdir/Joze12.mp3 دانلود جزء سیزدهم ahlevela.ir/tahdir/Joze13.mp3 دانلود جزء چهاردهم ahlevela.ir/tahdir/Joze14.mp3 دانلود جزء پانزدهم ahlevela.ir/tahdir/Joze15.mp3 دانلود جزء شانزدهم ahlevela.ir/tahdir/Joze16.mp3 دانلود جزء هفدهم ahlevela.ir/tahdir/Joze17.mp3 دانلود جزء هجدهم ahlevela.ir/tahdir/Joze18.mp3 دانلود جزء نوزدهم ahlevela.ir/tahdir/Joze19.mp3 دانلود جزء بیستم ahlevela.ir/tahdir/Joze20.mp3 دانلود جزء بیست و یکم ahlevela.ir/tahdir/Joze21.mp3 دانلود جزء بیست و دوم ahlevela.ir/tahdir/Joze22.mp3 دانلود جزء بیست و سوم ahlevela.ir/tahdir/Joze23.mp3 دانلود جزء بیست و چهارم ahlevela.ir/tahdir/Joze24.mp3 دانلود جزء بیست و پنجم ahlevela.ir/tahdir/Joze25.mp3 دانلود جزء بیست و ششم ahlevela.ir/tahdir/Joze26.mp3 دانلود جزء بیست و هفتم ahlevela.ir/tahdir/Joze27.mp3 دانلود جزء بیست و هشتم ahlevela.ir/tahdir/Joze28.mp3 دانلود جزء بیست و نهم ahlevela.ir/tahdir/Joze29.mp3 دانلود جزء سی‌ام ahlevela.ir/tahdir/Joze30.mp3 حجم هرفایل: حدود ۴ مگابایت زمان تلاوت هر جزء: حدود ۳۵ دقیقه 🌹🌹التماس دعا🌹🌹 «دبیرخانه قرارگاه فضای مجازی ساعس فراجا»
🔹الســلام علیــک یا رُقَیـّـِه بــنت الحـــسین (س) ماهِ رمــضان یا که مـــحرم نکـند فــرق ، ســوم ســحرِ آن مـتعلق به رقــیه ‌سـت
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔳پویش افطار با شهدا 🔻در ایام ماه مبارک رمضان با مزین کردن سفره خود با تصاویر شهدا و ارسال آن برای ما یاد و خاطره شهدا به خصوص شهدای فراجا را در این ایام زنده نگه داریم .
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
باعثِ ریزش گناهان 🔹️روزه، تلاوت قرآن و دعاهایی كه در این ماه خوانده می‌شود، باعث ریزش گناهان و تمیز شدن روح انسان از آلودگیها می‏شود. ۱۳۸۷/۰۶/۱۶
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔳وصیت دل 🔻خواهر گرانقدرم امیدوارم با اعمال زينب گونه ات حافظ و پاسدار خون من و ديگر شهدای انقلاب و جنگ تحميلي باشی و بتوانی همانند حضرت زينب(س) پيغام شهيدان را به گوش يزيديان(منافقين) زمان برسانی. 🔻شهیدمحمد کاظم عباسی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔳فرمانده جوان 🔻شهید حسن کمال آبادی در فروردین سال 57 در روستای ویسمه اراک متولد شد از همان کودکی به پدر سالخورده اش در امر کشاورزی و تامین معیشت خانواده کمک می نمود و علاوه بر آن ورزشکار پر تلاشی بود پس از اتمام دوران تحصیل به دانشکده افسری فراجا راه یافت و با درجه ستواندومی فارغ التحصیل گردید و خدمت خود را از مناطق مرزی در هنگ جکی گور آغاز نمود و سرانجام در فرجامی خونین در تاریخ 8/1/1383 در ایرانشهر هنگام درگیری با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر مورداصابت گلوله قرار گرفت و به فضیلت شهادت متنعم گردید. 🔻شهید حسین کمال آبادی 🔻شهادت: هشتم فروردین ماه 1383 🔻علت شهادت:درگیری با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر-فرمانده پاسگاه ایرافشان ایرانشهر
