eitaa logo
🔥الرَوافِضُ الحَیدَری🔥
3.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
156 ویدیو
4 فایل
کپی بدون ذکر منبع🚫 موضوعات کانال: ⬇ پاسخ به شبهات دینی 📚 نشر احادیث و فضائل اهلبیت علیهم السلام👥 نقد و برسی دیگر مذاهب و ادیان 🔍 بیان اصول اعتقادات شیعه اثناعشری🌷 بیان مطاعن دشمنان اهل‌بیت🔥 مشخصات مجموعه/ارتباط👇👇 https://zil.ink/ravafez_alhaydari
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 نام فرزندان را پیامبر به نام فرزندان گذاشت. ✅هانیء بن هانیء» روایت می کند که  امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: 🔰«هربار پس از ولادت پسران فاطمه سلام الله علیها، خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم  می رسیدم تا نامی برای آنها انتخاب کنند و ایشان پسران فاطمه سلام الله علیها را حسن، حسین و مُحَسِّن، همانند اسامی فرزندان هارون نبی علیه السلام (شبر، شبیر و مشبر) نامیدند». ⭕️پ ن: حاکم نیشابوری و ذهبی سلفی برجسته، سند این روایت را صحیح می دانند. 📚«المستدرک» جزء ۳ ص ۱۸۰ روافض الحیدری @ravafez_alhaydari
🛑 بودن لعنت الله علیه در منابع 🖇 🖇 ۱۷ رجب سالروز به درک واصل شدنه مامون عباسی خلیفه کافر اهل‌سنت و قاتل امام رضا🥳🥳 👤 الإتليدي از محققین و مورخین مینویسد: 🔰 زبیده همسر هارون و مادر امین بعد از قتل پسرش توسط مامون به او گفت: روزی با پدرت ، شطرنج بازی می‌کردیم، به آن که هر کس بُرد، آنچه از فرد بازنده خواست، عملی کند. در این بین پدرت بر من پیروز گردید و شرط عجیب خود را برای گذاشت: هارون گفت: باید دور قصر را و بگردی! و من هر چه عذر خواستم قبول نکرد و بالاخره خواسته‌ی او را عملی کردم. پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم، 👈و او را امر کردم که باید در آشپزخانه قصر با زشت‌ترین و بَدبو‌ترین کنیز، شوی 👉 🔰پدرت هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که خراج یک سال مصر را به من می‌دهد، ولی من قبول نکردم و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه، و خوب گشتم 👈و کنیزی و از مادر تو (مادر مأمون) پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، همبستر شوی! او اجباراً این عمل را انجام داد و تو منعقد شد.👉 🔰حالا در ذهنم این ماجرا به یاد آمد و داشتم بر زیر لب به خود می‌گفتم: خدا لعنت کند مرا که به فشار و اصرار، سبب قتل پسر خودم شدم! مأمون ملعون هم گفت: آری؛ خدا اصرارکننده را کند؛ اگر من هم اصرار نمی‌کردم تو این ماجرا را برای من برملا نمی‌کردی! 📚نوادر الخلفاء اعلام الناس بما وقع للبرامكه مع بني العباس جلد : 1 صفحه : 235 الروافض الحيدري @ravafez_alhaydari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 مسلمان شدن از اعجاز و علم صلوات‌الله‌علیه به آنچه می گوید 🖇 👤محدث مظلوم مرحوم برسی رحمه الله نقل می کند: 🔰و از آن اخبار روایت عمار بن یاسر است که گفت: همراه با آقایم امیرالمؤمنین روزی در قسمتی از صحراهای حیره بودم که ناگهان ناقوس را به صدا درآورد پس امیرالمؤمنین به من فرمود : ای ! آیا میدانی چه میگوید؟ گفتم ای مولای من ناقوس چه میگوید ؟ فرمود : همانا او برای مثلی میزند و میگوید: 🌸ای دنیا را رها کنید و قدری آهسته تر و با نرمی و مدارا [ پیش بروید ] 🌸همانا خدا به درستی و راستی بی نیاز و پایدار است 🌸ای خدای ما همانا دنیا ما را کرد و داد 🌸هیچ روزی بر ما نمیگذرد مگر این که قسمتی از ما را ضعیف و ناتوان میکند 🌸نمی دانیم چه از دست داده و ضایع کرده ایم مگر آن گاه که بمیریم میفهمیم چقدر زبان کردیم 🔰عمارگفت: فردا نزد راهب آمدم و به او گفتم را بزن : گفت به آن چه کار داری حال آن که تو ؟ گفتم سرش را به تو نشان میدهم پس شروع کرد به زدن ناقوس و من آن چه امیرالمؤمنین دیروز فرموده بود را بر آن خواندم پس به افتاد و و گفت به درستی که نزد من به خط (وصی موسی) دست نوشته ای است که همانا خداوند در امتها رسولی را میکند که او دارد که آن چه ناقوس میگوید را میداند! 📚مشارق‌انوارالیقین‌فی‌حقایق‌اسرارامیرالمومنین‌ج۱ ص۱۲۷ 📚ترجمه مشارق‌انوارالیقین‌ ج۱ ص۱۶۹ 📚الأمالي للصدوق ج۱ ص۲۹۵ الروافض الحيدري @ravafez_alhaydari