🔳پزشک یار شهید 🔻شهید رضا نساج در سال 1343، در مشهد دیده به جهان گشود. وی در سال 1363، برای گذراندن دوره پزشک‌یاری به ژاندارمری پیوست و بعد به استان سیستان و بلوچستان منتقل شد و در بهداری مشغول به خدمت گردید. 🔻 او پس از یک سال به نصرت‌آباد منتقل شد و در هر عملیات مبارزه با اشرار شرکت ‌نمود. جمله‌ای مدام بر لب اواین بود: «خون من رنگین‌تر از خون سربازان گمنام و مظلوم نیست.» وی سرانجام در هشتم فروردین‌ماه 1369، هم‌زمان با اول ماه مبارک رمضان، در درگیری با اشرار مسلح در هنگ مرزی زاهدان به درجه رفیع شهادت رسید. 🔻شهید رضا نساج شهادت: 08/01/1369 علت شهادت: درگیری با اشرار مسلح محل شهادت : سیستان و بلوچستان- هنگ مرزی زاهدان https://eitaa.com/atashbekhtyar
🔳شهادت یکی دیگر از مستشاران نظامی ایران در سوریه 🔻مقداد مهقانی مستشار نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه براثر حمله رژیم صهیونیستی، به درجه رفیع شهادت نائل شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیانات حجت الاسلام ادیانی نماینده ولی فقیه در فراجا در خصوص بهره مندی از شب های قدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی فراجا :خداوند در ماه رمضان شما را به مهمانی خودش دعوت کرده است .
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی رئیس سازمان عقیدتی سیاسی فراجا :خداوند در ماه رمضان شما را به مهمانی خودش دعوت کرده است .
🔔 ۲ راه سعادت! ✅ حاج اسماعیل دولابی (ره): هر وقت خوشحال شدید بر محمد و آل محمد بفرستید و هر وقت غمناک شدید کنید، خداوند در را باز می کند. -----------*✨🌹✨*------- https://eitaa.com/atashbekhtyar
✍️ 💠 با خبر شهادت ، فاتحه ابوالفضل و دمشق و داریا را یکجا خواندم که مصطفی با قامت بلندش قیام کرد. نگاهش خیره به موبایلش مانده بود، انگار خبر دیگری خانه‌خرابش کرده و این دست و بالش را بسته بود که به اضطرار افتاد:«بچه‌ها خبر دادن ممکنه بیان سمت حرم سیده سکینه!» 💠 برای اولین بار طوری به صورتم خیره شد که خشکم زد و آنچه دلش می‌خواست بشنود، گفتم:«شما برید ،هیچ اتفاقی برا من نمیفته!» و دل مادرش هم برای حرم می‌لرزید که تلاش می‌کرد خیال پسرش را راحت کند و راحت نمی‌شد که آخر قلبش پیش من ماند و جسمش از خانه بیرون رفت. 💠 سه روز، تمام درها را از داخل قفل کرده بودیم و فقط خدا را صدا می‌زدیم تا به فریاد مردم مظلوم برسد. صدای تیراندازی هرازگاهی شنیده می‌شد، مصطفی چندبار در روز به خانه سر می‌زد و خبر می‌داد تاخت و تاز در داریا به چند خیابان محدود شده و هنوز خبری از و زینبیه نبود که غصه ابوالفضل قاتل جانم شده بود. 💠 تلوزیون سوریه تنها از پاکسازی حلب می‌گفت و در شبکه سعودی العربیه جشن کشته شدن بر پا بود، دمشق به دست ارتش آزاد افتاده و جانشینی هم برای تعیین شده بود. در همین وحشت بی‌خبری، روز اول رسید وساعتی به افطار مانده بود که کسی به در خانه زد.مصطفی کلید همراهش بود و مادرش هرلحظه منتظر آمدنش که خیالبافی کرد:«شاید کلیدش رو جا گذاشته!» 💠 رمقی به زانوان بیمارش نمانده و دلش نیامد من را پشت در بفرستد که خودش تا حیاط لنگید و صدا رساند:«کیه؟» که طنین لحن گرم ابوالفضل تنم را لرزاند:«مزاحم همیشگی! در رو باز کنید مادر!» تا او برسد قفل در را باز کند، پابرهنه تا حیاط دویدم و در همان پاشنه در، برادرم را مثل جانم در آغوش کشیدم. وحشت اینهمه تنهایی را بین دستانش گریه می‌کردم و دلواپس بودم که بی‌صبرانه پرسیدم:«حرم سالمه؟» 💠 تروریست‌های را به چشم خودش در زینبیه دیده و هول جسارت به حرم به دلش مانده بود که قد علم کرد:«مگه ما مرده بودیم که دستشون به حرم برسه؟» لباسش هنوز خاکی و از چشمان زیبایش خستگی می‌بارید و با همین نگاه خسته دنبال مصطفی می‌گشت که فرق سرم را بوسید و زیر گوشم شیطنت کرد:«مگه من تو رو دست این پسره نسپرده بودم؟کجا گذاشته رفته؟» 💠 مادر مصطفی همچنان قربان قد و بالای ابوالفضل می‌رفت که سالم برگشته و ابوالفضل پشت این شوخی، حقیقتاً نگران مصطفی شده بود و می‌دانست ردّش را کجا بزند که زیر لب پرسید:«رفته ؟» پرده اشک شوقی که چشمم را پوشانده بود با سرانگشتم کنار کشیدم و شیدایی این جوان را به چشم دیده بودم که شهادت دادم:«می‌خواست بره، ولی وقتی دید درگیری شده، همینجا موند تا مراقب من باشه!» 💠 بی‌صدا خندید و انگار نه انگار از یک هفته شهری برگشته که دوباره سر به سرم گذاشت:«خوبه بهش سفارش کرده بودم، وگرنه الان تا حلب رفته بود!» مادر مصطفی مدام تعارف می‌کرد ابوالفضل داخل شود و عذر غیبت پسرش را با مهربانی خواست:«رفته حرم سیده سکینه!» و دیگر در برابر او نمی‌توانست شیطنت کند که با لهجه شیرین پاسخ داد:«خدا حفظش کنه، شما که تو داریا هستید، ما خیالمون از حرم (علیهاالسلام) راحته!» 💠 با متانت داخل خانه شد و نمی‌فهمیدم با وجود شهادت و آشوبی که به جان دمشق افتاده، چطور می‌تواند اینهمه آرام باشد و جرأت نمی‌کردم حرفی بزنم مبادا حالش را به هم بریزم. مادر مصطفی تماس گرفت تا پسرش برگردد و به چند دقیقه نرسید که مصطفی برگشت. از دیدن ابوالفضل چشمان روشنش مثل ستاره می‌درخشید و او هم نگران حرم بود که سراغ زینبیه را گرفت و ابوالفضل از تمام تلخی این چند روز، تنها چند جمله گفت:«درگیری‌ها خونه به خونه بود، سختی کارم همین بود که هنوز مردم تو خونه‌ها بودن،ولی الان پاکسازی شده. دمشق هم ارتش تقریباً کنترل کرده، فقط رو بعضی ساختمون‌ها هنوز تک تیراندازشون هستن.» 💠 و سوالی که من روی پرسیدنش را نداشتم مصطفی بی‌مقدمه پرسید:«راسته تو انفجار دمشق شهید شده؟»که گلوی ابوالفضل از غیرت گرفت و خنده‌ای عصبی لب‌هایش را گشود:«غلط زیادی کردن!» و در همین مدت را دیده بود که به سربازی‌اش سینه سپر کرد:«نفس این تکفیری‌ها رو گرفته، تو جلسه با ژنرال‌های سوری یجوری صحبت کرد که روحیه ارتش زیر و رو شد و دمشق بازی باخته رو بُرد! الان آموزش کل نیروهای امنیتی سوریه با ایران و و به خواست خدا ریشه‌شون رو خشک می‌کنیم!» 🇮🇷 ما را در پیام رسان های زیر دنبال کنید ... 🇮🇷 کانال روابط عمومی فا. زنجان https://eitaa.com/ravabetomomizanjan Splus.ir/ravabetomomi.zanjan
مقام معظم رهبری: ماه رمضان ماه صله‌ی رحم، صدق و برّ با برادران دینی، آشنایی با معارف، آشنایی و تدبر در قرآن است. 🇮🇷
جهش تولید با مشارکت مردم ♻️👇🏻 🇮🇷پلیس زنجان در پیام رسان ایتا:👇 🆔eitaa.com/Police_Zanjan